«۷۲ ساعت» همراهی با سردار دلها تا شهادت/ مستندی که گواه مظلومیت حاج قاسم و سند رذالت آمریکا است
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مستندهایی که بر اساس واقعیت ساخته میشوند و به بررسی حادثه و رویداد تاریخی مهمی میپردازند همواره اهمیت بالایی دارند. این آثار در عین اینکه از مخاطبان و بینندگان مخصوص به خود بهره میبرند از جهت ارزش تاریخی و ثبت وقایع نیز ارزشمند هستند. در این میان اگر سوژه اصلی مستند، روایتگر شخصیت یک قهرمان ملی و محبوب همچون حاج قاسم سلیمانی باشد میزان دیده شدن و اثرگذاری آن نیز بالاتر میرود زیرا که خود سوژه و موضوعات مرتبط به آن دارای ارزش و اهمیت خبری و فرهنگی است.
مستند سینمایی «۷۲ ساعت» روایتی منتشرنشده از سه روز منتهی به شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس است. اثری که کارگردانی آن را مصطفی شوقی بر عهده داشته و در خانه مستند سازمان رسانهای اوج تولید شده است. این مستند که تولید آن دو سال زمان برده، برای اولین بار مصاحبههای منحصربهفردی را از حلقه اصلی افراد مرتبط به حادثه فرودگاه بغداد نشان میدهد. فیلمی که با دیدن آن خاطرات تلخ صبح روز سیزده دی ۱۳۹۸ برای ما مرور میشود. حس اندوه عمیق و مشترکی میان همه علاقهمندان به حاج قاسم که تصویری ماندگار از رفتار مخلصانه، متواضعانه و شجاعت بیمثال او را در ذهن خود دارند.
مرور پیشینه یک ترور تلخ
مستند از روزهای پر التهاب عراق در سال ۹۸ آغاز میشود و با بررسی عقبه تاریخی و علّی-معلولی عملیات تروریستی آمریکاییها تلاش میکند وضعیت و شرایط سیاسی، نظامی، امنیتی عراق را بهطور دقیق به نمایش در بیاورد. همه به یاد داریم که اعتراضات خیابانی مردم عراق با دخالتهای سفارت آمریکا و نیروهای وابسته به آشوب و اغتشاش کشیده شد که پس از عیان شدن عواقب تلخ دخالتها، مطالبه و درخواست خروج نیروهای آمریکایی از عراق مطرح میشود.
در ۶ دی ۱۳۹۸ مطابق با ۲۷ دسامبر ۲۰۱۹ به پایگاه آمریکایی کرکوک حملهای صورت میگیرد که در آن یک نظامی آمریکایی کشته میشود. همین امر بهانهای میشود تا آمریکاییها به پایگاه قائم نیروهای کتائب حزبالله وابسته به حشدالشعبی حمله کنند. اقدامی که تا آن زمان بهصورت مستقیم و آشکار از نیروهای آمریکایی علیه کشوری انجام نشده بود. شرایط سخت شده و تهدیدهای آمریکا بالا گرفته است. آمریکاییها که از شکستهای پیاپی نیروهای همپیمان خود در سوریه و یمن عصبانیاند تصمیم میگیرند تا عملیات ترور قاسم سلیمانی را اجرا کنند. فرمانده قهرمان ایرانی که با پیروزی بر داعش به محبوبیت زیادی در جهان نیز دست یافته است.
بیشتر بخوانید:
- خضوع سردار دلها در برابر شکوه مادر شهید/ شهری که آغاز و پایان حماسه حاج قاسم شد
- دانلود مداحیهای ویژه شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی
- عکس از شهید سپهبد قاسم سلیمانی در میدانهای نبرد
- وصیت نامه شهید سردار حاج قاسم سلیمانی
مستند در نشان دادن شخصیت پرتلاش حاج قاسم موفق عمل میکند. کارگردان بدون آنکه از نریشن استفاده کند، سکانسهایی از سفرهای او در همان بازه زمانی را به تصویر میکشد که میان ایران، سوریه، لبنان و عراق در رفتوآمد است. صحنههای مستند گاهی میان گفتوگوهای مصاحبهشوندگان کات میخورد و به فرودگاه بغداد پرتاب میشوند. راویان نیز بهطور دقیق آنچه رخ داده است را تشریح میکنند.
به نظر میرسد کارگردان بهآرامی لحظه شهادت و انفجار فرودگاه را به تصویر میکشد و درگیری عواطف مخاطبان را به لحظات دیگری موکول میکند تا بتواند حیرتی را که علی خفاف، معاون اجتماعی ابومهدی و دیگر نیروهای امنیتی حشدالشعبی تجربه کردهاند، از زبان آنها به بیننده منتقل کند. فضایی در میان بهت و ناباوری که به خاطر رعایت مسائل امنیتی شکل پیچیدهای نیز به خود گرفته بود.
تجربه انتظار، سرگشتگی، غم، حسرت و خشم
بهواقع نقطه عطف مستند در بستر همان گفتوگوها رخ میدهد. تصاویر آرشیوی صرفاً در حاشیه قرار دارند و محور اصلی فیلم صحبتهای علی الخفاف و فرماندهان میدانی سپاه قدس است. بیننده روایت آنها را میشنود، در کنار آنها قرار میگیرد و با همراه شدن با آنها عواطف و احساسات آنها را درک میکند و با بهت و حیرت در دل آرزوی زنده بودن یکی از آن دو را تکرار میکند. سپس همراه با صحبتهای راویان پیش میرود و بهیقین میرسد که حاج قاسم و ابومهدی به شهادت رسیدهاند و لحظاتی از انتظار، سرگشتگی، غم، حسرت و خشم را تجربه میکند.
صحنهها بهقدر کافی دلهرهآور هستند. مستند بهخوبی توانسته است ایجاد سؤال کند. هدف کارگردان نیز همین است و با چیدن چند سکانس و با استناد به اطلاعات شاهدان و تصاویر باقیمانده نشان میدهد که عدهای از وقوع انفجار مطلع بوده و پیش از وقوع حادثه آمادگی لازم برای حضور در صحنه فرودگاه و کنترل و مدیریت ماجرا را داشتهاند. پرسشهای مهمی برای مخاطب شکل گرفتهاند که چگونه با گذشت دقایق بسیار کوتاهی از انفجار نیروهای امنیتی عراق در آنجا حاضر شدهاند و پس از آن همه اسناد و مدارک نیز جابهجا شده است.
نکته قوت دیگر مستند زاویه دید دوربین و فیلمبرداری سامان مختاری است. تعداد پلانهایی که ما از واقعه انفجار فرودگاه میبینیم محدود است و ما بیشتر از زاویه چشمان بچههای حشدالشعبی شاهد روایت رویداد هستیم. ما تصاویر آرشیوی پهپادی و پلانهای انفجار اتومبیلها را نمیبینیم. کارگردان چشمان بیننده را در برابر راویان و شاهدان واقعه قرار میدهد تا داستان را از زبان آنها پیگیری کند. شاهدان عموماً یاران و دوستان سوژههای اصلی مستند هستند. در عین رعایت محدودیتهای امنیتی، تلاش میشود نمایش تصاویر آنها در قابی هماهنگ با هویت قهرمان داستان ارائه شود. قابهایی از دستها و انگشترها که همه ما را به یاد دستان بریده و انگشتر حاج قاسم میاندازند.
حالا که دو سال از تاریخ شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس گذشته است هنوز نکات مبهم زیادی درباره چگونگی درز اطلاعاتی و مطلع بودن نیروهای آمریکایی از رفتوآمد حاج قاسم و پرواز او وجود دارد. هنوز مسائل زیادی برای مخاطب روشن نشده است. ازآنجاییکه ثبت اطلاعات و صحبتهای شاهدان و مطلعان ارزش تاریخی مهمی دارد، بیم آن میرود که فرصتها بهسرعت از دست برود و پس از آن تحریفهای روایی زیادی رخ دهد. راه نرفته بسیار است و باید وقت را غنیمت شمرد.
انتهای پیام/۱۱۰/پ
انتهای پیام/