چند پیشنهاد برای رهایی از شر روزمرگیها
فاز منفی گرفتن، آه کشیدن، به زمین و زمان بد و بیراه گفتن و در عادات و شرایط زندگی غوطه ور شدن، آسان ترین کار ممکن است. همه ما از غنی و فقیر، تحصیلکرده و بیکار و کارمند و ... درگیر روزمرگی هستیم خواهی نخواهی! و خیلی هایمان جز سینما رفتن هفتگی و احیانا هفته ای یک بار پارک و رستوران رفتن، پیشنهاد خارق العاده دیگری برای تغییر حال و احوال به نظرمان نمی رسد.
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، آنچه در ادامه مطلب بازگو می شود، حجت قاطع نیست و تنها برای قلقلک دادن ذهن شماست که غرغرهای همیشگی را مدتی کنار بگذارید و برای شور و شوقی جدید در زندگی تان منتظر بارش ایده از آسمان نباشید بلکه خودتان ناجی خودتان باشید!
آفرینش هایی از جنس تازگی
حتما عادات خاصی در زندگی دارید، عادت به زیاد خوابیدن یا عادت به کم حرف زدن! عادت به تلفن زدن به آشنایان و دوستان و گفتن جملات تکراری. عادت به خوردن صبحانه یا ناهارهای شکل هم. عادت به دیدن چند باره سریال ها و فیلم های تکراری. خودمانیم الحق و الانصاف عادت های جالبی نیست! نمی گوییم این عادت ها را یکباره کنار بگذارید اما به جایش عادت جدید حتی شده یکی، به عادات زندگی خود اضافه کنید. مثلا هر سه روز یک بار مسیر تازه ای برای بازگشت از محل کار به خانه پیدا کنید! در این میان مغازه ها، آدم ها، ایستگاه های اتوبوس و تاکسی، پل های عابر پیاده و همه اتفاق های جدید شهر را کشف و ضبط کنید و در موقع مناسب برای دیگران تعریف کنید. خودتان می شوید یک پا بانک اطلاعات شهری! سر زدن هفتگی به مثلث آرامبخش گل و عطر و کتابفروشی نیز توصیه می شود. عادات خوراکی و پوشیدنی جدید هم هیجان انگیز است! یک خوراکی جدید برای عصرانه یا مدل تازه ای از یقه برای لباس روزمره می تواند خوشایند باشد. همنشینی با سالمندان خوش مشرب و شیرین بیان در خانواده و ماهی یک بار با آنها خلوت کردن یا گردش رفتن دل انگیز است! این طور نیست؟
در جست و جوی زمان از دست رفته نباش!
سن و سالی از شما گذشته است؟ این روزها درگیر وام و قرض و چک هستید؟ خانه دارید و تمام روز و شبتان را صرف پخت و پز و رفت و روب می کنید؟ خب این خیلی غم انگیز نیست چون شما زنده هستید و زندگی روی زمین و در جامعه انسانی را تجربه می کنید اما برای رهایی از امور تکراری کشنده و غم انگیز یک مهارت جدید یاد بگیرید! حتما باید کلاس بروید؟ نه لزوما. البته کلاس رفتن خودش برای شکستن حصار روزمرگی خوب است ولی حیاتی نیست. مهارت می تواند پرورش گل و گیاه خانگی باشد، آموختن دستور پخت یک غذای بین المللی یا کشف و جمع آوری یک مجموعه جدید و منحصر به فرد. مهارت زبان آموزی، حرکات ورزشی یا شرکت در دوره های رایگان هلال احمر، آتش نشانی یا کمک های اولیه. آخر هفته و روزهای تعطیل جان می دهد برای پیگیری این قبیل مهارت آموزی ها.
آرزوهایت هنوز هم منتظر رسیدن تو هستند!
حتما در چهارده سالگی آرزوهایی داشته ای، در بیست سالگی، بیست و پنج سالگی و همین طور الی آخر. در هر سن و سالی که هستی شاید تعداد زیادی از آرزوهایت در گذر زمان فراموش شده باشد. به دفتر خاطرات یا دفترچه نوشته هایت یا صفحه شخصی اجتماعی ات سری بزن. دوباره بازیابی کن دل خواسته های گذشته را. اهداف جدید لزوما اهدافی نوین نیست بلکه خواسته های فراموش شده می تواند انگیزه خوبی برای حرکت باشد. شاید دلت می خواسته فوتبالیست شوی درست است که شاید برای شروع الان کمی دیر باشد اما برای پرورش علاقه های پیشین هیچ وقت دیر نیست. پس وقتی را برای فوتبال در زندگی ات باز بگذار. شاید می خواستی دانشمند شوی، هزار مسئله علمی منتظر پاسخ است پس دست بجنبان. می توانی با یک جست و جوی کوتاه در اینترنت شروع کنی. گذشته همیشه پر از تجربه و درس است پس تاریخ زندگی ات را دست کم نگیر!
قلبم برای همنوعانم می تپد، پس هستم!
گیر و گرفت مالی داری درست. نگران پول اجاره خانه و مایحتاج زندگی هستی درست. اما حس دوست داشتنی و توصیف ناپذیر مفید بودن و دست انسانی دیگر را گرفتن را که نمی شود با چیز دیگری عوض کرد! می شود؟ صدها بنیاد و کانون امور خیریه هستند که به کمک های غیر نقدی نیازمندند! آموزش دروس مقاطع تحصیلی به کودکان و نوجوانان بی سرپرست، سر زدن به سالمندان تنها، پخت غذای نذری و پخش آن در مناطق محروم به کمک اهالی محل یا خانواده همگی گزینه های هیجان انگیز و پر ماجرایی است. یاری رساندن را امتحان کن معتادش می شوی!
انتهای پیام/