پروازهای مهاجرت چگونه خالی از مسافر میشود؟ / جذب نخبگان با آهنربای «ایران ساخت»
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لاله قلیپور- جامعه نخبگانی ایران در طول تاریخ پرپیچوتاب خود و حرکتهای آگاهانه و ناآگاهانه درست و غلط مدیران خود، امروز به یک فهم مناسب از شرایط علمی مراکز آموزشی، پژوهشی و حکمت آفرین کشور رسیده است. نخبه ما در چند سال گذشته جرئت ایراد نظر در مقابل آموزشهای غرب و شرق را نداشت، امروز با هدایت و حمایت مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و ایجاد انگیزه و روحیه در نخبگان و بهخصوص در جوانان توسط ایشان، میوههای ۴۰ ساله انقلاب پربرکت ایران را شاهد هستیم.
البته حوزه نخبگی همواره از حوزههای مورد تأکید رهبر انقلاب اسلامی است و توجه رهبری در سالهای اخیر بر بومیسازی دانش و استفاده از وجود نخبگان و اندیشمندان جوان در بخشهای گوناگون علمی کشور، باعث شده تا یکی از مخاطبان اصلی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی که سندی برای دستیابی به مرجعیت علمی جهان است، جوانان و نخبگان دانشگاهی باشند.
در این میان رؤسا و اساتید دانشگاه بهعنوان ارکان اصلی نظام آموزش عالی کشور و نیز مدیران دستگاهها باید برای تقویت نهضت نخبگی و ضرورت ادامه و تقویت آن با تشویق نخبگان به فعالیت انقلابی و جهادی در میدانهای علمی، حل مسائل کشور و ممانعت از مهاجرت این قشر تأثیرگذار، برنامهریزی و تلاش کنند؛ اما اینکه چگونه این امر ممکن خواهد شد نیاز به بررسی دارد.
سعیده بزرگ زاد، دانشآموخته دکتری جمعیتشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در مقاله «نگرش نخبگان به عوامل اجتماعی، اقتصادی و علمی-پژوهشی در مبدأ و مقصد و تأثیر آن بر گرایش آنها به مهاجرت خارج از کشور» به سنجش نگرش نخبگان تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان استان تهران در مورد عوامل اجتماعی، اقتصادی و علمی پژوهشی موجود در مبدأ و مقصد بهعنوان عوامل دافعه، جاذبه و چگونگی تأثیر این عوامل بر گرایش نخبگان به مهاجرت خارج از کشور است.
پرداختن به مسئله مهاجرت نخبگان علمی اهمیت بیچونوچرا دارد
نویسنده مقاله در مقدمه با اشاره به اینکه سرمایه انسانی یکی از عوامل مهم در توسعه ملی به شمار میآید، مینویسد، «هرچه سهم نیروی انسانی متخصص در جامعهای نسبت به جوامع دیگر بیشتر باشد، آن جامعه در مراتب بالاتری از رشد و توسعه قرار خواهد گرفت و یقیناً جوامع صنعتی، توسعه اقتصادی و پیشرفت فنّاوری خود را مرهون وجود سرمایه انسانی میدانند.»
مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیرساختهای ارتباطی از عوامل دافعه مهاجرت نخبگان استمهاجرت و جابهجایی مکانی نیروی انسانی ازنظر این پژوهشگر بهعنوان موضوعی پایدار در رشتههای گوناگون علوم انسانی، توجه پژوهشگران را به خود معطوف داشته است و در ادامه میافزاید، «به خاطر گستردگی مهاجرت در دنیای امروز، همه جوامع بشری به نحوی با چالشهای مربوط به مدیریت مهاجرت روبهرو هستند. مجموعهای از عوامل دافع و جاذب در مبدأ و مقصد موجب بروز این مسئله اجتماعی شدهاند؛ بنابراین فرآیند مهاجرت نخبگان هر جامعه به مجموعهای از شکافها در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی مربوط است.»
