دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

دسته بندی سنی و موضوعی فیلم های اکران شده سال اخیر سینمای ایران/ چه کسی؟ چه فیلمی؟

اگر بپذیریم که معمولا هر فیلم سینمایی به عنوان یک محصول فرهنگی-هنری، برای سنین و مخاطبان تعریف شده ای، طراحی، ساخته و ارائه شده و تماشای آن، هر چقدر برای مخاطب هدف جذاب و تاثیرگذار است، برای دیگر سنین و مخاطبان لطفی ندارد، به ارزش دسته بندی فیلم ها براساس سوژه و قصه به تفکیک گروه مخاطب پی می بریم. تلاش ما در این مطلب، دسته بندی سنی و موضوعی فیلم های اکران شده سینمای ایران در سال اخیر است.
کد خبر : 66317


به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه خراسان نوشت: اگر علاقه مندید حالا که آب ها از آسیاب افتاده و تعداد زیادی از این فیلم ها از شبکه نمایش خانگی سر درآورده اند، انتخاب درستی داشته باشید یا از این به بعد، وقت رفتن به سینما، فیلم مناسب خود و خانواده تان را هوشمندانه انتخاب کنید، با ما باشید.



مناسب برای کودکان
سینمای ایران در سال 94، مثل بیشتر این سال ها در حوزه کودک و نوجوان، حرفی برای گفتن نداشت. تنها محصول سینماییِ مناسب کودکان که در سال 94 اکران شد، پویانمایی «شاهزاده روم» بود. «شاهزاده روم» یک پویانمایی سینمایی به کارگردانی هادی محمدیان است که برای اولین بار در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر رونمایی شد. یک اثر دیدنی که روایتگر زندگی پرفراز و نشیب «ملیکا» نوه قیصر کبیر است که دست سرنوشت، او را به بلادی اسلامی هدایت می کند و در نهایت، به همسری امام حسن عسکری(ع) درمی آید و مادر امام عصر(عج) می ‌شود.
درباره کودک و نوجوان
هر چند حضور کودکان و نوجوانان در پس زمینه ملودرام های خانوادگی یک ضرورت است و در دلِ هر قصه تلخ و شیرین، چند کودک و نوجوان حضور دارند اما تعداد فیلم هایی که به شکل خاص درباره مسایل کودک و نوجوان ساخته شود، حداقل در سالی که گذشت انگشت شمار بود. امسال «شکاف»و «مردن به وقت شهریور» و «پدر آن دیگری» از معدود فیلم هایی بود که قصه هایی درباره دنیا و مسایل کودکان و نوجوانان را روایت می کرد. شکاف، فیلمی از کیارش اسدی زاده، داستان زوج جوانی است که ناخواسته برای مدتی از فرزند دوست خود نگهداری می‌کنند اما وقوع حادثه‌ای برای کودک، زندگی این زوج را بحرانی می کند. مردن به وقت شهریور هم قصه گیر افتادن یک نوجوان بین فشار کنکور و درگیری های خانوادگی و آشنایی با یک جوانِ نوازنده خیابانی است.
مناسب برای جوانان
شاید مهم ترین محصول جوانانه سال اخیر «رخ دیوانه» ابوالحسن داوودی باشد. یک فیلم خوش ساخت که سعی می کرد به روز باشد و با سوژه ای جذاب و ریتمی سریع درباره چند جوان که در یک قرار اینترنتی باهم آشنا می شوند و به دنبال یک شوخی و شرط‌بندی در مسیری پیچیده و دلهره‌آور می‌افتند؛ مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم می‌زند. یکی دیگر از فیلم های جذاب و جوانانه امسال، فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» است. اثری سورئال از هومن سیدی درباره 24 ساعت از زندگیِ مردی که هیچ چیز به یاد نمی آورد. آخرین و شاید جنجالی ترین فیلم این فهرست هم که با استقبال زیادی رو به رو شد، «در مدت معلوم»ِ وحید امیرخانی است؛ قصه میثم، پسر جوانی که برای بررسی و پاسخ به یکی از اصلی ترین نیازهای خود و همسن و سالانش، نیاز جنسی، به در و دیوار شهر می زند و همواره به در بسته می خورد.
درباره زنان
