نگاهی به طرح توخالی پرداخت یارانه ٢٥٠ هزار تومانی/ بازی با توپ یارانه در میدان سیاست
کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی طرحی را به تصویب رسانده است که در صورت تایید نهایی در صحن علنی مجلس، دولت را مکلف میکند یارانه ٢٤ میلیون نفر از جمعیت یارانه بگیر را حذف کند. اعلام این تصمیم همزمان با رونمایی از طرفداران رییسجمهور سابق از شعار پرداخت یارانه ٢٥٠ هزار تومانی به هر ایرانی نشان میدهد یارانه به تنهایی میتواند بازی میدان سیاست در انتخابات آتی ریاستجمهوری را تحتتاثیر قرار دهد. سال گذشته نیز کمیسیون تلفیق بحث بر سر اعطای یارانه نقدی تنها به کسانی که تحت پوشش کمیته امداد، سازمان بهزیستی و سایر نهادهای نظارتی هستند را به راه انداخت اما نمایندگان در صحن علنی مجلس با کاهش اعتبار مختص به یارانههای نقدی، دولت را مکلف کردند نسبت به کاهش شش میلیون نفری جمعیت یارانه بگیران اقدام کند. محصول نهایی کاهش سه میلیون یارانه بگیر از فهرست یارانه بگیران بود. اگر از هر کدام از مقامات دولت بپرسید دلیل تعلل در حذف یارانه بگیران برخوردار چیست به یک نکته اشاره میکنند؛ تبعات اجتماعی حذف یارانه. در حقیقت برآوردها نشان میدهد تبعات اجتماعی منفی حذف یارانهها سنگینتر از تبعات مثبت اقتصادی این اقدام است. حالا اما همزمان با حرف و حدیثها بر سر کاهش جمعیت یارانه بگیر، صحبت از پرداخت یارانه ٢٥٠ هزار تومانی به میان آمده است.
این نخستین باری نیست که محمود احمدینژاد از یارانه ٢٥٠ هزار تومانی حرف میزند. پیش از این نیز وقتی طرحش مبنی بر افزایش رقم یارانههای نقدی به این مبلغ با نه قاطعی از سوی نمایندگان مجلس روبهرو شد با ادبیات خاص خودش در حالی که میخندید، روبهروی دوربینهای تلویزیونی گفت: «میخواستیم پولی در جیب مردم بگذاریم که نگذاشتند». آن سابقه وقتی در کنار این خبر قرار میگیرد و فشارهای سختگیرانه مجلس برای قطع یارانهها ضلع سوم مثلث را تشکیل میدهد، معنایی فراتر از خود مییابد. حالا یارانه هم ابزاری است برای جلب رضایت و هم برای دامن زدن به نارضایتی که میتوان از آن بهره جست.
هر چند بسیاری به بازگشت دوباره رییسجمهور سابق به ساختار قدرت ایران به دیده تردید مینگرند اما ماجرای یارانه باید فارغ از توانایی و ناتوانی مورد ارزیابی قرار گیرد.
محمد خوش چهره، فعال اصولگرایی که زمانی داعیه حمایت از احمدینژاد را داشت و برای تبیین مبانی فکری وی در مناظرهای رو در روی حسین مرعشی، نماینده هاشمیرفسنجانی نشست، بعدها یارانه نقدی ٤٥ هزار تومانی را به موشکهایی تشبیه کرد که از پایگاه خودی ارکان اقتصاد ایران را نشانه گرفت. حالا اما سخن چیزی دیگر است. در شرایطی که دولت یازدهم در چاه یارانهها دست و پا میزند و همفکران دولت سابق نیز هر روز با سخنرانی و تصویب و تایید تعلل وی را در عدم حذف «یارانه برخورداران» به رخ میکشند، ایدهای در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد که درجا هر یارانه بگیر را «٢٥٠ هزار تومان» از دولت طلبکار میکند. پیام این ایده را شاید بتوان اینگونه توضیح داد: «نه تنها نگران حذف یارانهات نباش که تلاش کن مابقی یارانه را نیز بگیری.» در این میان هیچ حرفی از یارانه پرداخت نشده بخش بهداشت و تولید و محدود شدن طرح عظیم هدفمندی یارانهها به یارانههای نقدی نیست، صحبت تنها توزیع ٢٥٠ هزار تومان پول میان ایرانیان است. آنچه در این میان مغفول مانده است تاثیری است که یارانه نقدی ٤٥ هزار تومانی در فاصله سالهای ١٣٨٩ تا ١٣٩٢، یعنی دوره فعالیت دولت دهم و پیش از اتخاذ سیاستهایی مبنی بر کاهش نرخ تورم بر اقتصاد ایران به جا گذاشت. بررسی اعداد و ارقام در حوزه کالاهای مصرفی نشان میدهد یارانههای نقدی چه تاثیری بر وضعیت معیشتی خانوار ایرانی به جا گذاشته است.
