دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
25 فروردين 1401 - 00:02
گزارش آنا؛

تیم مذاکره‌کننده مراقب ذات بدعهد آمریکا باشد/ مقاومت در مقابل خواسته‌های نامشروع واشنگتن موفقیت توافق را افزایش می‌دهد

تاریخ ثابت کرده است که هیچ قرارداد و حتی ضمانتی نتوانسته به‌صورت صد درصد این اطمینان خاطر را ایجاد کند که دولتمردان واشنگتن حتماً به عهد و پیمان خود عمل خواهند کرد.
کد خبر : 652556
ترامپ



گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ ایالات‌متحده آمریکا با نظام سیاسی لیبرال دموکرات و نظام اقتصادی کاپیتالیسم برای برخی از مردم عادی، اندیشمندان، صاحبان سرمایه و حتی سیاستمداران در بسیاری از کشورهای جهان به هزار و یک دلیل موردپسند همین افراد کعبه آمال و مدینه فاضله است اما فقط کافی است که پای مناقشه‌ای در بین باشد یا حتی مناقشه هم نباشد و فقط مبحث پیمانی برای شروع یا گسترش همکاری در میان باشد تا متوجه شوند در َآن‌سوی میز مذاکره افرادی نشسته‌اند که برای تامین منافع خود دوست و دشمن نمی‌شناسند.


شاید بکار بردن ضرب‌المثل ایرانی "نیش عقرب نه از ره کین است ..." برای نشان دادن ماهیت نظامی سیاسی آمریکا بسیار به‌جا باشد. نظام اقتصادی این کشور از همان ابتدا بر مبنای سرمایه‌داری یعنی حمایت از سرمایه و سرمایه‌دار بنا شده بود و در پی آن نظام سیاسی بر مبنای لیبرال دموکراسی تعریف شد تا صاحبان سرمایه به‌راحتی بتوانند از مزایای ظاهری اندیشه لیبرالیسم استفاده کنند و از حریم کاپیتالیسم یعنی همان منفعت خودشان دفاع کنند. بندبند نظام سیاسی این کشور حیات خود را از همان اندیشه سرمایه‌داری گرفته‌است تا زنده بماند و از خالق خود حمایت کند حتی اگر معاهدات بین‌المللی همچون برجام زیر پا گذاشته شوند، حتی اگر هم‌پیمانانی همچون دولت سابق افغانستان در اوج نیاز به حال خود رها شوند و حتی اگر همه ارزش‌های انسانی و اخلاقی زیر پا گذاشته شوند.


ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در خصوص مناقشه هسته‌ای که با غرب داشت دو بار این بدعهدی آمریکا را تجربه کرد.


بدعهدی آمریکا نسبت به تعهداتش در توافقاتی چون سعدآباد در دهه ۸۰ و برجام در دهه ۹۰ شمسی نمونه‌های بسیار واضحی از قانون‌گریزی این کشور هستند.


آیا می‌توان از بازگشت تحریم‌ها علیه ایران جلوگیری کرد؟!


آمریکا در طی ۱۸ سال مناقشه هسته‌ای با ایران قابل‌اعتماد نشان نداد


مناقشه هسته‌ای ایران با غرب به سال ۱۳۸۲ باز می‌گردد. در ۲۳ تیرماه سال ۱۳۹۴ بود که بعد از سال‌ها مذاکره و کشمکش سیاسی ایران و گروه ۱+۵ شامل پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بعلاوه آلمان در وین پایتخت اتریش به توافقی دست یافتند که برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام نام گرفت. بر اساس این توافق قرار شد که ایران همه فعالیت‌های هسته‌ای خود را در قالب برجام و تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ادامه دهد و در مقابل همه تحریم‌های شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران لغو و سپس رفع کامل شوند.


برجام ۶ روز پس از انعقاد، توسط قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تأیید شد و جنبه بین‌المللی به خود گرفت. متأسفانه این توافق بین‌المللی را به‌صورت کامل فقط ایران رعایت کرد و طرف‌های مقابل، در عمل، هیچ گام خاصی برای اجرای تعهداتشان برنداشتند.


