«سگبند»؛ کمدی سالم اما غیرجذاب/ این اثر کشش لازم برای فیلم خوب بودن را ندارد
به گزارش خبرنگار سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، این روزها فیلم سینمایی «سگبند» به کارگردانی مهران احمدی در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است، فیلمی که تا کنون نزدیک به ۴۸۰ هزار نفر را به سالنهای سینما کشانده است و با فروش ۱۷ میلیارد تومانی، پرتماشاگرترین و پرفروشترین فیلم اکران نوروزی به حساب میآید. نکته جالب توجه اینجاست که «سگبند» جزو آثاری بود که تقریبا در سکوت خبری ساخته شد و تا پیش از قطعی شدن حضورش در اکران تعطیلات عید، خبر چندانی از آن به گوش نمیرسید.
این فیلم حتی در فهرست اولیه آثار اکران نوروزی هم حضور نداشت و بعد از مشکلاتی که برای «لامینور» و «علفزار» به وجود آمد، به عنوان یکی از گزینههای جایگزین در لیست ثانویه قرار گرفت و باتوجه به کمدی بودنش، به صدرنشین بدون رقیب اکران عید تبدیل شد. با وجود صدرنشینی «سگبند» در جدول فروش و تعداد تماشاگران، اما این فیلم ضعفهای ریز و درشتی دارد، ضعفهایی که از فروش چند برابری این فیلم جلوگیری کرد و میزان مخاطبانش حتی از فیلم اول مهران احمدی نیز کمتر بود.
زوج مهران احمدی و محمدحسین قاسمی پیش از تولید این فیلم «مصادره» را با هم ساخته بودند. این کارگردان و تهیهکننده در همکاری اولشان بسیار موفق بودند و آن فیلم توانست هم در جشنواره فجر به نمایش دربیاید و رضا عطاران، بازیگر نقش اصلی آن را کاندیدای دریافت سیمرغ جشنواره هم بکند و هم در جدول پرفروشترین فیلمهای سال ۹۷، بعد از «هزارپا» در جایگاه دوم قرار بگیرد. این فیلم بیش از یک و نیم میلیون نفر را چهار سال پیش به سینماها کشاند و با متوسط بلیت ۱۰ هزار تومانی، بیش از ۱۵ میلیارد تومان فروش را تجربه کرد.
«سگبند» به اندازه «مصادره» تاثیرگذار نیست
این دو نفر بعد از تجربه نسبتا خوب «مصادره» (که مثل بسیاری از فیلمهای کمدی سالهای اخیر با ضعفهای ریز و درشتی هم همراه بود) به سراغ ساخت فیلم دیگری رفتند، فیلم سینمایی «سگبند» به نویسندگی حمید اکبری خامنه و بازی چهرههای شناختهشدهای همچون امیر جعفری، بهرام افشاری، نازنین بیاتی، بهاره کیان افشار و البته خود مهران احمدی. دو بازیگر این فیلم هم مدتی پس از بازی در آن دار فانی را وداع گفتند، یکی سیروس گرجستانی که در چند سکانس اولیه فیلم حضور دارد و از نقشهای مرکزی داستان محسوب میشود که حداقل اسم و رسمش تا پایان در کل کار وجود دارد و دیگری عزتالله مهرآوران که فقط در یک سکانس حضور دارد. سیامک صفری، میرطاهر مظلومی، سعید امیرسلیمانی، ناهید مسلمی و... نیز از دیگر بازیگران این فیلم هستند و همین نامها نشان میدهد سازندگان «سگبند» در زمینه انتخاب بازیگر کم نگذاشتند و افراد شناخته شدهای را دور خود جمع کردند.
احمدی در این فیلم از فرمولی استفاده کرده که در فیلمهای سینمایی کمدی چند سال اخیر جواب داده است و آن هم بردن دوربین به خارج از کشور به خصوص کشورهای شرق آسیاست. بخشهایی از این فیلم در کشور تایلند تولید شده و ما مثل اکثر فیلمهای سینمایی با این سبک و سیاق، باید شاهد شوخیهای کلامی شخصیتها با زبان محلی آن کشور، مسلط نبودن به زبان انگلیسی و مدل ارتباط برقرار کردن به خارجیها و اختلافات فرهنگی و مواردی از این دست باشیم. همین نکات نشان میداد که احمدی و گروه همراهش برنامه ویژهای برای بردن شخصیتهای اصلی داستان به خارج از کشور نداشتند و صرفا به دنبال این بودن که با این روش، کمی رنگ و لعاب به کارشان اضافه کنند.
