میراث استاد فروزانفر
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ در تازهترین سالگرد ارتحال استاد نامدار عصر شادروان بدیعالزمان فروزانفر این پرسشها ممکن است در ذهن و زبان برخی دوستداران ادبفارسی پیش آید که اولاً میراث این استاد نامدار برای ما چیست و ثانیاً امروز استادی به اندازه شأن علمی او به دید میآید یا نه و اگر پاسخ منفی است، چرا؟
در اینکه جایگاه علمی استاد فروزانفر تا حدی منحصربهفرد بودهاست و کسی هنوز آن را دست نیافتهاست، تردیدی نیست. در این هم که در دانشگاههای ما بعضاً شاگردانی از جنس شاگردان این ادیب بیمانند پرورش نمییابند، تردیدی نیست(در ادامه سخن از شأن دانشجویان امروزی دفاع میکنیم) اما این همه ماجرا نیست.
دقت در فضای فکری و فرهنگی روزگار ما نشان میدهد که در این پنجدهه پس از فروزانفر، اولاً اولویتهای فرهنگی جامعه بسیار بسیار دگرگون شدهاست (بخشی از این دگرگونی حتی با ادامه سلطنت هم ناگزیر بود) و با اندوه بسیار جاذبههایی دیگر جای شعر و ادبیات را اگر نگرفتهاند، تنگ کردهاند به این معنی که اگر روزی کسانی چون استادان خرمشاهی و شمیسا و فانی رشته پزشکی را به مقصد دانشکده ادبیات ترک میکردند، اکنون درسدادن فارسیعمومی در همان دانشکده پزشکی، هم بیچالش نیست.
دیگر اینکه معیارهای فضلداری هم نزد بزرگان دانشگاهی ما به درستی تغییر کردهاست. روزی اگر کسی الفیه ابنمالک را از پایان به آغاز از حفظ میخواند و همه معلقات سبع را بی کتاب و کاغذ، میدانست فاضل تلقی میشد (با مسامحه در تعریف فاضل) اکنون اگر استاد با رایانهدستی به مجلس درس برود و نرمافزارهای پژوهشی را بشناسد، مایه بهت و اعجاب است.
البته در اینکه امروز سمت و سوی و تراز کار هم از لامیهالعجم به نشانهشناسی و روایتشناسی و نظریههای فرنگی دگرگون شدهاست، تردیدی نیست و دانشجوی موفق آن است که بتواند دیدگاههای ادبای فرنگ را در گستره ادب فارسی بومیسازی کند.
این حرف صوفیانه را هم به اجازت سروران بگوید که جاذبهها و سبک زندگی امروز هم البته وسوسههایی دارد که کارهایی مانند در کُنج ِ گنج کتابخانه ماندن و نسخههای خطی زیر و رو کردن را به محاق بردهاست و کارهایی مانند دورههای دانشافزایی را جایگزین آن ساختهاست که مجموع این کارها، دورشدن از شیوه آموزشی سنتی ِمطابق با فروزانفر پروری است.
میراث استاد فروزانفر البته هنوز هم قابل بهرهمندی هست و کارهایی که این استاد نامدار در باب مولانا و عرفان و... کردهاست، سنگبنای بسیار کارهای دیگر هست و خواهد بود؛ اما به نظر مهمتر از شخص فروزانفر، بخش اعتباری شخصیت اوست که میتواند فرازمانی جلوه کند و همچنان در غیاب او مایه پرورش دانشجوی ادبیات باشد.
اکنون که دانشکدههای ادبیات پذیرشهای کمشمار دارند، میتوان دریافت که آمدگان به این رشته از سر تفنن و از بدحادثه نیامدهاند و از این جهت میتوان به آنان برای پرورشیافتن و بالیدن امید داشت که حتی اگر قصاید مطول عربی را در حافظه نداشته باشند باز هم میتوانند فروزانفری باشند که به خلاف او زبانداناند و تازهترین دیدگاههای جهانی ادبی را میشناسند.
ایدون باد.
عبدالرضا مدرسزاده شاعر و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان
انتهای پیام/۴۰۶۲/۴۰۶۲/
انتهای پیام/