به‌جرئت می‌توان گفت که توافق‌های سعدآباد در مهرماه ۱۳۸۲ و برجام در تیرماه ۱۳۹۴ در شرایطی منعقد شدند که نفرات اصلی ایران در هر دو توافق، مشترک بودند. نبود اراده در طرف غربی برای حل مشکل پرونده هسته‌ای ایران نیز مانند همیشه زمینه دستاورد تقریباً هیچ را رقم زد.



تیم مذاکره‌کننده ایرانی که در دولت سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران تشکیل شد از تجربیات ۱۸ سال مذاکره هیئت‌های قبل از خود با غرب برخوردار است و درست به همین خاطر است که خط قرمزش را راستی آزمایی رفع تحریم‌ها و گرفتن تضمین از آمریکا برای پایبند ماندن به تعهداتش دانسته و بر آن پافشاری می‌کند



حسن روحانی رئیس دولت یازدهم و دوازدهم که مسئول مذاکرات سعدآباد با تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در سال ۱۳۸۲ بود در کتاب خاطرات خود با اشاره به مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی در دولت اصلاحات تأکید می‌کند: "مشکل ما این بود که هرگاه مذاکرات پیش می‌رفت، اروپایی‌ها بدون چراغ سبز آمریکا قادر به انجام هیچ کار مهمی نبودند."


این گفته روحانی را می‌توان به این صورت معنی کرد که وی همیشه می‌خواسته آمریکایی‌ها به‌صورت مستقیم پای میز مذاکره باشند گویا این نبودن واشنگتن پای میز مذاکره بود که باعث شد توافق سعدآباد به نتیجه نرسد یا اینکه اگر آمریکا پای میز مذاکره می‌آمد روحانی می‌توانست شرایط توافق را بهتر کند! بعدها در سال ۱۳۹۴ هم دیدیم که آمریکا حضور مستقیم پای میز مذاکره داشت و توافق را هم امضا کرد اما با تغییر رئیس‌جمهور در آمریکا واشنگتن بازهم زیر قول و قرار خود زد. البته قرارداد سعدآباد هم تحت نفوذ آمریکایی‌ها به سرانجام نرسید یعنی اینکه به قول روحانی اروپایی‌ها بدون اجازه آمریکا آب هم نمی‌خوردند.


در پی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ ایالات‌متحده بود که دونالد ترامپ جمهوری‌خواه به ریاست جمهوری رسید. وی حتی در زمان کمپین انتخاباتی برجام را توافقی ویرانگر و وحشتناک خوانده بود. درنهایت وی کشورش را در بهار سال ۱۳۹۷ از برجام خارج کرد و همه تحریم‌ها علیه ایران را به حالت گذشته بازگرداند.


پس از اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام، روحانی در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی شرکت کرد. انتظار افکار عمومی این بود که واکنشی متناسب با موارد اعلام‌شده از سوی رئیس‌جمهور اتخاذ شود. اما روحانی در اظهارنظری قابل‌تأمل اعلام کرد که "ایران بدون آمریکا برجام را ادامه خواهد داد". او آمریکا را برای توافق هسته‌ای مضر و شر دانست و از خروج آمریکا از این توافق ابراز خرسندی کرد.




بیشتر بخوانید:


آنچه بر توافق هسته‌ای ایران با غرب گذشت؛ پائیز هزار رنگ تناقض‌های برجامی در دولت روحانی/ ۱۱ تعهدی که اروپا از عمل به آن‌ها طفره رفت


وقفه در مذاکرات وین مترادف با بن‌بست نیست/ الزام نگاه علمی به تحولات و پرهیز از برخورد احساسی


فعال ضد جنگ آمریکایی در گفت‌وگو با آنا: بایدن در صورت اصرار بر سیاست ضد ایرانی، به سرنوشت ترامپ دچار می‌شود/ اخذ تضمین، کاهش‌دهنده درصد بدعهدی و قانون‌گریزی آمریکا




