روسیه چرا باید در بوچا بهانه به دست دشمن بدهد؟!/ تکرار سناریوی کلاهسفیدهای سوریه در اوکراین
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ وقتی در سال ۲۰۱۱ سوریه در پی توطئه و دشمنی ابرقدرتهای غربی و همپیمانان منطقهای آنها به جنگ کشیده شد و دشمنان دیدند که در صحنه نبرد نمیتوانند بر نظامیان و مردم این کشور غلبه کنند شروع کردند به برنامهریزی برای به انزوا کشاندن دولت و ارتش دمشق در داخل و خارج از کشور تا هرگونه حمایت مجامع بینالمللی از دمشق در مقابل هجمه تروریستها را ناممکن کنند.
یکی از بهترین روشها برای به انزوا کشیدن ارتش و دولت سوریه متهم کردن این کشور به جنایت علیه مردم خودشان و نیز استفاده از تسلیحات ممنوعه بود. در دوره جنگ سوریه سازمانی بهظاهر امدادی تأسیس شد که "کلاهسفیدها" نام گرفت. این سازمان خود را بهعنوان ارگانی مستقل و حامی غیرنظامیان معرفی کرد. یک بنیاد هم در هلند بود که کمکهای مالی غرب را دریافت میکرد و از این گروه حمایت میکرد. اما در ورای این اقدام بشردوستانه اغراضی شوم هم در جریان بود. دشمنان سوریه میدانستند دیر یا زود دولت سوریه با حمایت نیروهای دواطلب، کمک مستشاری ایران و توای بالای نیروی هوایی روسیه خواهد توانست توطئه تکهپاره شدن این بخش مهم از محور مقاومت را خنثی کند. به همین خاطر در چندین مورد از طریق کلاهسفیدها دست به صحنهسازی زدند. یعنی اینکه بهعنوانمثال در منطقهای که تحت کنترل تروریستها بود در محله مسکونی درست مثل ساختن فیلم شروع به ایجاد صحنه حمله شیمیایی میکردند، از محل اصابت بمب یا گلوله شیمیایی، خانههای ویران و قربانیان فیلم میگرفتند درصورتیکه اصلاً نه حمله شده بود و نه قرار بود حملهای شیمیایی صورت گیرد. در مواردی خود تروریست به منطقهای غیرنظامی حمله شیمیایی میکردند و کلاهسفیدها از آن فیلمبرداری می کردند. در کوتاهترین زمان ممکن هم آن فیلمها را در فضای مجازی پخش میکردند و تا میتوانستند از آن بهرهبرداری میکردند.
به یمن تکنولوژی میتوان با اندکی تلاش تقلبی بودن ویدئوی کشتار غیرنظامیان اوکراینی را برملا کرد
در پی این وقایع، سوریه به سازمان منع گسترش تسلیحات شیمیایی اطلاع داد که حاضر است هرگونه مواد شیمیایی که از سالها قبل در انبارها دارد از کشور خارج کند. این امر عملی شد اما بازهم صحنهسازی کلاهسفیدها ادامه یافت. مأموران مخفی دولت سوریه که در ساختار کلاهسفیدها و تروریستها نفوذ کرده بودند بر یافتن منابع ساختن اینگونه ویدئوها و حملات ساختگی تمرکز کردند. در ضمن عدهای هم شروع به بررسی دقیق ویدئوهای ساخته شده توسط کلاهسفیدها کردند.
پس از مدتی هم منابع ساختن آن ویدئوها و حملات دروغین مشخص شد و هم با دلیل و مدرک نشان داده شد که مثلاً موادی که در فلان حمله شیمیایی ساختگی استفاده شده بود چند روز قبل از حمله ساختگی از مسیری که کاملاً تحت کنترل تروریستها بود به محل صحنهسازی آورده شده بود.
در مصاحبههایی که از سربازان روسیه که مدتی اسیر بودند و سپس مبادله شدند از همه این جنایات علیه نیروهای روسیه پرده برداشته شد اما غرب سکوت کرد زیرا برای غرب موضوع حقوق بشر یک ابزار دروغین و سیاسی برای فشار آوردن به کشورهای غیرهمسو و دست یافتن به منافع بیشتر است
بههرحال تا نهادهای بینالمللی و افکار عمومی در خصوص اینگونه حملات ساختگی آگاه شدند، غرب سوءاستفاده خود را کرده بود و حتی در چند مرحله مناطقی از سوریه هدف حمله تلافیجویانه آمریکا قرار گرفت. هنوز هم با سرچ کلمات سوریه+حمله شیمیایی+ادلب+غیرنظامیان+ ... میتوان به آن اخبار و ویدئوها دست یافت.
همان موقع که هنوز دست کلاهسفیدها و همکاری آنها در صحنهسازی حملات شیمیایی رو نشده بود هم بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که وقتی سوریه در منطقهای دست برترنظامی نسبت به تروریستها دارد و وقتی دمشق به زیر ذرهبین بودن اقداماتش توسط نهادهایی ازجمله سازمان منع گسترش تسلیحات شیمیایی واقف است چه دلیلی دارد که دست به حمله شیمیایی بزند و علیه خود پروندهسازی کند و بهانه دست دشمن بدهد؟
به مبحث اصلی یعنی جنگ در اوکراین بازمیگردیم. حدود ۶ هفته است که آتش جنگ بخشهایی از اوکراین را فراگرفته است. پنجم اسفندماه بود که ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه دستور ورود نظامیان این کشور را به اوکراین صادر کرد.
