نگاهی به نقشآفرینی جریانهای ضد اسلامی در شبه قاره
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، بیتردید با اتکا به ادله تاریخی فراوان میتوان گفت که در میان کشورهایی که پس از جنگ جهانی دوم استقلال خویش را به دست آوردند کمتر کشوری مانند هندوستان با اختلافات شدید و خونین قومی و مذهبی درگیر بوده است.
دامنه این اختلافات به حدی است که پس از گذشت سالیان متمادی از استقلال این کشور زرخیز از یوغ استعمار انگلستان میتوان ادعا نمود که اختلافات و تنشهای رنگارنگ مذهبی در این کشور هنوز چون آتشی زیر خاکستر است.
اختلافات فوق الذکر در مقاطع تاریخی مختلف توسط عومل مختلف سیاسی-اجتماعی که ریشه در جامعه هندوستان دارند برانگیخته شده و گاه و بیگاه منجر به بروز حوادث تلخ و ناگواری همچون تخریب مسجد بابری هند به عنوان یکی از نمادهای میراث فرهنگی این کشور کهن و یا واقعه تلخی نظیر آنچه چند روز پیش جهان اسلام را آشفته ساخت میشود.
در این میان لبه تند و تیز حملات گروهها و جریانهای سیاسی-اجتماعیِ اسلامستیز بیشتر متوجه اقلیت مسلمان هند و نمادهای این قشر اجتماعی ریشهدار در جامعه شبه قاره است.
توهین به ساحت مقدس نبی اکرم و پیامبر خاتم (ص) توسط دو تن از مقامات رسمی هند نشان از وجود حکایتی تلخ و غمبار در این سرزمین پهناور دارد که اگر بخواهیم به طور خلاصه آن را بازگو کنیم باید بگوییم این حکایت چیزی جز فعالیت بیامان جریانهای ضداسلامی در سیاست هند نیست.
برای واکاوی علل و عوامل شکلگیری و قدرتمند شدن این جریانات تندرو گفتگویی داشتیم با دکتر امین رضایینژاد کارشناس مسائل شبه قاره تا عوامل داخلی و خارجی تقویت کننده این جریانات اسلامستیز را در درون جامعه هند بررسی کنیم.
در ابتدا درباره عملکرد و تاریخچه جریانهای سیاسی ضد اسلامی در هند بفرمایید.
رضایی نژاد: هندوئیسم تا پیش از قرن ۱۸ میلادی یک جریان واحد فکری-مذهبی نبود بلکه توسط گروههای کوچکی که برخی اوقات در حد یک روستا بودند نمایندگی میشد. پس از قدرتیابی استعمار بریتانیا در این کشور و روی کار آمدن حکومت راج بریتانی در هندوستان، انگلیسیها به منسجم شدن اندیشه هندوئیسم کمک کردند و برای اولین بار در این بازه زمانی هندوئیسم به عنوان یک دین توسط انگلیسیها تاسیس شد.
هندوئیسم در این دوران شامل شش مذهب بود. در حقیقت این جریانها شامل شش فلسفه مذهبی و دو فلسفه سیاسی بودند که این دو فلسفه سیاسی به هندو کردن یا «هندوتوبا» معتقد بود.
هندوتوبا به معنای این است که دیگران را هندو کنیم. البته تفاوتی بین این دو وجود داشت. جریان «آریه سماج» جریانی بود که میگفت: «تمام ساکنان کشور هند یا هندو و یا از مهاجمین و مهاجرین محسوب میشوند. بنابراین یا مهاجمین و مهاجرین باید از هند بروند یا باید هندو شوند تا این کشور به صورت یکدست هندو شود.»
ولی جریان «برهما سماج» معتقد بود که اندیشه هندوئیسم باید در قالب عناصری که دارد در جهان گسترش پیدا کند و مهم نیست که کسی دین خود را به هندوئیسم برگرداند یا نه بلکه کافی است که فرد اندیشه هندوئسیم را بپذیرد و آن را با باورهایی که پیش از آن در ذهنش بوده امتزاج دهد.
بر اساس باور این جریان ما میتوانیم پس از اینکه شخص فوقالذکر این امتزاج را صورت داد به او هندو بگوییم.
