دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
کارگردان مستند «هزار و دوازده» در گفت‌وگو با آنا:

زندگی حاج قاسم پیرنگ‌های زیادی از کهن‌الگوی قهرمان دارد/ اگر ما خودسانسوری کنیم، بی‌بی‌سی روایتگر ماجرا می شود!

امیرحسین خلیلی معتقد است، شخصیت سردار سلیمانی و زندگی او بسیار نزدیک به کهن‌الگوی قهرمان در ادبیات داستانی است و باید در آثار نمایشی به تمام وجوه شخصیتی ایشان توجه کرد.
کد خبر : 633973
هزار و دوازده

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مراسم تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی که چند روز پس از شهادت ایشان در شهرهای مختلف کشور برگزار شد، منبع الهام بسیاری از هنرمندان برای خلق آثار مختلف بود، مخصوصاً مستند که نمونه‌های متفاوتی از آن در این روز تولید شد. اگرچه مستند تنها گونه پرکاربرد آن روز نبود و کتابی از خاطرات مردمیِ مربوط به مراسم تشییع پیکر یا مجموعه فیلم کوتاه «مردی برای همه» که آن نیز بر اساس خاطرات برخی از مردم در همان روز بود نیز ازجمله آثار هنری است که به این روز ویژه اختصاص دارد.


مستند «هزار و دوازده» یکی از آخرین نمونه‌های منتشر شده در رابطه با مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی است، مستندی که به طور خاص به تشییع سردار در کرمان می‌پردازد، مراسمی که در آن بیش از ۶۰ نفر از هم‌وطنانمان به دلیل ازدحام جمعیت کشته شدند و تلخی این روز به کام مردم ایران مخصوصاً اهالی کرمان چند برابر شد. در روز پخش این مستند از شبکه پنج سیما با امیرحسین خلیلی تهیه‌کننده و کارگردان آن گفت‌وگو کردیم، کسی که خود در همان روز پشت دوربین بود آن روز تاریخی را از نزدیک رویت کرد.


آنا: با توجه به اینکه این اتفاق خیلی ناگهانی بود و نمی‌شد برای ساخت اثری بر مبنای آن برنامه‌ریزی کرد، شما چه زمانی تصمیم بر ساخت این مستند گرفتید؟


خلیلی: یک روز بعد از شنیدن خبر شهادت حاج قاسم بود که بعد از جلسه‌ای با دوستان قرار بر این شد که رویداد تشییع پیکر سردار را به عنوان ایده اصلی در نظر بگیریم. ما خواستیم به این رویداد از منظری جدید بپردازیم و ببینیم مردم در این روز و شرایط چطور رفتار می‌کنند و به چه نحو برای کسی که خیلی به او ارادت داشتند، عزاداری می‌کنند. تا جایی که بتوانیم حالات درونی‌شان را توصیف کنند و مثلاً ببینیم در این رویداد چه اشعار بداهه‌ای می‌خوانند!


آنا: عدد «هزار و دوازده» که در عنوان مستند هم قرار گرفته، اشاره به چه موضوعی دارد؟


خلیلی: این عدد به خاطره‌ای از حاج قاسم اشاره دارد که توسط یکی از نزدیک‌ترین دوستانش روایت شده. ایشان چند ماه قبل از شهادت به گلزار شهدای کرمان می‌روند، گلزاری که ۱۰۱۱ شهید در آنجا حضور دارند. حاج قاسم در آنجا متأثر می‌شود و آرزو می‌کند که «ای‌کاش من هزار و دوازدهمین شهیدی باشم که اینجا خاک می‌شوم.» زمان زیادی از این خواسته نمی‌گذرد و سردار سلیمانی هزار و دوازدهمین شهید گلزار شهدای کرمان می‌شود.


زندگی حاج قاسم پیرنگ‌های زیادی از کهن‌الگوی قهرمان دارد/ وقتی ما خودسانسوری می‌کنیم، بی‌بی‌سی داستان را روایت می‌کند!


قصه تلخی مضاعف


آنا: در روز مراسم حاج قاسم در کرمان، اتفاقات تلخی هم رخ داد و تعداد زیادی از اهالی کرمان، به علت ازدحام جمعیت جان خود را از دست دادند. در مستند شما به این اتفاق و آن افراد هم پرداخته شده است؟


خلیلی: بله تا جایی که در توان مستند بود گزارشی از این اتفاق هم داده شد و تصاویری در کار قرار گرفت، ولی متأسفانه پرداختن به چنین چیزی مستلزم رعایت مسائلی است که ممکن است خط قرمزی تلقی شود. ولی ما در کارمان به این شهدای عزیز تشییع که خیلی هم مظلومانه از دنیا رفتند و وجهه رسانه‌ای پیدا نکردند، پرداختیم. چون می‌خواستیم حداقل مورد توجه قرار بگیرند و این مستند گرامیداشتی هرچند کوچک برای آن‌ها باشد. چون واقعاً کسی دقیق نمی‌داند آن‌ها چند نفر بودند، نام و نشان آن‌ها نیست و عملاً چیزی در رابطه با آن افراد نمی‌دانیم.


آنا: حرف ما هم همین است که نمی‌توان با مخفی کردن این اتفاق، طوری وانمود کرد که گویا اصل چنین چیزی رخ نداده است. بالاخره این فاجعه پیش آمده و عده‌ای مسبب آن هستند. حالا چرا نباید به قربانیان این فاجعه پرداخته شود؟


خلیلی: بله، دقیقاً. ما در این مستند یک سری تصاویر آرشیوی از فشار جمعیت در آن روز داریم و همین‌طور تصاویری از اجساد تشییع‌کنندگان که در آنجا روی زمین بودند که در شرایط بد و ناراحت‌کننده‌ای هم قرار داشتند. البته این تصاویر در کار وجود داشت که بعداً به من گفتند باید آن‌ها را از مستند حذف کنیم!


آنا: پس کار شما هم زیر تیغ اصلاح رفت، درست است؟


خلیلی: بله متأسفانه گفتند که برای پخش مجدد این اثر باید با اصلاحیه و حذف این بخش‌ها منتشر شود. اگرچه نسخه کامل آن در حال حاضر در سایت تلوبیون وجود دارد و می‌توانید در آرشیو این سایت نسخه کامل را ببینید.




بیشتر بخوانید:


کار هنری برای حاج قاسم دلی است نه زوری!


اشراری که با «امان‌نامه» سردار سلیمانی تسلیم شدند


«ژنرال» و نگاهی موشکافانه به یک عملیات نجات




زندگی حاج قاسم پیرنگ‌های زیادی از کهن‌الگوی قهرمان دارد/ وقتی ما خودسانسوری می‌کنیم، بی‌بی‌سی داستان را روایت می‌کند!


روایت بی‌بی‌سی از فاجعه


آنا: البته گویا این‌طور نیست و به دلیل همین ماجرا، آرشیو ساعتی شبکه پنج دقیقاً در همان زمانی که مستند شما پخش شده در شنبه ظهر، ناقص است و حدود یک ساعت و نیم از این آرشیو اصلاً در سایت قرار ندارد!


خلیلی: واقعاً عجیب است. چرا هیچ‌وقت اهمیتی به این اتفاق داده نمی‌شود، اسم این افراد به‌درستی منتشر نمی‌شود و هیچ گرامیداشتی برای آن‌ها در نظر نمی‌گیرند. به نظرم حالا که دو سال از این ماجرا گذشته باید کمیته‌ای تشکیل شود و این ماجرا را پیگیری کنند. اگرچه برای من تا حدودی مشخص است که این فاجعه چطور رخ‌داده، چون با گروه تولید و تصویر مستند در ۵۰۰ متری فاجعه بودیم و خودمان هم تحت فشار جمعیت قرار داشتیم و به سختی توانستیم از آن شرایط نجات پیدا کنیم.


آنا: با توجه به اینکه خودتان در آن فضا حضور داشتید، نمی‌خواهید از این زاویه به موضوع ورود کنید و مستندی در این خصوص هم بسازید؟


خلیلی: راستش را بخواهید من در ذهنم داشتم که این ماجرا را ادامه دهم، تا حدی هم تحقیق کردم که بتوانم در اثری به این افراد بپردازم اما طرح نهایی نشد. با این وجود حتی شنیدم که شبکه بی‌بی‌سی فارسی در حال تولید مستندی در خصوص این اتفاق است که این اصلاً اتفاق خوبی نیست.وقتی ما خودسانسوری می‌کنیم، این  بی‌بی‌سی و شبکه های دیگر هستند که ابتکار عمل را در دست گرفته و داستان را روایت می‌کنند!


آنا: دقیقاً. این مسئله نتیجه همین است که منفعلانه رفتار می‌کنیم، مخفی کاری می‌کنیم و بعد که شبکه‌های برون مرزی به این حوزه ورود می‌کنند و روایت‌های خودشان را نمایش می‌دهند، ما به دنبال تکذیب کردن و واکنش نشان دادن می‌رویم.


