پسوندی که به نامها اضافه شد
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، نظریههای تحول در علوم انسانی و بومیسازی علوم اجتماعی در ایران از طرف اندیشمندانی مثل سیداحمد فردید و علی شریعتی قبل از انقلاب اسلامی مطرح شده بود. انقلاب اسلامی زمانی رخ داد که ایران با شتاب زیادی به سمت استفاده از ابزارها و نظریههای غربی میرفت و جایگاه سنت و دین کمرنگ شده بود. اما بعد از انقلاب، بازگشت به دین و استفاده از ریشههای سنتی جان گرفت. انقلاب فرهنگی و تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی پیامد انقلاب اسلامی بودند و از آن زمان تاکنون بحث درباره حوزههای مختلف علوم انسانی و به نوعی اسلامی کردن این علوم، کموبیش از سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی در حوزه دانشگاه و علوم محسوب میشود.
اما این موضوع در سال 88 بیش از هر زمان دیگری از سوی رهبر معظم انقلاب جدیتری مورد تاکید قرار گرفت. بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع دانشگاهیان، شورای عالی انقلاب فرهنگی شورایی در زیرمجموعه خود تشکیل داد با نام «شورای تحول و ارتقای علوم انسانی». شورایی که همچنان با سرپرستی غلامعلی حداد عادل فعالیت میکند و گفته میشود بالاخره بعد از چهار سال کارش رو به پایان است.
حذف برخی از رشتههای علوم انسانی
یکی از اهداف کلان این شورا ایجاد تحول پایدار در علوم انسانی ذکر شد و پیامد آن بازنگری در بیش از 300 رشته علوم انسانی بود.
وقتی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی کار خود را آغاز کرد حرفی از حذف رشتههای علوم انسانی درمیان نبود اما رفتهرفته برخی دانشگاهها با اطلاع وزارت علوم دست به حذف رشتههای علوم انسانی زدند. اولین حذف رشتههای علوم انسانی برای کنکور کارشناسی را سال 90، رئیس دانشگاه علامه طباطبائی رقم زد. صدرالدین شریعتی ابتدا 13 رشته علوم انسانی را در بزرگترین دانشگاه علوم انسانی ایران حذف کرد. وزیر علوم وقت اما از داسی که رشتهها را درو کرده بود، اظهار بیاطلاعی کرد و آن را مغایر با قانون دانست. اگرچه شاید این اقدامات هیچ ربطی هم به شورای تحول علوم انسانی نداشت، همه اتفاقات مرتبط با علوم انسانی از نگاه ناظران و دانشجویان در یک بسته هماهنگ دیده میشد.
حذف، دستهایش را به دانشگاهها و مقاطع دیگر هم رساند. رشتههای کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاههایی مثل خوارزمی و چمران اهواز هم حذف شدند. در بسیاری از این موارد وزارت علوم وقت مجوز حذف رشتهها را داده و اعلام کرده بود رشتهها حذف نشدهاند بلکه پذیرش دانشجو تنها در رشتههای مورد نیاز کشور صورت میگیرد. اما شورای تحول و ارتقای علوم انسانی و در کنار آن شورای عالی انقلاب فرهنگی از این موارد اظهار بی اطلاعی میکردند. بدبینی به علوم انسانی موجود اما در هر دوی شورا و وزارت علوم مشترک بود.
رویکرد دولت روحانی به حوزه علوم انسانی
زمانی که محمد فرهادی وزارت علوم را تحویل گرفت یکی از سیاستهای خود را مبارزه با بیقانونی خواند. بیقانونیای که از رشد کمی دانشگاههای بیکیفیت تا حذف رشتههای کلیدی علوم انسانی در سیستم آموزش عالی ریشه دوانده بود. فرهادی در اولین ماه کار خود اعلام کرد: «وزارت علوم 600 رشته در دست بازنگری دارد که نیمی از آن به رشتههای علوم انسانی اختصاص دارند.» بازنگری رشتههای علوم انسانی بر اساس تحول در این حوزه آغاز نشده بود بلکه وزارت علوم در پی تغییر سیاست خود برای کیفیسازی ملزم به بررسی رشتهها در بسیاری از دانشگاهها شده بود.
از طرف دیگر شورای تحول و ارتقای علوم انسانی که نزدیک به چهار سال از کارش میگذشت برای حذف هیچ رشتهای در حوزه علوم انسانی رای نداده بود بلکه رفتهرفته رشتههای چندنظمی و اسلامی را به وزارت علوم معرفی میکرد که این روند بعد از آغاز به کار دولت یازدهم سرعت بیشتری گرفت.
تمام این اتفاقات در سال جاری سمت و سوی منطقیتری گرفتند. حداد عادل بعد از صدوهفتمین جلسه شورای تحول و ارتقای علوم انسانی اعلام کرد 50 درصد دانشجویان ایران در رشتههای علوم انسانی تحصیل میکنند و این موضوع حساسیت بررسی و بازنگری رشتههای علوم انسانی را بیشتر میکند. همچنین بین 20 تا 90 درصد محتوا و سرفصلهای رشتههای علوم انسانی با همکاری وزارت علوم بررسی و به دانشگاهها ابلاغ شده است که سرعت کار را در دو سال گذشته نشان میدهد.
رئیس شواری تحول و ارتقای علوم انسانی همچنین گفته بود که کارگروههای پانزده گانه این شورا بیش از هزار جلسهتشکیل دادهاند و تاکنون نیز 51 برنامه درسی در مقاطع مختلف در شورا تصویب و به وزارت علوم ابلاغ شده است.
معاون آموزشی وزارت علوم هم از بازنگری 98درصد از رشتههای علوم انسانی تاکنون خبر داد و به آنا گفت: «تقریبا بازنگری 98 درصد رشتههای علوم انسانی به اتمام رسیده و تنها بازنگری 2 درصد از این رشتهها که مراحل بازنگری را دیر شروع کرده بودند، باقی مانده است که ظرف دو ماه آینده تمام میشود.»
بازنگری در رشتههای علوم انسانی، با وجود همه بحث و نظرها، اکنون به پایان راه خود نزدیک شده است. بازنگریهایی که با حذف رشتهها آغاز شده بود حالا نتیجه کارش ایجاد گرایشهایی با پسوند اسلامی یا دینی در رشتههای اصلی علوم انسانی است: «علوم اجتماعی اسلامی»، «اقتصاد اسلامی»، اخیرا «روانشناسی دین».
البته درباره شکل ایجاد برخی رشتهها انتقاداتی ف وجود دارد؛ رشتههایی که بنا به گفته معاون آموزشی وزارت علوم، برخی از آنها در دانشگاههای خاص ارائه میشوند. اضافه کردن برخی دروس مثل «انسان از دیدگاه اسلام» در رشته علوم اجتماعی و تشکیل گروه علوم اجتماعی اسلامی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هم بخشی از نتایج کار کارگروه تحول است.
چهار سال پرحاشیه برای شورای تحول گذشته است؛ چهار سالی که گاه کار به جایی رسید که شماری استادان علوم سیاسی را مجبور کرد به رئیسجمهوری نامه بنویسند و خواستار توقف اجرای نتیجه بازنگری شوند. آنها معتقد بودند استادان انتخابشده در شورای تحول نماینده لااقل همه طیفهای استادان علوم سیاسی نیستند و نتیجه کارشان را مناسب نمیدانستند. مشابه این انتقاد در اغلب رشتهها به زیرمجموعههای تخصصی شورای تحول وجود داشت اما گاهی هم البته تغییرات تدریجی و بیحاشیه اتفاق افتادند.
درهرحال، شورای تحول تا دو ماه دیگر بازنگری علوم انسانی را پایان خواهد داد با کارنامهای از بازنگریهایی که برخلاف رشتههای دیگر، نه در بهروزرسانی، بلکه اغلب در اسلامی کردن رشتهها رخ داده است. اسلامی کردنی فعلا در «نام» است؛ البته عملکرد این رشتههای جدید را هم بهزودی میشود قضاوت کرد.
انتهای پیام/