تصویرگر کتاب کودک باید دنیای او را بشناسد/ نتیجه تعامل نویسنده و تصویرگر، خلق یک کتاب باکیفیت است
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، ضعف محتوایی به خصوص در حوزه کودکان و گروه سنی الف (آمادگی و کلاس اول) و استفاده از تصویرگری نامناسب برای کتابهای کودکان از جمله موارد قابل توجه در عرصه ادبیات کودک ونوجوان است.
در هفته گذشته بهطور ویژه در رابطه با موضوع ادبیات کودک و نوجوان با یکی از نویسندگان مطرح این حوزه گفتوگو کردیم و امروز ضعفهای موجود در تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان را در گفتوگو با یکی از نویسندگان و تصویرگران مطرح کردیم.
سمیه سیدیان متولد ۱۳۶۰ نویسنده، مترجم و تصویرگر حوزه کودک و نوجوان که از آثار او میتوان به داستان تصویری کودک «دندانی که لق نمی شد»، رمان فانتزی نوجوان «صورت فلکی گمشده»، دو کتاب کودک مصور «بابا اتوبوسی» و «شانهای که میخواست فرار کند» و ... اشاره کرد.
کودکان بهدنبال کتاب شاد، رنگی و زنده هستند
آنا: تصویرگری در کتابهای کودک و نوجوان چقدر مهم است؟
سیدیان: تصاویر کتاب هستند که به خلاقیت، تجسم و خیالپردازی کودک کمک میکند تا او به پرورش فکری برسد. در چند سال اخیر کتابهای تصویری در حوزه کودکان و نوجوانان راه پیدا کرده که این نوع کتابها باعث میشوند آنها با دنیای قصهها تعامل بیشتری داشته باشد. کتاب تصویری یا مصور به کمک متن داستانی میآید و آن را برای کودک قابل فهمتر میکند.
آنا: باید آن تصویر به فضای داستان و سبک زندگی کودکان امروز نزدیک باشد؟
سیدیان: بله باید نزدیک باشد و برای مخاطب کوچک قابل درک باشد. الان تصاویر جالب و جذابی به جشنوارههای «فراتیسلاوا»، «بولونیا»،«بلگراد»، «گاوا اوکراین» میرسد و جایزه میگیرند اما لزوماً آنها برای کودکان جذاب نیستند چون کودک بیشتر بهدنبال کتاب شاد، رنگی و زنده است. هر چقدر آن تصاویری که در کتاب استفاده میشود به فضای ذهنی آنها نزدیکتر باشد مسلماً ارتباطپذیریشان با داستان بیشتر میشود.
تصویرگر باید سبک ذهنی کودک را بشناسد
آنا: پس در واقع تصویرساز باید درک درستی از روحیات کودکان و نوجوانان و شناختی از روانشناسی آنها داشته باشد؟
سیدیان: تصویرساز باید با کودکان صحبت کند و دنیای کودکان را بشناسد. در این صورت خیلی راحتتر میتواند به سبک ذهنی آنها نزدیک شود و تصاویری هم که خلق میکند برای کودک و نوجوان جذاب میشود. مسلماً تصوری که یک ذهن بزرگسال از یک صندلی یا حتی درختِ جنگل دارد با ذهنیت کودک کاملاً متفاوت است، او دوست دارد آن درخت را نارنجی یا دستوپادار ببیند. حتی ذهن کودکان آنقدر فانتزی است که خیلی از موجودات بیجان را جاندار میبینند و دوست خیالی دارند. به تمام این نکات باید توجه شود.
آنا: چرا کار تصویرگر باید مکمل نویسنده و متن داستان باشد؟
سیدیان: در گذشته اینطور باب شده که ناشر متن داستانی نویسنده را بدون مشورت با او در اختیار یک تصویرگر قرار میداد و او بدون اینکه با تصور نویسنده ارتباط کامل برقرار کند صرفاً از روی متن یک تصویرسازی انجام میداد که چه بسا موجب اعتراض نویسنده هم میشد. در چند سال اخیر آکادمی علمی-فرهنگی، انجمن تصویرگران و انجمن نویسندگان و... زیر نظر اساتیدی همچون کیانوش قریبپور، هدی حدادی، نوید علیاکبر، علی بوذری گروههایی تشکیل داده تا تعامل ذهنی و نزدیکی بین متن و تصویر کتاب کودکان برقرار کنند. در این ارتباط نزدیک، تعامل بهتری بین نویسنده و تصویرگر برقرار شده و همزمان با هم داستان را پیش میبرند. در نهایت، این کودک است که از خواندن کتاب لذت میبرد. تعامل خوب بین نویسنده و تصویرگر یعنی خلق یک اثر با کیفیت برای مخاطب خردسال.
بیشتر بخوانید:
- جای ژانرنویسی در کتابهای کودک و نوجوان خالی است/ عموپورنگ و فیتیلهایها هم در فرهنگ کتابخوانی موثر هستند
- فضای مجازی نمیتواند جایگزین قصهگویی مادران شود/ والدین بر اساس ذائقه کودکان کتاب بخرند
- جریان خون ادبیات کودک کند شده است/ دادههای فرهنگی بیگانه، اعتماد کودک به جامعه ایرانی را از بین میبرد
- کتابهای سطحی و کممایه پرچمدار بازار کتاب کودک شدهاند
کودک با ژانر ترسناک نیاز روحی خود را جبران میکند
آنا: یکی دیگر از ضعفهای مسئله تصویرگری انتخاب تصاویر ترسناک و نامناسب برای سنین کودک و نوجوان در داستانها و ترانههای کودکانه است؛ نظر شما چیست؟ چرا از این نوع تصویرگری در برخی از آثار استفاده میشود؟
سیدیان: ما وقتی میخواهیم تاریکی را به کودک نشان دهیم یا موجود عجیبی را که به فرض در تاریکی اتاقش میبیند توصیف کنیم، صرفاً نیازی نیست که از رنگهای تیره استفاده کنیم، خیلی راحت میتوانیم از رنگهای تند و هیجانی استفاده کرده و حتی هیولای داستانها را به رنگ قرمز نشان دهیم. اگر این عکسها به دنیای واقعی نزدیک باشد باعث تغییر نگاه او میشود، عصبانیتش را تشدید میکند که این ساختارشکنی است. منِ تصویرگر باید القای ذهنی درستی به کودک بدهم. هر چقدر رنگهای خالصتر برای گروه سنی زیر سه سال یا نهایت تا چهار سال استفاده شود، خیلی بهتر است. ترکیبات رنگی باید کمتر باشد و شکلها سادهتر باشند.
نوجوان خودش قدرت تشخیص دارد تا داستانی در ژانر دلخواه از جمله فانتزی، معمایی، جنایی، پلیسی یا ترسناک را انتخاب کند. مسلماً تصاویر داخل کتاب سنین نوجوان با تصاویری که در کتاب گروه سنی زیر دبستان است، خیلی تفاوت دارد. امیدوارم دیگر شاهد تصاویر خشونتبار در کتابهای گروه سنی «الف» نباشیم و هر چقدر که میتوانیم آنها را با کتاب به درستی آموزش دهیم.
آنا: به نظر میرسد برخی کودکان با دیدن تصاویر ترسناک از کتاب دلزده هم نمیشوند؟
سیدیان: بستگی به روحیات خلقی کودکان دارد. هر کودکی بسته به محیطی که در آن پرورش پیدا میکند از جمله محیط روشنفکری، خشونت خانگی، پرخاشگری و... آن انرژیها را جذب خودش میکند. در کارگاههای مادر و کودک گاهی تصاویری در اختیار کودکان قرار میگیرد، برخی از آنها ناخودآگاه دنبال رنگ تیرهای میگردند تا روحیات درونی خود را روی کاغذ انتقال دهند. این اتفاق که میگویید گاهی کودک با دیدن تصویر ترسناک از کتاب دلزده نمیشود برای این است که نیاز روحی خود را جبران میکند. من به واسطه کارم چند ماهی در کتابفروشی کودک حضور داشتم، برخی از آنها به دنبال کتابهای خشن، جنگی، ماشینبازی، مبارزه یا هیولایی و دایناسوری و... بودند.
از دوگانگی ذهنی کودکان تا بروز رفتارهای پرخاشجویانه
آنا: گروهبندیهای سنی در پاسخ به نیاز کودکان هستند؟
سیدیان: جامعه جهانی از دوره سنتی عبور کرده اما عدهای هنوز هم در آن گیر افتادهاند. این گروهبندی سنی را میتوان به ردههای کوچکتری هم تقسیم کرد. در گذشته در کتابهای کانون پرورش فکری گروههای سنی «الف»، «ب»، «ج» و «د» داشتیم. در حال حاضر در کتابهای کانون پرورش فکری شاهد ردههای صفر تا سه سال خردسال، سه تا پنج سال کودک، پنج تا هفت سال کودک دوره اول بعد از آن دوم، ۹ تا دوازده سال دوره نوجوانی اول، دوازده سال تا شانزده سال نوجوانی دوره دوم، هستیم. متوجه شدیم بر اساس تقسیمبندی جهانی تا بیست یا بیستودو سال را برخی کشورها جوان و نوجوان میدانند. فکر میکنم با توجه به پیشرفت تکنولوژی و توسعه فضای مجازی باید مجدد در ردههای سنی بازنگری داشته باشیم.
متاسفانه کتابهایی در حوزه کودک و نوجوان وجود دارد که دوگانگی ذهنی و رفتارهای پرخاشگرایانه آنها را به دنبال دارد! ردهبندی سنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هنوز برای برخی خانوادهها جا نیفتاده است. ما باید گروهبندیها را به گونهای پیش ببریم که کودک وقتی بزرگ میشود درگیر تضادهای فکری و روحی نشود.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/