نتیجه فلسفه سیاسی آریه سماج در شکل افراطی ترش این است که الان اینها به یک ایدهای با نام «آگ هند بهارات» (هند بزرگ) معتقدند. طبق این ایده کشور میانمار کنونی که قبلاً برمه بوده تا شمال که شامل نپال، بوتان و بنگلادش میشود و قسمت پایینی شبه قاره که شامل مالدیو و سریلانکا میشود و مناطق غربی هند شامل کشور پاکستان و بخشهایی از افغانستان و ایران باید زیر سیطره یک حاکمیت هندو در بیایند.
یعنی این جریان افراطی آریه سماج که از قرن هجدهم با یک رویکرد سخت با مسلمانان برخورد کرد و در زمان اوجگیری جنبش استقلالطلبی هند که در کشور یک هرج و مرج دائمی حکمفرما بود و حاکمیت واحد نداشت اینها شروع کردند به کشتار مسلمانان و تضعیف جریانات مسلمان تا امروزه که تبلور سیاسی آن جریان را در حزب «بهاراتیا جاناتا» یا همان BJP میبینیم که الان آقای «نارندرا مودی» به عنوان نماینده این حزب نخستوزیر کشور هندوستان است. این حزب الان به دنبال ایده «آگ هند بهارات» است.
با توجه به این توضیحات، آیا ما باید به این نتیجه برسیم که حزب BJP (بهاراتیا جاناتا) از دل جریانهای راست افراطی هندو بیرون آمده و میتواند نقش به سزایی در مقابله با اسلام در شبه قاره داشته باشد؟ شما فکر میکنید با توجه به تحولات روزهای اخیر هند و توهین بسیار زشت سخنگوی دولت این کشور به پیامبر گرامی اسلام(ص) و نمادهای اسلامی، موضع گیری این حزب نسبت به اسلام در آینده چیست؟ آیا حزب BJP به سمت تعدیل مواضع سیاسی-اجتماعی خویش پیش خواهد رفت یا نه؟
رضایی نژاد: ببینید هند الان در درون جامعه خویش با یک مشکل هویتی روبهرو است. ما ۳۰ زبان مختلف در هند داریم که در ایالتهای مختلف این کشور از آن استفاده میشود. زبان رسمی این کشور هندی نیست بلکه زبان انگلیسی است. هندیها بخشی از جامعه کشور هندوستان هستند. در جنوب ما تامیلیها را داریم. در مناطق غربی هند مراتیها را داریم و در شمال کشمیریها که حاضر نیستند زبان هندی را به عنوان زبان رسمی خود بپذیرند.
بیش از ۵۰ جریان جداییطلب کوچک و بزرگ در هند وجود دارد. این ایده «هندوتوبا» که الان به این شکل در حال ترویج یافتن است در واقع واکنشی است به فروپاشی جامعه هند. هندوهای افراطی خودشان را ناگزیر میبینند برای اینکه بتوانند آینده سیاسی کشور خود را حول یک خطر که آن هم یک خطر خارجی به عنوان مسلمانان مهاجر است و به تعبیر این جریانها در حال نابود کردن و آلوده کردن فرهنگ هند هستند و باعث تغییر دین هندوها به اسلام میشوند، در این مسیر حرکت کنند.
بنابراین مجبور میشوند برای اینکه بتوانند جلوی این فروپاشی را بگیرند این دو قطبی و هویت دوگانه را تعریف کنند. مسئله این است که هندوئیسم در «ساختار کاستی» (طبقاتی) خودش به شدت مستعد فروپاشی است. یعنی حتی اگر شما بخواهید جنبههای مذهبی هندوئیسم را در نظر بگیرید این مشکل را دارد.
این مسئله به همراه وجود قومیتهای مختلف در هند که بسیاری از آنها در قالب نظام طبقاتی به ردههای پایین اجتماع رانده شدهاند این استعداد فروپاشی را در این کشور را به وجود آورده است. ایجاد و تعریف این دوقطبی توسط هندوهای افراطی به منظور فرار از نظام کاستی و احتمال فروپاشی کشور است.
با توجه به وضعیت بحرانی جامعه هند آن هم به آن صورت که شما توضیح دادید، سؤال اینجاست که تحرکات ضد اسلامی در هند و توهینهای اخیر به ساحت مقدس پیامبر خاتم(ص) در این کشور علاوه بر بازخوردهای احتمالی داخلی میتواند چه تأثیری بر مناقشات خارجی و برون مرزی این کشور علیالخصوص مناقشه دامنهدار کشمیر با کشور مسلمان پاکستان داشته باشد؟
رضایی نژاد: ببینید مسئله مناقشه هند و پاکستان بر سر کشمیر یک مسئله ملیگرایانه است اما پاکستان از این قضیه در حد داغ کردن هشتگهای رسانهای استفاده میکند برای اینکه بتواند کشورهای مسلمان را در مسئله کشمیر با خود همراه کند.
