پیشدستی غربگرایان لبنان برای فرار از شکست در انتخابات
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، لبنان در حالی به زمان برگزاری انتخابات پارلمانی نزدیک میشود که بحران اقتصادی و شکافهای سیاسی این انتخابات را تحتالشعاع خود قرار داده است.
هر چند که جریان حزبالله در ۲۱ دیماه بر لزوم وفاق ملی میان جریانهای لبنانی تاکید کرده اما همچنان جریانهای غربگرا به سیاستهای سوالبرانگیز و بحرانزای گذشته ادامه میدهند.
در این میان گزارشهای منتشره حکایت از آن دارد که گروهی از شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و رسانهای لبنان قصد دارند تشکیلات جدیدی را تحت عنوان «شورای ملی» برای آنچه مقابله با «اشغالگری ایران» و سلطهگری نیابتی حزبالله خواندهاند، ایجاد کنند.
حامیان این جریان که بیشتر رسانههای غربی، عربی و صهیونیستی هستند مبتکر این شورا را «فارِس سعید» نماینده پیشین پارلمان لبنان و هماهنگکننده نیروهای ۱۴ مارس عنوان کرده و مدعیاند این جریان توانسته در سال ۲۰۰۵ خروج سوریه از لبنان را رقم بزند.
این رسانهها مدعی شدهاند که شورای مذکور پس از تشکیل، از حزبالله خواهد خواست مطابق قانون اساسی لبنان و دو قطعنامه ۱۵۵۹ و ۱۷۰۱ شورای امنیت سلاح خود را تحویل دهد تا سلاح در لبنان تنها در اختیار نهادهای نظامی و امنیتی باشد!
در خصوص ادعای تشکیل چنین شورایی از سوی جریانهای غربگرای لبنانی چند نکته قابل توجه است:
نخست؛ بررسی تحولات سال ۲۰۰۵ لبنان نشان میدهد که ترور رفیق حریری نخستوزیر فقید لبنان در فوریه ۲۰۰۵ اقدامی برگرفته از ائتلاف غربگرایان لبنانی، برخی کشورهای عربی، رژیم صهیونیستی و غرب با هدف گرفتارسازی لبنان در آشوب و بحران بوده که با فشار برای خروج نیروهای سوری از لبنان تکمیل شده است.
هدف نهایی این بحرانسازیها زمینهسازی برای تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان بود که در سال ۲۰۰۶ روی داد و به ویرانی و قتلعام صدها لبنانی منجر شد. نکته مهم آنکه آنچه این سناریو را با ناکامی همراه ساخت مقاومت حزبالله و تغییر موازنهای بود که در نهایت در جنگ ۳۳ روزه شکستی سخت را به رژیم صهیونیستی و دشمنان لبنان وارد ساخت و عزت و کرامت را به لبنان باز گرداند.
نکته قابل توجه آنکه اقدامات غربگرایان نه تنها ثباتی به لبنان نبخشید بلکه زمینهساز تشکیل دادگاه ویژه به اصطلاح بینالمللی برای آنچه بررسی پرونده ترور حریری نامیدند، شد که تا به امروز زمینه دخالت بیگانگان و باجخواهی آنها از لبنان را ایجاد کرده است.
دوم؛ شورای مذکور در حالی مدعی اقدام برای پایبندسازی حزبالله به قانون اساسی و قطعنامههای سازمان ملل است که اولا بر اساس همان قانون اساسی، جریان مقاومت در کنار ارتش و مردم استراتژی دفاعی لبنان را تشکیل میدهد لذا وجود حزبالله و سلاح آن امری قانونی و مشروع است که مورد تایید مردم و قوانین لبنان میباشد.
ثانیا غربگرایان در حالی ادعای لزوم اجرای قطعنامههای سازمان ملل را مطرح میسازند که خود حاضر به مقابله و محکومیت تجاوزات رژیم صهیونیستی به خاک لبنان به عنوان بخشی از همین قطعنامهها نیستند و این سلاح مقاومت بوده که پاسخگوی این تجاوزات بوده است.
نکته مهم دیگر در باب پایبندی مقاومت به قانون اساسی را در روند انتخاباتهای سالهای اخیر لبنان میتوان مشاهده کرد که به رغم جایگاه مردمی گسترده، جریان مقاومت بر سهم خویش بر اساس توافق ۲۰۰۸ دوحه رفتار کرده و تشکیل دولت و حل امور کشور را بر سهمخواهی سیاسی اولویت داد، حال آنکه با آن پشتوانه مردمی توان کسب کرسیهای بیشتر در دولت را داشت.
سوم؛ نگاهی به تحولات سالهای اخیر لبنان نکات مهمی را آشکار میسازد که قطعا در تصمیمگیری مردم لبنان در انتخابات تاثیرگذار خواهد بود. در یک سوی معادله جریان غربگرا با گزینه «سعد حریری» قرار دارد که وابستگی آنها به عربستان و غرب زمینهساز بحرانهای اقتصادی و معیشتی بسیار برای مردم شده است.
این در حالی است که وعدههای غرب نظیر سه نشست پاریس برای کمک مالی به لبنان هرگز محقق نشده بلکه ابزاری برای باجخواهی از این کشور بوده است.
این جریان پس از انفجار مشکوک در بندر بیروت نه تنها اقدامی برای مطالبات مردم صورت ندادند بلکه طرفداران «سمیر جعجع» از سران غربگرایان با سلاح گرم به سرکوب مطالبه مردمی برای تعیین سرنوشت قربانیان انفجار مذکور پرداختند.
همچنین زمانی که رژیم سعودی سعد حریری نخستوزیر لبنان را گروگان گرفته بود، این جریان به جای حمایت از حیثیت لبنان، رویکرد باج دادن به سعودی را در پیش گرفت استقلال لبنان را زیر سوال برد.
تحقیر لبنان با وادار ساختن وزیر ارتباطات این کشور به دلیل انتقاد از جنایات سعودی در یمن و.. از جمله دیگر رفتارهای غربگرایان لبنان بوده است.
در نقطه مقابل اما؛ جریان حزبالله و مقاومت لبنان قرار دارد که در کنار دفاع نظامی از لبنان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی و تروریستها، همواره برای رفع نیازهای مردم تلاش کرده و با اقدامات متعدد مانند وارد کردن سوخت از ایران، تلاش برای احقاق حقوق جانباختگان انفجار بندر بیروت و خانوادههای آنها، حضور در سوریه برای مبارزه با تروریسم جهت امنیت دادن به مردم لبنان، کمک به آزادی سربازان لبنانی گرفتار تروریستها در عرسال، هویتبخشی جهانی به لبنان با حضور حزبالله در جبهه مقاومت، تلاش برای بازسازی ویرانههای بر جا مانده از تجاوزات رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۰ تا به امروز و... در این مسیر قدم گذارده است.
جریان غربگرا و حامیان خارجی آنان که از تزلزل شدید جایگاهشان و گرایش گسترده مردم به مقاومت آگاهند با تحریف، هوچیگری و دشمنسازیهای دروغین به دنبال فریب افکار عمومی و پنهانسازی حقایق جاری در لبنان هستند حال آنکه مردم لبنان مقاومت را رهاییبخش و غربگرایان را ریشه بحران میدانند.
در عین حال همگان اذعان دارند که جمهوری اسلامی با ارسال سوخت و تاکید بر آمادگی برای تامین نیازهای مردم لبنان، برادری و دوستی خود را به ملت لبنان اثبات کرده است حال آنکه کشورهایی همچون سعودی، امارات، فرانسه، انگلیس و آمریکا حمایتهایشان در حد وعدههای باجخواهانه باقی مانده است و تنها کارکردشان بهرهگیری از تحریم برای سلطه بر لبنان بوده است.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/
انتهای پیام/