عطار در ادبیات عرفانی نمادین بیجانشین است/ با خشونت نمی توان کسی را به عرفان و معنویت جذب کرد
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری مشهور به شیخ عطّار نیشابوری شاعر و عارف فارسیزبان قرن ششم و هفتم قمری است که با علوم مختلفی همچون قرآن، حدیث، فقه، تفسیر، طب، نجوم و کلام آشنایی داشت. وی اشعار بسیاری در فضیلت حضرت علی(ع) و اهل بیت(ع) سروده است. الهینامه، اسرارنامه، خسرونامه، منطقالطیر از آثار منظوم عطارند و تذکرةالاولیا تنها اثر وی به نثر است. ۲۵ فروردینماه در تقویم ایران، روز ملی بزرگداشت عطار نیشابوری نامگذاری شده است. به همین مناسبت با سید نعمتالله تقوی بهبهانی، استادیار رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
عطار نیشابوری؛ بنیانگذار ادبیات سمبلیک در عرفان
آنا: عطار نیشابوری را بنیانگذار ادبیات سمبلیک و نمادین میدانند، علت این امر چیست و این موضوع در کدام آثارش پررنگتر است؟
تقوی بهبهانی: قبل از عطار نیشابوری،سنایی بهعنوان اولین تدوینکننده کتابهای عرفانی کامل مطرح بود. قبل از وی آثار صوفیان جنبه نثر داشتند نه نظم و چون عرفانشان هم عمدتاً زاهدانه بوده و نه عاشقانه، جنبه سمبلیک نداشته است؛ همانند« کشف المحجوب» هجویری یا رساله قُشیری از امام ابوالقاسم قشیری و دیگران. سنایی که آمد از داستانها برای بهرهگیری از مفاهیم عرفانی استفاده کرد اما داستانهایش سمبلیک نبود. عطار اما از کل اینها بهره برد و ادبیات سمبلیک عرفانی را پایهگذاری کرد.
بهعنوان مثال در معروفترین اثر عطار «منطقالطیر» داستان سفر مرغانی نظیر هدهد و سایر پرندگان است. اینها هر کدام نماد و سمبلی از یک پدیده است. هدهد در آنجا نمادی است از پیر، مرشد و مراد و آن سیمرغی که مطرح میکند و پرندهها به سمت او حرکت میکنند، نمادی از حضرت حق است. بنابراین عطار را میشود بنیانگذار ادبیات سمبلیک در عرفان نامید. حتی آثار مولانا هم در زمینه سمبلیک پررنگ نیست و میشود گفت عطار در این زمینه حتی بیجانشین است.
آنا: عطار نیشابوری چه ویژگی و خصلتی داشته که او را از دیگر شاعران متمایز میکند؟
تقوی بهبهانی: ادبیات سمبلیک یا نمادین زیبایی و جلوه خاصی به داستانهای هر شاعری بهخصوص عطار میدهد، این ویژگی او را از سایر شاعران متمایز میکند. مورد دیگر هم تأکیدی است که او بر زندگی صوفیانه دارد، مثلاً در «منطقالطیر» مبحثی را مطرح میکند همانند داستان شیخ صنعان و در آخر داستانی بسیار زیبا و جالبی از عارفی را مطرح میکند، اینها دیگر جزء ویژگیها و خصلتی است که در آثار عطار کاملاً جلوهگر است. البته زبانش هم خیلی فخیم است در مقایسه با سنایی که زبان زمختی دارد و سبکاش سبک خراسانی است، سبک عطار تقریباً عراقی است و زبانش بسیار روان، شیوا مناسب برای ادبیات سمبلیک است. این ویژگی هایی است که او را بر سایر شعرای دیگر ممتاز میکند.