اما مسئله کشمیر در هند این گونه نیست که مسئلهای میدان هندو و مسلمان باشد. ما در هند جریانات مسلمانی داریم که مخالف تجزیه کشمیر هستند و خودشان را از نظر ملیگرایی یک هندی میدانند.
مثلاً چه جریانهایی؟
رضایی نژاد: بعضی از جریانات مسلمان اهل تسنن که در جنوب هند و در منطقه بنگلور هستند این طرز فکر را دارند و متأسفانه با هندوها خیلی همکاری میکنند به طوری که اینها حتی به عنوان مثال راهپیمایی روز قدس را هم تحریم کردهاند و دقیقاً موافق با سیاستهای بهاراتیاجاناتا پارتی با این راهپیمایی مخالفت میکنند. البته اینها گروه کوچکی هستند که در منطقه بنگلور فعال هستند.
مسئله دیگر در خصوص سیاست خارجی حکومت حزب BJP این است که طی سالهای گذشته کشور هندوستان به رهبری نارندرا مودی به سمت توسعه روابط گسترده با رژیم صهیونیستی رفته است. با توجه به مطالبی هم که شما در مورد تحریم راهپیمایی روز قدس توسط بخشی از مسلمانان طرفدار دولت فرمودید میخواهم بدانم واکنش اقلیت تقریباً پرشمار مسلمانان هندوستان به این توسعه روابط بیرویه دولت هند با رژیم صهیونیستی چیست و در ضمن از منظر شما آینده روابط هند با رژیم صهیونیستی به کجا خواهد انجامید؟ به ویژه اینکه آیا این روابط گسترده نقشی در جهت تقویت جریانهای ضداسلامی در کشور هند داشته یا نه؟
رضایی نژاد: اولاً پیش از هر چیز نکتهای را باید گوشزد کنم و آن این است که تفکر هندوئیسم در زمینه قومگرایی به شدت شبیه اندیشه صهیونیسم است. یعنی دقیقاً مشابه همان چیزی را که ما تحت عنوان گوئیم (غیر یهودیان یا حیوانات به شکل انسان) و جویش (یهودیان) در تفکر صهیونیستی داریم در هندوئیسم افراطی هم وجود دارد و هندوهای افراطی خلقت و گوهر وجودی خویش را یک گوهر جداگانه میدانند، با این تفاوت که ورود به آئین یهودیت سخت است ولی در هندوئیسم این گونه نیست. در نتیجه قطعاً رژیم صهیونیستی به این جریانات در هند به عنوان یک فرصت نگاه میکند.
رابطه رژیم صهیونیستی با آقای نارندرا مودی از لحاظ شخصی به دوران سروزیری ایشان در ایالت گُجَرات باز میگردد و همین الان هم بیشترین قراردادهای اقتصادی رژیم صهیونیستی با تجار، بازرگانان و کارخانههای این ایالت است.
این قراردادها بیشتر شامل چه زمینههایی میشود؟
رضایی نژاد: کشاورزی، آبیاری و فناوریهای نوین مثل انرژی خورشیدی و بادی اما قراردادهای رژیم صهیونیستی با دولت هند بیشتر در حوزه نظامی است. مسلمانان چون از این مسئله اطلاع دارند مخالف هستند اما این مخالفت با توجه به پراکندگی جمعیت مسلمانان در هند و اختلافات شیعه و سنی در این کشور و نیز جریانات صوفیانهای که در بین مسلمین هند رواج دارد محلی از اعراب ندارد، چرا که جریانهای صوفیانه خود را از سیاست کنار کشیدهاند و فقط اسماً مسلمان هستند.
بنابراین این مخالفتها هست ولی عملاً به چشم نمیآید و نمیتواند به عنوان یک بُردار تأثیرگذار در معادلات هند عمل کند. آینده روابط رژیم صهیونیستی با هند را هم باید از اینجا ببینیم که آقای مودی به عنوان نخست وزیر هندوستان به رژیم صهیونیستی سفر میکند و در درون سرزمینهای اشغالی هند و رژیم صهیونیستی را دوقلوهای تکنولوژیک مینامد.