در حال حاضر هر ماه چیزی در حدود ٣٤٠٠ میلیارد تومان یارانه نقدی میان ایرانیان توزیع میشود. نوبخت آخرین تعداد یارانه بگیران را در حدود ٧٥ میلیون نفر اعلام کرد. اگر جمعیت یارانه بگیران ٧٥ میلیون نفر فعلی فرض شود بدان معناست که هر ماه باید ١٨ هزار و ٧٥٠ میلیارد تومان یارانه در میان مردم توزیع شود. این رقم از بودجه سالانه عمرانی در برخی سالها پیشی میگیرد. حال سوال اینجاست، آنها که ایده یارانه ٢٥٠ هزار تومانی را با هدف ایجاد نارضایتی و کسب رضایت واهی در پیش میگیرند از کدامین منبع میخواهند رقم مذکور را تامین کنند. شاید ایده آنها همان چیزی است که در قانون هدفمندی یارانهها بدان اشاره شده است. بخش مهمی از این اعتبار باید به واسطه افزایش قیمت کالاهای یارانهای تامین شود.
شاید نگاهی به اعداد و ارقام ارایه شده که از سوی نهادهای رسمی ارایه شده، مفهوم این افزایش را بیش از پیش آشکار کند. بررسیها نشان میدهد قیمت نان به عنوان استراتژیکترین خوراکی ایران که تصمیمات در حوزه آن فارغ از رنگ و بوی سیاسی نیست، پس از هدفمندی جهشی آشکار و غیرقابل انکار را تجربه کرد. جدول زیر نشاندهنده میزان رشد قیمت نان بربری در سال ١٣٩٢ یعنی سه سال پس از اجرای برنامه هدفمندی نسبت به سال پیش از آن است.
حال اگر مبلغ یارانه نقدی به جای ٤٥ هزار و ٥٠٠ تومان ٢٥٠ هزار تومان یعنی پنج برابر رقم فوق تعیین میشد بدان معنا بود که نان در طول دو سال باید رشد قیمتی در حدود ١٢٥٠ درصد تا ١٨٣٠ برابر را تجربه میکرد. معنای ساده این عبارت آن است که هر قرص نان لواش در کشور به جای ٥٠٠ تومان باید ٢٥٠٠ تومان فروخته میشد. نان سنگک نیز باید رقمی حدود ٢٧٥٠ تومان داشت.
این معادله در حوزه بنزین، دیگر کالای استراتژیک ایران که در سالهای اخیر سهمیهبندی و چند نرخی بودن و... را از سر گذرانده است نیز اعداد و ارقام جالبی را به رخ میکشد.
بنزین پیش از اجرای برنامه هدفمندی بهطور متوسط هر لیتر ٢٥٠ تومان به فروش میرسید. هر لیتر بنزین سهمیهبندی ١٠٠ تومان و هر لیتر بنزین آزاد ٤٠٠ تومان قیمت داشت. با اجرای قانون هدفمندی یارانهها هر لیتر بنزین سهمیهبندی ٤٠٠ تومان و هر لیتر بنزین آزاد ٧٠٠ تومان شد. این بدان معناست که متوسط قیمت بنزین پس از هدفمندی یارانهها به ٥٥٠ تومان رسید. رشد قیمت بنزین با اجرای قانون هدفمندی یارانهها ١٢٠ درصد بود. حال اگر به جای یارانه ٤٥ هزار و ٥٠٠ تومانی یارانه ٢٥٠ هزار تومانی به مردم پرداخت میشد، قیمت بنزین باید بهور متوسط به ١٥٠٠ تومان میرسید. نکته قابل تامل اینجاست که امروز نیز بنزین به ازای هر لیتر ١٠٠٠ تومان فروخته میشود.
قیمت دلار دو سال پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها از ١٠٤٤ تومان در سال ٨٩ به ٣١٨٣ تومان در سال ٩٢ رسید که ٢٠٤ درصد رشد نشان میدهد. اگر قرار بود تاثیر یارانههای نقدی بر این رشد قیمت پنج برابر باشد، میشد دلار ١٠ هزار و ٦٠٠ تومانی را تصور کرد. حال اگر یارانههای نقدی پنج برابر میشد باید قیمت برنج به ٢١ هزار تومان، گوشت گوسفند ٥٤ هزار تومان، گوشت گاو ٩٢ هزار تومان، مرغ ١٧ هزار و ٨٠٠ تومان و تخم مرغ ٢٥ هزار تومان در سال ١٣٩٢ میرسید.
اشاره به این نکته ضروری است که بقیه المانهای اقتصادی در این محاسبات ثابت در نظر گرفته شده و با فرض تاثیر پنج برابری یارانه ٢٥٠ هزار تومانی میتوان به این اعداد و ارقام دست یافت. دولت در سه سال اخیر با اجرای سیاستهایی نرخ تورم را در کشور کاهش داده است بهطوری که برخی قیمتها امروز از دو سال پیش کمتر هستند. به عبارت دیگر قیمت سکه و دلار که قیمتهای پایه و تعیینکننده محسوب میشوند امروز ارزانتر از آن روزها هستند اما با این حال حملات بیوقفه به دولتی که در چاه ویل یارانهها گرفتار آمده است، تداوم دارد.
شعار توخالی یارانه ٢٥٠ هزار تومانی شاید برای طراحانش رایی به همراه نیاورد اما بدون تردید برای آنها که میکوشند اقتصاد را به ریل منطق و عقلانیت بازگردانند، گرفتاری به دنبال خواهد داشت. گرفتاری عدم محاسبه واقعی قیمتها در صورت افزایش پنجبرابری یارانه نقدی.
انتهای پیام/