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش
آنا: شعر عرفانی چقدر در زندگی امروز اهمیت دارد؟
تقوی بهبهانی: انسان موجودی است که هم نیازهای مادی و هم نیازهای معنوی دارد. یعنی تفاوت او با دیگر حیوانات هم در همین بوده است. هیچ انسانی نیست که با تأمین نیازهای مادیاش واقعاً احساس خوشبختی کند. «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش» انسان موجودی است که از سرآغاز زندگی تا آخر، هیچگاه آرام نمیگیرد برای اینکه دنبال چیزی است که در جستوجوی آن است. حالا گاهی اوقات به قول استاد شفیعی آن چیزی را که در جستوجویش است نمییابد و آن چیزی را که مییابد، آن چیزی نیست که او میخواهد ولی به هر حال انسان نیاز به معنویتها و اتصال به قدرتی ماورایی دارد.
جهان غرب به ویژه بعد از دوره رنسانس، دوران دنیاگرایی محض را تجربه کردند، سرانجام بسیاری از آن فرهیختگان و اندیشمندانشان به این نتیجه رسیدند که نیاز دارند به معنویتها برگردند، بهخصوص به ادبیاتی که جنبه معنوی داشته باشد و امروز در آنجا، عرفان بسیار رونق دارد و مورد توجه است. به همین دلیل میبینیم که آثار بسیار ارزشمندی در زمینه حتی عرفان اسلامی از خودشان بر جای گذاشتهاند که نشاندهنده همین درد و نیاز درونی آنها است. نیازهای مادی با شکل حداقلی تامین میشود اما نیازهای معنوی بههیچوجه با این شکل تأمین نمیشود و این جذابیتی است که امروز شعر و ادبیات عرفانی بهخصوص در جهان غرب دارد.
برخی از شریعتمداران آدمهای زمختی هستند!
آنا: جوانان و نسل آینده را چطور میشود با شعر عرفانی آشنا کرد که برایشان جذاب باشد و به این سمت بیایند؟
تقوی بهبهانی: واقعیت این است که برخی از شریعتمداران آدمهای زمختی هستند! شما نمونههایی مثل داعش، طالبان، القاعده و... را میبینید. اینها جنبههای خشنی از شریعت در پیش گرفتهاند که موجب رمندگی جوانان و دیگر سنین از جنبههای معنوی بهخصوص دین اسلام میشود. ولی عرفا برعکس آنها وقتی بحث تساهل و همزیستی را که مطرح کردند، بسیار برای نسل جوان، حتی میانسالان و پیران هم در جهان غرب هم در جامعه خودمان کاربرد دارد. امروز مثلاً میبینیم در همان جهان غرب مسئله مثنویخوانی، توجه کردن به آثار شاعران و بزرگانی مثل مولانا، حافظ، عطار و دیگران خیلی بورس است و مرتب این جلسات را دارند، این نشاندهنده این است که احساس نیاز میشود.
وقتی که خداوند به حضرت موسی و حضرت هارون میگوید به سمت فرعون بروید و او را ارشاد کنید، میگوید «اذْهَبَا إِلَی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی ﴿۴۳﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَیِّنًا...» (سوره مبارکه طه) «به سوی فرعون بروید که او به سرکشی برخاسته و با او سخنی نرم گویید...»؛ میگوید با زبان نرم و ملایم با او سخن بگویید. دین و مذهب و معنویات چون ریشه در اعماق وجود انسان دارد، با خشونت و مسائلی از این قبیل سازگار نیست. در واقع باید هم زبان را ساده کرد و هم به تساهل و تسامح و رفتارهای سنجیدهای نیاز است. این را ما در ادبیاتمان داریم؛ یکی از ارزشمندترین آثار در این باره، کتاب «اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابوسعید ابیالخیر» است که درباره زندگی شیخ ابوسعید ابیالخیر است. چقدر این مرد در آن روزگاری که آن همه ستیزهای دینی و مذهبی و جنگ و دعوا و آدمکشیها بوده، با سعه صدر برخورد کرده و دیگران را جذب میکرده است. امروز هم راهحل همین است؛ باید جوانان را با زبان ساده و هم با زبانی که نرم و همراه با مهر و محبت و تساهل و تسامح باشد جذب کرد وگرنه با زبان خشونت بههیچوجه نمیشود کسی را به معنویات و شعر عرفانی جذب کرد.
عطار در روزگاری پر از فتنه و آشوب میزیست
آنا: آقای شفیعی کدکنی در مقدمه «منطق الطیر» عطار، ایشان را به «ابر ابهام» تشبیه کردهاند و میگویند اطلاعات درباره او کم است؛ چرا اینگونه است؟
تقوی بهبهانی: البته خیلی از بزرگان این ویژگی را دارند و در زندگی خیلی از آنها ابهام زیاد است ولی عطار در روزگاری پر از فتنه و آشوب بوده و سرانجام هم با حمله مغولان و قتل عام نیشابور و... پایان میپذیرد، قطعاً این ابهام برای علاقهمندان عطار باقیمانده است. معمولاً مریدان و افرادی بودهاند که زندگینامه، افکار و اندیشه عارفان را مینوشتند، همان کاری که محمد بن منوّر که نوه شیخ ابوسعید ابیالخیر بوده درباره پدرش انجام داد. حالا گویی که همراه با غلوها و اغراقهاست ولی در هر حال یک روزنهای به زندگی شیخ احمد میتاباند ولی متأسفانه به دلیل اینکه در آن روزگار آن همه کشت و کشتار و جنگها و حمله مغولها و الی آخر بود، کسی به این مسئله نپرداخته است.
مرگ عطار چگونه بوده است؟
آنا: گفته میشود که برخی از از آثار او سوزانده شده؟
تقوی بهبهانی: فکر نمیکنم سندیتی داشته باشد. حتی برخی شک کردهاند که اساساً مرگ عطار چگونه بوده است؟ خب افسانههایی هم در این باره ساختهاند که حالا صددرصد نیست که آیا در حمله مغولان کشته شده؟ که اگر اینطور باشد با آن فجایعی که در نیشابور اتفاق افتاد، قتل عامی که مغولان حتی سگها و گربهها را هم زنده نگذاشتند، علیالاصول نباید امروز اثری از قبر عطار وجود میداشت ولی در هر حال اینها ابهامهایی است که درباره زندگی عطار وجود دارد. آثاری همانند «بیسر نامه» و «خسرونامه» منسوب به عطار است اما ظاهراً فرد دیگری هم تخلص به لقب «عطار» داشته و بعدها به وجود آمده است، اینها با آثار واقعی عطار قاطی شده و به همین دلیل ابهام را درباره زندگی عطار بیشتر کرده است.
بیشتر بخوانید:
- جلسه شورای سیاستگذاری نخستین جایزه بینالمللی حکیم نظامی برگزار شد/ جایزهای برای بازگشت به سرچشمههای اصیل فرهنگ و هویت ایرانی
- نگهداری یکی از قدیمیترین نسخ خطی آثار عطار نیشابوری در کتابخانه ملی
- روایت منطقالطیر عطار در شبهای رمضان روی خط رادیو
- مراسم رونمایی «قرنهای بیزمان» برگزار شد/ نگاهی تحلیلی و معرفتشناختی در اندیشههای عطار
«تذکرةالاولیا»؛ حماسی عرفانی و طبیعی
آنا: شیوه و محتوای اثر «تذکرةالاولیا»، آیا تا زمان عطار سابقه داشته است؟
تقوی بهبهانی: تا قبل از عطار، مریدان مشایخ صوفیه از آغاز، معمولاً زندگینامهها، اندیشهها و کرامات پیشوایانشان را مینوشتند. اولین بار ظاهراً عبدالرحمن سُلَمی نیشابوری بود که کتابی تنظیم کرد، آن کتاب «طبقات صوفیه» بود در مورد زندگی عارفان، این کتاب را خواجه عبدالله انصاری به زبان هروی یا زبان مردم هرات برگردانده بود که بعدها عبدالرحمن جامی آن کتاب را مبنا قرار داد و با اضافههای فراوانی بهعنوان نفحات الأنس جامی امروز در دسترس است.
کتابی به شکل و مفهوم «تذکرةالاولیا» نبوده بلکه در حد زندگیهای معمول پژوهشی بود. البته «تذکرةالاولیا» اساساً زندگینامه به مفهوم مرسوم آن نیست. در حقیقت یک حماسه عرفانی است؛ خواهناخواه از ویژگیهای حماسه هم اغراق و مبالغه است. با توجه به این ویژگی، عطار کراماتی را که در میان مردم متداول بوده و به اولیا نسبت میدادند را جمعآوری کرده و در قالب این کتاب تدوین کرده است.
قبل از عطار درباره مشایخ و عرفا کتابهایی داشتهایم. کتاب «اسرار التوحید» محمدبن منور که درباره شیخ ابوسعید ابیالخیر است یا «مقامات ژنده پیل» که درباره شیخ احمد جام یا به شکل کلی که کتابهایی مثل «طبقات صوفیه» که بعدها تبدیل شد به «نفحات الأنس». اما این شکل و شمایلی که عطار آورده، منحصر به خودش است. زبان «تذکرةالاولیا» کاملاً حماسی و طبیعی است مثلاً امروز اسرارالتوحید یا کتاب تذکرةاولیا را کسی به عنوان کتاب مأخذ و منبع نمیشناسد و جنبه حماسی دارد. مثل شاهنامه فردوسی منتهی شاهنامه حماسه ملی است و کتاب عطار حماسه عرفانی است. مطالبی که درباره مثلاً بایزید بسطامی یا شیخ ابوالحسن خرقانی و سایر مشایخ و بزرگان آنجا نقل میکند در حقیقت نوعی حماسه است و با اخبار معمولی متفاوت است.
«تذکرةالاولیا» جنبه تخیل و زاییده ذهن عطار نبوده است
آنا: ۷۲ تنی که عطار در این کتاب دربارهشان صحبت کرده، اطلاعاتشان را چطور به دست آورده است؟ آیا از منابع بوده؟ نمیشود گفت که ممکن است بخشی از آن تخیل بوده باشد؟
تقوی بهبهانی: نه، تخیل نیست. آنچه را که در افواه و در زبانهای بزرگان صوفیه سینه به سینه درباره این بزرگان نقل میشده، عطار جمعآوری کرده و در این کتاب آورده است. جنبه تخیل و زاییده ذهن خود عطار نبوده، اینها را از قدیمالایام در میان عارفان و مدیران، اغراق و نسبت دادن کراماتی در مورد مرشدان معمول و مرسوم بوده و بنابراین در میان جامعه آن روزگار هم عرفان رواج و رونق فراوانی داشته، عطار هم در نیشابور بوده که آنجا هم مرکز فرهنگی خراسان بزرگ بوده است.
استاد شفیعی کدکنی میگوید ۸۰ و خردهای نفر از عارفان بزرگ ایران در طی قرنها را بررسی کردم، بیش از ۶۰ نفر آنها از نیشابور بودند، حتی کسانی که نیشابوریالاصل هم نبودند مثل امام ابوالقاسم قُشیری که از قوچان بود ولی میبینیم باز هم میآید در مرکز فرهنگی که نیشابور هست زندگی میکند و آنجا اقامت دارد یا خود شیخ ابوالسعید ابوالخیر که از مِهنه در ترکمنستان امروز در دشت خاوران است ولی باز هم زندگیاش را بعد از اینکه رشد میکند و به کمال میرسد در نیشابور زندگی میکند. در هر حال عطار هم در نیشابور بوده و این نسبت دادن کرامات درباره زندگی عارفان و امثال اینها به صورت سینه به سینه در میان مردم رایج بوده و عطار هم اینها را گردآوری کرده و نوشته است.
آنا: در پایان اگر نکتهای هست، بفرمایید.
تقوی بهبهانی: فرهیختگان و بزرگان ادبیات متعلق به همه جامعه بشری هستند. درست است که عطار در ایران به دنیا آمده اما اینها اندیشههای فرا ملیتی دارند و نام و بزرگیشان متعلق به همگان است. شناساندن این بزرگان به جامعه بشریت مخصوصاً به نسل جوان خودمان کار بسیار ارزشمندی است.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/