مرتضی مبلغ: تندروها میخواهند برنامه دولت را برای توسعه سیاسی به هم بزنند
با توجه به اینکه سال جاری آخرین سال دولت یازدهم است و بهار سال آینده انتخابات ریاستجمهوری برگزار خواهد شد فکر میکنید مهمترین چالش دولت در سال جاری چه خواهد بود؟
بسیار در این زمینه گفته شده اما این مساله به قدری مهم و تاثیرگذار بوده که من ناچارم دوباره تکرار کنم که دولت حسن روحانی از ابتدا میراثدار مشکلات فوقالعاده عمیقی از سالهای گذشته بوده است. در این چند سال گذشته هم قیمت نفت بهشدت رو به کاهش گذاشت و سبب شد تا جبران مشکلات گذشته و مشکلاتی که در همین چند سال اخیر و جدیدا به وجود آمد شرایط سخت و دشواری را برای دولت رقم بزد.
منظورتان از مشکلات جدید چیست؟
با روی کار آمدن حسن روحانی شاهد بودهایم که دولت او در داخل کشور با موانعی روبه رو بوده است. به بیان دیگر در داخل کشور بر سر یکسری مسائل اجماع وجود ندارد و همین مساله سبب میشود تا دولت نتواند برخی برنامه هایش را اجرایی کند. در هر صورت جریانهایی در کشور وجود دارد که دارای قدرت و ثروت هستند و نگاهشان در برخی مسائل با دولت متفاوت است و حرکتهای اساسی و راهبردی دولت را با سنگاندازی متوقف و یا با بحران رو به رو کنند و هر روز یک جنجالی را درست کنند. اما از سوی دیگر شرایط بینالمللی هم میتواند در این معادلات تاثیرگذار باشد.
با توجه به اینکه سال گذشته دولت توانست به توافق هستهای با غرب دست پیدا کند شرایط بینالمللی را برای دولت چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه دستیابی به برجام سبب شد تا گشایشهای جدی را شاهد باشیم، دست کم فشارهای گستردهای که به شکل روزافزون بر کشور وارد میشد متوقف شد و شرایطی را به وجود آورد که بتوان در سال جاری هم گشایشهای جدیدی را رقم زد اما نباید فراموش کرد که مشکلات و فشارهای جهانی بر کشور به طور کامل رفع نشده است.
با این حساب اگر بخواهید این بخش را جمعبندی کنید دشواری دولت در سال جاری را کدامیک از اینها میدانید؟
به نظر من هر سه این موارد جزو مشکلات جدی دولت در سال پایانی کارش خواهد بود. از یک سو مشکلات عمیق گذشته، از سوی دیگر نبودن اجماع در داخل و کارشکنی برخی جریانهای پر نفوذ در مسیر برنامههای دولت و دست آخر هم برخی فشارهای بینالمللی که به طور کامل رفع نشده است هم میتواند مشکلات جدی برای دولت ایجاد کند، به هر حال در حال حاضر رابطه ایران با برخی کشورهای منطقه مانند عربستان در شرایط خوبی به سر نمیبرد و به نوعی برای ایران در منطقه میتواند تنش زا باشد و مشکل آفرین شود و از سوی دیگر سایه فشارهای شورای امنیت سازمان ملل هنوز بر سر ایران است.
برخی معتقد بودند دولت حسن روحانی به نوعی سیاست داخلی را وانهاده بود، به بیان دیگر سیاست داخلی از نگاه دولت مغفول مانده بود. با توجه به انتخاباتی که برگزار شد فکر میکنید دولت چقدر توانست در عرصه سیاست داخلی بخشی از برنامههایی را که مد نظر برخی از جریانها بوده است برآورده کند؟ و به طور کلی در حال حاضر کدام بخش از نگاه دولت مغفول مانده است؟
از ابتدا این مساله گفته میشد که دولت باید به موازات توجه به سیاست خارجی و مسائل اقتصادی به سیاست داخلی هم توجه ویژه داشته باشد. به دلیل وجود فشارهای اقتصادی و فشارهای ناشی از تحریمها دولت بیشتر توجه خود را معطوف به این مسائل کرد و در واقع به نوعی از مسائل سیاست داخلی مغفول بود. اما در ماههای منتهی به انتخابات دولت به خوبی متوجه شد که اهمیت به سیاست داخلی هم به اندازه مسائل دیگر مهم و حیاتی است و سعی کرد تا کمی از کاستیهای گذشته را جبران کند و خوشبختانه با تلاش سایرین و اقدامات دولت شرایط خوب و سازندهای رقم خورد. به طور طبیعی این مساله میتواند آغازی باشد که دولت همانطور رییسجمهور گفته است وارد پروژههایش در زمینه آشتی ملی شود و به حقوق اساسی مردم و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کشور توجه ویژه نشان دهد. بنابراین به نظر میر سد فضایی که بعد از انتخابات هفتم اسفند به وجود آمده فضایی است که بهتر میتوان در این زمینه گام برداشت و در راستای تعامل ملی و گشایشهای مهم سیاسی تلاش کرد. نباید فراموش کرد که اصلاحطلبان و احزاب اصلاحطلب در این مسیر پیش قدم بودند و دولت هم میتواند گامهای موثری را در این زمینه بردارد.