هر چند فیلم هایی که برای زنان و درباره زنان ساخته می شود، گاهی با حوزه خانواده همپوشانی دارد اما امسال فیلم هایی اکران شد که به شکلِ خاص، نحوه گذرانِ زندگی یک زن و دغدغه هایش را زیر ذره بین گذاشته بود. «استراحت مطلق»ِ عبدالرضا کاهانی، یکی از مهم ترین فیلم های این بخش است؛ فیلمی تلخ و تا حدودی سیاه نما که قصه سمیرا، زن جوان و تنهایی که برای ساختنِ یک زندگی ساده و سالم بعد از جدایی از همسرش تلاش می کند اما سعی و تلاشش به واسطه خودخواهی و بی مهری اطرافیان به درِ بسته می خورد و در نهایت، وقتی همه غرق در استراحتِ مطلق اند، دور از بچه اش و در غربت می میرد. «عصر یخبندان» فیلم دیگری حول محور زندگی و چالش های یک زن است که بر زندگیِ خانواده و اطرافیانش، تاثیری عمیق بر جا می گذارد؛ فیلمی از مصطفی کیایی با بازی مهتاب کرامتی که به بیان ناهنجاری ها و جرایم زنانه مثل اعتیاد و روابط فرازناشویی می پردازد. «شیفت شب»ِ نیکی کریمی که داستان زندگی زنی به نام ناهید است و «ناهید»ِ آیدا پناهنده که روایتگر حال و هوای زن جوانی است که از همسر معتادش جدا شده و به تنهایی، زندگی خود و پسر خردسالش را مدیریت می کند، از دیگر فیلم های این فهرست است. در کل تصویر سینما از زندگی زن ها جشنواره ای بود.
درباره خانواده
«پدر آن دیگری» ساخته یدا... صمدی که درباره مادری عاشق و پدری سختگیر در برخورد با پسر 6 ساله ساکتشان است، در این فهرست جای می گیرد؛ به این ها اضافه کنید فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» را که با وجود قصه تلخش، تصویری تکراری اما دوست داشتنی از پیوندها و تعهدات خانوادگی ارائه می دهد. جلال که با وجود غم جای خالی فرزندش، هوای خانواده اش را دارد. لیـلا که با وجود ناکامی ها و نداشته ها، به همسر بیمارش عشق می ورزد و ستارۀ جوان که محکم و جدی پای عشقش می ایستد و مبارزه می کند.
عاشقــانه ها
شاید «در دنیای تو ساعت چند است؟»، عاشقانه ترین و در عین حال شیرین ترین فیلم سالِ اخیر باشد. داستانِ گُلی که پس از سال ها زندگی در فرانسه، به زادگاهِ خود، شهر رشت برمی گردد و با فرهاد رو به رو می شود؛ فرهادی که سال هاست دورادور غم عشق گلی را در دل می پروراند. یک فیلمِ گرم و راحت و بی ادا و اصول با یک لیلاحاتمیِ بانمک و یک علی مصفای دوست داشتنی به همراه قاب های کمیاب همایون پایور و موسیقیِ همیشه عالی کریستف رضاعی. «ارغوان»ِ امید بنکدار و کیوان علی‌محمدی که روایتگر آشنایی یک زن و مرد در شب مرگ یک موزیسین معروف و تاثیری است که برخورد اتفاقی شان روی زندگی هر دو می گذارد ، از دیگر عاشقانه های سالی که گذشت، بود. در کنار این ها «دلتنگی های عاشقانه»، فیلمی که به ادعای سازندگانش، روایتی است از زندگیِ مشترک شهید منوچهر مدق و فرشته ملکی هم قرار بود عاشقانه تاثیرگذاری باشد که متاسفانه ضعف فیلم در شخصیت پردازی، ماجرا را در سطح نگه داشت و به مخاطب، اجازه درک و ارتباط با لایه های زیرین قصه و شخصیت ها را نداد.
کمدی ها
وجود ژانر کمدی، یکی از ضرورت های سینمای هر کشوری است و در کشور ما هم همواره این ژانر از پرمخاطب ترین گونه های فیلم سینمایی محسوب می شود؛ اما نکته مهمی که نباید از یاد برد، کیفیت این آثار است؛ مبادا هر فیلم دم دستی و بزن دررویی را به اسم کمدی به مردم قالب کنیم! یکی از مفرح ترین کمدی های سالی که گذشت، «ایران برگر» فیلم بانمک مسعود جعفری جوزانی بود. «نهنگ عنبر»ِ سامان مقدم هم، دیگر فیلمِ کمدی امسال بود که با دست گذاشتن روی نقطه ضعفِ ایرانی های خاطره باز، بازسازی فضای نوستالژیک دهه های شصت و هفتاد و بازی گرفتن از زوج محبوب عطاران و افشار با گریمی بانمک، مورد استقبال بی نظیر خانواده ها قرار گرفت. «من دیه گو مارادونا هستم» هم کمدیِ مدرنی از بهرام توکلی است که با توجه به قصه فانتزی و جنس بازی ها و فضای متفاوتش، با ذائقه جوانان سازگارتر است. فیلمی شلوغ و پر سر و صدا که با وجود شلوغی، شلخته نیست.
مضامین ملی
شاید تعریف سینمای ملی، سینمایی باشد که بر تولید آثاری درباره تاریخ، فرهنگ، آیین، آرمان، اعتقاد، مفاخر و غیرت و عزم ملی تمرکز دارد. در سالی که گذشت دو اثر با این مضمون اکران شد. «روباه»ِ بهروز افخمی با قصه و تِم امنیتی-جاسوسی در حوزه انرژی هسته‌ای و «مزار شریف»ِ عبدالحسین برزیده که روایتگر ماجرای شهادت دیپلمات‌های ایرانی در کنسولگری ایران در شهر مزار شریف افغانستان است.



انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب