به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، «ضمن تقدیر و تشکر از استقبال بینندگان «سوره؛ فصل سقیفه» بنا به ملاحظاتی به پایان رسید و پخش ادامه آن به وقت دیگری موکول شد. برنامههای بعدی سوره از صفحات مجازی این برنامه اطلاعرسانی میشود.» آنهایی که این پیام را روز پنجشنبه هفته قبل در صفحه اینستاگرام برنامه «سوره» دیدند، به سه دسته تقسیم میشدند؛ گروهی که از این توقف خوشحال بودند، گروهی که از ممنوعیت پخش این برنامه عصبی شدند و گروهی که تاسف خوردند بهخاطر بسته شدن فضای گفتوگو در شبکه4 و تلویزیون.
براساس آنچه در رسانهها منتشر و حتی در شبکه4 پخش شد، قرار بود «فصل سقیفه» برنامه سوره بهمدت ۱۰ شب از این شبکه روی آنتن برود و در آن به موضوعاتی مانند «روایت سقیفه»، «سقیفه؛ از سبک حکومت تا سبک حکمرانی»، «استنادها و انتقادها به سقیفه» پرداخته شود و با همین رویکرد در شب اول و دوم این برنامه محمدحسین رجبیدوانی و سعید طاووسی درباره روایت سقیفه با مسعود دیانی، کارشناس و مجری برنامه گفتوگو کردند و باوجود همزمانی پخش آن با فوتبال شبکه ورزش و «خنداننده شو»ی شبکه نسیم اما توانست مخاطبان خودش را جذب کند. بنا بود در سومین شب از فصل «سوره؛ فصل سقیفه» و همزمان با پنجشنبه نهم دیماه، محسن قنبریان، استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی درباره موضوع سقیفه؛ از سبک حکومت تا سبک حکمرانی گفتوگو کند که «بنا به ملاحظاتی» این اتفاق نیفتاد.
البته این همه ماجرا نبود و پخش این فصل از برنامه سوره برخلاف ویژهبرنامههای قبلی این برنامه تولیدی و ازپیش ضبطشده بود و این اتفاق درحالی رخ داد که برنامه سوره در مدت پخشش یک برنامه زنده تلویزیونی بوده است.
واکنش محسن قنبریان در فضای مجازی بُعد دیگری از این ماجرا را روشن کرد؛ او در صفحه شخصیاش در اینستاگرام نوشت: «امشب میهمان برنامه سوره؛ فصل سقیفه بودم. موضوع ساخت حکومت و ساختار حکمرانی بود. قرار بود هم ساخت حکومت و هم ساختار حکمرانی در سقیفه و عقبه بررسی شود. دو ساخت و ساختار که در گذر زمان یکی مختص به شیعه یکی مختص به سنی نمانده است و امت اسلامی به مداقه در آن محتاجند. لکن متاسفانه علیرغم توافق اولیه اول برنامه از زنده به ضبطی و در دقایق نزدیک به ضبط نیز کل این فصل متوقف اعلام شد! کاش مدیریت جدید صداوسیما به لوازم این تصمیمات بیشتر بیندیشد. بحثهای عالمانه با گروه هدف امت واحد اسلامی و درتقابل با تفرقه و فرقهگرایی تنها چاره ما درمقابل فتنهجویان است.» پیگیریهای روز گذشته ما برای پیداکردن دلایل توقف این برنامه نتیجهای نداشت و دستاندرکاران این برنامه و مدیران شبکه4 هم تمایلی به صحبت دربارهاش نداشتند. فارغ از دلایل این توقف که میتواند موجه یا غیرموجه باشد، اما تاثیر بزرگترش بر فضای گفتمانی حاکم بر روح شبکه4 میتواند خودش را نشان دهد؛ اثری که ممکن است راه را برای ادامه حیات برنامههای چالشی در شبکهای بگیرد که اساس بهوجودآمدنش به همین دلیل بوده است. ناتمام ماندن این فصل سوره، باعث خوشحالی آنهایی است که نسبتی با گفتوگو ندارند و دلشان میخواهد صرفا متکلموحده باشند و ابهامات خودشان را در یک فضای یکطرفه و تند مطرح کنند.
این سوره را حفظ نکردند
درباره تاثیر برنامههای گفتوگومحور و چالشی پیش از این نوشتند و نوشتیم و مشخصا اول شهریور سالجاری با عنوان «این «سوره»ها را حفظ کنید» درباره برنامه سوره شبکه4 حرف زدیم. برنامههایی از ایندست با کمک راویان خوشبیان و مطلع، به شناخت صحیح دین و ابعاد و ابهامات آن کمک میکند. نقش برجسته روایت در این برنامه و همچنین حضور میهمانانی که هم خوب حرف میزدند و هم حرف خوب میزدند، توانست جایگاه آن را ارتقا بخشد.
هم برنامهسازان و هم میهمانان «سوره» میدانند و میدانستند که اگر دوربین راویشان را در جای مناسبی بکارند، میتوانند از آن برای مخاطبان تشنه حقیقت، برداشتهای جذابی داشته باشند. تاریخ از بین نمیرود و اسلام نیز در درجه اولیتر. ممکن است گاهی دچار تحریف یا انحراف شود، اما با استناد به منابع دستاول و صحیح، میتوان در حوزههای مختلف تاریخی، روشنگری کرد. سوره در چنین فضایی رشد کرد و دیده شد.
گفتیم و نوید آن را دادیم که توجه به حفظ برنامههایی مانند «سوره» و تحلیل دلایل موفقیتش، سادهترین کار برای ساختن مسیر درست آینده برنامهسازی تلویزیون است و نوشتیم که اعتماد به برنامهسازان و برنامههای اصولی و همچنین پرهیز از حمایت کورکورانه از برنامههای پرخرج و پرزرقوبرق و همچنین بازپخش این برنامهها در شبکههای گستردهتر و پرمخاطبتر میتواند در معرفی و تولید بیشتر این برنامهها موثر باشد.
در چنین شرایطی تبدیل این برنامه زنده پرمخاطب به برنامه ضبطی و سپس توقف آن میتواند عوارضی بر ساخت این مدل برنامهسازی داشته باشد و جایی که فضای گفتوگو به غارت برود، راه برای راهزنان حقیقت فراهم شده و در فضایی غیر از رسانههای رسمی، شاهد تندروی در تحلیل وقایع تاریخی و دینی میشویم.
مرتضی روحانی، تهیهکننده برنامه سوره، شهریورماه در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره نگاهش به برنامهسازی، حرفهایی زده بود که میتوان دلیل تمایز و موفقیت این برنامه را در آن پیدا کرد: «برنامهسازان ما بیشتر بر وجوه تکنیکی کار تسلط دارند نه بر وجوه محتوایی. برای همین شما میبینید که وقتی قرار است یک برنامه خاص شود دکور آن، موسیقیاش و... خاص میشود، ولی بحثها و محتواها همان حرفهای همیشگی است. اینجاست که نیازمند یک تیم پژوهش قوی و قدرتمند و در عین حال خلاق میشویم. بهنظر من برنامههایی از سنخ سوره بیش از آنکه نیازمند تکنیکهای خاص فرمی باشند، نیازمند خلاقیتهای محتوایی هستند. این چیزی است که ما سعی کردیم در برنامه به آن توجه کنیم.» خروجی این برنامه و میزان استقبال مخاطبان نشان میدهد چقدر در این امر موفق بودهاند.
شبکه4 نه؟ پس کجا؟
در سالهای اخیر یکی از نمادهای تنهایی و بدون مخاطب بودن شده و لطیفه هم برایش میسازند؛ صحبت از شبکه چهاری است که طرح تاسیسش در سال ۱۳۷۴ و با هدف جذب مخاطبان خاص و با شعار «شبکه فرهیختگان و نخبگان» به تصویب رسید و فروردینماه ۷۵ فعالیت رسمی خود را با پخش ۱۲ساعت برنامه در یک روز آغاز کرد. دیماه سال ۸۶ پخش شبکه از ۱۲ به ۱۴ ساعت افزایش یافت و درنهایت از ابتدای سال ۹۳، ۲۴ ساعته شد. شبکه4 از زمان تاسیس تاکنون میزبان چهرههای متفاوت و با تفکرات مختلف بوده و در این مسیر اوجوفرودهایی هم داشته و از ابتدا هم قرار بر همین منوال بوده است.
تهیه، تولید و پخش برنامههای تلویزیونی در حوزههای علمی، فرهنگی، هنری و دینی با پشتوانه پژوهشی و تحلیلی غنیتر مهمترین هدف تاسیس این شبکه بوده و ظاهرا همچنان هم است. اینکه یک شبکه بتواند بستری برای مشارکت نخبگان، فرهیختگان و اندیشمندان جامعه در برنامههای کلان و خرد کشور فراهم کند، ازجمله مهمترین اهداف تاسیس شبکهای است که در این سالها مدیران زیادی را هم به خود دیده است. براساس آنچه گفته شد، میتوان برداشت کرد که حرکت در راستای تولید برنامههای محتوامحور از مهمترین رسالتهای شبکه4 سیما محسوب میشود و این محتوامحوری البته بدون توجه صرف به فرم نیست. اما اینکه تا چه اندازه در این مسیر از عنصر خلاقیت برای جذب مخاطب بیشتر، آنهم مخاطبی که قشر تحصیلکرده و فرهیخته را دربر میگیرد بهره گرفته شده، موضوع مهمی است.
