به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، شاید یکی از راههای شناخت آدمی در زمانه ما این باشد که به اطلس کتابهایی که انسانها انتخاب میکنند نگاهی بیندازیم تا متوجه طلب و رغبت آنها در دنیای امروز شویم. کتابها نشان میدهند نویسنده و کتابخوانهای این دوره و زمانه با چه چیزهایی درگیر هستند، به چه چیزهایی فکر میکنند و در آرزوی چه چیزهای بهسر میبرند. در گزارش امروز بهسراغ محبوبترین کتابهای سال۲۰۲۱ رفتیم. رمانهای پرفروشی که نویسندگانشان بهدنبال یک منجی میگردند که انسان امروز را از فلاکتی که گرفتارش شده است، نجات دهد؛ داستانهایی که هنوز زیر سایه ترس از کرونا از شیوع یک بیماری همهگیر برای ما میگویند؛ کتابهایی که احتمالا خیلی زود در لیست ترجمه ناشران امروز ایران قرار خواهند گرفت و پیشبینی میشود با استقبال مخاطبان همراه باشند. عمده قهرمانهای این رمانها در آستانه فروپاشی دنیا قرار دارند و قرار است دنیا را نجات دهند.
جلوگیری از جنگجهانی در «هرگز»
رمان «هرگز» نوشته کن فولت است. به گفته کارشناسان روزنامه نیویورکتایمز، این کتاب شگفتی جدید از این نویسنده بریتانیایی است و حتی بیشتر از یک فیلم هیجانانگیز، مخاطبش را درگیر قصهاش میکند. «هرگز» یک درام اکشن است که در زمان حال اتفاق میافتد. لارنس اچسامرز، وزیر خزانهداری سابق ایالاتمتحده درمورد این کتاب گفته است: «این رمان، یک داستان متقاعدکننده و بیش از حد واقعی دارد.» خیلی از خوانندگان این کتاب همنظر با این وزیر آمریکایی هستند و میگویند کتاب پر از اتفاقهایی است که مخاطب را درگیر میکند. یک پهپاد دزدیده شده ارتش آمریکا، جزیره خالی از سکنه ژاپن و ذخایر مخفی یک کشور از سموم کشنده شیمیایی: همه اینها در یک بحران بیامان درحال تشدید هستند و درکنارش یک زن جوان افسر اطلاعاتی آمریکا در تلاش برای جلوگیری از وقوع دوباره جنگجهانی است و درکنارش جاسوسی که مخفیانه با جهادیها کار میکند. سامرز در اظهارنظر دیگری درمورد این کتاب گفته است: «رمان «هرگز» پر است از قهرمانان و شروران، پیامبران دروغین و جنگجویان نخبه، سیاستمداران خسته و انقلابیون فرصتطلب. این رمان سرشار از حکمت هشداردهنده برای زمانه ماست. این کتاب میتواند به مخاطبانش احساسی را منتقل کند که در زمان خواندن کتاب، تپش قلب خودشان را احساس کنند و آنها را به احساسی غیرقابل تصور میرساند.»
بازهم قصهپردازی از لینکلن در «رئیسجمهور و مبارز آزادی»
برایان کیلمید، مجری و مفسر سیاسی شبکه فاکسنیوز است اما کار نویسندگی کتابهای غیرداستانی و داستانی را هم انجام میدهد. او در کتاب جدیدش سراغ یک داستان سیاسی در دل تاریخ آمریکا رفته است و از رابطه دو قهرمان آمریکایی حرف میزند، یکی آبراهام لینکلن و دیگری فردریک داگلاس.
بیشتر بخوانید:
مرگ تدریجی یار مهربان در بازار مکاره کتابهای قاچاق/ این ارزانی واقعاً بیحکمت نیست!
«رئیسجمهور و مبارز آزادی» داستان کمترشناختهای را روایت میکند از اینکه چگونه دو قهرمان آمریکایی از اختلاف شدید بهسمت دوستی حرکت کردند و در این روند مسیر تاریخ را تغییر دادند. نویسنده در این کتاب نوشته است: «آبراهام لینکلن سفیدپوستی بود که در یک مزرعه فقیر به دنیا آمد. فردریک داگلاس سیاهپوست بود، فرزند نظام بردهداری که جان خودش را به خطر انداخته بود تا بهسوی آزادی در شمال فرار کند. هیچکدام از این دو نفر تحصیلات رسمی نداشتند و هیچیک از آنها راه آسانی برای تاثیرگذاری نداشتند. هیچکس انتظار نداشت آنها با هم دوست شوند یا اینکه کشور را متحول کنند. اما لینکلن و داگلاس به عظمت ملت خود اعتقاد داشتند. آنها مصمم بودند آزمایش بزرگ دموکراتیک را به آرمانهای خود برسانند. لینکلن میدانست که زمان از بین رفتن بردهداری فرا رسیده است، اما مگر کشور بهسرعت میتواند تغییر کند بدون اینکه از هم بپاشد؟ و آیا میتوان با حفظ قانون اساسی آمریکا از شر بردگی خلاص شد؟ داگلاس میگوید که نه نمیتوان، چون که قانون اساسی بهطور جبرانناپذیری توسط نظام بردهداری فاسد شده است و او از لینکلن میخواهد حرکت انقلابیاش را سریعتر کند. مسیرهای این دو مرد با اندکی بیش از این باور که بردهداری اشتباه است، درنهایت به هم نزدیک شدند.»
استفان رد، نویسنده درمورد این کتاب میگوید: «کیلمید همانطور که در فیلم ۶ مخفی جورج واشنگتن نشان داد، این برش تقریبا فراموششده تاریخ را به داستانی دراماتیک تبدیل کرده است که شما را مجبور میکند ورق بزنید تا بفهمید چگونه این دو قهرمان از طریق اصول و صبر خود نهتنها یکدیگر را تغییر دادند، بلکه آمریکا را واقعا برای همه آزاد کردند.»
روایتی از شروع شیوع یک ویروس و «آنچه در ووهان اتفاق افتاد»
هنوز بعد از دوسال منشأ کووید-۱۹ در هالهای از ابهام قرار دارد. کتاب «آنچه در ووهان اتفاق افتاد» با همان پیشفرض اولیه شیوع ویروس کرونا، بهدنبال این است که بداند در ووهان چه اتفاقی افتاده است. در توضیح این کتاب آمده است: «دانشمندان و مقامات دولتی به مدت یکسالونیم اصرار داشتند که این ویروس منشأ طبیعی دارد و هرکسی که جرات مخالفت با این دیدگاه را داشت به تمسخر گرفته میشد. غولهای فناوری، اینترنت را فرا گرفتند و بحثها را بهشدیدترین شکل سانسور و خاموش کردند. با این حال، غیرقابل انکار است که یک مرکز مخفی در ووهان در آزمایشهای خطرناک دستکاری ژنتیکی ویروسهای کروناویروس خفاش، غوطهور شده است و به محض اینکه خبر شیوع یک بیماری در ووهان به بیرون درز کرد، ارتش چین کنترل را به دست گرفت.» این کتاب بهخاطر اهمیت موضوع و البته افشاگریهای نویسنده با استقبال در بازار نشر همراه شده است. شری مارکسون، نویسنده این کتاب با تحقیقهای نوآورانه در مورد منشأ کووید-۱۹، به تحقیقات طبقهبندیشدهای در این زمینه رسیده است. این تحقیقات، شامل اسناد اولیهای است که قبلا دیده نشده و قرار است پنهانکاری چین درمورد شیوع این ویروس را افشا کند. مصاحبههای تازه با پزشکان افشاگر در ووهان و گزارشهای شاهدان عینی تمام آنچه را که فکر میکردیم در زمان شیوع بیماری درست است را از بین میبرد. بیلی رابینز، نویسنده نیویورکتایمز درمورد این کتاب گفته است: «مارکسون در این کتاب، شجاعانه گزارش میدهد و بهطرز دلخراشی تمام اتفاقات را بیان میکند.
او داستانهای همهگیری این ویروس را با توجه به اسناد و اظهارات دانشمندان و مقامات امنیت ملی میگوید؛ حقایق ناراحتکنندهای که در ابتدا با اتهام و برچسب تئوری توطئه مواجه بود تا زمانی که سازمانهای دولتی شروع به شک کردند که ممکن است حقیقت همانی باشد که انکار میشد. در تمام این مدت، این افراد شجاع بر حرفهایشان پافشاری کردند و نقش مهمی در بررسی منشأ کووید-۱۹ ایفا کردند تا درنهایت در این کتاب ما را به حقیقت آنچه واقعا در ووهان رخ داده است نزدیکتر کند.»
داستان یک جزیره دورافتاده در «کاش اینجا بودی»
رمان «کاش اینجا بودی» نوشته جودی پیکولز است. او نویسنده شماره یک نیویورکتایمز است که پیش از این با نوشتن کتاب دروغهای کوچ بزرگ شناختهشده است. او حقوق و امتیاز بهرهبرداری از کتابهایش را برای اقتباس بهعنوان یک فیلم بلند، به نتفلیکس فروخته است و حالا در کتاب جدیدش به موضوعی درمورد یک بیماری همهگیر رفته است. دایانا اوتول، قهرمان رمان «کاش اینجا بودی» است و بهنظر میرسد مسیری که برای زندگی انتخاب کرده، بدون نقص و درست باشد. دایانا در ۳۰سالگی ازدواج میکند، در ۳۵سالگی بچهدار و بعد هم جدا میشود. بعد از این جدایی به حومه شهر نیویورک نقلمکان میکند و همینطور از نردبان حرفهای در دنیای حراجهای هنری بالا میرود و در کار خودش، تبدیل به یک متخصص میشود. در زندگی شخصی با یک نفر آشنا شده اما هنوز نامزد نکرده است، او میداند که «فین» دوستپسرش، که یک رزیدنت جراحی است، برای قرار عاشقانهشان در جزیرهای بهنام گالاپاگوس برنامه دارد و ظاهرا میخواهد چند روز قبل از تولد دایانا از او خواستگاری کند. اما درست در همان زمان، ویروسی در شهر ظاهر میشود که دنیا را بههم میریزد و این اتفاقات در آستانه خروج آنها، از شهر پیش میآید. نامزدش با او نمیآید و به او میگوید «بیمارستان شلوغ است. او باید بماند و اطمینان میدهد که تو هنوز باید بروی، زیرا حیف است تمام پول سفرشان به باد برود. دایانا با اکراه به این سفر میرود اما تعطیلات رویایی او خراب میشود. چمدانش گم میشود، وایفای تقریبا وجود ندارد و هتلی که رزرو کرده بودند بهدلیل بیماری همهگیر تعطیل شده است. درواقع، اکنون کل جزیره در قرنطینه است و او تا باز شدن مجدد مرزها سرگردان است. سام مندز، نویسنده آمریکایی درمورد این کتاب میگوید: «جودی با دستاویز قرار دادن یک بیماری همهگیر داستانش را با یک روایت جذاب پیش میبرد، او در آن جزیره به آرامی با یک خانواده محلی ارتباط برقرار میکند، زمانی که او نوجوان بود با رازی که در زندگیاش داشت سعی در پنهانکاری داشت و حالا در این جزیره، نوجوان یک خانواده دوباره رازی را به او میگوید. او در جزیرهای است که زمانی نظریه تکامل داروین از طریق انتخاب طبیعی شکل گرفت و دایانا خود را درحال بررسی روابط، انتخابهایش و خودش میبیند و به این فکر میکند که آیا وقتی به خانه میرود، او نیز به فردی کاملا متفاوت تبدیل شده است.»
«تمام کریسمس آمریکایی» کتابی برای هدیه دادن
یکی دیگر از کتابهای پرفروش در سال۲۰۲۱ «تمام کریسمس آمریکایی» است. در ابتدای این کتاب آمده است: «یک صندلی بکشید، مقداری تخممرغ بریزید و از کریسمس با دوستان لذت ببرید. از رشتهکوههای برفی «وایومینگ» گرفته تا سواحل فلوریدا که با چراغهای کریسمس میدرخشند، همه سنتهای تعطیلات کریسمس آمریکایی را در سراسر ایالاتمتحده دنبال میکنند.» ریچلکامپوس دافی و شان دافی که نویسندگان این کتاب هستند سعی کردهاند یک یادگاری شخصی زیبا را در این کتاب گردآوری کنند، مجموعهای خیرهکننده از داستانهای احساسی، عکسهای خانوادگی ارزشمند و دستورالعملهای خانگی کریسمس از محبوبترین شخصیتهای فاکسنیوز در این کتاب جمع شده است. آنها خوانندگان را به مزرعههایی درسمت غرب آمریکا میبرند، جایی که کریسمس را با زندگی واقعی «مردان مارلبرو» عموها و پدربزرگشان جشن بگیرند. کتاب پر از داستانهایی است که میخواهد روایتی از دنیای کودکی نویسندگان فاکسنیوز باشد.
داستان واقعی «ظهور و سقوط یک سلسله آمریکایی»
اندرسون کوپر، نویسنده و روزنامهنگار پرفروش نیویورکتایمز، تصمیم میگیرد داستان زندگی خانوادگیاش را روایت کند و به همین منظور با کاترین هاو، مورخ و رماننویس پرفروش نیویورکتایمز همکاری میکند. داستان این کتاب، یکی از آثار قابلتوجه غیرداستانی واشنگتنپست در سال۲۰۲۱ است و این سلسله افسانهای هم درمورد «کرنلیوس وندربیلت» و پسرانش است. وندربیلت ثروت خود را از ساخت راهآهن و حملونقل بهدست آورده بود. او بزرگ خاندان خانواده وندربیلت و یکی از ثروتمندترین افراد آمریکایی در تاریخ است که دانشگاه وندربیلت به افتخار وی نامگذاری شده است. گفته میشود داراییهای وندربیلت در زمان مرگ ارزشی حدود ۱۰۵ میلیون دلار داشت. چنین سرمایهای در آن سالها، وندربیلت را به ثروتمندترین مرد آمریکایی تبدیل میکرد. وارثان وندربیلت پس از مرگش در سال ۱۸۷۷ بر سر ثروت سرسامآور او جنگیدند و اختلافات خانوادگی ایجاد شد. در این کتاب سقوط یک امپراتوری اقتصادی را تا سال ۲۰۱۸ روایت میکند؛ یعنی جایی که آخرین وندربیلت از املاک تابستانی ۷۰ اتاقه خانوادگیشان در نیوپورت، به بیرون انداخته شد. اندرسون کوپر، از نوادگان «کرنلیوس وندربیلت» در این کتاب درکنار کاترین هاو مورخ قرار است داستان خانواده افسانهای او و تأثیرات آنها را بر تاریخ آمریکا بررسی کنند؛ اینکه چگونه این امپراتوری اقتصادی ساخته شد و چگونه با جشنهای مجلل از ثروتشان لذت بردند و با سرمایهداری بیبندوبار آمریکایی جان دادند. کوپر و هاو با حرکت از اسکلههای سخت منهتن قدیمی به اتاقهای پذیرایی مجلل خیابان پنجم عصر طلایی میروند و از کاخهای تابستانی پرآذین نیوپورت تا دادگاههای اروپا و تمام مسیر تا نیویورک امروزی، پیروزیها را بازگو میکنند. البته این کتاب حاوی تراژدیهای یک سلسله ثروتمند آمریکایی است که شبیه هیچ سلسله دیگری نیست.
روایت قتلهای هولناک در «کالبدشکافی»
رمان «کالبدشکافی» از آن دست رمانهایی است که مخاطب را با خودش درگیر میکند. شخصیت اصلی این کتاب، دکتر کی اسکارپتا، پزشک ارشد است که دو قتل بسیار متفاوت و وحشتناک را کشف میکند. وقوع این جنایتهای هولناک باعث میشود کی اسکارپتا، آسیبشناس پزشکی قانونی، بهعنوان بازرس ارشد به ویرجینیا بیاید. او روزی از همین ایالت کارش را شروع کرده بود و حالا پس از سالها دوری بههمراه همسرش بنتون وسلی، که یک روانشناس پزشکی قانونی در سرویس مخفی ایالاتمتحده است به ویرجینیا برمیگردد. جیمز آدامز درمورد این کتاب نوشته است: «شاید نقطه تلاقی کتابهای ۲۰۲۱ در یک بیماری همهگیر باشد، اما کتاب کالبدشکافی هم همینقدر هولناک و غافلگیرکننده است. بهخصوص وقتی دکتر کی اسکارپتا و همسرش، پس از مدتها به شهرشان برمیگردند، اما تنها چندهفته پس از کار، او در مسیر راهآهن به صحنهای فراخوانده میشود که در آن جسد زنی بهطرز تکاندهنده به نمایش گذاشته شده است. گلوی زن تا ستون فقرات بریده شده است و وقتی اسکارپتا شروع به دنبال کردن مسیر میکند، بهطرز نگرانکنندهای به محله تاریخی خود نزدیک میشود. در همان زمان، یک فاجعه در یک آزمایشگاه فوقسری در فضای بیرونی رخ میدهد که حداقل دو دانشمند را درمعرض خطر قرار میدهد. اسکارپتا که در کمیسیون بسیار محرمانه روز رستاخیز که در پروندههای حساس امنیت ملی تخصص دارد، به کاخسفید احضار میشود و مأموریت پیدا میکند تا متوجه شود دقیقا چه اتفاقی افتاده است.» آدامز در بخش دیگری از معرفی این کتاب آورده است: «این کتاب از آندست کتابهایی است که حتما مورد اقتباس قرار میگیرد و همین پرفروش شدن کتاب، نشان از این دارد که اگر به فیلم یا سریال هم تبدیل شود، مخاطب آن را دوست خواهد داشت.»
آرزوهای یک عشق
رمان «آرزو» رمانی عاشقانه است؛ روایتی از زندگی یک دختر که از خانوادهاش دور میشود و مجبور است در شهری دیگر زندگی کند. نیکولاس اسپارکس نویسنده این کتاب است و داستان عاشقانهاش جایی در سال ۱۹۹۶ اتفاق میافتد؛ سالی که همهچیز را برای مگی داوز شخصیت اصلی داستان تغییر میدهد. داوز در ۱۶سالگی برای زندگی با خالهای که بهسختی میشناسدش، به دهکدهای دورافتاده بهنام اوکراکوک در کارولینای شمالی میرود. در سفری که شروع میکند، او فقط میتواند به دوستان و خانوادهای که پشتسر گذاشته، فکر کند تا اینکه با برایس تریکت، یکی از معدود نوجوانان جزیره آشنا میشود. برایس خوشتیپ، اصیل و بهتازگی در آکادمی نظامی «وستپوینت» پذیرفته شده است. برایس تریکت، برای داوز دنیای جدیدی را شکل میدهد، او را با عکاسی آشنا میکند و البته با علاقهای که به بقیه زندگی او معنا میبخشد. دیوید اندرسون، نویسنده درمورد این کتاب نوشته است: «آرزو از رسیدنها و نرسیدنها میگوید. از اینکه باید در لحظه زندگی کرد. عشقی که در کتاب تصویر شده است، آنقدر جذاب و دوستداشتنی است که مخاطب را با خودش همراه میکند و او را خسته نمیکند و از این همراهی لذت میبرد.»
پیدا کردن یک قاتل حرفهای در «لیست قاضی»
جان گریشام، نویسنده معروف آنقدر داستانهایش جذاب است که هیچوقت مخاطب از آن خسته نمیشود. رمان «لیست قاضی» از تازهترین کتابهای معروف اوست. لیسی استولتز، کاراکتر اصلی این داستان است و ردپای یک قاتل زنجیرهای را دنبال میکند و به یک مظنون شوکهکننده نزدیک میشود؛ یک قاضی. لیسی استولتز در تحقیقاتش به یک قاضی فاسد برمیخورد که میلیونها رشوه از یک سندیکای جنایی گرفته است. داستانهای تودرتوی این کتاب، پیچیدگیهای قصهای است که قرار است مخاطبانش را با خود همراه کند. استولتز در ادامه داستان با زنی مرموز آشنا میشود که آنقدر ترسیده که از نامهای مستعار استفاده میکند. فردی بهنام جری کراسبی ۲۰ سال قبل به قتل رسیده و پرونده این قتل هنوز حل نشده است. با اینحال قتل این فرد مظنونی دارد که دو دهه است تحت تعقیب است. نویسنده این داستان جنایی را بهگونهای پیش میبرد که سوءظن به اندازه کافی آسان بهنظر برسد، اما اثباتش غیرممکن. ظاهرا قاتل مردی است صبور که همیشه یک قدم جلوتر از مجریان قانون حرکت میکند. او از حیلهگرترین قاتلان زنجیرهای است که پزشکی قانونی، ترفندهای پلیس و مهمتر از همه اینکه قانون را میداند. «فهرست قاضی» از هرنظر غافلگیرکنندهترین و هیجانانگیزترین رمانهای جان گریشام است.
سفر به ساحل امن با «دختران گمشده ایرلند»
«دختران گمشده ایرلند» داستانی گیرا و جذاب از اسرار یک خانواده را تعریف میکند؛ داستان فرار یک زن به ساحل غربی ایرلند. ساحل زیبای خلیج رز وایلد آخرین جایی است که لیدیا باتلر باید در آن باشد. این زن با از دست دادن همهچیزش، به این نقطه از دنیا آمده تا در کلبه فرسودهای که از عمه بزرگش نلی به ارث برده، زندگی کند. تنها جایی که میتواند دخترش سانی را هم به آنجا ببرد. باتلر در این دهکده کوچک ایرلندی پنهان شده تا دخترش را در مقابل شایعات حفظ کند. این کلبه بخشی از ایستگاه قدیمی گارد ساحلی است و سایر ساکنان عجیب و غریب آن بهسرعت خود را با ورود لیدیا معرفی میکنند. لیدیا دیگر کمتر احساس تنهایی میکند، کمکم جذب جیسون اوکالاگان، مرد مرموزی میشود که در همسایگی آنها زندگی میکند. به نظر میرسد هرچه لیدیا در این شهر دورافتاده بیشتر زندگی کند احتمال افشای رازی که از سانی پنهان کرده، بیشتر میشود. میداند که باید صادق باشد و با گذشتهای که سعی کرده فراموش کند، روبهرو شود؛ اما آیا او توانسته افرادی را پیدا کند که واقعا او را بپذیرند یا اینکه حقیقت او را مجبور میکند برای همیشه کلبه را ترک کند؟ داستان این کتاب مخاطب را با خود به ایرلند میبرد تا در کنار ساحل استراحت کند و به آبهای زمردی عالی خیره شود.
«بیلی سامرز» قاتل خوب
استفن کینگ، نویسنده آمریکایی خالق بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونههای وحشت، خیالپردازی، ماوراءالطبیعه، تعلیق، جنایی، علمی-تخیلی و رمانهای فانتزی است. قوه خیال او در داستانپردازی بهحدی است که میگویند «تخیل بیقرار او قدرتی است که نمیتوان آن را مهار کرد». او در رمان جدیدش، یک مورد هیجانانگیز را انتخاب کرده و از یک مرد خوب در شغلی بد مینویسد. بیلی سامرز یک قاتل اجارهای و از تکتیراندازهای حرفهای آمریکایی است که سرعت عملی خوب در فرار کردن پس از قتل دارد. اما حالا در آخرین قتل و خداحافظیاش اتفاق بدی برای او رقم میخورد. داستانی که آمازون معتقد است نمیتوانید دست از خواندنش بردارید. بیلی سامرز شخصیت جدیدی از استفن کینگ است که فراموش نخواهد شد. استیون کینگ برای اولینبار در آوریل ۲۰۲۰ در مصاحبه با NPR به نوشتن این رمان اشاره کرد و در همین مصاحبه درمورد تغییر داستان از زمان وقوع در سال ۲۰۲۰ به ۲۰۱۹ بهدلیل همهگیر شدن ویروس کرونا صحبت کرد. جان داگدیل از ساندی تایمز در نقدی تحسینآمیز نسبت به این اثر نوشته است که «کینگ ماجراها را به نظم کنار هم میچیند و با تصویرسازی صحنههای اکشن و عمیق نشان میدهد که در ۷۳سالگی، نویسندهای است که به اوج بازی خود بازگشته است.» نیل مکرابرت از روزنامه گاردین هم این اثر را «بهترین کتاب سالهای اخیر» کینگ نامیده است. داردسون، خبرنگار و نویسنده آمریکایی درمورد این کتاب نوشته است: «این کتاب عشق، شانس، سرنوشت و یک قهرمان پیچیده با آخرین ضربه به رستگاری را در خود دارد. شما بعد از اینکه این کتاب را دست گرفتید، دیگر این داستان را کنار نخواهید گذاشت و بیلی را فراموش نخواهید کرد.»
آخرین پرواز
«آخرین پرواز نهتنها بهدلیل طرح وسوسهانگیز و سرعت ماهرانهاش، بلکه بهدلیل تندخویی غیرمنتظره و وضوح رضایتبخشش تلخ است؛ اما کاملا جذبکننده است. شخصیتها زیر پوست شما میروند.» این تعریف راجر آدامز، کارشناس ادبی نیویورکتایمز از کتاب «آخرین پرواز» است. در شرح داستان این کتاب آمده: «کلر کوک زندگی کاملی دارد. او با یکی از فرزندان یک سلسله سیاسی ازدواج میکند و در یک خانه مدرن در منطقه منهتن همراه با ۱۰ مستخدم زندگی میکند. اطرافش شیک است و روزهایش بیعیب و نقص و آیندهاش فرخنده. اما پشت درهای بسته این خانه، همهچیز آنطوری نیست که به نظر میرسد. همسرش که از نظر همه کامل است و در ظاهر خلق و خوی درخشانی دارد، از همه نظر او را کنترل میکند و از مستخدمان این خانه برای ردیابی از هر حرکت کلر استفاده میکند. اما چیزی که او نمیداند این است که کلر ماهها روی نقشهای برای ناپدید شدن کار کرده است. نقشهای که او را به فرودگاه میبرد و آماده فرار میکند ولی بهطور تصادفی در بار فرودگاه او با زنی که شرایطش به همان اندازه وخیم به نظر میرسد، ملاقات میکند. آنها با هم در آخرین لحظه تصمیم میگیرند بلیتهایشان را عوض کنند. کلر با پرواز اوا به اوکلند میرود و اوا بهعنوان کلر به پورتوریکو سفر میکند. آنها بر این باورند که این مبادله به هریک از آنها شروعی دوباره میدهد اما زمانی که پرواز اوا به پورتوریکو سقوط میکند، کلر متوجه میشود این دیگر یک شروع نیست، بلکه یک زندگی جدید است. کلر با انتشار خبر مرگش در رسانهها، بدون گزینه، هویت اوا را بهعهده میگیرد و همراه با آن، رازهایی را که اوا برای پنهان نگهداشتن آن سخت مبارزه کرد، دنبال میکند.»
کشتی تایتانیک فراموشنشدنی است
داستان تایتانیک را دیگر همه میدانیم اما بعد از اینهمه سال باز هم این کتاب با توجه به جزئیات زیبا و تاریخیاش، جزء کتابهای پرفروش محسوب میشود. الن ماری، نویسنده آمریکایی درمورد کتاب «دومین خانم آستور» گفته است: «این کتاب یکی از کتابهای زیبایی است که تابهحال از خواندنش لذت بردهام. رمانی فوقالعاده که تا مدتها آن را فراموش نمیکنم.» این رمان جذاب، شما را به ماه عسل فاجعهآمیز «جان جیکوبآستور» و «مادلین آستور» معروفترین زوج زمان خود میبرد؛ زمانی که تایتانیک غرق میشود. «جان جیکوبآستور» بنیانگذار شرکتی بود که آراماس تایتانیک را ساخت و وی همراه این کشتی غرق شد. هنگام غرق شدن وی ثروتمندترین شخص در کشتی و یکی از افراد ثروتمند روی زمین در آن زمان بود. «مادلین آستور» از حادثه کشتی تایتانیک جان سالم به در میبرد. لحظات آخر جدایی این دو عاشقپیشه بهگونهای بازخوانی میشود که گویا جان جیکوب به مادلین کمک میکند وارد یک قایق نجات شود و به او اطمینان میدهد که بهزودی او را در نیویورک خواهد دید. اتفاقی که هیچگاه محقق نمیشود. در پی این فاجعه، مطبوعات جیکوب را به مقام قهرمانی فاضل و پایانی تراژیک رساندند.
اما ویلیامز، نویسنده و کارشناس ادبی درمورد این کتاب نوشته است: «این رمان، یک رمان داستانی تاریخی گسترده است که با جزئیات فراوان گفته میشود و مدتها پس از ورق زدن آخرین صفحه با خوانندگان میماند.»
خیالهای وزیر خارجه «کشور وحشت»
«کشور وحشت» یکی از کتابهای جذاب حال حاضر دنیاست که توسط هیلاری کلینتون و لوئیز پنی نوشته شده است؛ کتابی که داستانش را باتوجه به هیجانات سیاسی آمریکا انتخاب کرده و پیش میبرد. نانسی رندال، نویسنده درمورد این کتاب میگوید: «این کتاب را باید یک فیلم هیجانانگیز بینالمللی منحصربهفرد و کاملا متقاعدکننده دانست که توسط هیلاری رادهام کلینتون، شصتوهفتمین وزیر امور خارجه و لوئیز پنی، رماننویس پرفروش شماره یک نیویورکتایمز که برنده جوایز متعدد است نوشته شده؛ کتابی که هیجان در همه صفحات آن وجود دارد.» شخصیت اصلی داستان، الن آدامز، وزیر امور خارجه جدید است که پیشینهای شبیه کلینتون دارد؛ برگزیدهشدن او برای حضور در دولت جدید تحت رهبری رقیب سیاسی سابقش غافلگیرکننده بود، درست مثل انتخاب کلینتون توسط باراک اوباما پس از انتخابات ۲۰۰۸. وزیر خارجه آدامز خیلی زود درگیر وضعیتی میشود که کلینتون آن را یکی از سناریوهای کابوسهایش در واشنگتن مینامد؛ توطئه تروریستی بینالمللی ازجمله سلاحهای هستهای. سرچشمه این مشکل تا حدی افغانستان است، که رئیسجمهور دولت قبلی اریک دان، فردی شبیه ترامپ، قراردادی (مانند قرارداد ترمپ) منعقد کرده بود؛ اقدامی که آدامز آن را عملا پسدادن کشور به طالبان و افزایش خطر فعالیتهای تروریستی میداند. کلینتون در یکی از مصاحبههای مشترک خود با پنی توضیح میدهد: «ما طرح کلی را یک سال قبل از انتخابات (۲۰۲۰) نوشتیم. ما نمیدانستیم برنده کیست. نمیدانستیم چه اتفاقی میافتد. هرکسی که قرار بود برنده شود، ترامپ یا طبق آرزوی من، بایدن، در یک عمل انجامشده قرار میگرفت.» کلینتون و پنی پیش از آغاز این همکاری و دوستی نزدیک نیز مورد تحسین یکدیگر بودند. پنی از اوایل دهه ۱۹۹۰، زمانی که بیل کلینتون برای اولینبار رئیسجمهور شد، فعالیتهای کلینتون را دنبال میکرد و از آن طرف، بتسی جانسون ابلینگ، بهترین دوست کلینتون در سال ۲۰۱۶ به خبرنگاری گفته بود که او و کلینتون از طرفداران رمانهای جنایی هستند و آثار پنی را میخوانند. این کتاب با سبک روایی پنی و تجربیات کلینتون از دولتداری و چشمانداز جهانی شکل گرفته، اما اندوهی که کلینتون هنوز «پذیرش کامل» آن را دشوار میداند نیز در شکلگیری آن دخیل بوده است. شخصیت الن آدامز تا حدی براساس شخصیت دوست کلینتون، الن تاوشر، معاون وزیر امور خارجه سابق که در آوریل ۲۰۱۹ درگذشت، شکل گرفته است. شخصیت ابلینگ در «کشور وحشت»، که الهامگرفته از شخصیت بهترین دوست الن، بتسی جانسون است، چند ماه بعد از او درگذشت. نام دختر الن آدامز، کاترین، برگرفته از نام دختر تاوشر است.
تعلیقهای جذاب «مرسی»
کتاب براساس یک داستان واقعی نوشته شده است و جستوجوی نافرجام یک مامور افبیآی برای خواهر گمشدهاش را نشان میدهد. دیوید بالداچی، در این کتاب سعی میکند با دست گذاشتن بر احساسات مخاطب، او را بهدنبال این گمشده بکشاند. «آتلی پاین» مامور افبیآی در تمام طول زندگی خود بهدنبال خواهر دوقلویش بوده است؛ خواهری که در ۶سالگی ربوده شده و دیگر هرگز دیده نشده است. ناپدید شدن مرسی باعث آسیب دیدن خانوادهاش شد و والدین او برادرش را هم بهطور غیرقابل توضیحی رها کردند و بهشکل غیرقابل ترمیمی از هم پاشیدند. اکنون پس از یک تحقیق خطرناک که تقریبا کشنده بود، آتلی سرانجام نهتنها دلیل رها شدن والدینش و ربوده شدن مرسی، بلکه امیدوارکنندهترین دستاورد را نیز کشف کرد؛ مدرکی که نشان میدهد مرسی از ربوده شدن خود جان سالم بهدر برده و سالها پس از آن فرار کرده است. اگرچه آتلی درنهایت بهطرز وسوسهانگیزی به خانوادهاش نزدیک میشود، اما مرحله رسیدن به مرسی، خائنانهترین مرحله برای او خواهد بود. مرسی حداقل یک جسد را قبل از فرار از دست ربایانندگانش برجای گذاشته است و آتلی نمیداند اگر خواهرش زنده است، چگونه در تمام این مدت زنده مانده است. آیلی آدامز درمورد این کتاب میگوید: «حس تعلیق در این کتاب آنقدر زیاد است که شما با خواندن آن هیجان و استرس را تجربه خواهید کرد.»
مارکسیسم آمریکایی
مارک آر. لوین، نویسنده هفتگانه پرفروش نیویورکتایمز، ستاره فاکسنیوز و مجری رادیویی، حالا کتاب جدیدی نوشته است بهنام «مارکسیسم آمریکایی». لوین در مارکسیسم آمریکایی توضیح میدهد که چگونه عناصر اصلی ایدئولوژی مارکسیستی اکنون در جامعه و فرهنگ آمریکا فراگیر شده است - از مدارس، مطبوعات و شرکتها گرفته تا هالیوود، حزب دموکرات و ریاستجمهوری بایدن - و چگونه اغلب پوشیده میشود. او این را تهدیدی میداند در برچسبهای فریبندهای مانند «پیشرفتگرایی»، «سوسیالیسم دموکراتیک»، «فعالیت اجتماعی» و غیره. لوین در این کتاب مباحث روانشناسی و تاکتیکهای این جنبشها، شستوشوی مغزی گسترده دانشآموزان، اهداف ضدآمریکایی و تشدید سرکوب و سانسور برای خاموش کردن صداهای مخالف را بررسی میکند. او در این کتاب مینویسد: «ضدانقلاب دربرابر انقلاب آمریکا با قدرت کامل است و دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت، زیرا جامعه و فرهنگ ما را میبلعد، در زندگی روزمره ما میچرخد و در سیاست، مدارس، رسانهها و سرگرمیهای ما همهجا حاضر است، و مانند قبل، لوین بهدنبال جمع کردن مردم آمریکا برای دفاع از آزادی خود است.»
لپتاپی از جهنم
یک لپتاپ میتواند مثل یک بمب ساعتی باشد. هنگامی که «هانتر بایدن» معتاد به مواد مخدر و فرزند «جو بایدن» در بهار ۲۰۱۹ لپتاپ پر از آب خود را در یک تعمیرگاه «مک» در دلاور رها کرد، درست ۶روز قبل از اینکه پدرش نامزدی خود را برای ریاستجمهوری ایالاتمتحده اعلام کند، این بمب ساعتی کارش را شروع کرد. مبارزات انتخاباتی بایدن و اسرار کثیف موجود در لپتاپ هانتر تقریبا کمپین ریاستجمهوری پدرش را از مسیر خارج کرد و یکی از بزرگترین پوششهای رسانهای در تاریخ آمریکا را برانگیخت. در همان کارزار انتخاباتی آمریکا، دونالد ترامپ در واکنش به گزارشها در زمینه فساد پسر جو بایدن آن را یک فاجعه برای رقیب خود خواند و در این زمینه در توئیتی نوشت: «لپتاپ هانتر بایدن برای کل خانواده بایدن و بهویژه برای پدرش جو بایدن یک فاجعه است. این اکنون یک واقعیت اثباتشده و غیرقابل انکار است که همه آن اطلاعات واقعی هستند.» روزنامه آمریکایی نیویورکپست هم در گزارشی اعلام کرد ایمیلهایی را «رودی جولیانی»، وکیل شخصی ترامپ از لپتاپی شکسته که در یک تعمیرگاه لوازم رایانهای رها شده بود و بعد بهدست افبیآی کشف و ضبط شد، علیه بایدنها بهدست آورده است. آنچه واقعا درون لپتاپ بوده و آنچیزی که توسط روزنامهنگار نیویورکپست افشا شده، در کتابی جمعآوری شده است بهنام «لپتاپی از جهنم». نویسنده در این کتاب از عملیات سانسور هماهنگشده توسط نهادهای رسانهای درخصوص اطلاعات این لپتاپ هم نکاتی را آورده است.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/