کارشناس ارشد جهانگردی: بحران گردشگری ما از دستشویی شروع میشود
بعد از رفع تحریم ها و از بین رفتن ایران هراسی، ایران در ذهن مردمان بسیاری از کشور ها چهره دیگری پیدا کرده است. با مذاکرات طولانی و فشرده تیم مذاکره کننده ایران، حالا ایران می تواند دیده و مقصد تازه گردشگران جهان شود.
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از قانون، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی با اشاره به اینکه«رفع تحریمها موجب افزایش قابلملاحظه رزرو تورهای سفر به ایران ازسوی شهروندان آمریکایی شده» نوشته است: آمریکاییها برای سفر به ایران توجهی به هشدار وزارت خارجه مبنی بر خطرناک بودن این کشور خاورمیانه ندارند.
چندی پیش نیز نشریه گاردین در گزارشی با عنوان«سال ۲۰۱۶ کجا برویم؟» به معرفی بهترین انتخابهای گردشگری در سال جاری میلادی از سواحل مرجانی استرالیا تا آفریقای جنوبی و اسکاتلند پرداخت و ضمن پیشنهاد ایران به عنوان یکی از بهترین انتخابها برای سفر در سال ۲۰۱۶، همگان را به آشنایی با تاریخ کهن این سرزمین دعوت کرده هفته گذشته نیز یکی از مسئولان دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن با اشاره به هجوم بیسابقه گردشگران برای دیدار از ایران در ماه های اخیر گفت که این دفترتا کنون بیش از 9 هزار روادید برای ورود به ایران صادر کرده است.
همین باعث شد تا کارشناسان و گردشگران ایرانی متوجه فرا رسیدن روز های روشن گردشگری ایران شوند. برای بررسی فرصت ها و چالش های پیش روی صنعت گردشگری کشور با اشکان بروج کارشناس ارشد جهانگردی و مدرس دانشگاه به گفتوگو نشستیم .
همین باعث شد تا کارشناسان و گردشگران ایرانی متوجه فرا رسیدن روز های روشن گردشگری ایران شوند. برای بررسی فرصت ها و چالش های پیش روی صنعت گردشگری کشور با اشکان بروج کارشناس ارشد جهانگردی و مدرس دانشگاه به گفتوگو نشستیم .
با توجه به افزایش گردشگر در فضای پسا تحریم چالش های صنعت گردشگری را چگونه ارزیابی می کنید و به نظر شما چطور می توان در صنعت گردشگری به توسعه پایدار رسید؟
در حال حاضر بزرگ ترین مشکل نداشتن سیاست کلی گردشگری در دولت است. تا وقتی که گردشگری در اولویت های اقتصادی کشور نباشد و اقتصاد کشور یکی از عناصرش گردشگر نباشد و تا وقتی که مفهوم گردشگر به عنوان جاسوس در کشور مطرح میشود گردشگری این مملکت به نتیجه نمیرسد.
داشتن یک برنامهریزی و یک نظام جامع گردشگری هماهنگ و یکپارچه در کل کشور از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد نه اینکه شرق یک ساز بزند غرب یک ساز. با وجود یک نظام جامع گردشگری وقتی رئیس سازمان میگوید هدف اصلی ما رشد گردشگری است همه استان ها باید این را بدانند و سرلوحهشان باشد و برنامه داشته باشند. نه اینکه یکی بگوید من دوست دارم بومگردی کار کنم یکی بگوید من ترجیح میدهم روی فضا کار کنم؛ این میشود عدم یکپارچگی. یکپارچه بودن این است که وقتی یک سیاست میآید میگویند همه باید دست به دست هم دهیم با پتانسیل استان مان و تواناییها و توانمندیهایمان برویم به سمت و سوی رشد و توسعه زیر ساخت گردشگری .
موضوع بعدی بحث نظارت و ضمانت اجرایی برنامه های گردشگری است ؛به طور مثال برنامه تا ماه سوم باید اجرا شود، نشد توبیخ شوند . صنعت گردشگری صنعتی با ماهیت خدماتی است و اثر تکاثری اقتصادی دارد و برای همه سودمند است اشتغالزایی و ارز آوری می آورد که گفته می شود صادرات نامرئی. من نمیدانم با چه زبانی باید گفت بیخیال نفت و خودرو شوید بیخیال خیلی چیزهایی که وقت و هزینه از شما میگیرد. در اکثر کشورها گردشگری اولین منبع اقتصادی است حتی امارات که منابع گردشی زیادی ندارد. برای رسیدن به توسعه پایدار هم در صنعت گردشگری باید مدیرانی با مدیریت پایدار داشته باشیم .
