نقاب دروغین حمایت از حقوق زندانیان از چهره آمریکا برداشته شد/ تجربه هولناک تاجر افغانستانی در «گوانتاناموی افغانستان»
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا؛ رسانه واسطه انتقال پیام است و وظیفه آن مطلع ساختن مردم از حوادث و اخبار داخلی و خارجی. لذا، اگر رسانه بهراستی و درستی متصف نباشد یا از محدوده صحت خارجشده و پای در فضای بازنمایی غیرواقعی یا سانسور و پنهانکاری گذارد، آنوقت ارزشها تحت تأثیر رویکرد جعل رویدادها تبدیل به مصالح حرفهای خواهد شد.
در جدیدترین قسمت از برنامه «پروندههای پنهان»، مرضیه هاشمی در پروندهای جدید روز میز این برنامه، به بازگویی ناگفتههای زندان بگرام یا همان گوانتاناموی افغانستان میپردازد که در سال ۲۰۰۱ توسط آمریکاییها ایجاد شد. این برنامه به حکایت دستگیری و به بند کشیده شدن امانت الله علی میپردازد؛ مزرعهدار و تاجر برنج میانسال پاکستانی که به جرم خاورمیانه تبار بودن و داشتن پوست تیره و محاسن بلند و یا به عبارتی، همه آنچه را که رسانههای مجیزگوی استکباری تلاش دارند به هر قیمت ممکن با اتکا به قدرت بالقوه خود در مقام رسانه و به هدف ایجاد هراس و نفرت برنامهریزیشده نسبت به اسلام و مظاهر اسلامی، تحت عنوان جعلی «مشخصه فیزیکی تروریستها» به خورد افکار عمومی جهان دهند، بازداشت شد.
از دستگیری در عراق تا حبس در بگرام
امانت الله که بهقصد تجارت برنج به عراق سفر کرده بود، شبانه در محل سکونتش در این کشور توسط نظامیان انگلیسی مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و به علت جراحات وارده نخست در بیمارستان بستری میشود و برای بازجویی مقدماتی به سلولی تنگ و تاریک در گوشه یک بازداشتگاه مخوف و نامعلوم انتقال مییابد. در خلال این برنامه و طی یک مصاحبه ویدیویی، امانت الله از رفتار غیرانسانی نظامیان آمریکایی با زندانیان پرده برمیدارد. از به غل و زنجیر کشیده شدن در عراق تا انتقال به بگرام موسوم به «زندان گوانتانامو افغانستان». این تاجر افغانی یکی از هزاران شهروند بیگناهی بود که در طول دوران اشغالگری، با ادعاهای بیپایه و اساس دستگیر و بدون برخورداری از حق دسترسی به وکیل و بدون محاکمه، سالهای متمادی از عمر خود را تحت شکنجههای طاقتفرسا پشت میلههای زندانی که نظامیان آمریکایی در سال ۲۰۰۱ در دل پایگاه هوایی خود در ۵۰ کیلومتری شمال کابل ایجاد کرده بودند سپری کرد.
سربازان آمریکایی حتی از ادرار کردن روی زندانیانی که از فرط بیخوابی به حالت اغما فرومیرفتند دریغ نمیکردند.
حاکمیت خشونت و بیقانونی در زندان بگرام
هاشم جوادی بلخابی، زندانی سابق بگرام و مهمان مرضیه هاشمی در این برنامه، با تشریح شرایط اسفناک حاکم بر این زندان، نقاب دروغین حمایت از حقوق زندانیان را از چهره ایالاتمتحده آمریکا برمیدارد. این فعال فرهنگی اجتماعی شیعی که متعاقب ربوده شدن در سال ۲۰۰۹ سر از زندان بگرام درآورد، عاقبت در سال ۲۰۲۱ و همزمان با عقبنشینی نیروهای ائتلاف از افغانستان از بند اسارت در این سیاهچال رهایی یافت. طبق اظهارات وی، رفتار زندانبانان با زندانیان از یک زندان به زندان دیگر متفاوت بود. هر زندان قوانین خاص خود را داشت، بهاستثناء بگرام که تابع هیچ قانون و مقرراتی نبود، نه قانون آمریکا و نه انگلیس و نه فرانسه و نه افغانستان. نه شرع اسلام و نه موازین دموکراسی و یا حتی قید و بندهای آپارتایدی و صهیونی. به گفته بلخابی، در بگرام هیچچیز حاکم نبود جز خشونت و بیقانونی.
در تشریح رفتارهای غیرانسانی مسئولین زندان، هاشم جوادی بلخابی از محصور بودن فضای زندان و جریان نداشتن هوا در راهروها و سلولها یاد میکند. سلولهای بتونی غیر مسقفی که بهرغم تابش نور بسیار آزاردهنده، از بالا فقط میله کشی شده بود تا امکان نظارت دائم بر زندانیان از هر سو میسر باشد. وی در ادامه به وقوع آسیبهای جدی ذهنی و جسمانی در بین زندانیان مسنتر در اثر کمبود فاحش اکسیژن در محیط خفقانآور زندان و شیوع افسردگی و دلتنگی حاد در بین جوانترها اشاره میکند. حبس به مدت نامعلوم در سلولهای فاقد سیستم کنترل دما، آنهم در شرایط بیخبری محض از اوضاع بیرون و به دور از خانه و خانواده، زندان بگرام را به سکونتگاهی تبدیل کرده بود که حتی حیوانات هم نمیتوانستند از آن جان سالم بدر برند.