بیشتر بخوانید:
تروریستها آماده حمله شیمیایی در سوریه میشوند
افشاگری مقام روس درباره طرح حمله شیمیایی تروریستها سوری
ادلب و سناریوی سلاح شیمیایی؛ مواد سمی آمریکا و غرب در دست القاعده سوریه است؟
مناقشه بین روسیه و اوکراین به سال ۲۰۱۴ و روی کار آمدن دولتی غربگرا در کییف و تمایل این کشور برای پیوستن به سازمان پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) بازمیگردد. از روسیه بهعنوان وارث اتحاد جماهیر شوروی سابق که در سال ۱۹۹۱ کارش به فروپاشی کشید یاد میشود. مسکو پس از فروپاشی با استقلال جمهوریهای اتحاد شوروی که در همسایگیاش قرار داشتند بهشرط اینکه هیچگاه به ناتو نپیوندند موافقت کرد.
لازم به ذکر است که مردمان روس تبار اوکراین در منطقه دنباس و کریمه وقتی متوجه قدرت گرفتن گروهای ملیگرای افراطی اوکراینی معروف به نئونازیها شدند از ترس جانشان رفراندوم جدایی از اوکراین برگزار کردند. کریمه درخواست الحاق به روسیه را داد اما وضعیت دونتسک و لوگانسک در دنباس رو به وخامت گذاشت. دو توافقنامه مینسک در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ هم از شدت سختگیریها و حملات نیروهای کییف به مردم دنباس نکاست. در سال ۲۰۱۷ پارلمان اوکراین لایحه پیوستن به ناتو را تصویب کرد و این کشور به محل نیروهای اطلاعاتی و مستشاری غربی بدل شد.
اقدامات غیرقانونی و غیرمنطقی دولت اوکراین درنهایت بهعنوان تهدیدی جدی برای امنیت روسیه قلمداد شد تا آتش جنگ شعلهور شود. در جنگی که از پنجم اسفندماه سال گذشته در خاک اوکراین شروع شد اهداف روسیه مشخص بود. انهدام ماشین جنگی و گروههای نئونازی اوکراین، تامین امنیت روس تباران دنباس و پشیمان کردن کییف از پیوستن به ناتو اهداف اصلی روسیه بودند که میتوان گفت طبق زمانبندی انجام میشد. روسیه نمیخواست در اوکراین بماند و درست به همین دلیل میدانست که هرگونه اقدامی که برخلاف موازین بینالمللی جنگی باشد خیلی زود آشکار خواهد شد و این کشور در جامعه جهانی باید به آنها پاسخگو باشد بنابراین تمام تلاش خود را کرد تا اقدام مستقیم علیه غیرنظامیان صورت نگیرد وگرنه بهقولمعروف "در جنگ حلوا پخش نمیکنند" و گلوله یا راکتی که شلیک میشود ممکن است دقیقاً به محل مورد نظر اصابت نکند یا غیرنظامیانی هم در محل اصابت به هدفی نظامی یا صنعتی حضورداشته باشند. در ضمن روسیه دست برتر را در میدان نبرد داشت پس چرا باید اقدامی مذبوحانه و از روی استیصال انجام دهد؟ خروج نیروهای روسیه از شمال و شمال شرق اوکراین هم در پی توافق با کییف بود و اصلاً مسئله پیشروی ارتش اوکراین وجود نداشت که سربازان روس بخواهند تحریک شوند و مردم را در بهعنوانمثال شهر بوچا به رگبار ببندند. از روس تباران دونتسک و لوگانسک هم که شاید از اذیت و آزار چندساله اوکراینیها کینه در دل داشتند هم در واحدهای روسی مستقر در حومه کییف خبری نبود.
اتفاقاً روحالله مدبر کارشناس مسائل اوراسیا هم در گفتوگویی که با آنا داشت بر همین موارد تأکید کرد.
مدبر تأکید کرد: آنچه که در شهر کوچک بوچا در نزدیکی کییف اتفاق افتاد و فیلمها و عکسهایی که توسط اوکراین و غرب از بوچا منتشر شد، نشاندهنده اوج قساوت قلب اوکراینیها و ارتش نئونازی اوکراین و کشتار مردم خودشان برای رسیدن به اهداف سیاسی است.
مدبر ادامه میدهد: موضوع این است که فیلمهای این کشتار و منتسب کردن آن به ارتش روسیه دروغی بزرگ است زیرا ارتش روسیه چهار روز قبل از ماجرای ادعایی منطقه بوچا را ترک کرده بود و در کمال آرامش و صلح خارج شده بود. روسها حتی قبل از خروج از بوچا کمکهای بشردوستانه را در اختیار مردم منطقه قرار دادند. از طرفی در خلال این چند هفته درگیری شاهد بودیم که ارتش روسیه برنامهای برای کشتار غیرنظامیها نداشته و تمام مسیرها و کریدورهای سبز عبوری را ارتش روسیه ایجاد میکرد تا غیرنظامیها از منطقه جنگی خارج شوند اما اوکراین هم مانع رسیدن به تفاهمات نهایی برای افزایش تعداد کریدورهای سبز خروج غیرنظامیان میشد و هم در موارد متعدد از مردم بهعنوان سپر دفاعی استفاده کرد.
مدبر که با ترفندهای کثیف غرب و مزدورانش در منطقه بهخوبی آشناست گفت: در بوچا خود اوکراینیها با همکاری غرب برای فضاسازی علیه روسیه یک صحنهسازی و نمایش تراژیک وحشتناک ایجاد کردند.
مسئله بوچا یک افتضاح بزرگ برای غرب و یک جنایت جنگی است که توسط ارتش اوکراین برای دستیابی به اهداف سیاسی و تبلیغاتی صورت گرفت
وی افزود: فراموش نمیکنیم در سوریه هم گروههای تروریستی ازجمله جبهه النصره و داعش با استفاده از سلاحهای محدود شیمیایی که از حامیان غربی و منطقهای به دست آورده بودند، مناطقی را موردحمله شیمیایی قرار میدادند و بعد کلاهسفیدها را آنجا میفرستادند تا فیلم بسازند و دولت سوریه را متهم کنند. امروز هم در بوچا این سناریوسازی توسط ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهور و مهره صد درصد آمریکایی در اوکراین صورت گرفته و نشاندهنده این است که وی برای رسیدن به اهدافش از هیچ جنایتی رویگردان نیست حتی اینکه مردم خودش را بکشد و دیگران را متهم به انجام آن کند.
غرب در مقابل نقض حقوق اسرای روسی و جنایات ارتش اوکراین سکوت کرده است
این کارشناس ارشد اوراسیا به کار سازمانیافته در این زمینه اشاره میکند و میافزاید: همزمانی اینگونه صحنهسازیها با اقدام سفارتخانههای کشورهای مختلف علیه روسیه و بازگرداندن نمایندگان دیپلماتیک خودشان از مسکو و اخراج نمایندگان دیپلماتیک روسیه از آن کشورها نشاندهنده این است که این سناریو از پیش طراحیشده و کاملاً هماهنگ صورت گرفته بود تا یک فشار سیاسی-اطلاعاتی علیه فدراسیون روسیه صورت بگیرد و یک هجمه تبلیغاتی با یک صحنهگردانی کثیف توسط نئونازیهای ارتش اوکراین محقق شود.
مدبر ادامه میدهد: البته با گذشت چند روز از این وقایع برخی از مقامات پنتاگون و حتی برخی از مقامات اروپایی اعلام کردند شواهدی که توسط اوکراین در حال ارائه است مشخصاً نشاندهنده این است که اینها شواهد دقیق و درستی نیستند و خود آنها دارند کمکم اعتراف میکنند آنچه در بوچا صورت گرفت، یک صحنهسازی توسط اوکراین برای فشار به فدراسیون روسیه بود.
کارشناس مسائل روسیه ادامه داد: امروز ما چهره وحشتناکتری از غرب دیدیم. غرب در بحران اوکراین با خودبرتربینی نژادی و محدود کردن افرادی که رنگینپوست بودند، رفتارهای بسیار بدی با مهاجران رنگینپوست برای ترک و خروج اوکراین داشت که در جهان بسیار شهره شد و همه این موضوع را دیدند. به کار گرفتن زلنسکی برای محقق شدن اهداف سیاسی غرب از طریق کشتن مردم اوکراین و متهم کردن ارتش روسیه نشاندهنده این است که حقوق بشر در غرب هیچ معنی و مفهومی ندارد.
مدبر میافزاید: مسئله بسیار حائز اهمیت بعدی این است که غرب در برابر فیلمهایی که خود ارتش اوکراین از شکنجههایی که از سربازان روسی منتشر کرد، سکوت کرد. همین چند روز گذشته بود که فیلم شکنجه سربازان اسیر روسی که با دستان بسته بهپایشان گلوله زده میشد، بعد پای آنها را میشکستند و آنها را تا مرز مرگ میبردند و زندهزنده میکشتند و افتخار هم میکردند منتشر شد اما هیچ واکنشی از سوی غرب نداشت.
مدبر که به زبان روسی و لهجه اوکراینی تسلط کامل دارد میگوید: در مصاحبههایی که از سربازان روسیه که مدتی اسیر بودند و سپس مبادله شدند از همه این جنایات علیه نیروهای روسیه پرده برداشته شد اما غرب سکوت کرد زیرا برای غرب موضوع حقوق بشر یک ابزار دروغین و سیاسی برای فشار آوردن به کشورهای غیرهمسو و دست یافتن به منافع بیشتر است.
مدبر تأکید کرد: مسئله بوچا یک افتضاح بزرگ برای غرب و یک جنایت جنگی است که توسط ارتش اوکراین برای دستیابی به اهداف سیاسی و تبلیغاتی صورت گرفت.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/