اما بزرگترین ضعف فیلم «سگبند» نداشتن قصهای یکدست و فیلمنامهای استاندارد است. شخصیتهای این فیلم به درستی برای مخاطب معرفی نمیشوند و تماشاگر نمیتواند به خوبی با آنها ارتباط برقرار کند. شاید در ابتدای داستان سکانسهای خندهداری در فیلم وجود داشته باشد که دیدن آنها مخاطب را در سالن به وجد بیاورد، اما هرچه جلوتر میرویم از این تعداد صحنهها کمتر میشود و در اواسط داستان تقریبا حوصله تماشاگر داخل سالن سینما سر میرود. همین میشود که به مرور تلفنهای همراه از داخل جیبها و کیفها بیرون میآید و مردم چک کردن فضای مجازی را به تماشای فیلم روی پرده ترجیح میدهند.
مشکل شخصیتپردازی موجود در این فیلم باعث میشود ما نتوانیم با دو برادری که قهرمانهای این داستان هستند ارتباط برقرار کنیم. شاید نوع رفتار آنها در ابتدای داستان قابل باورتر بود، اما هرچه آنها در داستان جلوتر میرفتند، میزان تاثیرگذاریشان روی تماشاگر هم کمتر میشد. تا جایی که در سکانسهای پایانی داستان هیچکس فردین (جعفری) و فرزاد (افشاری) را نمیشناخت و به همین دلیل بلاهایی که سرشان میآمد هم برای کسی جذاب نبود. این ماجرا به قدری در کلیت اثر تاثیر گذاشته است که حتی مخاطبان عمومی سینما و کسانی که دلخوش به تماشای فیلمهای کمدی همین سینما هستند نیز نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و دوستش داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
سینما در حال حذف شدن از سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی
تداوم صدرنشینی یک کمدی و یک فیلم جنگی در اکران نوروزی
شوخی جنسی ممنوع!
با تمام این تفاسیر و ضعفهای تکنیکی و فنی «سگبند»، اما این فیلم نکته مثبت بسیار مهمی دارد که بیانصافی است اگر به آن اشاره نشود. این فیلم در قیاس با کمدیهای پرفروش سالهای اخیر، اثری کاملا شرافتمندانه است و از آن دست کمدیهایی نیست که بخواهد با شوخیهای جنسی و مستهجن از مخاطبش خنده بگیرد یا با دستمایه قرار دادن شوخیهای بیادبانه که در فضای مجازی ترند میشود، از مخاطبش خنده بگیرد. قطعا اگر «سگبند» چند سکانس با این حال و هوا داشت یا برخی از صحنههایش را به شوخیهای رکیک و جنسی آغشته میکرد، میتوانست با مانور دادن روی همان صحنهها و تهیه تیزرهای کوتاه با آن تک سکانسها تعداد تماشاگرش را چند برابر کند، اما این کار را نکرد تا با ساخت موقعیتهای طنز و دیالوگهای بامزه و استفاده از تیم حرفهای در حوزه کمدی، کارش را پیش ببرد. تلاشی که اگرچه به دلیل ضعفهای ساختاریاش از نظر تعداد مخاطب موفقیتآمیز نبود، اما نشان داد که میتوان فیلم کمدی ساخت که در آن از شوخیهای نامناسب استفاده نکرد.
«سگبند» تا روز بیست فروردین حتی نتوانسته به میزان یک سوم فیلم اول سازندگانش در جذب مخاطب موفق عمل کند و در حال حاضر صرفا روی رقم فروش خود مانور میدهد، رقمی که باتوجه به افزایش قیمت بلیت و تعداد سالنهایی که این فیلم در اختیار دارد، آنچنان هم عدد بزرگ و قابل توجهی نیست. با این وجود به احتمال فراوان تا اواخر بهار روی پرده سینماهاست و آن زمان میتوان دید که استقبال مردم از آن به چه صورت بوده است. اما باتوجه روند استقبالی که تا به اینجا از آن صورت گرفته است نباید انتظار معجزه از آن داشت. مهران احمدی و محمدحسین قاسمی باید فروش خوب «مصادره» را فراموش کنند و به این فکر کنند که اگر «سگبند» توانست حداقل یک میلیون نفر را به سالنهای سینما بکشاند، کلاهشان را به هوا بیاندازند، چون با این حال و روزی که سینمای ایران در چند وقت اخیر داشته و این اکران ضعیف نوروزی، به نظر میرسد زدن رکوردهای چند میلیون مخاطب برای یک فیلم، دیگر کمکم به یک خاطره تبدیل شود.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/