این موضع‌گیری روحانی در حالی گرفته شد که عباس عراقچی معاون سیاسی وقت وزیر خارجه و رئیس سابق تیم مذاکره‌کننده در اسفند ۹۶ گفته بود: «موضع ما این است که اگر آمریکا خارج شود ما هم خارج می‌شویم؛ این را به اروپایی‌ها هم گفتیم که اگر نتوانند آمریکا را در برجام حفظ کنند، ایران هم از برجام خارج خواهد شد». روحانی نیز (فروردین ۹۷ یعنی چند روز قبل از خروج آمریکا از برجام) گفته بود: «آن‌ها حتماً بدانند اگر نقض‌ پیمان کنند پشیمان خواهند شد. آمادگی‌ها بیشتر از آن مقداری است که آن‌ها فکر می‌کنند و اگر نقض‌ پیمان کنند در عرض کمتر از یک هفته آثارش را خواهند دید».


درنهایت همان شد که روحانی گفت. ایران تا یک سال به تعهدات برجامی خود پایبند ماند اما درنهایت در پنج مرحله تعهدات خود را کاهش داد و دست‌آخر هم اعلام کرد که هیچ محدودیتی برای ادامه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود تحت نظارت آژانس بین‌المللی هسته‌ای با رعایت مقررات ان.پی.تی و پادمان نمی‌شناسد. به این صورت بود که نقض عهد آمریکا اجازه حل مناقشه هسته‌ای بین ایران و غرب را نداد.


بعد از مذاکرات سعدآباد در مهرماه ۱۳۸۲، مذاکراتی در دوران دبیری علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی با خاویر سولانا مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا صورت گرفت ولی آن مذاکرات هم به هیچ نتیجه‌ای منجر نشد. در آن سال‌ها شورای عالی امنیت ملی مسئول مذاکرات هسته‌ای بود.


گفتنی است که در فاصله سال‌هایی که مذاکره با غرب به‌کندی پیش می‌رفت یا اصلاً متوقف شده بود اتفاقاتی هم می‌افتاد. به‌عنوان‌مثال در حاشیه کنفرانس بین‌المللی خلع سلاح و عدم اشاعه در تهران بیانیه‌ای در ۲۷ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۹ بین ایران، ترکیه و برزیل به امضاء رسید و ایران موافقت اصولی خود را برای مبادله اورانیوم با غلظت پایین با اورانیوم غنی‌شده به‌عنوان سوخت راکتور تهران اعلام کرد که در آن برهه، دستاوردی قابل‌توجه بود.


البته ایران همیشه در فکر تنش‌زدایی از روابطش با کشورهای جهان و منطقه بود. به همین دلیل گفت‌وگوهایی در ژنو، استانبول، بغداد، مسکو و درنهایت آلماتی، به ریاست سعید جلیلی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی برگزار شد و در اواخر دولت محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ هم مذاکراتی محرمانه در مسقط، بین ایران و آمریکا انجام گرفت. در پی این مذاکرات و با آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی در مهرماه ۱۳۹۲، مذاکراتی در نیویورک برگزار و توافق شد که مذاکرات هسته‌ای از سر گرفته شود که منجر به برجام شد.



هرچند که احتمال تغییر ماهیت نظام سیاسی آمریکا و رویکردش نسبت به دیگر کشورها به‌ویژه کشورهای غیرهمسو بسیار اندک است اما خب به‌هرحال تهران تمام تلاش و وسواس خود را به خرج می‌دهد شاید بتواند برای اولین بار در تاریخ آمریکا این کشور را مجاب کند که به طرفی که آنسوی میز مذاکره نشسته است احترام بگذارد



در ابتدای دوره روحانی مسئولیت مذاکرات هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل شد و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه سکان گفت‌وگوها را به دست گرفت که درنهایت به انعقاد برجام ختم شد.


پس از اجرایی شدن برجام در دی‌ماه سال ۱۳۹۴، اقداماتی از ناحیه اروپایی‌ها صورت گرفت و چند شرکت‌ اروپایی شروع به فعالیت در ایران کردند که عملاً همه آن‌ها با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ و تهدیدشان به مجازات از ایران رفتند. حتی ارسال هواپیماهای خریداری‌شده به ایران به خاطر کارشکنی‌های آمریکا نیمه‌کاره ماند.


