دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

نگاه راست به ناکامی راست/ اصولگرایان انتخابات را چگونه تحلیل می‌کنند؟

تحلیل‌ها درباره چرایی ناکامی اصولگرایان در انتخابات تهران، به اسفندماه و روزهای بعد از انتخابات محدود نماند؛ به سال٩٥ هم کشیده است. آنها همچنان دارند درباره دلایل ناکامی خود می‌گویند؛ آن هم درحالی‌که در اردوگاه اصولگرایی و برخی حامیان دولت پیشین، برخی زمزمه بازگشت دوباره احمدی‌نژاد را به عنوان ناجی این جریان سر داده‌اند.
کد خبر : 75062

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شرق، اصولگرایان از همین حالا به فکر جبران ناکامی تهران، در دور دوم انتخابات مجلس، ریاست‌جمهوری و شورای شهر سال آینده‌اند. همان روزهای بعد از انتخابات، برخی تحلیلگران سیاسی اصولگرا بر عواملی مانند سبک زندگی در شهرهای بزرگ، دست‌کم‌گرفتن رقیب، میل‌کردن فهرست تهران به سمت تندروها و حتی تکراری‌بودن شعارهای اصولگرایان، به‌وی‍ژه کلیشه تمرکز بر حل مشکل اقتصادی، انگشت گذاشتند، آن هم درحالی‌که تجربه سه مجلس و دو دولت اصولگرا، نتوانسته گرهی از مشکلات اقتصادی مردم باز کند. نکته‌ای که غلامرضا مصباحی‌مقدم، نماینده فعلی مجلس و عضو کمیسیون اقتصادی هم به‌خوبی روی آن انگشت گذاشته است. او وضعیت اقتصادی خانواده‌های کم‌درآمد را عامل کاهش مشارکت حامیان اصولگرایان دانسته و گفته است در این دوره قدری از حامیان ما کاهش یافت؛ «بیشتر حامیان ما از طبقات کم‌درآمد هستند و آنها هم حاکمیت را یکپارچه می‌بینند و بین مجلس و دولت تفکیک نمی‌کنند بنابراین نوعی سرخوردگی موجب شد تعداد آرای حوزه اصولگرایی کاهش یابد». مصباحی‌مقدم به لیست‌های ترکیبی اصولگرا اشاره کرده و آن را مصداق «خودزنی» دانسته است و از تأثیرگذاری رهبر جریان اصلاحات در فضای مجازی و عدم همراهی لاریجانی به عنوان دیگر گزینه‌های شکست نام برده است.



