مستندی سرگرمکننده و حالخوب کن با سوژهای سخت/ «آن مرد با اتوبوس آمد» تاریخ را شیرین روایت میکند
به گزارش خبرنگار سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مستندهای تاریخی که به یک دوره خاص، اتفاقی ویژه یا شخصیتی تاریخی میپردازند یا به طور کل آثار مستندی که تمی تاریخی دارند و قرار است مخاطبشان را به چند دهه یا چند صده قبل ببرند، با وجود جذاب بودن ذاتیشان، اما اکثرا یک مشکل بزرگ دارند و آن اینکه معمولا ریتم کندی دارند و اگر سوژهشان جذاب نباشد، تماشاگر از اواسط کار، علاقهاش به تماشای ادامه مستند را از دست میدهد.
این آفت در طول این سالها گریبانگیر بسیاری از مستندهای تاریخی شده و نمونههای زیادی از این اتفاق را در مستندهای ایرانی و خارجی که تم تاریخی داشتند، دیدهایم. عنصر گم شده در اکثر این قبیل مستندها، توجه به موضوع سرگرمی است. هنرهای نمایشی با وجود اینکه در ذات یک هنر است و باید حرفی برای گفتن داشته باشد، یک نکته الصاقی مهم دارد و آن مسئله سرگرمکنندگی است. سینما ابتدا با نیت سرگرم کردن مردم اختراع شد و بعد از سالیان سال، نگاههای هنری به آن اضافه شد، پس نباید هویت جذاب بودن را از آن گرفت، حتی زیرمجموعههایی مثل مستندهای تاریخی.
سوژه تاریخی و چالش پرداخت
تعداد زیادی از مستندهای تاریخی، حتی با وجود اینکه موضوع جذابی دارند و سازنده جای کار زیادی برای خلاقیتهای سینمایی دارد، کاملا خودخواسته از این نکته ویژه عبور میکنند و سعی میکنند فضای اثرشان را به این سمت نبرند، در حالی که استفاده از این ظرفیت میتواند تماشاگر را کاملا با خود درگیر کند و او را تا سکانسهای پایانی اثر با مستند همراه کند. البته چند سالی میشود که این نگاه وارد مستندسازی شده و نمونههای موفقی هم تولید شدهاند. یکی از آخرین مستندهای تاریخی با تم سرگرمکننده که ساختار جذابی هم داشت، مستند «آن مرد با اتوبوس آمد» به کارگردانی نیما مهدیان بود، اثری که در پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمد و از نظر بسیاری از منتقدان و اهالی رسانه، جزو بهترین آثار حاضر در این دوره از جشنواره بود. اگرچه هیئت داوران سینما حقیقت موافق این نظر نبودند و توجه چندانی به آن نداشتند. این مستند در دسته فیلمهای به نمایش درآمده در بخش مستند چهلمین جشنواره فیلم فجر هم بود و در کاخ جشنواره نیز توانست نظرات مثبتی را به سمت خود جلب کند.
مستند مهدیان چند ویژگی جذاب دارد که باعث میشود مخاطب در سالن سینما با اثری سرحال و استاندارد مواجه شود. اولین مسئله فضاسازی آن است. سوژه این مستند در رابطه با «اتوبوس» است و ما در این اثر تاریخچه ورود این وسیله نقلیه عمومی به کشور و تمام اتفاقات ریز و درشتی که به آن مربوط میشود را میبینیم. شاید به خودی خود موضوع اتوبوس جذابیت خاصی نداشته باشد، اما فضای کلی مستند و نوع ورود به این سوژه از همان ابتدا قلاب را در ذهن مخاطب میانداز و تا پایان رها نمیکند. در طول تماشای اثر بارها به عقب بازمیگردیم، در تاریخ جلو میرویم و اتفاقات و رویدادهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مربوط به اتوبوس را میبینیم و نکته اینجاست که تمام این رفت و آمدها با فضایی سرگرم کننده، موسیقی جذاب و ریتمی استاندارد و اصولی است.
نکته دیگر انتخاب سوژههای ریز و درشت برای پرداخت است. نیما مهدیان پس از جشنواره سینما حقیقت در گفتوگو با آنا از سختیهای ساخت این پروژه، چگونگی تولیدش و زمان زیادی که برای به ثمر رساندن آن صرف کرده گفت. مسئلهای که تقریبا از تمام سکانسها و پلانهای مستند میتوان به آن پی برد. در این اثر ما هم چگونگی ورود اتوبوس به ایران را میبینیم، هم کارهایی که اتوبوسرانها در طول تاریخ انجام دهند، هم حوادث مهمی که با اتوبوسهای شهری به وجود آمده است و البته بلاهایی که مردم سر اتوبوسها آوردهاند. اگر تا پیش از تماشای این مستند تصور کنید که اتوبوس نمیتواند سوژه جذابی برای پرداخت باشد و حرف زیادی راجع به آن زد، قطعا پس از تماشای آن حرفتان را پس میگیرید و ممکن است حتی بگویید شاید بد نبود به فلان موضوع هم میپرداخت یا در رابطه با این مسئله تاریخی، درنگ بیشتری میکرد و جزئیتر به آن رویداد ورود میکرد.
بیشتر بخوانید:
نقش جاسوس انگلیسی در کودتای ۲۸ مرداد به روایت «کودتای ۵۳»
«کمیته» موفق در سوژهیابی، ناکام در رفع ابهام از یک ابهام
«شورش علیه سازندگی»؛ روایتی یکدست از زمان از دسترفته
عاشقانهای برای زادگاه جنگزده در ارتفاع ۱۸هزارپایی
رمزگشایی از انتقام سخت در مستند «اخراج»
نقد بیتوجهی ساختاری به فرودستان در «بیجه»
«انیمیشن ایرانی» تاریخ پویای ۷۰ سال پویانمایی در ایران
«عابدان کُهنز»؛ یک سند تصویری تربیتی و الگویی برای کار تشکیلاتی با عطر شهادت
اراده «چشمها و دستها» برای ادامه امیدوارانه زندگی
واکاوی جدای بحرین از ایران در مستند «آسوده بخواب کوروش»
مستند «۱۹۱۹»؛ روایتی از یک قرارداد ننگین که اجرایی نشد
تلخیهای جنگ ۴ ساله بوسنی در مستند «داماد بوسنی»
زندگی و زمانه روحالله از چشم «بانو قدس ایران»
«زمستان است» روایتی تاریخی از خیابان لالهزار تهران
انتخاب درست «فریبرز گلبن»
بسیاری از مستندهای تاریخی از منظر راوی ضربه میخوردند. گروهی تصور میکنند با استفاده از یک سلبریتی یا چهره شناخته شده میتوانند برد تبلیغاتی داشته باشند و مستندشان را بیشتر در چشم مخاطب فرو کنند، گروه دیگری که تعدادشان هم کم نیست، سعی میکنند خودشان فرمان را در دست بگیرند و به عنوان راوی اثر را جلو ببرند، چون معمولا خودشان کار تحقیقات را انجام دادند و شناخت کافی روی سوژه دارند و گروه سومی هم هستند که به این مسئله زیاد توجه نمیکنند و با یکی از گزینههای دم دستشان ارتباط میگیرند و گویندگی اثر را به آن میسپارند. هرکدام از این سه روش آفتهای خاص خودش را دارد و میتواند به کلیت اثر ضربات بعضا سنگینی بزند.
اما چنین مسئلهای در مستند «آن مرد با اتوبوس آمد» وجود ندراد چون یکی دیگر از نکات مثبت آن انتخاب درست راوی اثر است. فریبرز گلبُن یکی از پیشکسوتان به نام رادیو روایتگر اتفاقات مختلف مستند نیما مهدیان است، کسی که بیش از ۷۰ سال سن دارد و تقریبا از ۲۰ سالگی وارد عرصه گویندگی و تهیهکنندگی برنامههای رادیویی شده و شناخت کافی در زمینه لحن و گفتار دارد. به همین دلیل هم دقیقا جایی که نیاز است تن صدا را بالا میبرد، جایی که باید لحنش را تغییر میدهد و به درستی فضای کار را به کنترل خود در میآورد.
بیشتر بخوانید:
«72 ساعت» تا لحظه تلخ ترور قهرمان
«ساموئل خاچیکیان یک گفتوگو»؛ مستندی با طعم شیرین سینما
تازه شدن داغ «آیدین» بر پرده نقرهای
اشراری که با «اماننامه» سردار سلیمانی تسلیم شدند
«ژنرال»و نگاهی موشکافانه به یک عملیات نجات
محافظانی که تا آخرین لحظه پا پس نکشیدند
«بچههای زمین خاکی» همراه با امید در اوج ناامیدی
«سمفونی حمید»؛ سایه سنگین مرد سربهزیر
بررسی فاجعه مرگ پرندگان میانکاله در «پرواز بیبازگشت»
بازخوانی «حماسه ملبورن» از زبان حماسهسرا
داستان مردی که «هوای» کارگران را دارد
در مستند «آن مرد با اتوبوس آمد» باتوجه به تعدد سوژهها، ما بخشهایی را هم میبینیم که بازسازی شدهاند و چند بازیگر کوچک و بزرگ در آن به ایفای نقش پرداختهاند. حتی بازیهای این نابازیگرها نیز به درستی در فیلم جا گرفته و از کلیت اثر بیرون نزده است. شوخیهای موجود در متن و برخی از تصاویر به خوبی درآمده و تدوین این مستند هم یکی دیگر از نقاط قوت آن است. انتخاب موسیقی فوقالعاده (از لحظه شروع مستند تا سکانسهای پایانی) استفاده از موتیف تکراری «روحوضی» و برداشتن صندلی برای بخشهای مدیریتی اتوبوسرانی، کاتهای خوب از فیلمهای مختلف و ارتباط دادن تصاویر به یکدیگر و انتخاب سوژههای جذاب اتوبوسی برای پرداخت بیشتر در کنار دیگر ویژگیهایی که به تفصیل به آنها پرداختیم باعث شده که مستند نیما مهدیان یکی از بهترین آثار تاریخی در چند سال اخیر باشد. مستندی که هم جنبه آموزشی دارد، هم نگاه جامعهشناسی و مردمشناسی و مهمتر از اینها سرگرمکننده است، دقیقا شبیه به ذات سینما. عنصری که در بسیاری از مستندهای ما مغفول مانده و اینجا به نوعی احیا شده است.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/