در پی خروج آمریکا از برجام، کشورهای اروپایی برجام متعهد شدند که ۱۱ تعهد را برای جبران خروج آمریکا از برجام انجام دهند تا ایران از منافع اقتصادی توافق سال ۲۰۱۵ بهره‌مند شود اما هیچ‌کدام از آن تعهدات انجام نشد. اروپایی‌ها سپس با ارائه ابتکاری تحت عنوان اینستکس سعی کردند که مبادلات خود و دیگر کشورهای اروپایی با ایران را به‌گونه‌ای که تحت تحریم آمریکا قرار نگیرند راه‌اندازی کنند اما همان‌گونه که ظریف گفت اینستکس مقدمه‌ای برای اجرایی شدن ۱۱ تعهد اروپا در قبال ایران است وگرنه در درون خود موضوع خاصی ندارد. درنهایت اینستکس هم بی‌نتیجه بود و منحصر شده به چند تراکنش صوری.



بایدن در صورت اصرار بر سیاست ضد ایرانی، به سرنوشت ترامپ دچار می‌شود/ اخذ تضمین، کاهش‌دهنده درصد بدعهدی و قانون‌گریزی آمریکا

علی باقری مذاکره کننده ارشد ایرانی


تکیه‌بر توانایی‌های داخلی درصد موفقیت هر مذاکره‌ای را افزایش می‌دهد


درواقع اروپا تلاش داشت با این ابتکارات صوری، ایران را درگیر فرسایش ماندن در برجام کند. اروپا در پی آن بود تا با مذاکرات فرسایشی، برای آمریکا زمان بخرد. هدف اصلی و مشترک تروئیکای اروپایی و آمریکا، تعلیق و معطل نگه‌داشتن اقتصاد و تعمیم خسارت برجام به دیگر مؤلفه‌های قدرت کشورمان بود.


موضوع اصلی ماهیت یک‌جانبه‌نگرانه ایالات‌متحده است. این کشور نمی‌توانند رقبای جدید در منطقه و جهان را تحمل کند. با رقبایش به‌جای تعامل به تقابل می‌پردازد، سعی می‌کند که آن‌ها را به اردوگاه خود بیاورد و در صورت مخالفت هر آنچه در چنته دارد به کار می‌برد تا آن‌ها را از سر راه بردارد.


موضوع هسته‌ای ایران همان‌گونه که "کوین برت" نویسنده آمریکایی در کتاب "بحران ساختگی" نوشت ساخته اندیشه بحران‌ساز آمریکایی‌ها بود وگرنه سال‌ها پیش قابل‌حل بود. ایران کشوری با امتیازات فراوان ازجمله موقعیت استراتژیک، ژئوپلیتیک، عمق راهبردی، ضریب نفوذ بالا در منطقه و منابع و ذخایر زیرزمینی بی‌بدیل بیش از فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیزی که داشت موجب نگرانی کانون‌های قدرت در منطقه و فرا منطقه شده بود.


به گفته بسیاری از تحلیلگران، آمریکا به‌هیچ‌وجه نمی‌خواست که برجام توافقی ماندگار باشد بلکه آن را موقت و برای کشیدن ترمز رشد هسته‌ای ایران فرض می‌کرد. همین تفکر بود که به ترامپ اجازه داد که کشورش را از برجام خارج کند.


تیم مذاکره‌کننده ایرانی که در دولت سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران تشکیل شد از تجربیات ۱۸ سال مذاکره هیئت‌های قبل از خود با غرب برخوردار است و درست به همین خاطر است که خط قرمزش را راستی آزمایی رفع تحریم‌ها و گرفتن تضمین از آمریکا برای پایبند ماندن به تعهداتش دانسته و بر آن پافشاری می‌کند.


هرچند که احتمال تغییر ماهیت نظام سیاسی آمریکا و رویکردش نسبت به دیگر کشورها به‌ویژه کشورهای غیرهمسو بسیار اندک است اما خب به‌هرحال تهران تمام تلاش و وسواس خود را به خرج می‌دهد شاید بتواند برای اولین بار در تاریخ آمریکا این کشور را مجاب کند که به طرفی که آنسوی میز مذاکره نشسته است احترام بگذارد.


انتهای پیام/۴۱۵۵/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب