زورآزمایی «استراتژی زمستانی» پوتین با «راهبرد تابستانی» ناتو!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، با پیشروی نظامی گسترده روسها در شرق اوکراین طی هفته های گذشته به نظر می رسد معادلات جنگ در اوکراین در حال گردش مجدد است. برخی تحلیل گران غربی نسبت به آنچه شکست در استراتژی غربی می خوانند هشدار داده اند. در روزهای اخیر فرید زکریا با انتشار یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست متذکر شده بود که در اوکراین زمان به نفع غرب پیش نمی رود و تبعات اقتصادی غیر قابل انتظار جنگ اوکراین نطفه فروپاشی اتحاد در جبهه غرب را کاشته است.
در این شرایط، توماس فریدمن، ستون نویس سرشناس روزنامه نیویورک تایمز نیز با انتشار یادداشتی با عنوان «جنگ اوکراین در آستانه ورود به مرحله جدید خطرناکی است» یادآور شده جنگ در نقطه عطفی خطرناکی قرار دارد و پیروزی «استراتژی زمستانی» پوتین و یا «استراتژی تابستانی» ناتو می تواند سرنوشت وقایع بعدی را تعیین کند.
روسها راه مبارزه را آموختهاند
برخی از مقامات اوکراین هنگام تلاش برای توضیح پیشرفتهای اخیر در عملیات ارتش روسیه در اوکراین، گفتهاند: «همه روسهای گنگ مردهاند». اینها نوعی تعارفات دوپهلوست، به این معنی که روسها بالاخره پس از ناکامی اولیه در برنامههای نظامی خود که باعث کشته شدن هزاران نفر از آنها شد، راهی مؤثرتر برای مبارزه با این جنگ پیدا کردند.
دقیقاً به این دلیل است که به نظر میرسد جنگ اوکراین به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده است - به گونهای که در حال حاضر روسیه عمدتاً عقب ایستاده و فقط شهرهای اوکراین در شرق را موشک باران و آنها را به آوار تبدیل می کند و سپس به جلو می رود. ممکن است فکر کنید که این دیگر بدترین وضعیت برای این درگیری این است. اما شما اشتباه می کنید.
«استراتژی زمستانی» پوتین یا «استراتژی تابستانی» ناتو؟
در ادامه ترجمه این یادداشت آورده است: من معتقدم که جنگ اوکراین در آستانه ورود به مرحله جدیدی است. بر اساس این وضعیت جدید، ممکن است بسیاری از سربازان و ژنرالهای روسیه کشته شده باشند، اما متحدان ثابت قدم اوکراین در ناتو هم خسته شدهاند. این جنگ در حال حاضر موجب افزایش شدید قیمت گاز طبیعی، بنزین و مواد غذایی در اروپا شده است - و اگر کار به زمستان کشیده شود، بسیاری از خانوادهها در اتحادیه اروپا ممکن است مجبور شوند بین گرم کردن خود و غذا خوردن یکی را انتخاب کنند.
در نتیجه، فکر میکنم مرحله جدید جنگ همان چیزی است که من آن را «استراتژی زمستانی» ولادیمیر پوتین در مقابل «استراتژی تابستانی» ناتو مینامم.
مرا به کریسمس برسانید؛ زمستان دوست ماست!
بدیهی است که پوتین آماده است تا به پیشرفت ارضی خود در اوکراین ادامه دهد، به این امید که تورم فزاینده قیمت انرژی و مواد غذایی در اروپا در نهایت اتحاد ناتو را از بین ببرد.
به نظر میرسد او بر سر این قمار کرده: اگر میانگین دما در اروپا سردتر از حد نرمال باشد، و اگر متوسط عرضه جهانی نفت و گاز کمتر از حد نرمال باشد، و اگر میانگین قیمتها بالاتر از حد معمول باشد، و اگر خاموشی برق در اثر کمبود انرژی گسترده شود، در این صورت شانس خوبی برای او فراهم شود تا اعضای اروپایی ناتو شروع به اعمال فشار بر ولودیمیر زلنسکی کنند تا بر سر توقف جنگ با روسیه -با هر شرایطی- توافق کند.
بنابراین پوتین مطمئناً به سربازان و ژنرالهای خستهاش میگوید: «فقط مرا به کریسمس برسانید. زمستان دوست ماست.»
یک استراتژی نه چندان دیوانهوار
این یک استراتژی دیوانهوار نیست. همانطور که جیم تانکرسلی هفته گذشته در روزنامه تایمز گزارش داد: «مقامات کاخ سفید بیم دارند که دور جدید تحریمهای اروپا با هدف محدود کردن جریان نفت روسیه تا پایان سال قیمتهای انرژی را مجدداً افزایش دهد و اعتراض مصرفکنندگان را که قبلاً تحت فشار قرار گرفتهاند، برانگیزد و اقتصاد ایالات متحده و سایر کشورها را در رکود شدید فرو ببرد. این زنجیره از رویدادها میتواند بحران غذایی شدیدی را تشدید کند که کشورهای سراسر جهان را در حال حاضر درگیر کرده است»
او متذکر شده «تلاشهای ناتو و اتحادیه اروپا برای محدود کردن صادرات نفت روسیه به اروپا ممکن است قیمت نفت را به ۲۰۰ دلار در هر بشکه یا بیشتر افزایش دهد، به این معنی که آمریکاییها برای هر گالن بنزین ۷ دلار بپردازند». بلومبرگ گزارش داده که قیمت بنزین ۹ تا ۱۰ دلار برای هر گالن در اروپا غیر قابل تصور نخواهد بود، کما اینکه قیمت گاز طبیعی از آغاز سال «حدود ۷۰۰ درصد» افزایش یافته و این قاره را به آستانه رکود سوق داده است.
دوستان تابستان و پاییز
در همین حال، مقامات ناتو، ایالات متحده و اوکراین مطمئناً با خود می گویند: «بله، زمستان دشمن ما است. اما تابستان و پاییز میتوانند دوست ما باشند - اگر بتوانیم اکنون ضربه سنگینی را به ارتش خسته پوتین وارد کنیم، حداقل او آتشبس را میپذیرد».
این نیز یک استراتژی دیوانهوار نیست. پوتین ممکن است در شرق اوکراین دستاوردهایی داشته باشد، اما به قیمت هزینههای بسیار بالا. تحلیلهای نظامی متعدد نشان میدهد که روسیه در کمتر از پنج ماه حداقل ۱۵۰۰۰ سرباز خود را از دست داده است - قمی خیرهکننده- و احتمالاً دو برابر این تعداد مجروح شدهاند. بیش از ۱۰۰۰ تانک و توپ روسی هم منهدم و اسقاط شده است.
مقامات ایالات متحده معتقدند که پوتین در حال حاضر به اندازه کافی نیرو ندارد که بخواهد آنها را از شرق اوکراین منتقل کرده و بندر اودسا را تصرف کند تا بدین ترتیب اوکراین را محصور در خشکی کرده و اقتصاد آن را خفه کند.
بسیج پنهانی
همانطور که نیل مکفارکوهار، روزنامهنگار تایمز هفته گدشته گزارش داد، پوتین به شدت به نیروهای بیشتری نیاز دارد تا پیشروی اخیر در شرق را تداوم بخشد و در حال حاضر یک «بسیج پنهانی» را انجام میدهد تا مردان بیشتری را «بدون توسل به پیشنویس سیاسی مخاطرهآمیز ملی» به جبهه اعزام کند. برای جبران کمبود نیروی انسانی، کرملین به ترکیبی از اقلیتهای قومی فقیر، اوکراینیهای مناطق جداییطلب، مزدوران و واحدهای نظامیشده گارد ملی متکی است و مشوقهای نقدی زیادی را برای داوطلبان وعده میدهد.