حالا و در چنین شرایط و با چنین اهدافی باید پرسید اگر جلوی پخش برنامههایی مانند «زاویه» و «سوره» از شبکه4 گرفته شود، کدام شبکه باید و اهلیت آن را دارد که به موضوعات چالشبرانگیز دینی و اجتماعی بپردازد؟ مگر نه این است که شبکه4 طبق آنچه قبلتر گفته شد، اصلا با همین هدف تاسیس شد؟ این برخوردهای مقطعی در تعارض و تناقض کامل با اهداف اولیه این شبکه است و این بزرگترین نقص برای رسانه است. شبکه4 بدون وجود برنامههای چالشی و گفتوگومحور یک شیر بدون یال و اشکم است. گرفتن هویت و اصالت این برنامه و سپس ساختن برنامههای خنثی مغایرت کامل دارد با روح و اراده بهوجودآوردن آن.
فارغ از اینکه فصل بعدی سوره، با چه موضوعی و با حضور چه کسانی و چه زمانی پخش شود و صرفنظر از اینکه برنامه بهصورت ضبطشده روی آنتن میرود یا زنده، اما اثر این توقف در تضاد با ماهیت شبکه چهارم سیما است و سوال این است که اگر سوره از این شبکه پخش نشود، باید از کدام شبکه شاهدش باشیم؟
میدان دادن به تندروها، خروج دیالوگ
یکی دیگر از اثرات برخورد با برنامههایی شبیه به سوره، بازکردن فضا برای آنهایی است که عادت کردهاند به زدن حرفهای رادیکال و تند و مجالی هم نمیدهند برای نقد حرفهایشان. ایجاد شبهات متعدد و همچنین بستن باب نقد و گفتوگو از ویژگیهای این گروه است. درحالیکه ایجاد یک فضای گفتوگومحور راه را برای آنها میبندد و مجبور به پرسش و پاسخ خواهند شد. طبق گفته سازندگان برنامه سوره، اساس این برنامه پژوهش و تحقیق بوده است. مرتضی روحانی، تهیهکننده این برنامه در گفتوگویی که شهریورماه با «فرهیختگان» انجام داد، به این نکته اشاره کرده بود: «سوره یک برنامه پژوهشمحور است. من میتوانم ادعا کنم که کمتر مقاله علمیای در حوزه بنیامیه بوده است که ما آن را ندیده باشیم. فلذا کار را از پژوهش آغاز میکنیم. در لابهلای پژوهش حرفهای نو و جدید را که ظرفیت رسانهای شدن دارند را هم پیدا میکنیم. در مرحله بعد وارد گفتوگو با مشاوران میشویم و سعی میکنیم براساس مطالعات انجامشده محورهای گفتوگوها را تعریف کنیم.»
نحوه انتخاب میهمانها یکی از موارد موردنقد برنامه سوره بوده و است. روحانی در اینباره توضیح داده که «سعی میکنیم با میهمانها وارد تعامل شویم. طبیعی است که بخشی از این میهمانها همان کسانی هستند که ما در فرآیند پژوهش با اسمشان آشنا شدهایم. اینجاست که عملا لیست موضوعات و میهمانهای برنامه بسته شده است. دیگر کمی هماهنگی و ظریفکاری میماند؛ اینکه با میهمان وارد گفتوگو شویم و بگوییم میخواهیم دقیقا روی چه بخشهایی متمرکز شود که مثلا بحث با شبهای دیگر همپوشانی کمتری پیدا کند و نقاط کانونی بحث دربیاید.»
در این سازوکار و روند، صداهای مختلف میتواند و باید بیاید حرفش را بزند و نتواند از فضای غبارآلود نهایت سوءاستفاده را بکند و این فضا را آنچنان ثابت نگه دارد که کسی اجازه یا جرات پرسیدن و سوال کردن نداشته باشد. وجود این برنامههاست که میتواند مانع از فعالیت و ترکتازی رادیکالها شود و آنها را از میدان بهدر کند.
حرف آخر
احتمالا امروز یا روزهای آینده شاهد انتشار اطلاعیهای از طرف سازمان صداوسیما یا شبکه4 خواهیم بود و توضیحات یا توجیهاتی درخصوص این تصمیم گفته میشود، اما مساله مهمتر این است که توقف این فصل «سوره»، توقف یک برنامه خاص و موثر نبود و نیست. این توقف، باعث نگرانی دلسوزانی است که رسانه ملی را محلی برای تضارب آرا میخواهند و آنقدر از حقانیت و منابع دینی و آیینی مطمئن هستند که میتوانند هر فرد یا نگاهی را به چالش بکشند. گرفتن ماهیت شبکه4، بستن باب گفتوگوهای چالشی دینی و بازکردن فضا برای گروههای تندرو و رادیکال تنها سه نمونه از عوارض توقف فصل سوم سورهای است که مخاطبان خودش را داشت و تکرارش در فضای مجازی به دفعات دیده میشد و واکنشهای مثبتی را هم برانگیخته بود.