نقش اصولگرایان را در این مسیر چگونه میبینید؟
به هر حال همین اتفاقاتی که در انتخابات رخ داد میتواند سبب شود تا اصولگرایان هم بیش از گذشته متوجه شرایط خطیر کشور شوند و وارد فرایند، همدلی و گفتوگوی ملی شوند. بیشک با همدلی اصولگرایان در این زمینه میتوان گامهای موثرتری برداشت و به ویژه بتوان افراط و افراطیگری را به حاشیه راند.
پیام انتخابات هفتم اسفند را چقدر در مسیر توسعه سیاسی که باید توسط دولت پیش رود موثر میدانید؟
این مساله بسیار روشن است. برای دولت به خوبی مشخص شده است که پیام انتخابات هفتم اسفند نه به افراطیگری بوده است و مردم خواهان این هستند کشور در بستری متعادل و آشتی و همدلی قدم بردارد. بنابراین دولت هم باید در مسیر خواست مردم قدم بردارد.
این پیام را برای اصولگرایان چگونه تحلیل میکنید؟
اتفاقا من معتقدم این پیام بیش از اینکه برای دولت باشد برای اصولگرایان بوده است. به خصوص بخش تندرو اصولگرایان باید توجه داشته باشند که با وجود همه سر و صداهای بلندشان و امکانات تبلیغاتی و سیاسی که در دستشان داشتند اما مردم به آنها رای ندادند. در واقع مردم این پیام را مخابره کردند که مخالف این روشها و رفتارها هستند و خواهان فضایی آرام، امیدبخش و توسعه و پیشرفت هستند. در واقع آنها باید به طور جدی این پیام را دریافت کنند و به خواست عمومی و منافع ملی تن بدهند.
بعد از انتخابات ما شاهد بودهایم که فضای سیاست در کشور تند شده است. دلیل این تند شدن فضای سیاسی کشور را در چه میدانید و این مساله چه تاثیری در روند برنامههای دولت در حوزه سیاست داخلی خواهد گذاشت؟
اصولا یکی از موانع جدی در مسیر توسعه سیاسی و پیشرفت وجود جریانهای تندرو و افراطی بوده است. این جریانها منافعشان در شرایط مبهم و به هم ریخته تامین میشود و در چنین شرایطی میتوانند منافع ضد ملی خود را پیش ببرند. طبیعی است در شرایطی که به یک باره اتفاق مثبتی رخ میدهد و فضا رو به آرامش و شفافیت میرود تحرکاتشان گستردهتر میشود زیرا منافع خود را در خطر میبینند. متاسفانه تجارب گذشته هم نشان داد که این گروه نه از گذشته درس میگیرد و نه به خطاهای خود پی میبرد تا درصدد جبران آن باشند و تنها بر مواضع غلط خود پافشاری میکنند حتی زمانی که مخالفت عمومی را میبینند همچنان بر مدار غلط گذشته حرکت میکنند و سعی میکنند تا شرایط تعادل و آرامش برقرار نشود. بعد از انتخابات هفتم اسفند این پیام قدرتمند از سوی جامعه مخابره شد که باید به سوی آرامش و همدلی پیش رفت اما به جای اینکه پیام ملت را بشنوند سر و صدایشان را بلند کردهاند و سعی میکنند تا فضا را تند کنند و اجازه ندهند تا صدای مردم شنیده شود. تندروها میخواهند برنامه دولت را برای توسعه سیاسی به هم بزنند.
