امام هادی؛ امام عرصه جهاد تبیین
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، علیرضا رضازاده طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: فعالیت تمام انبیا، امامان و اولیای راه خدا را میتوان ذیل واژه تبلیغ و تبیین خلاصه کرد. تبیین چیزی نیست جز شناساندن چهره زشت باطل آنطور که بهراستی هست و نیز نمایاندن چهره زیبای حق، به همان شکلی که هست. تبیین عبارت است زدودن غباری که اصحاب شیطان به چهره حق میپاشند به این امید که نور آن را خاموش کنند. قرآن میفرماید: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ: میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حالآنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد نور خود را کامل خواهد گردانید.» کافران سعی دارند با دهان و کلام و استدلال و جدل، نور خدا را خاموش گردانند. یعنی با شبههافکنی، با مغلطه و با شگردهای تبلیغاتی، زشت را زیبا جلوه دهند، دشمن را دوست، مهربان را بیرحم و جلاد را شهید. آنچه کافران امید دارند که با استفاده از آن ره بهجایی برند نه شمشیر، که زبان است. ازاینجا معلوم میگردد که اگر میگوییم پیروز میدان کربلا سرور آزادگان عالم حسینبنعلی است. چه حتی کفر هم میداند آنچه باعث رویگردانی مردم از یک مکتب میشود نه حذف فیزیکی بزرگان آن مکتب، که تغییر چهرههای آن است و آن گروهی که در کربلا چهرهاش زشت و سیاه و تاریک گشت، امویان بودند.
پس جدال اصلی حق و باطل، در میدان نطق و سخن و هنر است. در میان ائمه اما جهاد تبیینی مانند زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه امام هادی را نمیتوان سراغ گرفت. این دو زیارت، خاصترین معارف اسلام که عبارت از جایگاه امامت و ولایت است را پوشش میدهد و نظیری برای این دو متن حیرتآور نمیتوان یافت. زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه، دو گواه و دلیل کافی است تا امام دهم حضرت هادیالأمم را، امام عرصه جهاد تبیین بخوانیم.
جهادتبیین یکی از مهمترین راهبردهای امام هادی علیهالسلام برای روشنگری و انتشار معارف و حقایق دینی و پاک کردن چهره دین از بدعتهای مختلف بود. آن حضرت در دورانی به امامت رسید که امواج ضلالت و گمراهی از هر طرف جامعه اسلامی را دربرگرفته بود، حتی در میان شیعیان نیز، غالیان به مسمومکردن فکر و اندیشه مردم مشغول بودند. در این شرایط، تاکتیک و روشی که توسط امام هادی علیهالسلام برگزیده میشد، باید ویژگیهای خاصی میداشت که بتواند از پس آن معضلات برآید و جهاد تبیین صورت گیرد.
یکی از تاکتیکهای امام هادی علیهالسلام در جهت تحقق جهاد تبیین استفاده از زیاراتی بود که در قالب مکتوبات، در اختیار شیعیان قرار میگرفت. زیارات غدیریه و جامعهکبیره، بهعنوان ابزارهای جهاد تبیین برای محافظت از حریم اعتقادی شیعه به کار میرفت.
اگر زندگی اهلبیت موردبررسی قرار گیرد متوجه میشویم هر یک باتوجه به شرایط جامعه جهاد تبیین انجام میدادند، بهگونهای که امام سجاد علیهالسلام به دلیل تحت نظر بودن، با خرید برده و تربیت این بردگان و آزادی آنها حقایق دین را در نقاط مختلف جهان اسلام گسترش دادند، ایشان بردگان زیادی را خریداری کردند و آموزش دادند که بسیاری از شاگردان امام باقر علیهالسلام همین بردگان آزاد شده امام سجاد علیهالسلام بودند و جهاد تبیین حضرت به طریق فوق صورت میگرفت.
حضرت آیتالله خامنهای دراینباره میگویند؛ «در شهر سامرا عدهای از بزرگان شیعه جمع شدند و حضرت هادی علیهالسلام توانست آنها را اداره کند و بهوسیله آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام برساند. این شبکههای شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست را همین عده توانستند رواج بدهند و تعداد افراد مؤمن به این مکتب را زیادتر کنند.»
بعد از شهادت امام کاظم علیهالسلام، گروهی مدعی شدند که آن حضرت شهید نشده و در قید حیات است. اینها در تاریخ به «واقفیه» مشهور شدند. امام هادی علیهالسلام با یکی از بزرگان واقفیه برخورد کرد و در برابر حرفها و استدلالهای غیرمنطقی او، پس از تبیین مسئله امامت با دلایل منطقی، فرمود: آیا وقت آن نرسیده که از این خواب گران در مورد امامت بیدار شوی؟ نوع برخورد امام علیهالسلام بیان نافذ و اعجازگونه آن حضرت، باعث شد که آن واقفی خلع سلاح شود و دست از اعتقاد انحرافی خود بردارد و جهاد تبیین به معنای واقعی محقق شود.
نوع دیگر جهادتبیین حضرت در زیارت مخصوص روز غدیر حضرت علی علیهالسلام مشاهده میشود. امام هادی علیهالسلام، مقام عالی بیشترین کسی که در مورد او غلو میشد بیان میفرماید: درواقع امام هادی علیهالسلام در این زیارت خاصه حد اعلای مقامات اهلبیت را تبیین میکند تا از زیادهرویهای غالیان جلوگیری کند.
بدون شک دوران امامت امام هادی علیهالسلام دورانی پراختناق وتوأم با محدودیتهای گسترده بود. آن حضرت باید شیعیان را از یک پیچ تاریخی خطرناک بهسلامت عبور میداد و جهاد تبیین میکرد. آن حضرت، فعالیت فشردهای را برای آمادهکردن شیعیان که در آستانه ورود به عصر غیبت بودند، سازماندهی کرد و با آموزشهای بموقع و تربیت شاگردان کارآمد، دوستداران خود را در برابر خطرات ایمن کرد.
تأسیس و تقویت سازمان وکالت از محوریترین جهاد تبیین امام هادی علیهالسلام بود. سازمان وکالت و نیابت از طرف امام معصوم علیهالسلام در دورههای پیشین مصداق داشت. اما در دوره امام هادی علیهالسلام این سازمان وسیع علمی و فکری و سیاسی از نمود خاص و برجستگی ویژهای برخوردار شد ودرحقیقت میتوان گفت تأسیس رسمی شد و فواید مهمی را در پی داشت:
کارکرد سازمان وکالت در انسجام و ساماندهی
پیوند مستمر بین امام و پیروان در اقصی نقاط جهان اسلام که میتوانست پیام امام را مثل ابزار ارتباطی امروزین بهسرعت و بهطور نظاممند به شیعیان از یک کانال موثق و معتبر برساند، بدون اینکه ازلحاظ امنیتی برای پیروان اهلبیت علیهمالسلام مشکلساز باشد و ازنظر جغرافیایی مکان آنها را برای دیگران معلوم سازد.
این عملیات و شبکه مهم میتوانست ازنظر علمی و فقهی نیازهای مردم را از منبع اصلی در دسترس قرار دهد که رفع شبهات عقیدتی و فکری از نتایج بدیهی و اولیه آن بود.
شبکه گسترده وکالت تنها سازمان اقتصادی نبود بلکه سازمان بزرگ علمی نیز شمرده میشد که الگویی برای تشکیل حوزههای علمی امروز بود. منشأ علمی سازمان، امام معصوم علیهالسلام بود و نیازها را رفع مینمود. استمرار این شبکه به مراکز علمی و حدیثی بزرگ مثل مکتب قم و... تبدیل شد. مسائل فقهی و کلامی از کانال مورداطمینان برای پیروان بهمنزله یک چتر حمایتی بزرگ مصون بخش بود که تهاجمهای فرهنگی را نیز بدون واکنش آشکار فیزیکی پاسخ داده و دفع مینمود. شبکه وکالت در حقیقت بهمنزله یک دانشگاه بزرگ زنجیرهای بود که پیروان اهلبیت علیهمالسلام را ازنظر فکری و نیازهای علمی روزمره با مرکز بهصورت نامحسوس و سریع مرتبط مینمود. برخی گمان کردهاند سازمان وکالت تنها فعالیتهای مالی داشته، درحالیکه تدبیری بود کاملا اساسی و بنیانی برای سامان سازی علمی و فرهنگی برای حفظ اسلام ناب. چون این نهاد توسعهیافته در شهرها و مناطق مهم شبکههای مطمئن داشت که کارکردهای تأثیرگذار و مهم برای حال و آینده داشت.
کارکردهای مهم جهاد تبیین با سازمان وکالت
1. پاسخ به شبهات دینی
در دوره امام هادی علیهالسلام شبهات مهم فکری و کلامی در جامعه اسلامی رواج داشت و عقاید مردم را تهدید میکرد. مثل شبهه تشبیه و تجسیم درباره خداوند، که عدهای به این عقیده گرایش داشتند. امام علیهالسلام با موضع برهانی این نظریه را مردود شمرد و فرمود: پیروان اهلبیت علیهمالسلام درباره خداوند به جسمیت قائل نیستند، چون لازمه تشبیه خداوند به اشیای دیگر، تصور جسمیت است، و چیزی که جسم است خود معلول است، شأن خداوند بری از این تمثیلهاست، چون جسم داشتن، محدود شدن به مکان و زمان و عوارض دیگری نظیر پیری، فرسودگی و... را در پی دارد. درحالیکه ذات خداوند پاک از این اوصاف است.
این عقیده همان عقیده است که سبب پیدایش تثلیث در مسیحیت شده و آنها برای خداوند شریکی قائل شدهاند. امام با برخورد صریح، از شیوع این افکار در بین مردم و پیروان اهلبیت علیهمالسلام پیشگیری نمود. این شبهات و نظایر آنها اساس توحید را که اولین و مهمترین دستاورد پیامبران الهی است، مورد مخاطره قرار میداد. وجود امام هادی علیهالسلام در این برهه از زمان این وظیفه را عهدهدار است که از توحید پاسداری و برای این منظور برنامههای اساسی پیریزی و از طریق سازمان وکالت، این مسائل را به نقاط مختلف جهان اسلام ابلاغ نماید.