اعتراف به بی‌سری و خواستنی‌نبودن
اصولگرایان بی‌سر شده‌‌اند و این بی‌سری در انتخابات سال‌های اخیر به‌خوبی خود را نشان داده است. با درگذشت آیت‌اله مهدوی‌کنی، این بحران در میانشان تشدید هم شده است.کاظم جلالی نماینده اصولگرای مجلس که در انتخابات اسفند ماه در فهرست اصلاح‌طلبان قرار گرفت، در توضیح چرایی این بحران به سالنامه هفته‌نامه مثلث گفته است: «اگر آقای مهدوی‌کنی زنده بودند، چنین ائتلافی شکل نمی‌گرفت». مقصود او همان ائتلافی است که خیلی‌ها نسبت به آن اما و اگر داشتند و حتی نسبت به آن موضع گرفتند. کاظم جلالی گفته است: «فکر می‌کنید اگر ایشان در قید حیات بودند، چنین ائتلافی شکل می‌گرفت؟ من می‌گویم که اصلا شکل نمی‌گرفت. چون من آیت‌الله مهدوی‌کنی و گلایه‌هایش را به یاد دارم. در جلسات خصوصی خدمتشان بودم. چرا دوستان در دوره قبل حرمت آیت‌الله مهدوی‌کنی را حفظ نکردند، در آن وحدت شرکت نکردند و لیست جداگانه دادند؟ ما که این کار را نکردیم و حرمت آیت‌الله موحدی‌کرمانی را حفظ کردیم».
جلالی در ادامه با انتقاد از دست‌اندرکاران تهیه فهرست تهران گفته است: «قبل از اینکه این جلسات شکل بگیرد، خدمت آیت‌الله موحدی‌کرمانی رسیدم و گفتم شما اولین کاری که می‌توانید انجام دهید این است؛ «کسانی که دور میز می‌نشینند تا برای اصولگرایی لیست تهران تصمیم بگیرند، هیچ کدامشان کاندیدا نباشند». وقتی ما یک عده آدم را دور میز جمع می‌کنیم، اولین کاری که می‌کنند این است که اسم خود را می‌نویسند. ما از قبل از این ماجرا اطلاع داشتیم».با ردصلاحیت‌شدن برخی چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب، به‌ویژه در تهران، اصولگرایان از برد خود کاملا مطمئن شده بودند. نقوی‌حسینی نماینده اصولگرای فعلی مجلس هم معتقد است که آنها رقیب خود را کوچک حساب کرده بودند: «اصولگرایان در تهران به طور جدی روی کار نیامدند و حتی نهادها و پایگاه‌های اجتماعی اصولگرایی رقیب را جدی تلقی نکردند». او به نکته جالب دیگری هم اشاره کرده و آن اینکه: «رأی مردم در تهران سلبی بود تا لیست مقابل رأی نیاورد... به آن معنا که کسانی پای صندوق آمدند که با رأی به لیست اصلاح‌طلبان، لیست مقابل رأی نیاورد». این جمله نقوی‌حسینی درون خود یک معنای مستتر هم دارد و آن «خواستنی»‌نبودن اصولگرایان - حداقل در تهران- و برخی شهرهای بزرگ است. اذعان به رأی سلبی دادن مردم، یعنی حداکثر حضور برای رأی‌نیاوردن اصولگرایان.
تحزب یا احمدی‌نژاد
اما بعد از بررسی و تحلیل‌های ناکامی تهران، اصولگرایان خود را با چه باید کردهای متفاوتی روبه‌رو می‌بینند؟ محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری که از شرکت در انتخابات مجلس دهم خودداری کرد، در آخرین نشست خبری خود بعد از انتخابات در سال ٩٤ به نکته‌ای جالب اما نه چندان جدید اشاره کرده بود؛ تحزب به جای ائتلاف. او اگرچه در ظاهر از علاقه‌مندی خود سخن می‌گفت اما در واقع داشت به استرات‍‍ژی آینده اصولگرایی اشاره می‌کرد. باهنر البته این ایده را بعد از شکست انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٢ هم مطرح کرده بود.
ایده‌ای که تاکنون کارکردش به همان گفتاردرمانی بعد از شکست محدود مانده است. او این بار هم گفته بود: «بنده علاقه‌مند هستم که پس از مجلس، کار سیاسی کرده و تشکیلات سیاسی را پیش ببرم. کشور مبتنی ‌بر نظام مردم‌سالاری دینی بدون چند حزب قدرتمند یک حلقه گم‌شده دارد و من به اصلاح‌طلبان نیز توصیه می‌کنم که خود را در یک حزب جمع کنند؛ بنابراین ما نیز تلاش داریم خود را در یک حزب جمع کنیم».
احمدی‌نژاد ٢٥٠هزارتومانی!
در این میان برخی هم از بازگشت احمدی‌نژاد به عنوان یک فرد یا یک جریان سخن گفته‌اند. اشارات حمیدرضا نقاشیان، قائم‌مقام وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس، در مقایسه سفر نوروزی هاشمی و احمدی‌ن‍ژاد را شاید بتوان در همین راستا تفسیر کرد. او در یادداشتی نوشته بود: «در خبر‌ها آمده بود احمدی‌نژاد به ‌جای کیش به مناطق عملیاتی راهیان نور رفته است و تعطیلات را در این فرصت می‌گذراند و نوعی مقایسه کرده بود که تفاوتی بسیار است در اندیشه ایشان با آنان که با بیش از صد نفر میهمان برای خوش‌گذرانی به کیش رفته‌اند». در روزهای آغازین سال ٩٥ هم خبری درباره بازگشت احمدی‌نژاد به سیاست آن هم با شعار پرداخت «یارانه ٢٥٠هزارتومانی» مطرح شد. کانال تلگرامی عبدالرضا داوری، مرد رسانه‌ای احمدی‌نژاد که با اظهارات و تحلیل‌های عجیب و غریب شناخته می‌شود، در واکنش به این خبر در پستی تحت عنوان «یارانه ٢٥٠هزارتومانی؛ چرا و چگونه؟!» این طرح را یکی از طرح‌های قدیمی احمدی‌نژاد عنوان کرده و سازوکارهای تأمین منابع پرداخت یارانه ٢٥٠هزارتومانی را برشمرده بود. او گفته بود: «موضوع یارانه ٢٥٠هزارتومانی اساسا ارتباطی با دوره دوازدهم انتخابات ریاست‌جمهوری ندارد و اینکه برخی رسانه‌ها این مسئله را مطرح کرده‌‌اند، چیزی جز سوژه‌سازی در هفته‌های اخیر نبوده و نیست».
این در حالی است که ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا اخیرا برعکس، در گفت‌وگو با «انتخاب»، یکی از دلایل شکست ائتلاف اصولگرایان در انتخابات اخیر را انتساب آنها به احمدی‌نژاد دانست و افزود: «برخلاف تبلیغات تیم احمدی‌نژاد، در لیست اصولگرایان تعداد زیادی از نزدیکان احمدی‌نژاد هم حضور داشتند. بخشی از این افراد از مدیران و نزدیکان احمدی‌نژاد بودند. برخی از آنها در جبهه پایداری نیز حضور دارند. وزن آنها در لیست آن‌قدر زیاد بود که برخی به اصولگرایان نقد می‌کردند که چرا آن‌قدر به نزدیکان احمدی‌نژاد سهم داده‌اند. باید این واقعیت را در نظر بگیریم که احمدی‌نژاد در شهری مثل تهران پایگاه اجتماعی بسیار کمی دارد. حتی به نسبت دیگر شهر‌های ایران رأی احمدی‌نژاد در تهران کم است. اگر بخواهیم به آخرین انتخاباتی که احمدی‌نژاد در آن حضور داشت استناد کنیم، می‌بینیم در سال ٨٨ او نتوانست رأی خوبی در شهر تهران کسب کند. درحالی‌که احمدی‌نژاد در دیگر شهرها رأی داشت اما در تهران به‌نسبت رأی پایینی گرفت». این تحلیلگر اصولگرا معتقد است که استدلال احمدی‌نژادی‌ها این است که در صورت حضور ما همه چیز در صحنه مهیاست اما این نگاه درستی نخواهد بود و یک خودمحوری کاملا سیاسی به حساب می‌آید: «در مجموع طیف احمدی‌نژاد در سراسر کشور مقبولیت پایینی پیدا کرده و حتی در این راستا اصولگرایان نیز خواهان بازگشت او نیستند». ایمانی نسخه بازگشت به احمدی‌نژاد را یک اشتباه خوانده و گفته است: «تا جایی که من خبر دارم این‌دست اخبار و اطلاعات کاملا غلط است و بین اصولگرایان اصلا و ابدا بازگشت به سمت احمدی‌نژاد مطرح نیست».



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته