تفکرات ناظر بر مکتب سلیمانی مهمترین عامل خروج آمریکا از خاورمیانه است
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، ولی گلمحمدی در هفتمین پیش نشست «شهید سلیمانی، مکتب تراز تمدن نوین اسلامی» که پیش از ظهر امروز، یکشنبه ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۰ در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، با اشاره به اینکه محوریت بحث ناظر بر میراث استراتژیک مکتب سلیمانی در تحکیم بنیانها و پیشرانهای ناظر بر افول نظام سلطه بهویژه در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران است، خاطر نشان کرد: شرایط کنونی ناظر بر یک وضعیت گذار است. شرایط گذاری که اساساً مهمترین مشخصههای آن، باز توزیع قدرت، باز توزیع ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است.
وی افزود: اینجا از فضایی صحبت میکنیم که در اصطلاح ادبیات روابط بینالملل از آن بهعنوان نظام پساغربی یا نظام پساآمریکایی صحبت میشود. این نظام شامل یکسری از روندهای بسیار مهم ژئوپلیتیکی است. مهمترین مشخصهاش شاید ظهور قدرتهایی است که با تفکراتی تجدیدنظرطلبانه دارند به چالش میکشند به چالش کشیدن نظمی که تا پیشازاین به لحاظ مادی و گفتمانی در کانون تحولات و معادلات منطقهای بود.
عضو هیئتعلمی گروه روابط بینالملل دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران به خاطر موقعیت ژئواستراتژیک منحصربهفردی که دارد بیش از سایر کشورها، متأثر از این فضای باز توزیع قدرت بوده و متأثر از این تحولات ژئوپلیتیکی در محیط پیرامون خودش قرارگرفته است، عنوان کرد: بههرحال قدرتهای نوظهوری همچون ایران که به دلیل سلطه مادی و گفتمانی نظم آمریکایی تا پیشازاین در حاشیه معادلات و رویدادها قرارگرفته بودند، اکنون با توسل به توانمندیهای ملی و اتکا به چشمانداز استراتژیک بومی خود دارد، نظم آمریکایی را به چالش میکشد و در کانون تحولات منطقهای و بینالمللی قرار دارد.
وی ادامه داد: بحث بسیار مهمی که در رابطه با میراث ماندگار شهید سلیمانی در منطقهگرایی فعال ایران داریم، ظهور یک تفکری بهعنوان استقلال استراتژیک در سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران است، مخصوصاً در دهههای گذشته که فضای بسیار مهمی برای گسترش قلمرو نفوذ و منافع ایران در محیط پیرامونی خودش قرار داده است.
گلمحمدی با اشاره به اینکه وقتی در قالب و چارچوب مکتب سلیمانی صحبت میکنیم، استقلال استراتژیک ناظر بر توانایی ایران برای تنظیم اولویتهای راهبردی خود، اتخاذ تصمیمات سیاست خارجی و امنیتی از طریق همکاری با واحدهای سیاسی در نظام بینالملل با اتکا به قابلیتها و توانمندیهای ملی خودش است، اظهار کرد: اینجا تصور و فکر بسیار سنتی در سیاست خارجی ما وجود دارد و آن ناظر بر تنهایی استراتژیک است.
وی ادانه داد: از منظر مکتب سلیمانی، وقتی بهتنهایی استراتژیک نگاه میکنیم، شاید بهمثابه خودبسندگی، انزوا یا پرهیز از هرگونه ائتلافسازی و همکاری در سطح بینالمللی در ذهن متبادر میشود ولی چیزی که اساساً ما از استقلال راهبردی در این تصور میفهمیم، درواقع تنهایی استراتژیک نهتنها یک مزیت نیست بلکه درعینحال یک نقطهضعف است و میتواند در وضعیت متحول بینالمللی ما را با چالشهای مختلفی مواجه کند. بنابراین وقتی از این تصور در چارچوب مکتب سلیمانی صحبت میکنیم اساساً استقلال راهبردی بهمثابه رهایی از وابستگیها و محدودیتهای سیستمیک معنی پیدا میکند.
عضو هیئتعلمی گروه روابط بینالملل دانشگاه تربیت مدرس افزود: این رهایی بهطور سنتی دو بُعد مختلف داشته که رهایی منفی یا رهایی مثبت است. رهایی منفیاش، گریز از هرگونه ائتلافسازی و شبکهسازی چه بهصورت دولتی یا غیردولتی باشد یا رهایی مثبت راداریم که بیشتر متمرکز بر پیگیری اهداف ملی است از طریق مشارکت استراتژیک با سایر قدرتهای تجدیدنظرطلب بدون اینکه هرگونه وابستگی راهبردی را در این بین ایجاد کند. سردار سلیمانی درواقع نماد واقعی این رهایی مثبت در تفکرات استقلال استراتژیک جمهوری اسلامی ایران است.
وی در پایان خاطر نشان کرد: یکی از روندهای کلانی که اساساً در محیط پیرامونی است، درواقع خروج راهبردی ایالاتمتحده و اساساً افول نظم بینالمللی در منطقه است و بهجرئت میتوانم بگویم مهمترین پیشرانش همین تفکرات ناظر بر محور مقاومت مکتب سلیمانی بوده و خواهد بود.
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/