چرا شما معتقدید که ایران جاذبه گردشگری ندارد؟ در صورتی که کشور ما با قدمت تاریخی ای که دارد میراث ارزشمندی دارد که برای توریست اروپایی شگفت آور است ؟
ایران جاذبه گردشکری ندارد اما منابع گردشگری فراوانی دارد . از نگاه مردم عادی و خیلی از مدیران جاذبه آن است که یک چیزی را ثبت کنیم تا مردم را به خود جذب کند. اما در تعریف گردشگری از نگاه سیستم گردشگری جاذبه علاوه بر اینکه مردم را به خودش جذب میکند باید مدیریت و برنامهریزی داشته باشد. شما دو، سه جاذبه نام ببرید که مدیریت صحیحی داشته باشد. به طور مثال برج میلاد برنامهاش مشخص است؛ میدانی چند وقت سال نمایشگاه دارد. جشنوارهاش مشخص است و مدیریت دارد. اما تخت جمشید مدیریت و برنامهریزی ندارد ، هنوز مسیر حرکتش مشخص نیست ، هنوز موزهاش مشکل دارد؛ به هیچ وجه نمیشود اسمش را جاذبه گذاشت. وقتی اسم جاذبه را می آوری ایفل را مطرح میکنند. از راهنمای دم درش از ساعت ورود و خروجش؛ از نوع برخوردی که انجام میشود؛ از نوع مرمتهایی که صورت میگیرد؛ از نوع مسیری که برایشان تعریف میشود؛ از تایمی که وقتی موزه بسته است با نورپردازی مردم را به سمت خودشان میکشند.
نبود سیستم های بانکی و خدمات بانکداری الکترونیکی که امنیت مالی گردشگر را تامین نمی کند یکی از آسیب های دوران تحریم در ایران است اما در حال حاضر هم ایران از نظر شاخص بانک الکترونیک در بین 149 رتبه 149 را دارد؛ به نظر شما گردشگر با این موانع به ایران سفر می کند؟
بله، نبود سیستم های بانکداری الکترونیک یکی از بزرگترین معضلات است گردشگر در اروپا 500 یورویی دستش باشد هیچکس نمیگیرد، 200 یورویی هیچکس نمیگیرد مگر اینکه یک هتل بروید یک مبلغ زیادی باشد و بگویید من پول درشت دارم میتوانم به شما بدهم آن هم با کلی مکافات و گرفتن پاسپورت شاید قبول کنند. پولی جابهجا نمیکنند و تمام معاملاتشان الکترونیکی صورت می گیرد وقتی به ایران میآیند کسی که 500 یورو همراهش نیست باید 10 هزار یورو در جیبش باشد چرا چون میخواهد یک هفته در ایران سفر و خرید کند.
یکی از مشکلات ما در خدمات به گردشگر خدمات بانکی است و دیگری بحث توالت که کشوری مثل اتریش یا هلند آلارم میزنند که وضعیت ایران خوب شده تروریستی نیستند ولی برای سفر به ایران قرص ادرار همراهتان باشد چون در ایران وضعیت دستشویی مناسب نیست؛ توالت فرنگی ندارند در نتیجه دچار بحران خواهید شد.
با وجود قوانین محدود کننده در کشور ما برای توریست ها علی الخصوص محدودیتهای حجاب و استفاده کامل از شبکه های ماهواره چطور می توان مخاطب را به ایران جذب کرد ؟
یکسری محیطها روی ما تأثیر میگذارند که رقابتی هستند. محیط خرد و کلان . محیط خرد قابل کنترل ماست و ما میتوانیم آن راعوض کنیم مثل همین قانونهایی که خودمان میگذاریم مثلا ماهواره را آزاد کنیم این محیط تحت کنترل است. محیط کلان دست شما نیست و شما تابع آن هستی؛ فقط تحت تأثیر قرار میگیرید مثل همین قانون ویزای آمریکا مثل تحریمهایی که علیه ایران میشود. این محیط خرد و کلان است ولی باید چیزهایی را حذف کنیم که تحت کنترل باشد. میتوانیم قانون آمریکا را عوض کنیم؟ خیر حتی آقای ظریف هم نمیتواند. باید فضا را طوری تلطیف کنیم که توریست را با هر اتفاقی که میافتد به سمت گردشگری ایران جذب کنیم .
با وجود قانون ها و محدودیت هایی که برای توریست ها داریم آمار گردشگران در حال افزایش است و هفته پیش 9 هزار آمریکایی تقاضای ورود به ایران را داشتند و موج جدیدی از آمریکایی ها میخواهند به ایران سفر کنند . پس سیاستهایی مثل خندههای ظریف در حقیقت نشان داد که ایران امن است، ایران تروریست نیست و خیلی قصههای دیگر باعث میشود با آن قانون مبارزه مسالمتآمیز داشته باشیم. ما نمیتوانیم هیچ وقت قانون حجاب را در این مملکت عوض کنیم نمیتوانیم قانون خوردن مشروب را در کشور تغییر دهیم اینها محیط های کلان قانونی ماست نمی توانیم ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم؛ گردشگر نه برای ماندن در هتل به ایران می آید نه برای نوشیدن مشروبات و برداشتن حجاب چون دنبال یک چیز بهتر و خاص تر است اگر یک هفته مشروب نخورد هیچ اتفاقی نمی افتد .
ارزانی سفر به ایران مهم ترین عامل اقبال جهانی به گردشگری کشور در شرایط کنونی و پس از رفع موانع تحمیلی است با وجود این هتل های ایران در مقایسه با رقبای هم تراز جهانی خود بسیار گران ترند و در مقایسه با رقبای هم قیمت خود خدمات مطلوبی را ارائه نمی دهند؛ این موضوع تا چه میزان در جذب گردشگر می تواند موثر باشد ؟
البته گردشگران خارجی برای هتل به ایران نمیآیند و فقط یک جای خوب و تمیز برای استراحت می خواهند ولی ما حتی آن را هم نداریم که صدایشان درمیآید . اندازه یک هتل و مهمانسرای دو ستاره هم در هتل ها خدمات نمیدهند. نیروی انسانی یکی از بزرگترین مشکلات ماست. به جرات می شود گفت یکی، دو هتل در ایران بیشتر نیست که از نظر نیروی انسانی استاندارد بین المللی داشته باشد. اوضاع ما در بحث هاسپیتالیتی (مهمان نوازی) واقعا خراب است. باید دقت کرد که یک بعد گردشگری سخت افزاری است و بعد دیگر آن بعد نرمافزاری است که باید به آن توجه کرد.
وقتی با مسافرانی که به ایران سفر می کنند صحبت می کنیم همه میگویند که ایران باید به هاسپیتالیتی(مهمان نوازی) توجه کند. در واقع از نظر بسیاری از کارشناسان گردشگری ایران در مهماننوازی از مسافران و گردشگران خود بسیار خوب عمل می کند حتی بسیاری از کارشناسان گردشگری خارجی گفتند که این میهمان نوازی باید به عنوان یک میراث ناملموس در یونسکو ثبت شود. در واقع همه ما مهمان نوازیم اما آنچه ما به عنوان هاسپیتالیتی در دنیا می شناسیم استانداردهایی است برای ارائه خدمت به گردشگر که هنوز هم که هنوز است لوکس ترین رستوران های تهران و اصفهان حتی توانایی اینکه چطوری از مشتریان خود به درستی و روی قاعده پذیرایی کنند را ندارند.
خارجی ها و گردشگران این ها را می بینند و مینویسند که ایرانی ها خیلی مهمان نواز و خونگرم اند اما از لحاظ خدمت دادن ضعیف اند. حالا این همان دو و سه میلیون گردشگری اند که الان به ایران آمده اند، اگر این جمعیت به ۵ یا ۶ میلیون نفر برسد این ۵ میلیون که برگردند با گفتن اینکه ایران خیلی امن و آرام است اما به لحاظ کیفیت خدماتدهی مناسب نیست و شیوه درست خدمت دادن را نمی دانند دوباره یک تصویر منفی ای از ایران ایجاد خواهند کرد.
متاسفانه حتی در هتل های تهران هنوز استانداردهای جهانی حوزه هتلداری و مهماننوازی رعایت نمی شود و هنوز نمی دانند که از کدام سمت غذا باید سرو شود ،آشغال را چطور بردارند، به توریست دست نزنند . بحث حریمهای خصوصی افراد را هنوز نمیدانیم آن هم در برخورد با توریستها به خصوص آلمانیها،آمریکایی ها و فرانسویها.
دردوران ریاست آقای مشایی در سازمان میراث فرهنگی عنوان شد که ایران جزوه 5 کشور برتر در زمینه طبیعت و 10 کشور برتر در زمینه میراث فرهنگی و تاریخی است؛ این آمار را قبول دارید؟ آخرین آماری را که جایگاه ایران را در گردشگری مشخص می کند در دست دارید ؟
طبق آخرین گزارش انجمن جهانی اقتصاد (World Economic Forum) در حوزه صنعت گردشگری(2015)، شاخص رقابت پذیری ایران در زمینه سفر و گردشگری از بین 141 کشور، رتبه 98 است که نسبت به رتبه 138 سال های پیش رشد خوبی داشتیم!
شاخص رقابتپذیری خود دارای زیرشاخصهایی است که ارزان بودن ،داشتن زیر ساخت، سلامت زندگی، امنیت، ثبات سیاسی و ... هستند اما ما تنها در شاخص هزینه کم سفر و به صرفه بودن در دنیا اول هستیم . یعنی ایران کشوری ارزان است و ارزش سفر را هم دارد ولی در شاخص رقابتپذیری 98 است .
ایران از نظرشاخص منابع طبیعی برای گردشگری در رتبه 98 از 141 و با امتیاز48/2 از 10 و از نظر منابع فرهنگی برای سفر در رتبه 37 و با امتیاز 59/2 از 10است ایران حتی در شاخص رقابت پذیری منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا جزو 10کشور اول هم نیست.یعنی اینقدر دهم وپنجم نکنید ایران منبع گردشگری زیاد دارد ولی از نظر جاذبه گردشگری که مهم ترین عامل سفر و نیازمند مدیریت و برنامه ریزی است جایگاه بسیار پایینی دارد . شما بروید در سایت یونسکو فقط یک جمله است که ایران با توجه به میراث جهانی ثبت شده و تاریخ و فرهنگ و تمدنی که دارد میتواند جزو 10 کشور اول در حوزههای گردشگری در حوزه فرهنگ باشد؛ نگفته اول ایتالیا دوم مصر سوم چین.در بحث طبیعی هم از لحاظ منابع طبیعی حتی همین دو آمار را در فرم اقتصادی مشخص کرده که ایران خیلی آخر و این نشان دهنده بی برنامگی وعدم مدیریت در منابع طبیعی، گردشی ماست.
به طور مثال در سایت تفریحی واحه ورزنه که مکانی است با جاذبه های طبیعی برنامهریزی و مدیریت خوبی صورت گرفته و اقامتگاه دارد، آفروید دارد و از آن پتانسیلی که آنجا دارد به درستی استفاده میشود. البته باید نظارت شود؛ از لحاظ زیست محیطی چک شود،برای مردم محلی شغل ایجاد شده که باید کنترل شود و مشکلات اجتماعی، فرهنگی برایشان پیش نیاید. ولی در بیستون که یک میراث جهانی است برنامه ای جامع وجود ندارد و هنوز یک بروشور فارسی در سایتشان پیدا نمی شود فقط برای نوروز تعدادی بروشور چاپ می شود و تعدادی هم راهنما می آورند که توضیح دهند. باید از مدیران این مجموعه پرسید که میشود مسیر حرکتتان را بگویید؟ فاضلاب توالت های این مجموعه به کجا می رود؟ میشود مسیر خوردن آب و خوراکی را نشان دهید؟ محلی برای استراحت دارید ؟ نیمکت تعریف کردید که مردم بنشینند؟ آیا بلیتتان را آزاد میفروشید؟ قیمتش از کجا مشخص میشود؟ اینها مسائلی است که به آن میگوییم برنامهریزی برای جاذبههای گردشگری که امیدوارم با این افزایش حجم گردشگر به ایران با مدیریت صحیح و برنامه ریزی گردشگری اولین منبع اقتصادی کشورمان شود .
انتهای پیام/