بزرگ زاد با بیان اینکه در دوران جدید و همگام با تحولات شتابان آن بهویژه با پدیده جهانیشدن فرهنگ و گسترش انقلاب ارتباطات و رسانهها، شاهد ابعاد تازهای از مهاجرت نخبگان علمی هستیم، عنوان میکند، «در حال حاضر شاخصهای بنیادین توسعه دگرگونشده و شاخص بهرهمندی از نیروهای انسانی پژوهنده، خلاق و کارا و توجه به خلاقیتهای ذهنی و مانند آن، جای شاخص میزان تولید ناخالص ملی را گرفته است. پس پرداختن به مسئله مهاجرت نخبگان علمی بهویژه در کشور ما اهمیت بیچونوچرا دارد.»
این نویسنده با استناد به سند راهبردی کشور در امور نخبگان) مصوب ۲۴۸ جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مهرماه ۱۳۹۱) از تعریف نخبهها مینویسد، «نخبه به فردی برجسته و کارآمد اطلاق میشود که در خلق و گسترش علم، فناوری، هنر، ادب، فرهنگ و مدیریت کشور در چارچوب ارزشهای اسلامی اثرگذاری بارز داشته باشد و همچنین فعالیتهای وی بر پایه هوش، خلاقیت، انگیزه و توانمندیهای ذاتی از یکسو و خبرگی، تخصص و توانمندیهای اکتسابی از سوی دیگر، موجب سرعت بخشیدن به پیشرفت و اعتلای کشور شود.»
بهرهگیری از ظرفیت نخبهها سهم منابع انسانی را در تولید علم افزایش میدهد
بزرگ زاد در ادامه مقاله با اشاره به اینکه بیشک فارغالتحصیلان و نخبگان در صورت وجود فضاهای مناسب، قادرند توانمندیهای خود را بروز داده و به سرمایههای انسانی تبدیل کنند، میافزاید، «بهرهگیری از ظرفیتهای نخبهها و دانشآموختگان سهم منابع انسانی را در تولید علم افزایش داده و توسعه مبتنی بر دانایی را با محوریت رشد انسان آگاه، خلاق و آزاد محقق خواهد کرد.»
مجموعهای از عوامل دافع و جاذب در مبدأ و مقصد موجب بروز مهاجرت شدهاند
به گفته وی، «سرمایه انسانی ازلحاظ رفتاری مانند سرمایه فیزیکی نیست که از خود اختیاری در انتخاب فضای فعالیت نداشته باشد، بلکه هر فرد فرهیخته (بهشرط آنکه با مانعی جدی روبهرو نباشد) به اختیار خود میتواند برای حرکت بهسوی فضایی با بهرهوری بیشتر اقدام کند. مهاجرت عملاً فرصت بهرهبرداری از سرمایهگذاری برای تربیت منابع انسانی را از کشورهای درحالتوسعه سلب میکند.»
«شاخص جریان بالقوه مهاجرت و جذب استعدادها (نخبگانی که تمایل به ورود به کشور دارند، منهای نخبگانی که میل به خروج از کشور دارند نسبت بهکل جمعیت)، برابر منفی ۲۷ صدم درصد است.» نویسنده در توضیح این جمله میگوید، «یعنی اگر مهدویتها حذف شود، تعداد افراد بااستعداد و نخبه که از کشور خارج میشوند بیش از آنهایی است که وارد کشور میشوند (رصدخانه مهاجرت ایران و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، ۱۳۹۸).»
بر اساس گزارش موسسه اروپایی مدیریت کسبوکار در سال ۲۰۱۹، ایران ازنظر شاخص جهانی رقابتپذیری استعدادها، رتبه ۹۷ را در بین ۱۲۵ کشور جهان کسب کرده است. به عقیده این پژوهشگر، «ارقام فوق نشان میدهد که مهاجرت نخبگان در ایران به یکی از مهمترین مسائل عمده کشور تبدیلشده و اگر سیاستگذاری و برنامهریزی در این زمینه انجام نشود، شاهد افزایش روزافزون این نوع مهاجرتها خواهیم بود.»
