چاپ افست 500 نسخهای کتاب؛ نشانهای دیگر از بحران اقتصاد نشر
هادی حسینینژاد؛ خبرنگار فرهنگی آنا: شمارگان کتاب به مثابه میزان عرضه، در هر دورهای و مانند هر بازاری به تبع تقاضای خرید و مطالعه در جامعه دچار تغییر میشود. بنابراین نظر به سقوطِ بازار نشر طی سالهای اخیر و نمودارهای نزولی نشر، افت شمارگان کتاب، اتفاقی طبیعی بوده؛ آنچنان که میانگین نشر کتاب که زمانی 3 هزار نسخه بوده، حالا به تایید اهالی نشر به 500 نسخه نزول کرده است.
از طرف دیگر مقتضیات و مختصات چاپ افست که اصلیترین گونه چاپ کتاب نیز به شمار میآید، به دلیل هزینههای ثابت (از لیتوگرافی گرفته تا ساخت فیلم و زینک) با این اُفتِ تیراژ همراهی نکرد و همچنان روی دورهی چاپی هزار نسخهای ماند، به طوری که اگر ناشری بخواهد کتابی را با شمارگان زیر هزار نسخه منتشر کند(چه یک نسخه و چه 999 نسخه) هزینههای چاپ برایش ثابت خواهد ماند.
این رویه با ورودِ تکنولوژی چاپِ دیجیتال، با تغییراتی روبرو شد که به ناشران این اجازه را میداد کتابهای خود را در تیراژهای پایین منتشر کنند. اما این سیستمِ چاپی مبتنی بر پودر و تونر نیز قوانین خودش را داشت؛ آنچنان که چاپِ دیجیتال تنها تا سقفی مشخص، دارای صرفه اقتصادی است و از آن بالاتر، چندان با هزینه انتشار هزار نسخهای در چاپ اُفست، تفاوتی نمیکند.
با این توضیح، ناشران برای انتشار چند صد نسخهای کتابهاشان از چاپ دیجیتالی استفاده میکنند اما چنانچه گفته شده با نزدیک شدن شمارگان به ارقام 400 و 500 نسخه، هزینه این نوع چاپ به حدی میرسد که انتفاع ناشر را به چالش میکشد. از طرفی انتشار کتاب به شیوه دیجیتال، به دلیل قطع کاغذ مورد مصرف در این نوع چاپ که اجازه فرمبندی و صحافی به شیوه چاپ افست را نمیدهد و به همین خاطر کیفیت صحافی پایینتری دارد. ضمن این که در صورت انتشار با رزولیشن پایین، کیفیتِ چاپ متن نیز دچار افت میشود. بنابر این طبیعی است که ناشران کیفیت چاپ افست را در هر شرایطی، ترجیح بدهند.
حالا ناشری که میخواهد کتابی را با شمارگان 500 تا 700 نسخهای منتشر کند، بهترین انتخاب برایش چیست؟ چنانچه گفته شد رغبت ناشر هم به دلیل افزایش قیمتِ چاپ دیجیتالی و هم به دلیل کیفیتِ چاپ افست، به سمت چاپ اُفست است. پس شاید بهتر باشد با پذیرش شمارگان هزار نسخهای کنار بیاید! اما مشاهدات در بازار کتاب، حاکی از انتخاب دیگری است.
با بررسی تعرفههای چاپ کتاب، درمییابیم چاپ اُفستِ یک کتابِ مثلا 200 تا 300 صفحهای در شمارگان 500 نسخهای، تنها 500 تا 700 هزارتومان کمتر از چاپِ 1000 نسخهای آن کتاب، برای ناشر تمام میشود. این تفاوت قیمت هم تنها به دلیل کم شدن حجم کاغذ و مقوای مصرفی است؛ وگرنه چنانچه گفته شد، هزینه چاپ، تفاوتی نمیکند. با این حساب شاید به نظر برسد ناشر باید هم به دلیل انتخاب کیفیتِ بیشتر و هم به دلیل ناچیز بودن تفاوت قیمت هزینه چاپ 500 نسخهای با 100 نسخهای، چاپ هزار نسخهای اُفست را انتخاب کند زیرا چاپ 500 نسخهای، مساوی است با نصف شدن سقفِ قیمتِ فروش آن کتاب در بازار.
به عبارت دیگر اگر قیمت یک کتاب 20 هزار تومان باشد، ناشر میتواند با فروش هزار نسخه از آن، 20 میلیون سودِ ناخالص داشته باشد و با انتخاب چاپ 500 نسخهای، به ازای کم شدنِ 500 تا 700 هزارتومان هزینه چاپ، رسما سودِ ناخالص خود را به 10 میلیون تومان کاهش میدهد.
اما اخیرا شاهد انتشار کتابهای 500 نسخهای در بازار کتاب هستیم که با چاپ اُفست منتشر شدهاند. چرا؟ با پرس و جوی بیشتر به این پاسخ میرسیم که این تصمیم، دلیلی به جز بحرانِ بازار نشر ندارد و به بیان دیگر، مهر تایید دیگری است بر اقتصادِ ضعیف و در آستانه ورشکستگیِ نشر کتاب در ایران. توضیح آنکه به دلیل افت فاحش و شدید کتاب در کشور، انتشار کتاب در شمارگان بالا به معنای افزایش هزینههای انبارداری است و چه بسا این هزینهها، به مراتب بیشتر از میزان سودی باشد که ناشر از فروش کتابهایش در این بازار انتظار دارد.
فرض کنیم ناشری که در سال 50 عنوان کتاب چاپ میکند، سالانه باید دستِ کم 25 هزار جلد کتاب را به انبار خود اضافه کند؛ کتابهایی که امیدی هم به فروش آنها نیست و اگر بعد از چند سال در شبکه توزیع و فروش کتاب قرار نگیرند، راهی به جز خمیر کردن آنها برای ناشر باقی نمیماند.
انتهای پیام/