نابسامانی اقتصادی نتیجه عضویت فنلاند و سوئد در ناتو/ شرکتهای اسلحهسازی آمریکا برای اعضای جدید ناتو دندان تیز کردهاند
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ از انصاف به دور است اگر تأیید نکنیم که مقامات امنیتی آمریکایی مرتبط با یارگیری در سطح بینالملل بسیار حرفهای عمل میکنند. بهعنوان نمونه وقتی اکثریت تحلیلگران بر انفعال واشنگتن، پنتاگون و ناتو در صحنه جنگ بین اوکراین و روسیه صحه میگذاشتند و همه نگاهها به نحوه تعامل واشنگتن با کییف معطوف بود ایالات متحده توانست با روی آوردن به حربه روسیه هراسی دو کشور ثروتمند و نسبتاً بیطرف را به دام بیندازد تا تقاضای الحاق به ناتو را ارائه دهند.
صحبت از دو کشور فنلاند و سوئد است که دهههاست از آرامش سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی برخوردارند. آنقدر روابط فنلاند با فدراسیون روسیه فعلی و شوروی سابق بی تنش بوده است که کارشناسان امنیتی و روابط بینالملل از واژه "فینلاندیزیشن" یا "فنلاندی سازی" برای کشورهایی که در منطقه تنش بین دو قدرت هستند و متشنج هم نیستند استفاده میکنند. یعنی اینکه هلسینکی که از حساسیتهای دوره جنگ سرد و حتی پس از جنگ سرد بهخوبی آگاه بود به این نتیجه رسید که از بابت اقتصادی و سیاسی کاملاً متمایل به غرب باشد اما اجازه استقرار نیروهای نظامی ناتو را در فنلاند ندهد تا نگرانیهای همسایه قدرتمند شرقی خود را هم برطرف کرده باشد.
دستیابی شرکتهای آمریکایی به گنج قارون در پی وقوع و ادامه جنگ در اوکراین
وضعیت سوئد هم به همین منوال بود یعنی این کشور هم سیاست فنلاند را در پیش گرفته بود و بدون دغدغه روزگار سپری میکرد. اما خب آمریکاییها یک حساب "دو دو تا چهارتا" کردند و به این نتیجه رسیدند که این دو کشور ثروتمند بهتر نیست بخشی از ثروتشان را بهحساب کارخانههای اسلحهسازی آمریکایی مانند رایثیان و لاکهید مارتین بریزند و اندکی در شکوفایی اقتصادی آمریکا سهیم شوند؟
به عقیده برخی از تحلیلگران سیاسی-امنیتی، جنگ اوکراین این بهانه را به دست آمریکا داد که از همه ابزارش برای ترویج روسیه هراسی استفاده کند تا بسیاری از کشورهای همسایه روسیه به این نتیجه برسند که تا دیر نشده باید به ائتلاف قدرتمند ناتو بپیوندند تا بلایی که سر اوکراین آمد سر آنها نیاید.
بلایی که آمریکا بر سر اوکراین آورد و در پی آن بر سر کشورهای ثروتمند اروپایی مثل سوئد و فنلاند خواهد آورد انسان را یاد توطئه واشنگتن در منطقه غرب آسیا میاندازد
این نقشه آمریکا به حدی ماهرانه طراحی شد که همه اتهامات متوجه روسیه شد. مگر کسی باور میکند آمریکا به این همه تلاش مقامات کاخ سفید و اعضای کنگره برای تصویب لوایح کمکهای چند ده میلیارد دلاری به اوکراین در فکر مردم اوکراین نبوده و نباشد؟ مگر کسی باور میکند که برای آمریکا قربانی شدن مردم اوکراین و ویران شدن این کشور پشیزی ارزش نداشته و ندارد؟ مگر کسی باور میکند که برای واشنگتننشینان موضوعات مهمتر هم وجود دارد که چیزی نیست بهجز نگاه کلان این کشور به سود و زیان اقتصادی و نیز حرکت گامبهگام بهسوی تصرف تمامی جهان.
اینجاست که نقش برازنده تعامل بسیار نزدیک دستگاه سیاست خارجه آمریکا با رسانههایشان به چشم میآید. همانگونه که گفته شد فنلاندی سازی دههها بود که بهعنوان یک واژه سیاسی در روابط بینالملل به کار گرفته میشد اما رسانههای غربی بهویژه آمریکاییها و انگلیسیها کاری کردند که خود فنلاند به دستوپا افتاده تا به ناتو ملحق شود. خب حال ببینید که در دیگر کشورهای اروپایی چه در حال رخ دادن است و آنها چه سر و دستی برای الحاق به ناتو میشکنند.
بیشتر بخوانید:
سوئد: پیوستن ما به ناتو علیه روسیه نیست
دبیرکل ناتو: ترکیه قصد مانع تراشی بر عضویت فنلاند و سوئد را ندارد
سوئد و فنلاند برای عضویت در ناتو درخواست رسمی دادند
یعنی وقتی در سال ۲۰۱۴ فضای رسانهای غرب زمینه را برای به قدرت رسیدن غربگراها در اوکراین فراهم کرد مقامات اطلاعاتی و امنیتی آمریکایی خواب چنین روزهایی را دیده بودند. آنها میدانستند که سران تازه به حکومت رسیده اوکراینی تجربه کافی ندارند و نمیتوانند بهخوبی دوست را از دشمن تشخیص دهند و به دلیل همین نقطه ضعفشان امکان ندارد که مشکلاتشان را پای میز مذاکره با روسها حل کنند. این رسانهها بودند که هر حرکت تدافعی و پیشگیرانه روسهای را زمینهسازی برای اشغال اوکراین نشان دادند و هر حرکت برنامهریزیشده غرب و ناتو به سوی شرق را دفاع از حامیان دموکراسی قلمداد کردند.