نویسنده در بخشی از مقاله به مهمترین رسالت بنیاد امور نخبگان که شناسایی، هدایت، حمایت مادی و معنوی و بهکارگیری و پشتیبانی از آنان است، اشاره میکند و میافزاید، «برای پاسخگویی به این اهداف باید تحقیقاتی در مورد تمایل نخبهها تحت پوشش این بنیاد در مهاجرت به خارج از کشور و عوامل اجتماعی، اقتصادی، علمی و پژوهشی مؤثر بر آن موردمطالعه قرارگیری تا این بنیاد بتواند در جذب و نگهداشت نخبگان مؤثرتر عمل کند.»
تمامی کشورهای جهان با چالشهای مربوط به مدیریت مهاجرت روبهرو هستند
در بخش نتیجهگیری، بزرگ زاد با بیان اینکه به خاطر گستردگی مهاجرت در دنیای امروز، همه جوامع بشری به نحوی با چالشهای مربوط به مدیریت مهاجرت روبهرو هستند، عنوان میکند، «مجموعهای از عوامل دافعه و جاذبه در مبدأ و مقصد موجب بروز این مسئله اجتماعی شدهاند؛ بنابراین فرآیند مهاجرت نخبگان هر جامعه به مجموعهای از شکافها و نابرابریها در عرصه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی مربوط است.»
در این مقاله، پاسخ نخبگانی، مورد تحلیل قرارگرفته که دارای عنوان نخبگی و تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان استان تهران در سال ۱۳۹۷ بودند. بنا بر یافتههای محقق، «عمدهترین عوامل دافعه مبدأ و جاذبه مقصد که توسط پاسخگویان در مورد گرایش و تمایل نخبگان به مهاجرت خارج از کشور مطرحشده، عبارتند از مشکلات اجتماعی) در مبدأ؛ عدمحمایت از نخبگان، پایین بودن منزلت اجتماعی نخبگان، پیچیده بودن نظام اداری و بوروکراتیک و انتصابات غیر شایستهسالار و در مقصد؛ احترام به عقیده افراد، بالا بودن منزلت اجتماعی افراد تحصیلکرده و اهمیت دادن به پژوهشهای علمی)، اقتصادی (در مبدأ؛ عدمحمایت مالی از نخبگان، تورم و عدم امنیت اقتصادی و در مقصد؛ امنیت بالای شغلی، سطح رفاه بیشتر اجتماعی، بالا بودن حقوق و مزایای نخبگان) و علمی پژوهشی (در مبدأ؛ بیتوجهی به پژوهش در دانشگاهها، بالا بودن هزینههای پژوهشی، عدم بیمه ابتکارات و اختراعات، فقدان سازوکار نظارت بر اجرای طرحهای پژوهشی و ضعف ارتباط با مراکز تحقیقاتی بینالمللی و در مقصد؛ کیفیت و امکانات بالای آموزشی و پژوهشی، رشد بالای تولید علم و بالا بودن سطح فناوری و فنّاوری بود.»
بیشتر بخوانید:
- نخبگان چگونه در مهندسی فرهنگ نقشآفرین هستند؟ / بایستههای هدایت تحولات آموزشی به سمت اهداف چشمانداز ۲۰ ساله
- کشورهای مهاجرپذیر با پیشنهادهای فریبنده نخبگان کشور را جذب میکنند
- توجه به مدیران نخبه پرور ارتباط مستقیم با رشد کشور دارد
از سوی دیگر نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که عوامل علمی در مقصد (شامل وجود فضای مناسب برای بروز لیاقت و شایستگیهای تحصیلی، رشد کیفی آموزشی و وسعت گرایشهای علمی در دانشگاه خارج) بهصورت مستقیم بر گرایش نخبگان به مهاجرت تأثیر دارد. پسازآن عوامل اجتماعی در مقصد (شامل منزلت بالای اجتماعی تحصیلکردگان، قابلاحترام بودن عقاید افراد و امکان ابراز عقاید سیاسی) بهصورت مستقیم بر گرایش نخبگان به مهاجرت تأثیر داشته است. این یافته، نظریات دوگانگی ساختاری و بحران منزلتی را تأیید میکند.
