وقتی مردم تماشای فیلمهای کمدی را جدی می گیرند/ فیلم کمدی؛ سوگلی گیشه در دهه ۹۰
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، نسرین بختیاری ـ در سال ۱۴۰۰ نیز مانند سالهای گذشته، کمدی تنها ژانری بود که تنور آن به رغم وجود کرونا و تعطیلیهای پیدرپی سینما داغ بود. میزان استقبال مردم از دو فیلم کمدی «دینامیت» به کارگردانی مسعود اطیابی با فروش بیش از ۵۸ میلیارد تومان و«گشت ارشاد۳» از سعید سهیلی با فروشی بیش از ۴۲ میلیارد تومان مشخص میکند که همچنان بعد از تعطیلی سینماها بر اثر کرونا، اگر مخاطب بخواهد دست به انتخاب فیلم بزند، ترجیح او برای تماشا کمدی است.
آماری قابلتأمل از گیشه دهه نود
بررسی فیلمهای پرفروش دهه ۹۰ نشان میدهد اکثر فیلمها در ژانر کمدی هستند که «من سالوادور نیستم» با فروشی بیش از ۱۴ میلیارد، «مصادره» با بیش از ۱۵ میلیارد، «خوب، بد، جلف» با بیش از ۱۶ میلیارد، «گشت ارشاد ۲» با بیش از ۱۹ میلیارد، «آینه بغل» با بیش از ۲۰ میلیارد تومان، «نهنگ عنبر ۲» با بیش از ۲۰ میلیارد و «هزارپا» بیش از ۳۵ میلیارد تومان و «مطرب» با بیش از ۳۸ میلیارد فروش در این رسته قرار میگیرند. این فروش بالا و سوگلی شدن فیلم کمدی در نگاه مخاطب، موجب میشود که تهیه کنندگان و کارگردانان در شرایط نامناسب اقتصادی بیشتر راغب به ساختن فیلمهایی باشند که بازگشت سرمایه آنها را فارغ از چگونگی محتوا تضمین کند.
بیشتر بخوانید:
فاصله 80میلیارد تومان ژانر کمدی با سایر ژانرهای سینمای ایران
ترکیب نوروزی اکران خوب است، اما بعد از آن چه؟!
صدرنشینی گیشه 1400 را هم به نام کمدیها بزنید
معمولاً کمدیهایی که در ایران ساخته میشود؛ چند مؤلفه شاخص را برای خنداندن مخاطب در نظر میگیرند که در سالهای اخیر مضامینی از قبیل بازنمایی گذشته پس از انقلاب، مشکلات مالی، نمایش شکاف طبقاتی و استفاده از ظواهر زندگی مدرن، تناقض موقعیت زندگی در دو کشور متفاوت و بهره گرفتن از فیلمسازی در کشورهای دیگر که طبعا قانون و عرفی متفاوت با ایران دارند و... بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
یکی از مهمترین فوتو فنهای فیلمسازی که کارگردانان این روزها به شکل موتیفی تکرار شونده در فیلمهای خود از آن بهره بسیار میبرند، تضاد منافع یا موقعیت هاست؛ این همان کاری است که مسعود اطیابی برای ساخت فیلم های «تگزاس» و «دینامیت زیاد» از آن استفاده کرده. در فیلم تگزاس زوج امتحان پس داده سریال «پژمان» و فیلم «خوب، بد، جلف» یعنی سام درخشانی و پژمان جمشیدی دوباره کنار هم قرار گرفتند تا با سفر به برزیل در جدال با موقعیتهای متضاد لحظات طنز خلق کنند. همچنین در فیلم «دینامیت» نیز طیف مذهبی کنار غیر مذهبی قرار میگیرد تا از مخاطب خنده بگیرد. این شکل از تضاد در فیلم های «گشت ارشاد ۳»، «من سالوادور نیستم»، «مصادره»، «نهنگ عنبر»، «هزارپا»، «آینه بغل» نیز استفاده شده است.
مواد لازم برای یک کمدی بفروش!
عبور از خط قرمزما، شکستن تابوها و ایجاد نگاهی جدید همراه با خرق عادت و همچنین استفاده از شوخیهای کلامی و جنسی، سریسازی با توجه تجربه خوب مخاطب از قسمتهای گذشته، استفاده از بازیگران ستارهای که حضورشان تضمین کننده گیشه است؛ مانند رضا عطاران، پژمان جمشیدی و جواد عزتی از دیگر دستاویزهایی است که کارگردانان امروز برای خنده گرفتن از مخاطب از آنها کمک میگیرند.
در حقیقت، مشخص است که چیزی که این روزها به فیلمسازان برای ساخت فیلمهای کمدی کمک میکند، شکاف بین خواستهها و نیازها در فرهنگ رسمی (فرهنگ و هنجارهای مورد پسند دولت) و غیررسمی(فرهنگ و هنجارهای عامه مردم) است.
سال ۹۹ همزمان با اوج کرونا و درگیریهای عمده با این بیماری، ۸۶ درصد از مردم سینما نرفتند که البته، این نمیتواند متر و معیار مشخصی از مصرف فرهنگی ایرانیان به ما بدهد، اما بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در سال ۹۸ ، ۷۷ درصد مردم اصلا سینما نمیروند و تنها ۲۲ درصد سینمارو داریم. جالب است که با کاهش سن، افزایش سطح تحصیلات، منزلت شغلی و پایگاه اقتصادی رفتن به سینما در بین مردم بیشتر میشود.
با توجه به این آمار، در نگاه مردم امروز ایران با وجود مشکلات متعدد معیشتی و اقتصادی که سینما رفتن چندان جدی نیست، ترجیح بر این است که بعد از مدتها فیلم ندیدن، کمدی را انتخاب کنند تا برای دقایقی با خندیدن از روزمرگی فرار کنند. اگر مخاطب فیلم «اجارهنشینها» به عنوان یک فیلم شاخص کمدی هم از آن لذت میبرد و هم به فکر فرو میرفت، مخاطب امروز به سینما میرود تا دغدغههای دنیای بیرون را برای لحظهای فراموش کند.
* خبرنگار حوزه فرهنگ
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/