دلالها بیشتر از اهل قلم منزلت دارند/ دستمزد تالیف و ترجمه، کمتر از ماهی 100 هزار تومان است
شهرام اقبالزاده، نویسنده و مترجم با سابقه کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، درباره آمادهسازی مجموعه رمانهای کودک و نوجوان در انتشارات محراب قلم گفت: «2 سال است که به صورت جدی این مجموعه را آغاز کردهایم و در نمایشگاه کتاب قبلی، 18 عنوان از این مجموعه به انتشار رسید. در حال حاضر نیز 50 عنوان دیگر مجوز نشر گرفتهاند و فکر میکنم تا نمایشگاه آینده، حداقل 20 عنوان از این کتابها منتشر شوند.»
دبیر این مجموعه درباره کم و کیف رمانها یادآور شد: «کوشش ما، انتشار رمانهای ارزشمند است و از آنجایی که در حوزه تالیف رمان کودک و نوجوان، ضعفهای وجود دارد، طبیعی است که بخش اعظم این مجموعه را رمانهای ترجمهای شامل شدهاند. هرچند اولویت ما انتشار رمانهای تالیفی است.»
وی با اشاره به جوان بودن ادبیات کودک و نوجوان در ایران و غیرقابل مقایسه بودنش با آثار خارجی گفت: «ادبیات کودک و نوجوان در ایران بسیار جوان است و اگرچه طی دو دهه اخیر شاهد پیشرفتهایی در بخش تالیف بودهایم ولی هنوز تاز نقطه دلخواه فاصله داریم.»
اقبالزاده درباره اهمیت ادبیات کودک و نوجوان در تناسب با ادبیات بزرگسال، توضیح داد: «البته در غرب هم ادبیات کودک و نوجوان در مقایسه با ادبیات بزرگسال، حاشیهایتر است؛ تا جایی که شخصیت برجستهای مانند پیتر هان معتقد است آن به آن باید از موقعیت ادبیات کودک و جدی بودن آن دفاع کرد. کیفیت نوشتن برای کودکان، اگر پیچیدهتر از ادبیات بزرگسال نباشد، سادهتر از آن هم نیست. اما در ایران این پیچیدگی و اهمیت نادیده گرفته میشود و معمول است نویسندگانی که در ادبیات بزرگسال به جایی نرسیدهاند، به سراغ ادبیات کودک میآیند.»
وی افزود: «اگرچه ذهن کودکان پیچیدگیهای ذهنی بزرگسالان را ندارد اما خلاقتر و پرسشگرتر است. اما در جامعه ما، چه در خانوادهها و چه در مدارس به جای توجه به این ویژگی، با ذهن کودکان به صورت مکانیکی برخورد میشود و نگاه آموزشی به کودکان، مبتنی بر محفوظات است.»
این نویسنده و مترجم درباره وضعیت نابسامان کتاب و کتابخوانی در کشورمان اظهار داشت: «تیراژهای پایین نشان میدهد که حتی نویسندگان نیز کتاب نمیخوانند. مثلا چرا در کشوری که کشور شعر است، کار به جایی رسیده که ناشران از انتشار مجموعه شعر خودداری میکنند؟ یعنی در کشور ما 10 هزار شاعر وجود ندارد؟ اگر خود شاعران کتابهای شعر را بخرند، حداقل باید تیراژهای 10هزارتایی شعر وجود داشته باشد.»
وی افزود: «در دیگر حوزهها نیز شاهد همین انفعال هستیم. مثلا با وجود این همه دانشجو و استاد دانشگاه، چرا کتابهای علمی و نظری در حوزههای فلسفه، جامعهشناسی و ... مخاطب ندارند؟ در حوزت ادبیات کودک بخش خصوصی هیچ علاقهای به انتشار کتابهای نظری ندارد، چون میداند که در صورت انتشار، این کتابها مشتری ندارند.»
اقبالزاده در ادامه به وضعیت نگرانکننده منزلت اجتماعی اهالی قلم اشاره کرد و گفت: «منزلت اهل قلم در جامعه از بین رفته است! یک نویسنده یا مترجم با وجود هزینهها و زمانی که برای تالیف و ترجمه صرف میکند، سهم ناچیزی از فروش کتابهایش دارد؛ آنقدر که فکر نمیکنم درآمد تالیف و ترجمه در ایران، بیشتر از ماهی 100 هزارتومان باشد.»
وی تاکید کرد: «برخلاف شعارهای فرهنگی از سوی مسئولان و مدیران فرهنگی شنیده میشود، دلالها و بچهپولدارها بیشتر از اهالی فکر و قلم در جامعه منزلت دارند. امروزه متمولان بیسواد، تنها به خاطر ماشینی که زیر پایشان است و خانهای که در آن زندگی میکنند، از سوی مردم مورد احترام هستند و در مقابل، نویسندگان منزلت اجتماعی خود را از دست دادهاند.»
این نویسنده ضمن بیان این مطلب که اگر ذهن نویسنده غنی و فارغبال نباشد، نمیتوان از آن انتظار تخیل و تحلیل داشت، گفت: «در عرصه نوشتن نیز اگر یک سال بارندگی کم باشد، چشمه نوشتن خشک میشود. اینها از جمله دلایلی هستند که تالیف در کشور ما ضعیف است.»
وی خاطر نشان شد: «یک نویسنده مانند رولینگ، تنها با نگارش هریپاتر به جمع میلیاردرهای بزرگ جهان میپیوندد؛ آن وقت در کشور ما نویسندگان که 40-50 سال عمر خود را روی نوشتن گذاشتهاند، اکثرا در اداره زندگی روزمرهشان واماندهاند.»
انتهای پیام/