ریزش شدید مخاطبان، مهمترین اتفاق سینمایی سال ۷۱/ سالی که علیرضا خمسه موفقترین بازیگر گیشه بود
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، از همان روزهای ابتدایی ورود «سینماتوگراف» به کشورمان، ایرانیها ارادت خاصی به هنر هفتم پیدا کردند. مردم ایران پیش از این با هنر بیگانه نبودند، اما تصاویر متحرک سینماتوگراف، جادویی داشت که در هیچیک از هنرهای پیش از آن ندیده بودند. از زمانی که سینما از انحصار دربار خارج شد، تا زمانی که رنگ و روی مردمی گرفت، چند دهه زمان برد و بهمرور هنرمندان مختلف با آثار نمایشی خاص یکییکی ظهور کردند.
از همان وقتی که فیلم «دختر لر» بهعنوان اولین فیلم ناطق سینمای ایران سر از اکران درآورد و مردم برای تماشای قصه عاشقانه «جعفر و گلنار» در صف تهیه بلیت سالنهای سینما ایستادند، میشد فهمید که سینما قرار است به یکی از اصلیترین تفریحات عامه مردم ایران تبدیل شود.
این پیشبینی درنهایت به حقیقت پیوست اگرچه در این میان با فراز و نشیبهای فراوانی مواجه بود. اگر یک سال و نیم گذشته را اصطلاحاً «فاکتور بگیریم»، تا پیش از آن سینما جزء محبوبترین تفریحات مردم در سراسر کشور بود. با وجود اینکه بسیاری از شهرهای ایران، سالنهای استاندارد سینما ندارند، اما همان سالنهای قدیمی و زهوار دررفته، هنوز هم پاتوق اصلی دوستداران هنر هفتم هستند.
ما در گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، سعی داریم که در سلسله گزارشهای «خاطرات گیشه» مروری آماری داشته باشیم بر آنچه در چهار دهه گذشته در سینمای ایران رخ داده است. در هر سری از گزارشهای این مطلب که به صورت هفتگی خواهد بود، اتفاقات مربوط به یک سال سینمای ایران را در زیر ذرهبین قرار میدهیم، از میزان فروش تکتک فیلمها گرفته، تا پررفتوآمدترین سالنهای سینما در کشور، محبوبترین ژانر سینمایی و گرانترین و ارزانترین فیلمهای سال.
سینمای سال ۷۱ در یک نگاه
هرچه دهه شصت، دهه شکوفایی سینما بود و هر ساله به میزان فروش فیلمها اضافه میشد، در دهه هفتاد اوضاع تغییر کرد و با توجه به مشکلات اقتصادی که در بطن جامعه ایرانی پس از جنگ به وجود آمده بود، سینما رفتن تا حدود زیادی کمرنگ شد. زمانی که مشخص شد در سال ۷۰، حدود ۱۵ میلیون نفر به نسبت سال قبل کمتر به سینما رفتند، خیلیها فکر میکردند این شوک یکساله دیگر تکرار نمیشود و به احتمال فراوان اوضاع سینما در سال ۷۱ بهتر خواهد بود، اما چند دلیل عمده باعث شد روند نزولی سینما رفتن مردم در این سال نیز ادامه پیدا کند و در اولین سال دهه هفتاد، حدود ۱۲ میلیون بلیت کمتر از سال قبل فروخته شود، اتفاقی که نشان میداد سینما در حال دور شدن از سبد فرهنگی خانوادهها بود.
در سال ۷۰ در کل کشور ۲۷۰ سینما با ۲۷۲ سالن فعال وجود داشت، اما در سال بعد از آن اوضاع از نظر سختافزاری تغییر کرد و چهار سینما و سالن به فهرست سینماهای ایران اضافه شد. البته این اضافه شدن به سالنها به معنی بالا رفتن تعداد ظرفیت سالنها نبود. با توجه به اینکه برخی از سینماهای مستهلک آن سالها با وجود ظرفیت زیادی که داشتند از رده خارج شده بودند، سالنهای جدیدتر با ظرفیت کمتر در شهرها افتتاح میشد. یعنی سینماسازها به جای اینکه روی تعداد صندلیها تمرکز کنند، روی کیفیت صندلیها و امکانات فنی سالنها تاکید داشتند. به همین دلیل در سال ۷۱ ظرفیت سینماهای کشور ۱۶۹ هزار و ۱۶۴ صندلی بود، یعنی ۲۵ صندلی کمتر از سال قبل آن. با ذکر این نکته که در سال جدید، ۴ سالن سینمای تازه در کشور افتتاح شده بود.
در سال ۷۱ اتفاق مهم دیگری هم در سینماها افتاد که باعث افت شدید تعداد تماشاگران سینماها شد، موضوعی به نام افزایش قیمت بلیت که البته هر سال هم رخ میداد و چیز جدیدی نبود، ولی با افزایش مشکلات اقتصادی، بلیت ۲۹ تومانی (و در بعضی شهرها مثل تهران ۴۵ تومانی) برای بسیاری از مردم، بلیت گرانی محسوب میشد. این مسائل در کنار هم باعث شد که تعداد تماشاگران سینما در سال ۷۱ به کمی بیشتر از ۵۴ میلیون نفر برسد، رقمی که افت فاحشی به نسبت سال قبل و سالهای پیش از آن داشت. در این سال هر سالن سینما به طور متوسط پنج میلیون و هفتصد هزار تومان فروش داشت و هر صندلی سینما ۹ هزار و ۳۰۰ تومان. همچنین به طور متوسط چیزی در حدود ۱۹۶ هزار نفر از سینماهای کل ایران در این سال دیدن کردند، یعنی هر صندلی به ۳۱۹ نفر رسید. از سال ۶۴ تا ۷۰ هر ایرانی به طور متوسط بیش از یک بار به سینما رفته بود، اما افت فروش در سال ۷۱ باعث شد در این سال هر ایرانی به طور متوسط کمتر از یک بار ( ۰.۹۷ بار) به سینما برود، عددی که نشان میداد اوضاع سینما این روزها اصلا خوب نیست.
سینما آفریقای مشهد پرتماشاگرین سینمای سال
در تمام گزارشهای پرونده خاطرات گیشه، زمانی که پرتماشاگرترین یا پرفروشترین سینمای سال میرسیدیم، مقام اول هر دو فهرست، یا حداقل یکی از آنها به سینما هویزه مشهد اختصاص داشت، اما در سال ۷۱ این سینما بالاخره از صدر جدول پایین کشیده شد و در هر دو فهرست جایگاه خود را از دست داد. در این سال در لیست ده سینمای پرتماشاگر ایران، سینمای دیگری از مشهد صدرنشین بود، سینما «آفریقا» که با سالن هزار نفرهاش بیش از ۸۳۲ هزار نفر را به سمت خود جذب کرد. دومین سینمای پرطرفدار سال هم سینما «آزادی» تهران بود، که همواره جزء سالنهای مهم و پرتماشاگر محسوب میشد. در این سال سینما هویزه با ۷۷۷ هزار تماشاگر (۱۴ هزار نفر کمتر از سینما آزادی) در رتبه سوم سینماهای پرتماشاگر قرار گرفت.
در فهرست سینماهای پرفروش هم این سه سالن، به عنوان موفقترین سینماهای کشور معرفی شدند، البته با این تفاوت که جایگاه سینماهای اول و دوم در این فهرست با هم متفاوت بود. در سال ۷۱ سینما آزادی تهران با فروش ۳۰ میلیون تومانی پرفروشترین سینمای ایران نامیده شد و سینما آفریقا با وجود اینکه تماشاگران بیشتری داشت، اما به دلیل پایینتر بودن قیمت بلیت، در انتهای سال بیش از ۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان فروش داشت. در رتبه سوم این جدول نیز سینما هویزه با فروش ۲۵.۵ میلیون تومانی قرار گرفته بود.
بیشتر بخوانید:
سینمای ایران در سال ۶۴؛ محبوبیت عجیب فیلمهای اکشن و پرواز «عقابها» به قله فروش
سینمای ایران در سال ۶۵؛ پوستاندازی سینما و تغییر ژانر محبوب از جنگی به اجتماعی
ظهور ستارگان جدید، اتفاق مهم سینمای ایران در سال ۶۶
صدرنشینی مقتدرانه «کانیمانگا» در گیشه سال ۶۷
سال ۶۸، سالی که فروش سینما بار دیگر صعودی شد
رکوردشکنی ویژه «خواستگاری» در جدول اکران سال ۶۹
کاهش ۱۵ میلیون نفری تماشاگران سینما در سال ۷۰
«دیگه چه خبر؟»؛ پرفروشترین فیلم سال
همانطور که اشاره شد سال ۷۱ سال شلوغی در سینماهای ایران نبود و استقبال از فیلمها بهشدت کاهش یافته بود. همین مسئله روی تعداد تماشاگران فیلمهای شاخص نیز تاثیر مستقیم گذاشته بود. در سالهای قبل فیلمهای پرتماشاگر سال هرکدام بیش از ۴ میلیون مخاطب داشتند، اما در این سال، اوضاع کاملا متفاوت بود و پرتماشاگرترین فیلم سال، کمتر از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار مخاطب داشت. فیلم «دیگه چه خبر؟» سومین فیلم تهمینه میلانی در مقام کارگردان بود و جهانگیر الماسی، ماهایا پطروسیان، دانیال حکیمی و حمید جبلی در آن به ایفای نقش میپرداختند. دختربچه خردسالی که در این فیلم بازی میکرد هم «السا فیروزآذر» بود، خواهرزاده تهمینه میلانی که در زمان بازی در این فیلم ۸ ساله بود و آن سالها با نام الناز فیروزآذر در فیلمها بازی میکرد. این فیلم با متوسط بلیت ۳۵ تومانی توانست در آن سال نزدیک به ۱۰۰ میلیون تومان فروش کند و علاوه بر پرتماشاگرترین فیلم، پرفروشترین اثر سینمایی سال هم لقب بگیرد.
در آن سال با توجه به شرایط جامعه، مردم به فیلمهای اجتماعی و کمدی اقبال بیشتری نشان دادند و به همین دلیل در فهرست ۱۰ فیلم پرتماشاگر سال، بیشتر آثار در ژانر اجتماعی، خانوادگی و کمدی است. طبق همین قاعده دومین فیلم پرفروش و پرتماشاگر سال، فیلم کمدی «جیببرها به بهشت نمیروند» بود، اثری به کارگردانی ابوالحسن داودی علیرضا خمسه، غلامحسین لطفی، حسین محباهری، آتنه فقیه نصیری و... در آن بازی کرده بودند. فیلمهای «دو نفر و نصفی» ساخته یدالله صمدی و با بازی فرامرز قریبیان، علیرضا خمسه، آتنه فقیه نصیری و... و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» از محسن مخملباف و با بازی عزتالله انتظامی، مهدی هاشمی، اکبر عبدی، محمدعلی کشاورز، فاطمه معتمد آریا و... از دیگر فیلمهای کمدی و سرگرمکننده آن سال بودند که در فهرست آثار پرفروش سال قرار گرفتند.
اگرچه به جز آثار این ژانر، برخی از فیلمهای جنگی و حادثهای نیز هنوز در میان گروهی از سینماروها محبوب بودند. در این سال فیلم «گلها و گلولهها» به کارگردانی ناصر مهدیپور با بازی جمشید هاشمپور، چنگیز وثوقی، عنایت بخشی و... و فیلم «پوتین» ساخته عبدالله باکیده با بازی حسین خانیبیک، علی شعاعی و محسن مکاری از آثار جنگی و اکشنی بودند که توانستند روی هم رفته بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر را به سالنهای سینما بکشانند.
در میان فیلمهای خارجی هم فیلم «سایه شوگان» محصول ژاپن پرتماشاگرترین فیلم سال بود، اثری که در این سال کمتماشاگر سینما بیشتر از فیلمهای پرفروش این روزهای سینمای ایران تماشاگر جذب کرد و نزدیک به ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر را به سالنها جذب کرد. «سایه شوگان» با این تعداد تماشاگر، هشتمین فیلم پرمخاطب سال بود. رقیب اصلی این اثر هم فیلم وسترن «با گرگها میرقصد» ساخته کوین کاستنر بود که ۱ میلیون تماشاگر داشت، اما به دلیل بالاتر بودن قیمت بلیت این فیلم آمریکایی، در فهرست پرفروشترین فیلمهای خارجی سال با رقم ۴۷.۵ میلیون تومان در صدر جدول قرار گرفت.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/