2 .استفاده از ابزار ارتباطی نوشتاری
روشی که در این دوره بیشتر در شبکه وکالت مورداستفاده بود، استفاده از ارتباط نوشتاری بود، چون «نوشتن» لازمه پیامرسانی گسترده و مخفی که مورد استراق سمع قرار نگیرد، بود و بهصورت نامهنگاری از طریق پیکهای مورداطمینان به نقاط مختلف ارسال میشد. گاهی شبههها و سؤالها و نیازهای علمی از سوی وکیلان مستقر در نقاط مختلف به دست امام میرسید و امام نیز با نوشتن پاسخ و ارسال آنها حل مشکل مینمود و بدینوسیله علوم اهلبیت علیهمالسلام را از آلودگیهای فکری صیانت میکرد.
۳ . تعمیق اندیشه امامت
امام هادی علیهالسلام در این راستا اقدام بسیار اساسی برای تبیین جایگاه امامت و تعمیق آن در میان مسلمانان انجام دادند. بارزترین و بهترین سند، شناسایی امامت از میراث امام هادی علیهالسلام به نام «زیارت جامعه کبیره» است که معتبرترین منبع امام شناسی میباشد. امام علیهالسلام با شیوه خاصی آن را تبیین نموده و در ضمن آن غلو را در حق ائمه علیهمالسلام مردود شمرده است.
این فرهنگسازی از طرف امام دو جنبه اثباتی و سلبی دارد: جنبه اثباتی، دفاع از منزلت اجتماعی و هدایتی ائمه و برقراری حلقه اتصال امت با امام وبرتری اهلبیت علیهمالسلام از جهات فراوانی که هرگز قابلمقایسه با دیگران نیستند و... و جنبه سلبی، نیز اندیشه غلات را درباره امامت منتفی و مردود میشمارد و شهادت بر وحدانیت خداوند و نفی شرک از ذات او را در آغاز و در ضمن زیارت، در پاسخ غالیان به مردم القا میکند: «و المخلصین فی توحید ا... و التامین فی محبة ا... و المظهرین لامر ا... و نهیه». آن حضرت در این زیارت، عصمت امامت را برای ابطال عقاید معتقدان به امامت حاکمان اموی و عباسی و دیگران مطرح میفرماید: «... و اذهب عنکم الرجس..».
زمینهسازی زعامت فقها در دوره غیبت
مرجعیت دینی فقها که قرنها ضامن بقای دین بوده از عملکردهای فکری امام هادی وتدابیر آن حضرت است ؛وکلای امام هادی از فقها وشاگردان ائمه بودند ؛ ازسوی امام به شیعه معرفی شدند ؛ منزلت مرجعیت در دوره امامت امام هادی تعریف شد ؛ این نهادینه شدن از زمان امام هادی تدریجی شروع شد ؛ سپس در زمان امام عسکری مراتب دیگر مرجعیت فقها اعلام شد ؛ در آغاز دوره غیبت کبری با اشاره امام به نایب آخر که میفرماید «مردم در حوادث و رویدادها به راویان احادیث ما مراجعه کنند، چون غیر از فقها حافظین احادیث و ناقلین آنها هیچ طبقهای از اهل علم نیستند» ازاینروی مرجعیت شیعه با این عنایت به وجود میآید و اندیشه پویا برای حفظ مکتب اهلبیت علیهمالسلام بر اساس آن مستقر میشود این جایگاه عظیم نیز که هدایتکننده افکار پیروان اهلبیت علیهمالسلام و انسجام بخش و تضمینکننده بقای دین است، مهمترین دستاورد سامان سازی تحولات فکری توسط امام هادی علیهالسلام است که آینده مکتب اهلبیت علیهمالسلام را در مقابل حوادث و رویدادها بیمه و از انفعال و انکسار نجات میبخشد.
پایان دادن به فرقهگرایی در میان شیعیان
فرقههای مختلفی از شیعه در این دوره گزارششده که بهمرورزمان در گرد شمع وجودی امامان بعدی این اختلافها برچیده شد و از این فرقهها جز نامی در تاریخ نماند.دوره امام هادی که با تزریق اندیشههای ناب این فرقهها و فرقه سازیها برچیده شد و شیعه انسجام یافت.با توجه به اقدامات مهم امام در این دوره تشیع ومکتب اهلبیت نهتنها تجدید حیات یافت بلکه پویایی و شکوفایی مقتدرانه داشت تا در حوادث مختلف از گزند حوادث بهسلامت عبور نمود تا دوره غیبت راه هموار خود را بهخوبی طی کرد وآنچه ازایندستاوردهای مهم امروز شاهدیم ؛ نهاد مرجعیت ولایت فقهاست که جامعه شیعی ومکتب اهلبیت را در همه حوادث رهبری نموده وبه مشکلات فرهنگی وفقهی فائق آمده است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/