به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، اغتشاشات قزاقستان روز یکشنبه هفته گذشته (دوم ژانویه/ ۱۲دی) هنگامی آغاز شد که تعدادی از معترضان در شهر ژاناوزن در استان مانگیستاو در اعتراض به گرانشدن سوخت، تجمع اعتراضآمیزی برگزار کردند اما این تجمع همزمان با سرایت به دیگر نقاط کشور به خشونت کشیده شد. این استان در مناطق غربی قزاقستان قرار دارد و محل اصلی تولید نفت این کشور به حساب میآید. منطقه غربی پیشتر نیز در سال۲۰۱۱ شاهد تجمع کارکنان شرکتهای نفتی در اعتراض به دستمزدهای پایین خود بود که با بهکارگیری زور توسط دولت مرکزی، این اعتراضات به خشونت کشیده شد و افرادی در آن کشته شدند.
دلیل آغاز اعتراضات اخیر در قزاقستان افزایش دوبرابری قیمت گاز مایع LPG است. فراگیری این اعتراضات برخلاف تجمعات سال۲۰۱۱ که تنها شامل کارگران صنعت نفت میشد، تمامی مردم این کشور را تحتتاثیر قرار داده و دربرمیگیرد. با توجه به ارزانبودن گاز مایع در قزاقستان بسیاری از مردم سوخت خودروهای خود را از بنزین به LPG تغییر دادهاند و دوبرابر شدن ناگهانی آن یک غافلگیری بزرگ برای آنها تلقی میشود. گرانشدن سوخت مایع در قزاقستان اما بلافاصله زمینه را برای سوءاستفاده خارجیها مهیا کرد و سوخت لازم برای شکلدهی به اقدامات براندازانه واشنگتن را فراهم ساخت. وجود افراد مسلح حرفهای که قادر به اشغال مراکز حساس دولتی هستند و همچنین کشتهشدن تعدادی از نیروهای امنیتی، نشانهای از مداخلات خارجی در تنشهای قزاقستان است.
بنابر اعلام رسمی وزارت کشور قزاقستان، در ناآرامیهای هفته گذشته این کشور ۲۶تن از افراد مسلح حملهکننده به ساختمانهای دولتی کشته شدند و درمقابل ۱۸تن از نیروهای پلیس و امنیتی این کشور نیز جان باختهاند. در این میان بیش از ۳۰۰۰نفر نیز از بین معترضان دستگیر شدند.
بیشتر بخوانید:
کشته شدن یک صهیونیست در حوادث قزاقستان
قاسم جومارت توکایف، رئیسجمهوری قزاقستان روز گذشته (جمعه) در سخنرانی تلویزیونی خود پیرامون التهابات این کشور اعلام کرد: «بهدلیل حضور افراد مسلح در تنشها که به اماکن عمومی و دولتی حمله میکنند، به نیروهای امنیتی دستور داده است درصورت مواجهه با اخلالگران بدون هشدار قبلی دست به گشودن آتش بزنند.» قاسم جومارت توکایف درباره سقوط ناگهانی برخی اماکن دولتی در شهر آلماآتی، بزرگترین شهر قزاقستان و پایتخت پیشین این کشور همانند فرودگاه شهر و اقامتگاه رئیسجمهور گفت: «بالغبر ۲۰هزار «تبهکار» در جریان ناآرامیهای اخیر قزاقستان، به شهر آلماآتی، پایتخت مالی این کشور حمله و اقدام به نابود ساختن اموال دولتی کردند.» رئیسجمهور قزاقستان این افراد را «تروریستهایی» توصیف کرد که توسط خارجیها آموزش دیدهاند.
حمله افراد مسلح به مراکز دولتی و حساس قزاقستان باعث شده دولت این کشور از سازمان پیمان امنیت جمعی درخواست کمک کند. این سازمان پس از فروپاشی شوروی با هدف ادامه یافتن هماهنگیهای نظامی و امنیتی توسط روسیه و تعدادی از جمهوریهای استقلالیافته از شوروی تاسیس شده و یکی از اهداف جانبی آن نیز جلوگیری از گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در سرزمینهای شوروی سابق است. بهگفته استانیسلاو زاس، دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی، تعداد نیروهای حافظ صلح این سازمان در قزاقستان به ۲۵۰۰تن رسیده که درصورت نیاز افزایش مییابند. بنابر اعلام مقامات رسمی، این نیروها وارد خیابانهای هیچ شهری نمیشوند اما درصورت نیاز کنترل اماکن حساس و دولتی را دراختیار میگیرند. برخی از این نیروها درحال حاضر در فرودگاه آلماآتی مستقر هستند.
تخلیه فشار اخراج از افغانستان در خیابانهای قزاقستان
با بهدست آمدن فرصتی مناسب، آمریکا درحال تخلیه فشار شکست سنگین خود در افغانستان در خیابانهای قزاقستان است. این کشور یکی از جدیترین اهداف طرح آمریکا برای استقرار مجدد در آسیای میانه پس از شکست سنگین و فرار آشکارش از افغانستان در تابستان سال گذشته میلادی است. پیشتر برخی اندیشکدهها، رسانهها و مقامات آمریکایی از لزوم استقرار نظامیان آمریکا در آسیایمیانه پس از خروج از افغانستان صحبت کرده بودند. این افراد قزاقستان و ازبکستان را دو گزینه مناسب برای این اقدام میدانستند. در یک اظهارنظر آشکار زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه پیشین آمریکا در امور افغانستان در ژوئن۲۰۲۱ طی سفر خود به قزاقستان به خبرنگاران گفته بود: «ایالاتمتحده درحال مذاکره با کشورهای آسیایمرکزی ازجمله قزاقستان در زمینه ظرفیت بالقوه خود در منطقه [ایجاد پایگاههای نظامی] پس از خروج نیروها از افغانستان است.» سخن گفتن صریح و روشن مقامات آمریکایی درباره نیتشان برای حضور در آسیایمیانه پس از خروج از افغانستان نشان میدهد آنها قصد داشتهاند جدیت خود را در این موضوع به طرف مقابل نشان دهند. به همین دلیل بود که روسها نیز درمقابل، مخالفت خود را با طرح جدید آمریکا به شکلی جدی نشان دادند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در دیدار ۱۶ژوئن (۲۶خرداد) با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا نسبت به تلاشها برای استقرار پایگاههای نظامی در آسیایمرکزی هشدار داد. در همین راستا ۲۲سپتامبر سال گذشته میلادی (۳۱شهریور۱۴۰۰) ژنرال مارکمیلی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا دیداری با والری گراسیموف، همتای روس خود در هلسینگی، پایتخت فنلاند داشت. در این دیدار طولانی که ۶ساعت زمان برد مقامات واشنگتن تلاش داشتند روسیه را در رابطه با انعقاد توافقنامهای برای استقرار نیروها در کشورهای همسایه افغانستان متقاعد کنند.
دلربای ناکام
قزاقستان جزء کشورهایی است که سعی کرده علیرغم درهمتنیدگی با ساختارهای بازمانده از شوروی سابق مانند سازمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی بهزعم خود برای نشان دادن حسننیت به غرب همکاریهای گستردهای با ناتو داشته باشد و میزبان سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی در صنایع نفت خود شود. قزاقستان از لحاظ سیاسی و امنیتی متحد استراتژیک مهم روسیه به حساب میآید، همزمان دارای روابط اقتصادی گستردهای با چین است و بیشترین میزان نفت خود را به این کشور ارسال میکند. با وجود این، قزاقها تلاش کردهاند همزمان با حفظ همکاریهای خود با روسیه درقالب سازمان امنیت جمعی و پیمان شانگهای برای راضی نگاه داشتن غرب در تمرینهای نظامی مشترک با ناتو نیز شرکت کنند. برخلاف برداشت قزاقها اما غرب به این میزان همکاری راضی نیست و چیزی جز تسلط کامل و جدایی نهایی از ساختارهای شوروی سابق را برای قزاقستان در نظر ندارد. غرب در این مسیر خام سیاستهای ساده قزاقستان برای دلربایی از خود نیز نشده است بلکه با سوءاستفاده از فرصتی که مقامات قزاقستانی با سادهلوحی از طریق افزایش رفتوآمد با مقامات سیاسی و امنیتی خود به آنها دادند، اطلاعات و ارتباطات و همچنین فضای لازم برای نفوذ به این کشور را بهدست آورده و از آن برای به آشوب کشیدن کشور استفاده کردهاند. باید دانست مقامات غربی از کنار دیدارهای مکرر با مقامات قزاقستانی و گفتوگو با آنها به اطلاعات زیادی از این کشور دست یافته و با روانشناسی مذاکرهکنندگان و حتی نظامیان قزاق حاضر در رزمایشهای ناتو به سرپلهای انسانی در قزاقستان دست یافتهاند. سیاست فریبآمیز دلربایی همیشه به موفقیت منتهی نمیشود بهویژه اگر طرف مقابل آمریکا باشد و در پیگیری سیاست سلطهجویانه خود از هر طریقی ابایی نداشته باشد.
نکاتی پیرامون التهابات قزاقستان
بازیابی توان قدرتهای آسیایی مانند چین، هند، روسیه و حتی ایران در دهههای اخیر، سلطه کامل آمریکا بر جهان را مورد تهدید جدی قرار داده است. آنها با اشغال افغانستان در پی جاگیری نظامی بین این چهار قدرت شرقی بودند اما بهدلیل مواجهه با یک کارزار نظامی طولانیمدت نهایتا تابستان سال گذشته میلادی مجبور به فرار از افغانستان شدند. آنها از یک کشور فرار کردند اما به هر شکل بهدنبال هدف خود برای تسلط بر فضای میانی بین ۴قدرت شرقی هستند. اهداف آنها بسیار طولانی، گسترده و با جزئیات زیاد است اما برخی از مهمترین موارد موجود به شرح ذیل هستند.
۱- از بین بردن کامل بقایای شوروی
با فروپاشی شوروی، روسها تلاش داشتند از طریق ساختارهای جایگزینی که تمرکزگرایی کمتری داشتند، تسلط نسبی روسیه بر جمهوریها را حفظ کنند. روسها گرچه موفق به پیادهسازی طرح مطلوب خود برای جایگزینی اتحاد جماهیر شوروی نشدند، اما تسلط و نفوذشان در جمهوریهای استقلالیافته نیز بهطور کامل از بین نرفت. روستباران ساکنشده در جمهوریهای شوروی بهدلیل تحصیلکرده، متخصص و باتجربه بودن پس از فروپاشی همچنان یک عامل مهم پیونددهنده بین این جمهوریها و روسیه باقی ماندند. همچنین مقامات محلی باقیمانده از حزب کمونیست نیز گروه دیگری بودند که با وجود برخی اختلافات و تعارض منافع همچنان قادر به همکاری با مسکو بودند. از نگاه آمریکا، شوروی فرو پاشید اما بقایای آن باقی ماند، بنابراین باید این فروپاشی را تکمیل کرد. درهمکوبیدن و تضعیف این بقایا در بلاروس و کشورهای آسیایمیانه از این جمله است. گرچه در اوکراین، گرجستان و حتی ارمنستان با توجه به قدرتگیری جریانهای مردمی و مقامات غربگرا، واشنگتن به بخشی از اهداف خود رسیده، اما در کشورهای دیگری مانند قزاقستان این ساختارها همچنان قدرتمند است.
۲ - اوکراینیسازی قزاقستان و ایجاد تفرقه تضمینشده
حوادث قزاقستان میتواند افتراقی بین جامعه قزاقستان و روسیه ایجاد کرده و با تحریک روسیه و بدگمان کردن این کشور به دورنمای روابط با قزاقستان، مسکو را بهسمت جداسازی مناطق روسزبان این کشور بکشاند. این جداسازی میتواند به شکل استقلال آنها یا الحاقشان به خاک روسیه باشد. این همان مسیری است که غرب در اوکراین پیمود و موفق شد یک تفرقه اساسی میان روسها و اوکراینیها ایجاد کند؛ این درحالی بود که جوامع روسی و اوکراینی دارای یک روابط عمیق با یکدیگر بودند. همانگونه که دولت اوکراین به یک دولت بیسابقه ضدروس تبدیل شده است، ایجاد یک دولت یا یک ملت ضدروس در آسیایمیانه میتواند مسکو را در محیطی سخت گرفتار سازد.
۳-فرسایش بلندمدت توان روسیه
ایجاد اغتشاش در قزاقستان برای ایجاد یک نقطه فرسایشی بلندمدت برای روسیه در محیط پیرامونیاش است. مرز ۷هزار و ۶۰۰کیلومتری میان روسیه و قزاقستان طولانیترین مرز در جهان است بهگونهای که قزاقستان با ۱۹منطقه روسیه همسایه است. روستباران نیز بیش از ۲۰درصد از جمعیت قزاقستان را تشکیل میدهند. مجموعه این عوامل نشان میدهد وقوع یک بحران شدید در این کشور تا چه میزان میتواند مسکو را با آن درگیر سازد.
۴- مشغولسازی چین
اغتشاش در قزاقستان گرچه میتواند در درجه نخست منجر به کاهش تمرکز روسیه بر اوکراین و در سطح کمتری توجه چین بر تایوان شود، اما اثرات نهایی و بلندمدت آن بر چین حتی میتواند از مورد روسیه نیز بیشتر باشد. چین امکان دارد پس از گرفتاری روسها در قزاقستان، دست از رقابت شدید با غرب بکشد.
۵ - ایجاد شکاف در مجموعه صنعتی-نظامی روسها
مجموعه صنعتی شوروی سابق میان جمهوریهای سابق آن تقسیم شده و بخشهای قابلتوجهی از آنها حتی در شرایط کنونی نیز در کشورهایی مانند اوکراین و قزاقستان مستقر است. صنایع هستهای روسیه وابستگیهایی به این صنعت در قزاقستان دارد و در حوزه فضایی نیز این وابستگی مشابه است. ایجاد درگیری میان قزاقستان و روسیه که با طعنه میتواند «اوکراینیسازی» قزاقستان نامیده شود، درصورت کنترلنشدن، درنهایت محرومیت روسیه از ظرفیتهای صنعتی قزاقستان را رقم میزند. پیشتر ناسازگاری اوکراین با روسیه باعث شده بود کییف از تامین مهیبترین موشکهای بالستیک جهان یعنی RM۳۶ برای مسکو خودداری کند. اوکراین همچنین مرکز تولید تانک تی-۸۰، موشکهای هوابههوا، ساخت ناوهای هواپیمابر و همچنین مقر شرکت هواپیماسازی قدیمی و مشهور آنتونف است. گرچه شکاف میان مجموعه صنعتی بازمانده از شوروی بلافاصله پس از فروپاشی آغاز شد، اما امروز با ایجاد درگیری در قزاقستان درحال تکمیلشدن است.