بلایی که آمریکا بر سر اوکراین آورد و در پی آن بر سر کشورهای ثروتمند اروپایی خواهد آورد انسان را یاد توطئه واشنگتن در منطقه غرب آسیا میاندازد. در غرب آسیا با توسل به حربه ایران هراسی چه منافعی که نصیب آمریکا نشد. کشورهای منطقه را از ایران ترساندند تا میلیاردها دلار تسلیحاتشان را بفروشند. رژیم بعثی عراق را از ایران ترساندند که اگر تهران سالهای اول انقلاب را بهسلامت از سر رد کند حتماً به سراغ انقلاب در بغداد خواهد آمد. این شد که عراق به ایران حمله کرد. کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس آنقدر اسلحه و مهمات و دیگر تجهیزات نظامی از غرب بهویژه آمریکا خریدند که تبدیل شدند به انبار تسلیحات. جنگهای نیابتی به راه افتاد و منطقه کاملاً ناامن شد. در این ناامنی سرمایهها و نخبگان به کجا روی میآورند؟ پاسخ، "غرب"است بهویژه آمریکا و احتمالاً کانادا در وهله اول و پسازآن دیگر کشورهای عضو ناتو حتی ترکیه.
مردم کشورهایی همچون فنلاند و سوئد دیگر نخواهند توانست موضع مستقلی در دفاع از حقانیت مردم مظلوم فلسطین هم داشته باشند زیرا کشورشان همپیمان آمریکا از حامیان اصلی اسرائیل است
یعنی بحران در غرب آسیا و در حال حاضر در شرق اروپا از هر طرف که حساب کنید به نفع آمریکا تمام شده است. اگر هم در کشورهایی همچون فنلاند و سوئد رفراندوم برگزار شود که نظر مردم را نسبت به الحاق به ناتو اعلام کنند بازهم نتیجه به نفع غرب است زیرا در این فضای رسانهای مسموم و ترویج روسیه هراسی مردم اگر رأی منفی به الحاق به ناتو بدهند آنوقت باید در سوئدی یا فنلاندی بودنشان شک کرد. مردم در بسیاری از کشورهای اروپایی که اوضاعشان مثل سوئد و فنلاند است دهههاست که از تحولات سیاسی دور بودهاند و زیرکی سیاسی خود را از دست دادهاند. خب یکی از دلایلی هم که این کشورها سرمایه و نخبه زیادی را به خود جذب کردهاند به همین دلیل سادگی بیشازاندازه مردمشان است.
از سال ۱۹۹۱ به بعد یعنی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، انحلال پیمان ورشو و پایان جنگ سرد تابهحال ناتو توانسته ۱۲ عضوش را به ۳۰ عضو ارتقاء دهد. با احتساب فنلاند و سوئد شمار اعضای ناتو به ۳۲ میرسد حال این میان اوکراین هم نابود شود برای آمریکا و ناتو مهم نیست. آنها میخواستند به مرزهای روسیه برسند که با فنلاند هم میرسند. شاید در این میان منتی هم سر روسها بگذارند که این ما بودیم که کییف را راضی کردیم تا به ناتو ملحق نشود.
نقشه شوم آمریکا علیه ملل غرب آسیا در اروپا در حال تکرار است
یکی از دلایلی که آمریکا تضمینهای امنیتی درخواستی روسیه را نپذیرفت و بهصورت غیرمستقیم مسکو را بهسوی جنگ با اوکراین پیش راند همین منفعت استراتژیک و اقتصادی جنگ برای واشنگتن بود.
مهمترین مشکلی که اروپا با آن تا یکی دو دهه دیگر روبرو خواهد شد را میتوان مشکلی دانست که در یکی دو دهه گذشته کشورهای غرب آسیا تجربه کردهاند یعنی فرار سرمایه و نخبگان و جنگهای نیابتی که همه فرصتهای موجود در منطقه را میسوزاند.
یک موضوع دیگر هم که نباید فراموش کرد به قدرت رسیدن افراطیهای ملیگرا در کشورهای اروپایی است. برای یاریرساندن به سازمان پیمان تندرویان افراطی که مفهوم دیگری از ناتو است باید یک کشور افرادی مشابه سردمداران قدرتهای غربی را در رأس امور به کار بگمارد. موضوع همان "کبوتر با کبوتر باز با باز" خواهد بود. آیا سوئد در ناتو خواهد توانست مقام ارشدی انساندوست در رأس امور قرار دهد وقتی همپیمان قدرتمندش فردی مثل دونالد ترامپ و جو بایدن را در رأس قرار داده است؟ آیا سوئد و فنلاند بازهم خواهند توانست از گروههای شبهنظامی ضد حکومت ترکیه دفاع کنند؟ پاسخ خیر است زیرا استکهلم و هلسینکی همپیمان آنکارا در ناتو خواهند بود که بر هر پیمان دیگری ارجحیت دارد. یعنی مردم کشورهایی همچون فنلاند و سوئد دیگر نخواهند توانست موضع مستقلی در دفاع از حقانیت مردم مظلوم فلسطین هم داشته باشند زیرا کشورشان همپیمان آمریکا از حامیان اصلی اسرائیل است.
اگر هم مقامات و رسانههای روسیه یا حتی غیر روسی خطاب به فنلاند و سوئد بنویسند که موضوع اوکراین متفاوت از موضوع شماست. اوکراین و روسیه در یک اتحادیه بودند و در زمان جدا شدن قرار بر این بود که جمهوری مستقل اوکراین به ناتو نپیوندد. کسی گوش نمیدهد زیرا برتری رسانهای در دست غرب است و این همان موضوعی است که کشورهای غیرهمسو با غرب بهدرستی به آن توجه نکردند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/