یادداشت| ابهام در استراتژی رسانهای مذاکرات هستهای
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، مذاکرات هستهای ایران و کشورهای غربی پس از چند دور رفتوآمدهای دیپلماتیک در دولت جدید، بهروزهای حساس و پایانی خود نزدیک شده است، رسانههای حاضر در محل مذاکرات در وین فضای مذاکرات رو مثبت ارزیابی میکنند و به نظر میرسد تا پایان سال جدید، شاهد پایان مذاکرات ورای هر نتیجهای باشیم، یعنی یا توافق ایران و کشورهای غربی درباره برجام یا توافقی جدید و یا پایان مذاکرات و تداوم مناقشه هستهای ایران که باید برای هرکدام از نتایج احتمالی پیشبینیهای لازم صورت گیرد.
در بعد رسانهای نکات مختلفی درباره این دور از مذاکرات مطرح است، نخست آنکه به نظر میرسد تیم مذاکرهکننده هستهای ایران فاقد استراتژی رسانهای در دوران مذاکرات باشد، بهرغم اهمیت ابعاد رسانهای مذاکرات، نوعی سردرگمی، آشفتگی و بیبرنامگی در رسانههای داخلی در برخورد با مذاکرات وجود دارد. در شرایطی که رسانههای غربی بهویژه رسانههای آمریکایی فضای رسانهای را بهگونهای به تصویر میکشند که مسئولیت هرگونه ناکامی در مذاکرات را به جمهوری اسلامی ایران نسبت دهند، استراتژی مشخص و واحدی در قبال جنگ رسانهای و روانی طرفهای غربی از سوی ایران وجود ندارد.
بدیهی است رسانهها و کارشناسان مختلف اطلاعات دقیقی ازآنچه در پشت دربهای بسته مذاکرات میگذرد، ندارند، اما هنر رسانههای غربی در روزهای اخیر در همین نکته بوده که توانستهاند با فضاسازی رسانهای و ایجاد جنگ روانی ایران را مسئول هرگونه شکست مذاکرات معرفی کنند، این در حالی است که نه رسانههای موافق دولت و نه حتی رسانههای اصلاحطلب استراتژی مشخصی در قبال مذاکرات، توافق احتمالی و یا شکست مذاکرات ندارند و بیشتر شاهد نوعی سردرگمی و ارائه مواضع هیجانی و صرفاً فضاسازی داخلی و نه تأثیرگذاری بر روند مذاکرات و افکار عمومی در سایر کشورها هستیم. حتی این نقد نیز وارد است که رسانههای داخلی بیش از آنکه به دنبال تأمین منافع عمومی در قبال طرف مقابل باشند، صرفاً به دنبال بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی در فضای داخلی هستند.
مروری بر رفتارشناسی رسانههای خارجی نشان از هماهنگی کامل تیم مذاکرات با بسیاری از رسانههای غربی است، بدین گونه که هر جا در مذاکرات نتوانند به اهداف خود برسند، با درز برخی اطلاعات، رسانهها را برای تحریک افکار عمومی فعال میکنند، این امر مؤید این مهم است که پیوست رسانهای بخشی از روند مذاکرات است که به نظر میرسد تیم مذاکرهکننده ایران بهویژه در روزهای پایانی مذاکرات توجه بیشتری به آن داشته باشد.
بهواقع ایران باید هم برای توافق احتمالی و یا حتی شکست مذاکرات استراتژی رسانهای و روانی از پیش تعیینشده داشته باشد. در صورت توافق احتمالی از روزهای بعد مذاکرات شاهد حضور شرکتهای غربی در کشور خواهیم بود، موضع رسانههای داخلی در قبال این موضوع چیست؟ کدام طرف مانع تحقق صلح، امنیت و ثبات و موفقیت مذاکرات شد؟ آیا ایران واقعاً به دنبال ساخت بمب هستهای است؟ ذهنیت کشورهای همسایه ایران از رفتار ایران در پسامذاکرات چیست؟ بسیاری از این سؤالها و پرسشهای بیشماری که در جامعه داخلی و بینالمللی وجود دارد منتظر پاسخهایی است که میتواند با یک استراتژی رسانهای دقیق و هوشمندانه بهصورت غیرمستقیم در فضای رسانهای پاسخ داده شود. منطقی نیست که همه مواضع ایران از طرف مسئولان رسمی یا اعضای تیم مذاکرهکننده مطرح شود، بسیاری از مواضع ایران، پاسخها و مناقشات باید در فضای رسانهای رصد و پاسخی مستدل و منطقی به آنها داده شود. ایجاد کمپینهای مختلف در ابعاد ملی و بینالمللی حتی در روزهای اخیر نیز میتواند فضای مذاکرات را تحت تأثیر قرار دهد، در یکی از حساسترین برهههای تاریخی سیاسی ایران در عرصه بینالمللی شایسته نیست شاهد انفعال رسانههای داخلی و تأثیرپذیری آنها از فضاسازی رسانههای خارجی باشیم. اتخاذ یک رویکرد استراتژی هوشمندانه و تدوین پیوست رسانهای مذاکرات در همین روزهای باقیمانده نیز میتواند بخشی از کمکاریهای گذشته را اصلاح کند، برفرض ایجاد توافق رسانهها باید چه تصویری از آینده در افکار عمومی داخل ایجاد کنند؟ در صورت شکست مذاکرات چه طرفی قرار است با چه استدلالی بهعنوان مسئول شکست مذاکرات در نزد افکار عمومی جهان معرفی شود؟ پاسخ به همه این ابهامات در گرو داشتن یک استراتژی دقیق رسانهای در این روزهای حساس است.
*محمود کبیری یگانه، کارشناس رسانه
انتهای پیام/۴۱۰۶/
انتهای پیام/