پوتین تمایلی به فراخوانی عمومی بیشتری ندارد، زیرا این مسئله نشان میدهد که چیزی که او به مردمش گفته بود فقط یک «عملیات نظامی ویژه» در اوکراین بود نه تنها بسیار گسترده تر است، بلکه در حال بدتر شدن هم است.
صلح حداقلی
ناتو به وضوح امیدوار است که ارتش اوکراین بتواند به درستی از سامانه های موشکی توپخانه ای جدید ام۱۴۲ یا هیمارس که ایالات متحده به کیف ارسال کرده استفاده کند تا در تابستان و پاییز به طور قابل توجهی لطمات قابل توجهی را بر نیروهای روسی در اوکراین وارد کند. اگر چنین باشد، نه تنها ممکن است پیشرفتهای پوتین متوقف شود، شاید حتی موقعیت خود را از دست بدهد و احساس کند مجبور به موافقت با آتشبس، مبادله بزرگ زندانیان، تخلیه انساندوستانه شهرها و شرایط بهتر برای صادرات مواد غذایی اوکراین است - که همه اینها به کاهش تورم کمک کرده و فشار متحدان اروپایی اوکراین را برای دست زدن به هر توافقی با پوتین کاهش دهد.
هیچ نشانه ای مبنی بر آمادگی پوتین برای دستیابی به یک توافق صلح نهایی وجود ندارد، اما ممکن است بتوان او را به سمت نوعی از آتش بس سوق داد که بتواند به بازارهای انرژی و مواد غذایی کمک کند.
در آستانه ورود به خطرناکترین مرحله جنگ
بنابراین به همه این دلایل، من استدلال میکنم که جنگ در اوکراین در آستانه ورود به خطرناکترین مرحله از زمان حمله روسها در فوریه است: استراتژی زمستانی پوتین در برابر استراتژی تابستانی ناتو.
جای تعجب نیست که ایرینا ورشچوک، معاون نخستوزیر اوکراین، از ساکنان مناطق تحت کنترل روسیه در جنوب درخواست کرده که به سرعت مناطق را تخلیه کنند تا روسها نتوانند از آنها به عنوان سپر انسانی در طول ضدحمله مورد انتظار اوکراین استفاده کنند. او گفته: «شما باید راهی برای خروج بیابید، زیرا نیروهای مسلح ما برای باز پس گیری مناطقی اشغالی می آیند. بنابراین یک درگیری گسترده و بی امان وجود خواهد داشت».
پایان جنگ در خیلی دوردستها
افسوس، از هم اکنون نمی توان گفت که اگر پوتین دوباره به بن بست بخورد یا سرزمین های اشغالی را از دست بدهد، چه کاری ممکن است انجام دهد. ممکن است به آتش بس متمایل تر شود، ممکن هم است که مجبور به بسیج ملی شود تا نیروهای بیشتری را به میدان نبرد گسیل کند.
تنها یک چیز وجود دارد که من به آن مطمئن هستم: تا زمانی که پوتین در مسکو قدرت دارد، جنگ در اوکراین -به معنی واقعی-پایان نخواهد یافت. این فراخوانی برای سرنگونی او نیست. این با روس هاست که تصمیم بگیرند. این صرفاً یک دیدگاه است که این جنگ پوتین است. او شخصاً آن را در ذهنش تصور کرد، برنامه ریزی کرد، هدایت کرد و آن را توجیه کرد. برای او غیرممکن است که روسیه را در مقام یک قدرت بزرگ، بدون اوکراین تصور کند. بنابراین، اگرچه ممکن است بتوان پوتین را مجبور به آتشبس کرد، اما من شک دارم که این امر موقتی نباشد.
به طور خلاصه: پایان جنگ اوکراین آنقدر در دوردست است که من حتی نمی توانم آن را ببینم.
منبع: اکوایران
انتهای پیام/۴۱۲۹/
انتهای پیام/