آمریکا میخواهد اوکراین را فدای پروژه نفوذ ناتو به شرق کند/ اشتباه محاسباتی واشنگتن و دست کم گرفتن هوشیاری روسها
گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ برخی از رسانههای معلومالحال غربی دست در دست لابیهای بانفوذ موجود در لایههای قدرت در ساختار سیاسی آمریکا بر آنند که تنش موجود در شرق اروپا را با کلیدواژههای دموکراسی در اوکراین، اشغال شبهجزیره کریمه، استقرار نظامیان روسیه در مرزهای اوکراین، جداییطلبان، دنباس، لوگانسک، دونتسک، خلیج آزوف، ناوگان روسیه در دریای سیاه، حمایت ناتو از همپیمانان، مانور روسیه و بلاروس و چند نمونه دیگر ازایندست منحصر کنند به اینکه کشوری به نام اوکراین در سال ۲۰۱۴ تصمیم گرفت که با انتخاب "پترو پروشنکو" بهعنوان رئیسجمهور، خود را از زندان باقیمانده بر ویرانههای اتحاد جماهیر شوروی و ارث رسیده به روسیه برهاند اما این موضوع به مذاق روسیه خوش نیامد، روستبارهای جنوب و شرق اوکراین را به جداییطلبی تحریک کرد، شبهجزیره کریمه را اشغال کرد و قصد اشغال منطقه دنباس در شرق اوکراین را هم دارد. دستگاه تبلیغاتی غرب ادامه میدهد که اوکراین برای نجات خود به سازمان پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) پناهنده شده و میخواهد عضو ناتو شود اما روسیه باز هم شاخوشانه میکشد و حدود ۱۹۰ هزار نظامی در مرزهای زمینی و دریایی اوکراین مستقر میکند و صد درصد در فکر اشغال اوکراین است.
این کل قضیهای است که طیف گستردهای از رسانههای غربی پوشش میدهند. این رسانهها برای تأثیر بیشتر بر افکار عمومی از همه ابزار پروپاگاندای رسانهای استفاده میکنند. از اظهارات ضد روسی مقامات سیاسی و نظامی آمریکایی استفاده میکنند تا کل قضیه را حمایت غرب از یک ملت ظلم دیده و درخطر سقوط به چنگال روسیه نشان دهند.
اما با اندکی تیزبینی و البته آشنایی به سیاست خارجه سلطهجویانه و عوامفریبانه ایالاتمتحده آمریکا میتوان دریافت که کل ماجرا درواقع سوءاستفاده از تنشی معمولی و قابل حلوفصل و تبدیل آن به بهانهای برای حضور در منطقهای است که مدتها استقرار در ۳۰۰ کیلومتری آن حتی در مخیله یانکیها هم نمیگنجید.
ضرورت احیای پیمان ورشو برای مقابله با زیادهطلبی ناتو
وقتی در سال ۱۹۹۱ در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، پیمان نظامی بلوک شرق موسوم به پیمان ورشو در ابتدا تضعیف و پس از مدتی درواقع منحل شد، ناتو دیگر هیچ بلوک متحدی در مقابل خود نمیدید و تنها قدرت وارث پیمان ورشو، روسیه بود. پیمان ورشو در سال ۱۹۵۵ و با عضویت شوروی سابق، آلبانی، آلمان شرقی، بلغارستان، چکسلواکی، رومانی، لهستان و مجارستان تشکیل شد. از همان ابتدای انحلال پیمان ورشو، ایالاتمتحده آمریکا در پروژهای مدون تمام تلاش اطلاعاتی و نظامی خود را به کار گرفت تا به هر صورت که شده تعداد اعضای بلوک ۱۶ کشوری ناتو را بیشتر کند تا پروژه نفوذ ناتو به شرق محقق شود. البته ناتو در این زمینه موفق عمل کرد و توانست تعداد اعضای خود را به ۳۰ کشور برساند. بسیاری از اعضای جدید ناتو کشورهای همپیمان شوروی سابق بودند که به دلیل ضعف اقتصادی و خلأ حمایت نظامی برآمده از فروپاشی شوروی به دام ناتو افتادند.
اگرچه بعد از فروپاشی شوروی جنگ سرد خاتمه یافته بود و گفته میشد که روسیه دیگر دشمن نیست و فقط رقیب غرب است و حتی تا مدتی این کشور بهصورتی ویژه در جلسات گروه هفت یا همان هفت کشور صنعتی جهان شرکت میکرد و برخی آن گروه را ۱+۷ هم نامیدند اما این روی پیدای سکه بود و روی پنهان آن را سازمانهای اطلاعاتی غربی و ناتو دنبال میکردند.
آمریکاییها مصمم به از بین بردن حاکمیت مستقل در مسکو و به قدرت رساندن یک رهبر بیاراده دیگر مثل بوریس یلتسین رئیسجمهور سابق روسیه هستند
ناتو خیلی علاقه داشت که کشورهای هممرز با روسیه را به عضویت خود در بیاورد تا درواقع آمریکا بهصورت غیرمستقیم با روسیه هممرز شود و از همانجا اقدامات مسکو را رصد کند. در این میان روسیه سرگرم سروسامان دادن به اقتصاد خود بود و آمریکا صبور و مترصد فرصت. تحولات گرجستان یک نمونه از صبر راهبردی آمریکا برای جدا کردن کشورهای کوچک از حامی قدیمیشان یعنی روسیه بود. در جمهوری آذربایجان هم تقریباً همین ماجرا پیش آمد. غرب تا سال ۲۰۱۴ صبر کرد تا طیف غربگرای ساختار ناپخته سیاسی در اوکراین توانستند پروشنکو را با ۵۵ درصد آرا به ریاست جمهوری برسانند.
پروشنکو دو بخش اقتصادی و سیاسی-نظامی تفاهمنامهای با اتحادیه اروپا را به امضاء رساند که زمینه سر خوردن اوکراین در دامان ناتو را فراهم میکرد.
روسیه که توانسته بود تحت ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین اقتصاد خود را سروسامان دهد تا بار دیگر بتواند در مقابل زیادهخواهی آمریکا قد علم کند متوجه توطئه آمریکا شد و نسبت به تحولات اوکراین موضع گرفت. روسزبانان اوکراین رفراندوم جدایی از حکومت کییف برگزار کردند و از مسکو درخواست حمایت کردند. شبهجزیره کریمه به روسیه ملحق شد اما جمهوریهای خودخوانده دونتسک و لوگانسک در منطقه دنباس نتوانستند به این مهم دست یابند و دچار بحران اقتصادی و امنیتی شدند.
غرب به رهبری آمریکا تحولات کریمه و دنباس را بهانه کرد و شدیدترین تحریمها علیه روسیه اعمال شد. غربیها اوضاع را بهگونهای راهبری کردند که اوکراین تقاضای عضویت در ناتو را بهصورت جدی مطرح کند. غرب میدانست که مسکو در این خصوص جبههگیری میکند. مخالفت روسیه میتوانست بهانه لازم را به غرب بدهد که باز هم با فریب مقامات اوکراین آنها را از حمله روسیه بترساند و مجبور شوند که در منطقه دنباس وارد جنگ با روسزبانان شوند تا اقدامی بازدارنده در مقابل حمله احتمالی روسیه انجام داده باشد. میبینیم که این بحران ساخته دست غرب، روزبهروز پیچیدهتر میشود به همین دلیل پای صحبت پروفسور «کوین برت»، تحلیلگر ارشد آمریکایی و استاد دانشگاه ویسکانسین نشستهایم تا بیشتر از چندوچون ماجرا مطلع شویم.
برت معتقد است که ایالاتمتحده و دستنشاندگانش در ناتو آنقدر بر اوکراین فشار میآورند تا مقامات این کشور به حمله گسترده به دو جمهوری خود خوانده دونتسک و لوگانسک رضایت دهند.
وی ادامه میدهد که البته آمریکا امیدوار است که روسیه در حمایت از روسزبانان دنباس به شرق اوکراین حمله کند و این منطقه را به تصرف درآورد تا منطقه به باتلاقی برای نظامیان روس بدل شود و در ضمن بهانهای برای شیطانی جلوه دادن روسیه هم دست و پا شود.
به عقیده برت به این صورت است که آمریکا خواهد توانست هم روسیه را درگیر جنگ کند و هم تحریم علیه مسکو را تشدید کند تا درنهایت نتواند با به پایان رساندن خط لوله گاز نورد استریم ۲ به اروپا صادرات انرژی داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
سناریوهای محتمل برای فرجام تنش اوکراین و روسیه/ دخالت قدرتهای غربی در اوکراین مشهود است
شکایت قانونگذار اوکراینی از بایدن بهدلیل ادعاهای دروغ علیه روسیه
برگزاری نشست شورای امنیت ملی آمریکا با محوریت اوکراین
برت میگوید که آمریکاییها بهشدت پوتین را مسخره میکنند که از حمایت مردم برخوردار نیست تا وی تحریک شود و برای جلب رضایت حامیان داخلی خود برای حمایت از روسزبانان شرق اوکراین به این کشور همسایه و همپیمان سابق حمله کند.
این استاد دانشگاه میگوید که آمریکاییها دچار اشتباه محاسباتی شدهاند زیرا روسیه چندان نیازی به حمله و تصرف بخش شرقی اوکراین ندارد.
به نظر میرسد که حق با این تحلیلگر آمریکایی باشد زیرا از روز شنبه ساکنان برخی از مناطق دونتسک و لوگانسک شروع به تخلیه روستاها و شهرهای خود کردهاند. این امر یعنی خالی شدن نقاط تماس با نیروهای اوکراینی از جمعیت روسزبانان که این امکان را به نیروهای مسلح روسیه میدهد تا با استفاده از سلاحهای دوربرد مثل توپخانه، راکت و موشک و حتی پهپاد از هرگونه تهاجم زمینی نظامیان اوکراینی را در هم بکوبند. بنابراین روسیه نیازی به حمله به خاک اوکراین ندارد. روسیه بهسادگی میتواند در یک چنین تقابلی از راه دور بر ارتش اوکراین غلبه کند.
برت میگوید در چنین شرایطی است که اوکراین و اربابانش در ناتو طرف متخاصم محسوب خواهند شد زیرا آنها با حمله به دنباس اقدام به نقض آشکار توافقنامه مینسک خواهند کرد.
صحبت از توافقنامه مینسک شد. در اواخر تابستان سال ۲۰۱۴ و در پی تشدید بحران در شرق اوکراین، سازمان امنیت و همکاری اروپا نقشه راه ۱۲ مادهای را که در پایان نشست مینسک به امضای شرکتکنندگان رسید منتشر کرد که بر اساس آن اوکراین موظف شد قانون جدیدی را تصویب و اجرا کند که بر اساس آن مجوز لازم برای اعلام وضعیت خاص در مناطق لوگانسک و دونتسک داده شود تا انتخابات زودهنگام در این مناطق برگزار شود.
اوکراین نباید این موضوع را نادیده بگیرد که روسیه در فکر متحد کردن جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی سابق در قالب اتحادیهای جدید به رهبری مسکو است تا از منافع ملی همپیمانان خود در مقابله با هجمه تفکر بیرحم کاپیتالیسم آمریکایی محافظت کند
این سند که با عنوان «پروتکل نتایج مذاکرات گروه تماس» آماده و در نشست پنجم سپتامبر ۲۰۱۴ در مینسک به امضا رسید، اقداماتی را که باید برای برقراری آتشبس در منطقه صورت میگرفت، بیان کرده است. یکی از بندهای این سند بر تمرکززدایی قدرت از طریق تصویب قانون جدیدی توسط دولت اوکراین برای پیگیری پروسه قانونی موقت در دولتهای محلی در بخشهای دونتسک و لوگانسک تأکید میکرد. در بند دیگری از این توافقنامه بر لزوم برگزاری انتخابات زودهنگام با توجه به وضعیت خاص دونتسک و لوگانسک تأکید شده بود. مقرر شده بود که انتخابات زودهنگام بر اساس همان قانون پیشنهادی برگزار شود. کییف موظف شده بود تا پس از برگزاری انتخابات در این مناطق «گفتوگوی فراگیر ملی» را ادامه دهد. این نقشه راه همچنین بر لزوم اعلام عفو عمومی نیروهای مخالف دولت در دنباس تأکید کرده است. یک منطقه امن نیز با مشارکت سازمان امنیت و همکاری اروپا در مرز اوکراین و روسیه ایجاد شد.
اوکراین در اجرای توافقنامه مینسک از همان ابتدا سهلانگاری کرد و هرگونه حمله به دنباس هم نقض این توافقنامه است.
کوین برت معتقد است که با این تفاصیل خود ناتو هم به دلیل اینکه در حال نفوذ بیشتر و بیشتر به سمت شرق است تجاوزگر محسوب میشود زیرا تسلیحات حمله پیشدستانه را در فاصله چندثانیهای یا چنددقیقهای مسکو مستقر کرده است. رهبران ایالاتمتحده در پایان جنگ سرد به میخائیل گورباچف، آخرین رهبر حزب کمونیست شوروی و رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی قول داده بودند که دست به چنین اقدامی نزنند.
این تحلیلگر آمریکایی درصدد توضیح این موضوع است که آمریکا برای نفوذ به شرق و استقرار تسلیحات مورداستفاده در حملات پیشدستانه نیاز به بهانهای مثل تحولات سال ۲۰۱۴ در اوکراین داشت. کییف هم باتجربگی کامل خود را در دام سیاستمداران کهنهکار واشنگتن انداخت.
کوین برت میگوید که آمریکاییها مصمم به از بین بردن حاکمیت مستقل در مسکو و به قدرت رساندن یک رهبر بیاراده دیگر مثل بوریس یلتسین، رئیسجمهور سابق روسیه هستند تا با دستان خودش ملتش را نابود کند. این همان علت اصلی بروز درگیری در اوکراین است.
برت این سؤال را مطرح میکند که «آیا امکانی برای مصالحه وجود دارد؟» وی سپس توضیح میدهد که مصالحه یا سازش از این دو حالت خارج نیست: ۱) همه طرفها به توافقنامه مینسک و خودمختاری دونتسک و لوگانسک احترام بگذارند، ۲) همه طرفها موافقت کنند که مرحله توسعه ناتو به پایان رسیده است.
روسیه هوشمندتر از آن است که در دام جنگ افروزان غربی بیفتد
این استاد دانشگاه تأکید میکند که مصالحه چیزی است که روسیه میخواهد، اما آمریکاییها خواهان مصالحه نیستند، آنها میخواهند روسیه را شکست دهند و غارت کنند. و اما هدف کوتاهمدت آمریکاییها توقف خط لوله گاز نورد استریم به اروپا است.
برت اگرچه از هوشیاری مقامات ارشد در مسکو ازجمله پوتین آگاه است؛ اما گمانهزنی میکند که اگر پوتین در تلاش برای حمله و اشغال اوکراین مرتکب اشتباه شود، ایالاتمتحده در موقعیتی قرار میگیرد که نیروهای ضد روسیه را تأمین مالی و تسلیح کند، روسیه را در سطح بینالمللی شیطان جلوه دهد، و مهمتر از همه به ادامه کار خط لوله نورد استریم پایان دهد تا اروپا را مجبور به خرید گاز بسیار گرانتر از آمریکا کند. روسیه باید آگاه باشد که این امر ادغام اقتصادی اوراسیا را متوقف میکند و امپراتوری ناتو تحت سلطه ایالاتمتحده را بهعنوان انگلی که امروز بر روی کره زمین مسلط است حفظ خواهد کرد.
به نظر میرسد که در ماجرای تنش اوکراین بهمنظور نفوذ به شرق به شیوه آمریکا، کشوری که کاملاً متضرر خواهد شد اوکراین است. آمریکا و انگلیس با ارسال یک سری تسلیحاتی که به قول وبسایت تحلیلی «آنتی وار» اصلاً برای مقابله با روسیه مناسب نیستند هیچ کمک مستقیمی به کییف نخواهد کرد. تحریمهایی هم که آمریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه به کار خواهند گرفت به قول «کیمبرلی هالکت»، خبرنگار الجزیره در واشنگتن گزند چندانی به روسیه نخواهند رساند. در نتیجه اوکراین میماند و سالها جنگ داخلی بی نتیجه و اقتصادی ورشکسته.
اوکراین نباید این موضوع را نادیده بگیرد که روسیه در فکر متحد کردن جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی سابق در قالب اتحادیهای جدید به رهبری مسکو است تا از منافع ملی همپیمانان خود در مقابله با هجمه تفکر بیرحم کاپیتالیسم آمریکایی محافظت کند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/پ
انتهای پیام/