مهاجرت فرصت بهرهبرداری از سرمایهگذاری برای تربیت منابع انسانی را سلب میکند
بزرگ زاد در ادامه خاطرنشان میکند، «سپس عوامل اجتماعی در مبدأ (شامل در حاشیه قرار داشتن افراد تحصیلکرده و نخبه، عدم دخالت مهارت و شایستگی در جذب و استخدامها، پرتنش بودن فضای سیاسی، فقدان آزادی بیان، مساوی نبودن فرصتهای ارتقا، عدم امنیت اجتماعی و عدم امکان بروز شایستگیها) بر گرایش نخبگان به مهاجرت تأثیر داشته است.»
در ضمن عوامل مداخله) شامل ترغیب اقوام و دوستان و شرکت در اجلاسها) و عوامل علمی در مبدأ (شامل کمبود امکانات آموزشی، وجود مشکلات پژوهشی، فقدان فضای علمی) نیز بهزعم نویسنده بهطور غیرمستقیم بر گرایش نخبگان به مهاجرت تأثیر دارند.
پسازآن نویسنده مقاله مینویسد، «عوامل اجتماعی در مبدأ (شامل در حاشیه قرار داشتن افراد تحصیلکرده و نخبه، عدم دخالت مهارت و شایستگی در جذب و استخدامها، پرتنش بودن فضای سیاسی، فقدان آزادی بیان، مساوی نبودن فرصتهای ارتقاء، عدم امنیت اجتماعی و عدم امکان بروز شایستگیها) بر گرایش نخبگان به مهاجرت تأثیر داشته است. عوامل علمی در مبدأ (شامل کمبود امکانات آموزشی، وجود مشکلات پژوهشی، فقدان فضای علمی) بهطور غیرمستقیم بر گرایش نخبگان به مهاجرت تأثیر دارند.»
با توجه به یافتههای این مقاله میتوان گفت که عمدهترین عامل مؤثر بر گرایش نخبگان به مهاجرت خارج از کشور از سوی این پژوهشگر، «ضعف فضاهای علمی و پژوهشی در کشور در مقایسه با امکانات و فضاهای علمی و پژوهشی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشورهای توسعهیافته، توجهی به منزلت نخبگان و عدمحمایت از آنها، تورم و بیثباتی اقتصادی و عدم توجه به تخصص و شایستگی افراد در انتصابها است. عوامل دافعه مبدأ در زمینههای علمی پژوهشی، اجتماعی و اقتصادی در کنار عوامل جاذبه علمی پژوهشی مقصد، گرایش روزافزون نخبگان به مهاجرت را دامن میزنند»، است.
نتایج این تحقیق نشان میدهد؛ مشکلات اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، برنامهریزی، قانونی و زیرساختهای ارتباطی و فنّاورانه از عوامل دافعه مهاجرت نخبگان است. بعد از تجزیهوتحلیلها توسط نویسنده مقاله، مشاهده شد که عوامل علمی، اجتماعی و مداخلهگر در مقصد و عوامل اجتماعی در مبدأ بر گرایش نخبگان به مهاجرت خارج از کشور تأثیر دارند.
درنهایت، راهکارهای پیشنهادی از سوی بزرگ زاد برای جذب و نگهداشت نخبگان در کشور عبارتاند از «حمایت علمی پژوهشی و مالی از نخبگان، بهرهمندی و طرحریزیها از استعدادهای افراد نخبه در برنامهریزیها و طرحهای صنعتی، علمی و پژوهشی، تقویت و توسعه همهجانبه فضاهای علمی و پژوهشی کشور، استفاده از نتایج تحقیقات در همه برنامههای توسعه و عمرانی کشور، ایجاد بستر رشد و پیشرفت برای نخبگان مبتنی بر نظام شایستهسالاری و ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی در کشور.»
انتهای پیام/۴۱۶۷/پ
انتهای پیام/