هندیها برای مقابله با چین که از نظر تکنولوژیک خیلی جلو افتاده، دست به دامان رژیم صهیونیستی شده و فکر میکنند که میتوانند با تکنولوژی صهیونیستها خود را به چینیها برسانند و از رقابت با چینیها جا نمانند.
آنچه در دکترین ملی هند در خصوص رابطه با رژیم صهیونیستی وجود دارد این است ولی در دکترین هندوتوبا شباهت اندیشهها و قرابتی که بین هندوئیسم و صهیونیسم وجود دارد منجر به این نزدیکی روابط شده است. این قرابت به حدی است که برخی از اندیشمندان معتقدند که ریشههای کابالا در هندوئیسم است کما این که این دو یک خاستگاه مشترک داشتند که شامل کابالای یهودی میشود به همین دلیل تا زمانی که حزب BJP در مسند قدرت قرار دارد ما شاهد گسترش عیان روابط بین هند و رژیم صهیونیستی خواهیم بود و سرکوب مسلمانان هم در این کشور تشدید خواهد شد.
آینده سیاسی بهاراتیا جاناتا پارتی از منظر شما چگونه خواهد بود؟
رضایی نژاد: انتخاباتهای ایالتی در هند به دلیل وسعت این کشور در یک زمان برگزار نمیشوند. معمولاً وقتی یک انتخابات تمام شد کمیسیون ملی انتخابات یک تنفسی میدهد و انتخابات ایالتی برگزار میشود تا الان اعضای حزب BJP رأی حوزههای سنتی خود را به دست آوردهاند اما توفیق چندانی حتی در کسب رأی ایالتهایی که هندو نشین هستند اما با ایده هندوتوبا مخالف هستند به دست نیاوردهاند مانند ایالت بنگال غربی که مثل سابق رأی خود را از دست دادند و نتوانستند پیروز شوند.
در نتیجه هنوز این ایده به دلیل فشار زیادی که بر روی سایر مذاهب از جمله بوداییها که دارای جمعیت قابل توجهی در هند هستند میآورد از مقبولیت کافی در میان سایر اقوام و مذاهب ساکن هند نیز برخوردار نیست.
آیا بوداییها میتوانند برای شکست حزب BJP گام مؤثری بردارند؟
رضایی نژاد: خیر. هیچ جریانی به این شکل نمیتواند مؤثر باشد زیرا سازمان سیاسی منظم و منسجمی مثل BJP ندارد. ببینید در هند یک جریانی به نام RSS یا بسیج ملی هندوها وجود دارد که کار آن جذب نیروی داوطلبانه برای تبلیغ هندوئیسم و بهاراتیا جاناتا پارتی است که به شدت موفق و ریشهدار است. اصلاً BJP از درون RSS بیرون آمد و در حال حاضر به عنوان شاخصه سیاسی این جریان افراطی هندو مطرح است.
هیچ حزبی به اندازه BJP انسجام سیاسی ندارد اما علت این هم که این جریان موفق نیست این است که در اکثریت نیست یعنی حتی این ایده بین هندوها هم قابل پذیرش نیست زیرا هندیها میدانند در صورت پذیرش این ایده، قومیتگرایی آنها نابود میشود. یعنی با وجود اینکه مثلاً تامیلیها هندو هستند اما میدانند اگر ایده هندوتوبای BJP را دنبال کنند قطعاً باید زبان و سنتهای تامیلی را هم کنار بگذارند و به زبان سانسکریت و هندی رو بیاورند و عملاً باید هویت خود را تغییر دهند بنابراین این ایده را نمیپذیرند. به همین دلیل BJP به غیر از پایگاههای سنتی خودش در سایر ایالتهای دیگر توفیق چندانی نداشت.
به عنوان سخن آخر اگر مطلبی هست بفرمایید.
رضایی نژاد: ببینید من نکته مهمی را که لازم میدانم در اینجا مطرح کنم این است که یکی از مذاهب ششگانه هندوئیسم «یوگا» است که به دلیل ماهیت رازآلود خویش شباهت زیادی هم به «کابالای یهود» دارد و به خاطر همین ماهیت رازآلود مورد اقبال قرار گرفته است. عرفان هندوئیسم الان از طریق یوگا در سراسر جهان منتشر میشود اما متأسفانه یوگا اکنون به عنوان ورزش ثبت شده هرچند که مقالات علمی و پزشکی زیادی در رد ورزش بودن یوگا وجود دارد.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/۴۱۲۹/
انتهای پیام/