شبکه نمایش خانگی و ابهام بزرگ شفافیت مالی/ پلتفرمها چگونه بسترساز عبور از خط قرمز شدند؟
به گزارش خبرنگار حوزه رسانه گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، از زمان شکلگیری شبکه نمایش خانگی، تا راهاندازی پلتفرمهای مختلف تغییر سبک و سیاق سریالسازی و برنامهسازی در شبکههای اینترنتی، اتفاقات ریز و درشت فراوانی در این حوزه رخ داده است. اتفاقاتی که در بعضی موارد رسانههای آنلاین را به صدر اخبار حوزه فرهنگ و هنر تبدیل کرد و توجهات بیش از پیش به سمت آنها معطوف شد.
یکی از اصلیترین نکاتی که در رابطه با وضعیت پلتفرمهای آنلاین وجود دارد و از همان روزهای ابتدایی نیز بسیار مورد بحث قرار میگرفت، مسئله توجه به حقوق مصرفکنندگان بود. این رسانهها در اولین گام با اعتراض به گسترش سایتهای دانلود فیلم که بعضا رایگان هم بودند، رقبای غیرقانونی خود را یکی پس از دیگری از میدان به در کردند و خود را به مرجع اصلی نمایش فیلمها و سریالهای خارجی تبدیل کردند. اما زمانی که متوجه شدند خیلی از مردم برای تماشای آثار خارجی که پیش از این میتوانستند آنها را رایگان دریافت کنند و بدون سانسور ببینند، هزینه نمیکنند، به سمت تولید رفتند و با استقبال خوب مخاطبان، به فکر تقویت این بخش افتادند.
مخاطب کجای معادلات پلتفرمهاست؟
دقیقا از همین زمان بود که پلتفرمها تصمیم گرفتند شرایط عضویت در سایتهای خود را تغییر دهند و همین مسئله باعث شد حتی در عرض یک سال، دو بار هزینه عضویت خود را افزایش دهند. مخاطبانی که برخی سریالها را نصفه و نیمه دیده بودند هم برای اینکه حداقل این آثار را به طور کامل و تا انتها ببینند، تن به این افزایش قیمتها دادند و در این میان پلتفرمها بدون اینکه نیاز باشد به هیچ مرجعی برای این افزایش قیمت پاسخ دهند، با خیال راحت برنامههایشان را پیش بردند.
به جز مسئله افزایش قیمتهای بیدلیل درعضویت این رسانههای جدید، مسئله دیگری که نشان میداد آنها کوچکترین توجهی به دغدغه مخاطب و نیازهایش ندارند، ساخت تولیدات بیکیفیت و ناتمام ماندن برخی پروژهها بود. در این طول این سالها چندین مرتبه این اتفاق تکرار شد که سریالی در میانههای راه با وجود اینکه مردم برای تماشای آن هزینه کرده بودند، نصفه و نیمه رها شد و به پایان نرسید، کسی هم پاسخ نداد که تکلیف تماشاگرانی که برای چندین قسمت از این سریال هزینه کردند و عضویت خریدند، چه بوده است. برخی سریالها نیز اگرچه به انتها رسیدند، اما چندین نوبت پخش آنها با تغییر و تأخیر همراه بود که این اتفاقات بدون هماهنگی با مخاطبان انجام میشد. یعنی این رسانهها حتی در موارد بسیار سادهای مثل تغییر زمان پخش و جابهجایی کنداکتور هم این حق را برای مخاطبان خود قائل نبودند که آنها را در جریان بگذارند.
عدم وجود نظارت درست بر این مدل عملکرد پلتفرمها، ضعف بزرگی است که در ساختار هنرهای نمایشی ما وجود دارد. ساختاری که گاهی با سختگیریهای کم و زیاد، جلوی انتشار محتواهای نامناسب را میگرفت، اما توجه چندانی به رفتار نادرست این پلتفرمها با مخاطبانش نداشت. همین مسئله نیز باعث شد در این سالها بسیاری از هنرمندانی که بعضا کارهای ضعیف و غیرحرفهای برای شبکه نمایش خانگی ساخته بودند، با کلیدواژه «سانسور» خود را محق جلوه دهند و شرایط را طوری وارونه نشان دهند که گویا آنها اثری فاخر و ویژه تولید کردهاند و ممیزیهای واحدهای نظارتی سریالشان را به یک اثر معمولی و ضعیف تبدیل کرده است. بارزترین نمونه این آثار هم سریال «قبله عالم» بود که سال گذشته به نمایش درآمد و در همان قسمتهای اولیه به دلیل ضعفهای فرمی و محتوایی فراوانی که داشت با نظر منفی منتقدان و اهالی رسانه همراه بود و در آخر پلتفرم نمایشدهنده، آن را از سایت خود کنار گذاشت.
عبور آسان از خط قرمزهای کیفی و محتوایی
بحث نظارت محتوایی و مدیریتی بر عملکرد ویاودیها از آن قبیل مسائلی است که در سال گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفت. تا جایی که اختلاف نظرهای بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی) در رابطه با مدیریت شبکه نمایش خانگی، تا مدتها در صدر اخبار قرار داشت. اختلافاتی که در نهایت به نفع ساترا تمام شد و این سازمان وابسته به صداوسیما به عنوان مسئول پلتفرمها معرفی شد. نکتهای که پس از حضور رسانه ملی با پلتفرم «تلوبیون پلاس» در بین پلتفرمهای آنلاین، این انتخاب را زیر سوال برد. حالا اگر ساترا نقد و نظری بر محتوای آثار مختلف تولید شده در «فیلمیو»، «نماوا»، «فیلم نت» و... داشت، به جلوگیری از پیشرفت رقبای رسانه ملی محکوم میشد و به همین دلیل شرایط نظارتی این سازمان، تاحدود زیادی تحتالشعاع راهاندازی «تلوبیون پلاس» قرار گرفت.
حالا دیگر با پخش دهها سریال و برنامه اینترنتی در پلتفرمهای گوناگون میتوان به قطعیت گفت که این رسانههای جدید به محفلی برای عبور از خط قرمزهای محتوایی تبدیل شده است، خط قرمزهایی که از گذشته در صنعت سریالسازی و فیلمسازی ما وجود داشت و حالا این رسانهها به سادگی و با بهانههای مختلف از آنها عبور میکنند. اگرچه بعضی از مواردی که در سالهای اخیر به خط قرمز تبدیل شده، کیفیت سریالهای تلویزیونی را به شدت کاهش داده و موقعیتی را در اختیار هنرمندان قرار داده که با بزرگنمایی همان موارد نه چندان مهم، کل مسئله توجه به محتوای آثار را زیر سوال ببرند.
چیزی که در سال گذشته هم شاهدش بودیم و دیدیم که سازندگان سریال ضعیفی مثل «قبله عالم» که از همان قسمت نخست با انتقادات سفت و سخت متخصصان این حوزه مواجه شد، خود را برحق میدانستند و دلیل اصلی ضعف کیفیت اثرشان را وجود ممیزیهای مختلف، معرفی میکردند. در حقیقت واحدهای نظارتی با زیادهروی در این مسیر، اوضاع را به سمتی بردند که حالا هر هنرمندی، با هر کیفیتی در ارائه محصول این اجازه را به خود میدهد که با ادعای سانسور کردن اثر، خود را مظلوم جلوه دهد.
بیشتر بخوانید:
«فیلیمو» پلتفرمی که ارزشی برای مخاطبش قائل نیست
وقتی نظارتی بر خودسری وی.او.دیها نیست
سود هنگفت «نماوا» و کلاه گشادی که سر مردم میگذارد
«حرفهای» و «خسوف» آثاری ناامیدکننده و سردرگم
«جزیره» نامزد عنوان بدترین سریال سال
جنگ زرگری نماوا و فیلیمو بر سر تعداد مخاطب
مدعی جدید عنوان مندرآوردی «ما پرطرفدارتریم»
بیانیه توجیهی فیلیمو، اطلاعیه مبهم ساترا و مخاطبی که مهم نیست
جنگ قدرت در شبکه نمایش خانگی با استفاده از اهرم ستارهها
بازیگران گران، برای سریالهای گران!
نکته سومی که در زمینه آثار نمایشی تولید شده در شبکه نمایش خانگی مطرح است، بحث ورود پولهای غیرقانونی به این حوزه است. مشهورترین نمونه این مسئله نیز به تهیهکنندگان و سرمایهگذاران سریال «شهرزاد» مربوط میشود، سریالی به کارگردانی حسن فتحی که دو جین از ستارههای سینما که سالها بود در سریالی به ایفای نقش نپرداخته بودند، در آن مقابل دوربین قرار گرفتند. اما حالا پس از گذشت چند سال از اتمام این پروژه و دستگیری محمد امامی و سید هادی رضوی و حکم ۲۰ سال زندان برای آنها توجه به هزینههای هنگفت در تولیدات این رسانهها چند برابر شد.
اصولاً مسئله انتخاب بازیگران و کارگردانهایی که در سریالهای شبکه نمایش خانگی حضور دارند و دستمزد این هنرمندان مطرح (که اکثراً در سینما حاضر میشوند) از نکاتی که است بسیار مورد توجه قرار میگیرد. بالاخره این بازیگران در صنعت سینما شناخته شده هستند و میزان دستمزد چند صد میلیونی و چند میلیاردی آنها در پروژههای مختلف پیش از این هم رسانهای شده. اما اینکه چطور چند نفر از این بازیگران میلیاردی بگیر، در یک پروژه حضور پیدا میکنند و اکثراً در لوکیشنهای لوکس و لاکچری جلوی دوربین میروند، اوضاع را پیچیدهتر میکند و این سوال را در ذهن هر مخاطب کنجکاوی به وجود میآورد که مگر پخش یک سریال برای نماوا، فیلیمو یا دیگر پلتفرمها چقدر سود دارد که سرمایهگذاران را مجاب میکند چند ده میلیارد تومان برای هر پروژه هزینه کنند؟
در حقیقت مسائلی مثل عدم توجه به جایگاه مخاطب در رسانههای آنلاین و تضییع حقوق مصرفکننده، تبدیل شدن این رسانهها به محلی برای عبور از خط قرمزهای محتوایی و عدم شفافیت مالی و هزینهکرد چند میلیاردی برای پروژههای مختلف، نکاتی است که در رابطه با پلتفرمها مطرح است و باید به آنها پاسخی درست داد. به همین دلیل ما در مجموعه گزارشها و گفتوگوهایی که در روزها و هفتههای آتی منتشر میشود، این مسائل را با کارشناسان حوزه رسانه، در میان میگذاریم.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/