در چنین شرایطی دولت باید چه سیاستی در پیش بگیرد؟ بسیاری معتقدند دولت هم در این بازی تندروها افتاده است.
دولت باید بدون کوچکترین مواضع واکنشی نسبت به رفتارهای تندروها و کسانی که فضای جامعه را متشنج میکنند عمل کند. دولت باید برنامههای روشن و مشخصش را که در راستای منافع عمومی است با آرامش و بدون هیجانزدگی پیش ببرد و سعی کند آرامش را در کشور و جامعه حکمفرما کند. دولت نباید فراموش کند که تنها در فضای آرام و همدلانه میتواند موفق باشد و برنامههایش را پیش ببرد. بدون شک فضای افراطی و مغشوش فضایی ضد توسعه است لذا دولت باید فضای آرامش را تقویت کند و با وجود همه کارشکنیهایی که مقابل برنامههای دولت میشود و فشارهایی که تندروها ایجاد میکنند سعی کند با تدبیر لازم فضای آشتی و همدلی را در کشور تقویت کند. در چنین شرایطی است که حسن روحانی میتواند برنامههایش در زمینه سیاست داخلی و توسعه سیاسی را پیش ببرد و خودش در ایجاد فضای آشتی و آرامش پیشقدم باشد. واقعیت این است که تندروها هرگز در این مسیر پیشقدم نخواهند شد و فضا را به سوی هیاهو خواهند برد، پس دولت خودش باید پیشقدم شود در این مسیر نه اینکه خودش در بازی تندروها بیفتد و به بازی آنها واکنش نشان دهد. هر نوع واکنشی به تندروها از سوی دولت به نفع آنها و به ضرر کشور خواهد بود.
فکر میکنید حسن روحانی در این مسیر نیازمند تغییراتی در کابینهاش خواهد بود؟
من معتقدم در این مسیر دولت باید ارتباط و گفتوگویش با احزاب را بیشتر کند، احزاب اگر تقویت شوند خودشان بخشی از کار را پیش خواهند برد و باری هم از دوش دولت برمیدارند. اما از سوی دیگر حسن روحانی نیازمند است تا تیم رسانهای و تیم سیاسی خود را تقویت کند و ظرفیتهایشان را بالا ببرد تا بتواند این حرکت را در جامعه سامان دهد. جامعه امروز ایران برای پیشرفت و توسعه بهشدت نیازمند آرامش و همدلی و آشتی است اما هستند جریانهای قدرتمندی که نمیخواهند چنین فضایی به وجود بیاید بنابراین همه باید با قدرت در صحنه باشند و فضای همدلی و تعامل را ایجاد کنند تا جریانهای رقیب در کشور بتوانند بر سر منافع ملی اجماع کنند و مشکلات کشور را به شکل راهبردی حل و فصل کنند. فراموش نکنیم اقتصاد کشور هنوز مشکلات اساسی دارد، در حوزه سیاست داخلی هم هنوز بسیاری از موانع باقی مانده است و در عرصه سیاست داخلی هم که به طور مفصل اشاره شد، بنابراین دولت باید سال جاری را با حواس جمع و بدون واکنش نشان دادن به تندروها جامعه را به سمت آرامش هدایت کند تا بتواند برنامه هایش را پیش ببرد.
رابطه دولت با مجلس آینده را چگونه میبینید؟
اصلاحطلبان از همان ابتدا اعلام کردند که به دنبال ایجاد مجلسی به دور از افراط و تندروی و معقول هستیم، بدون توجه به اینکه اکثریت مجلس را چه جناحی تشکیل دهد زیرا ما در هر دو جناح کشور افرادی عاقل و منطقی داریم، مهم نبود تا کدام جناح پیروز شود، مهم این بود که جریانهای افراطی به حاشیه رانده شوند. خوشبختانه این راهبرد اصلاحطلبان پیش رفت و حتی بیش از آنکه انتظارش میرفت مردم به خواست اصلاحطلبان پاسخ دادند و این مهم را محقق کردند. قطعا مجلس آینده مجلسی عاقل و متین خواهد بود و در راستای حل مشکلات کشور گامهای اساسی و جدی برخواهد داشت و به همان نسبت رابطه مجلس و دولت هم سازندهتر و مثبتتر خواهد بود.
انتهای پیام/