امیر محبیان: مجلس آینده تحول چشمگیری نسبت به وضع موجود ندارد
آیا شما انتخابات آتی را یک انتخابات رقابتی میدانید؟
رقابت، مفهومی کشسانی دارد و باید دید چه تعریفی از رقابت مد نظر است. زمانی منظور از رقابت حضور همه گرایشهای موجود در جامعه، در هر سطحی از پوشش است. اینگونه از رقابت اساسا امکان عملیاتی - مگر در محیطهای بسیار محدود- ندارد، ولی رقابت به معنای حضور نسبی گرایشهای عمده اگر مد نظر باشد، بله رقابت وجود خواهد داشت.
با توجه به رد صلاحیت اصلاحطلبان به نظر میرسد مجلس آینده شباهت زیادی به مجلس فعلی داشته باشد، آیا شما با این گزاره موافقید؟
عوامل زیادی فعلا نشان میدهد مجلس آینده تحول چشمگیری نسبت به وضع موجود نداشته باشد، ولی باز هم روحیه مردم ایران معمولا غافلگیرکردن سیاستمداران است. باید منتظر ماند و دید.
اصولگرایان از مجلس دهم چه انتظاراتی دارند و به دنبال تشکیل چه مجلسی هستند؟
مفهوم اصولگرایان را باید تعریف کنید. هر گرایش از جریان اصولگرایی طبعا مطلوب خاص خود را دارد، ولی در مجموع عقلانی و طبیعی است که اصولگرایان در پی مجلسی باشند که ضمن افزودن بر سرعت پیشرفت و حذف آلودگیها و انحرافات و اصلاح اشتباهات از لحاظ قانونی، به تعالی جایگاه ایران و بهبود زیست مردم یاری رساند.
یک تحلیل این است که مجلس آتی هم مانند مجالس قبلی، مجلسی فردمحور خواهد بود، نه حزبی- جریانی و آن هم به ساختار انتخاباتی فعلی بازمیگردد؛ چراکه اصولگرایان برای بستن فهرست مشترک دچار مشکل هستند و همواره هشدار میدهند کسی سهمخواهی نکند این موضوع نشان میدهد احتمال ورود مستقلین به مجلس آینده زیاد است.
مجلس آینده هم حتی اگر مملو از مستقلین باشد، در عمل در قالب جناحهای موجود دستهبندی خواهد شد. تا حدودی هم مشکلات اصولگرایان برای ارائه فهرست واحد حل شده است. باید منتظر رأی مردم بود؛ زیرا تکلیف را آنها معلوم خواهند کرد.
در بزنگاههایی، اصولگرایان از ایجاد حزب فراگیر صحبت کردهاند و آن را برای برونرفت از شرایط انتخابات ذرهای و پراکنده چارهساز دانستهاند، اما هیچگاه مشخصا به سمت ایجاد حزب قوی متشکل نرفتهاند؛ چرا؟ آیا به اعتقاد شما وضعیت جریانی- ائتلافی در انتخابات کارسازتر و بهتر است یا وضعیت حزبی؟
مشکل اساسی در شکلدهی به حزب فراگیر آن است که اولا بعضی گمان میکنند منظور از حزب فراگیر؛ فقط حزب گستردهای است که احزاب دیگر را در خود هضم میکند. منظور از احزاب فراگیر، حزبی است که بتواند گرایشهای متفاوت را درون خود بپذیرد و شرط ایدئولوژیک برای ورود قرار ندهد. در این قسمت هم احزاب اصلاحطلب و هم اصولگرای ما مشکل دارند و باید تعریف خود از گرایش اعضا را تغییر دهند. فعلا به نظر میرسد تنها چاره برای همگراییهای حزبی در آستانه انتخابات همین ائتلافهای انتخاباتی است.
برخی تحلیلها حاکی از این است که در نبود رقیب جدی قدرتمند، کار رسیدن به وحدت و دادن فهرست واحد در بین اصولگرایان سختتر خواهد بود؛ چون معمولا اختلافات داخلی در نبود رقیب بیرونی است که بروز میکند؛ درحالی که با بودن رقیب احتمال وحدت محتملتر است. نظر شما چیست؟
بله، از لحاظ نظری و همچنین عملی این سخن درست است. بههرحال هنگام رقابت انتخاباتی اگر رقیب بیرونی موجود نباشد، این رقابت درونی شده و بذرهای اختلاف را فعال میکند.
آقای توکلی گفته بود جبهه پایداری پاشنه آشیل جریان اصولگراست. اخبار رسیده در برخی شهرها، این پیشبینی را ثابت میکند. نظر شما چیست و چرا پایداری در جریان اصولگرا اینقدر قدرتمند شده که بهراحتی سهم میخواهد و بازی بر هم میزند و حتی حضورش میتواند مانع ورود و جذب امثال لاریجانی و قالیباف و ولایتی و ناطق شود؟
دلایل رشد و ظهور و حتی جلب نیرو از سوی گروههایی نظیر پایداری، بسیار پیچیده، ولی متکی بر منطقی ساده است. فعلا مجال پرداختن به آنها نیست. قبلا اشاراتی به آنها داشتهام، ولی درهرحال در این انتخابات مشخص میشود پایداری در چارچوب مصالح کلی قرار گرفتهاند یا باز قرار است به عنوان عامل فشار عمل کنند.
شما گفته بودید شیوههای مرسوم ائتلاف را که مبتنی بر سهمخواهی و سهمدهی است قبول ندارید، بلکه انتخاب افراد باید براساس تعیین شاخصها باشد و افراد مبتنی بر یکسری شاخصهای اصولگرایانه انتخاب شوند. به اعتقاد شما آنچه اکنون در شرف رخدادن است، ادامه همان مسیر سهمخواهی قبلی است؟ یا واقعا شاخصی تعیین شده است؟ به نظر نمیرسد تغییری رخ داده باشد.
دیدگاه من همان توافق بر روی اصول و شاخصهاست و نه تقسیم صندلیها و مناصب. طبیعی است تا رسیدن به این مسیر درست فاصله داریم. طراحان طرح وحدت فعلی مدعی هستند بر همین شاخصه عمل کردهاند. فعلا خوشبینانه به این صحبت نگاه کرده و از آن استقبال میکنیم، ولی بهزودی با ورود به صحنه عملیاتی انتخابات میزان صحت و سقم آن معلوم میشود.
انتهای پیام/