خواب ممنوع!
بلخابی با بیان اینکه خواب در زندان بگرام بهکلی ممنوع بود و با خاطیان به روشی رنجآور و تحقیرآمیز برخورد میشد، میگوید: سربازان آمریکایی حتی از ادرار کردن روی زندانیانی که از فرط بیخوابی به حالت اغما فرومیرفتند دریغ نمیکردند. از دیگر ترفندهای مسئولین زندان برای بیدار نگهداشتن زندانیان، ایجاد صداهای ناهنجار از طریق عبور دادن زنجیر از میان میلههای سقف یا کوبیدن با اشیاء سنگین فلزی بر این کلافهای آهنین بود.
زندان بگرام به سکونتگاهی تبدیل شده بود که حتی حیوانات هم نمیتوانستند از آن جان سالم بدر برند.
ناگفته نماند که نگهداشتن زندانیان با دست و پای بسته در فضای تنگ و پرتراکم سلولها و شلاق زدن و اهانت کردن به اعتقادات مذهبی مسلمان در بند به بهانههای واهی در گاه و بی گاه و به مدت دلخواه، شرایط را برای مرگ تدریجی یا دیوانه و فلج شدن زندانیان مهیا ساخته بود و مرگومیر روزانه عدهای از زندانیان را در پی داشت.
بگرام تنها یک نمونه از بازداشتگاههای زنجیرهای آمریکا، موسوم به «زندان سیاه»، در اینسو و آنسوی جهان است. «زندان سیاه» اصطلاحی است محاورهای که در قالب برنامهای تحت عنوان «بازگردانی، بازداشت و بازجویی» تعریفشده است و به بازداشتگاههای سری سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) اطلاق میشود. پدیدهای شوم که به جغرافیای خاص و معینی محدود نیست و به بهانه جنگ علیه تروریسم، بازداشت غیرقانونی شهروندان از کشورهای مختلف و بازجویی از آنها زیر فشار انواع و اقسام شکنجهها را - اعم از روحی، ذهنی، جسمی و روانی - در دستور کار دارد. بگرام در مقایسه با این دخمههای سیاه بینام، حکم هتل پنج ستاره را دارد.
بخشودگی نظامیان آمریکایی از مجازات، عامل اصلی توحش یانکیها
حال این پرسش مطرح میشود که با وجود همه افشاگریها، جامعه بینالملل چه تدبیری برای مقابله با نقض آشکار حقوق زندانیان توسط آمریکا اندیشیده است و آیا تدابیر احتمالی صرفاً به ترسیم آرم معاهده ژنو بر دیوار زندانهایی چون بگرام خلاصه میشود یا فراتر میرود؟
مصطفی آریایی، دانشجوی افغانی تبار رشته حقوق در هلند و مهمان دوم برنامه، راجع به مشروعیت عملکرد آمریکا در افغانستان توضیح میدهد. آریایی ضمن به چالش کشیدن حمله نظامی ائتلاف ضد تروریسم به رهبری آمریکا علیه مردم افغانستان، رفتار خشن نظامیان آمریکایی با زندانیان محبوس در اسارت گاههای آمریکایی در این کشور را قبل از هر چیز نقض آشکار قانون فدرال در حوزه مبارزه با تروریسم برمیشمرد.
رفتار خشن نظامیان آمریکایی با زندانیان محبوس در اسارت گاههای آمریکایی در این کشور را قبل از هر چیز نقض آشکار قانون فدرال در حوزه مبارزه با تروریسم به شمار میآید.
بهزعم آریایی، فقدان یک تعریف صریح و شفاف از واژه «تروریسم» باعث شده تا نهادهای بینالمللی در برابر اقدامات ضد حقوق بشری واشنگتن در بگرام و گوانتانامو موضع انفعالی از خود به نمایش گذارند. آریایی در ادامه به ذکر نمونههایی از موارد آزار و اذیت وقاحتآمیز زندانیان در بگرام میپردازد و معاهده ننگین نظامی این کشور با دولت کابل مبنی بر بخشودگی نظامیان آمریکایی از مجازات را مقصر درجهیک وقوع اینهمه جرم و جنایت علیه بشریت برمیشمرد.
دلاور یعقوبی، راننده تاکسی و کشاورز اهل افغانستان که به دست سربازان ارتش آمریکا در بازداشتگاه پروان تا حد مرگ شکنجه شد، عاقبت ۵ روز بعد از انتقال به زندان، در اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد. مرگ او، پس از بررسی و تحقیقات در دادگاه شکنجه زندانیان بگرام، قتل عمد اعلام شد. دلاور فقط مثال واحدی بود از پیامد مستثنی کردن نیروهای آمریکایی از تحقیقات توسط مراجع بینالمللی همزمان با راهبرد مخرب رسانههای جمعی در تروریست جلوه دادن قربانیان لشکرکشیهای ددمنشانه آمریکا در مناطق مختلف جهان. راهبرد موسوم به «ترور شخصیت» با هدف حساسیتزدایی افکار عمومی غرب نسبت به جنایات سردمدارانشان علیه شهروندان باغیرتی که به اتهام دفاع از ناموس، عموماً به طرزی عجیب مسلمان از آب درمیآیند.
انتهای پیام/۴۱۰۶/
انتهای پیام/