خلیلی: متأسفانه همین‌طور است و بعد از اتفاقاتی از این دست یاد این می‌افتیم که روایت خودمان را به تصویر بکشیم. در حالی که اگر مدیریتی درست و حداقلی وجود داشته باشد، اول از همه باید خودمان به این موضوع بپردازیم. بالاخره عده ای در این میان مقصر بودند، وقتی علی‌رغم مشکلات موجود و هشدارهایی که داده شده، مردم را در یک خیابان تنگ دور هم جمع می‌کنید، طبیعتاً چنین فجایعی رخ می‌دهد. باید خدا را صد هزار مرتبه شکر کرد که این فاجعه مهیب‌تر از چیزی که اتفاق افتاد، نشد.


زندگی حاج قاسم پیرنگ‌های زیادی از کهن‌الگوی قهرمان دارد/ وقتی ما خودسانسوری می‌کنیم، بی‌بی‌سی داستان را روایت می‌کند!


قهرمانی که همیشگی است


آنا: در طول یک ماه گذشته بسیاری از هنرمندان، آثار خودشان با محوریت حاج قاسم را از طریق رسانه‌های مختلف منتشر کردند و در این مدت با حجم گسترده‌ای از محتواهای تصویری، نمایشی، مستند و... روبرو بودیم. برخی معتقدند این سبک از کار کردن که یازده ماه سال را رها کنیم و فقط در یک ماه همه داشته‌هایمان را خرج کنیم، روش غلطی است. نظر شما در این خصوص چیست؟


خلیلی: طبیعتاً وقتی شما حجم انبوهی از آثار مختلف تولید و به مخاطب عرضه می‌کنید، بعید نیست که تماشاگر اشباع شود، اما این اشباع شدن در رابطه با شخصیت حاج قاسم نیست چون اکثر کارهایی که در این مدت پخش شده، خیلی در رابطه با خود سردار سلیمانی نبوده است. مثل کار خود ما که اصلاً در رابطه با ایشان نیست و صرفاً روایتگر علاقه عاطفی است که مردم به سردار شهیدشان داشتند، آن هم نه به صورت مفصل که فقط دقایقی از مراسم تشییع پیکری که در یکی از شهرهای ایران انجام شده.


آنا: بسیاری از مستندهای دیگر هم تقریباً همین حالت است، مثلاً در خصوص یک عملیات خاص به فرماندهی سردار سلیمانی است، نه شخصیت ایشان.


خلیلی: من در این مدت مستندهایی دیدم، اکثراً کارهایی بودند که سعی می‌کردند گزارشی از یک اتفاق باشند و چیزی فراتر از آن نمی‌رفتند. مثلاً اینکه حاج قاسم در فلان عملیات بود و این کارها را کرد. در مستندهای این‌چنینی شخصیتی که روایت می‌شود غالباً کاراکتری تخت از آب درمی‌آید و آن شخصی که در تعریف قهرمان داستانی وجود دارد، به نمایش گذاشته نمی‌شود. درحالی‌که زندگی حاج قاسم، به نوعی پیرنگ‌های زیادی از کهن‌الگوی قهرمان دارد، ولی هیچکدام از این موارد در مستندهای گزارشی محقق نمی‌شود، تا جایی که اکثر این آثار تبدیل شده به مستندهایی که صرفاً رویدادی را تعریف می‌کنند، چیزهایی که می‌توان در یک کتاب منتشر کرد و اصلاً نیازی نیست در قالب تصویر آن‌ها را به نمایش کشید.


آنا: به نظر شما دلیل این مسئله چیست و شخصیت بزرگی همچون حاج قاسم سلیمانی را باید چطور به تصویر کشید؟


خلیلی: نکته اصلی اینجاست که قصه‌گویی در برخی از آثار محقق نمی‌شود، تا جایی که شاید حس کنید، مستندساز اصلاً دوست ندارند به سمت قصه‌گویی برود. این خیلی بد است که وقتی می‌خواهید از کسی تعریف کنید، کسی را روایت می‌کنید که فراتر از تصور انسان است، اما زمانی که می‌خواهید او را به تصویر بکشید، به شخصیتی تبدیلش می‌کنید گویا کار مهمی انجام نداده و به‌عنوان یک فرمانده نظامی یک عملیات نظامی را موفق به پایان رسانده است. این تناقض به شخصیت ایشان و مهم‌تر از آن به باور یک ملت لطمه می‌زند.


انتهای پیام/۴۱۷۳/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب