سرقت نفتکش و نشانهای دیگر از افول موریانهوار آمریکا/ کاخسفید برای قدرتنمایی ایران پاس گل داد
گروه جهان خبرگزاری آنا - رسول رضایی؛ از منظر سیاسی میتوان گفت مهمترین مشخصه دهه دوم قرن بیست و یکم، کاهش تدریجی و موریانهوار هیمنه پوشالی و ژست ابرقدرتی آمریکاست. امروزه بسیاری از تحلیلگران سیاسی دنیا معتقدند ازآنجاکه عمده رقبای نظامی و اقتصادی آمریکا در آسیا قرار دارند، پس وقوع هرگونه ضعف و انحطاط در هیمنه غرب، در واقع مترادف با بازگشت تاریخی مراکز قدرت از غرب به شرق بوده، متساوی با خاتمه چیرگی تمدن تهی از معنویت و اخلاق غربی قلمداد شده، و به معنای آغازی بر پایان سلطه سیاست و فرهنگ غرب وحشی بر جهان است. بنابراین کاهش تدریجی قدرت آمریکا در حوزههای مختلف-سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، و ... را باید با تعبیر افول هژمون آمریکایی نامگذاری کرد.
نکته جالب ماجرا اینجاست که تعدادی از استراتژیستهای آمریکایی بر این باورند که در سالهای اخیر هژمونی آمریکا بهمثابه یک قدرت سلطهگر و زورگو، افول کرده و این کشور دیگر همچون گذشته قادر به تحمیل خواستههای باجخواهانه و استعماری خود به دیگر ملتها نبوده و این واقعیت بیشازپیش جهان را به سمت نظام چندقطبی سوق داده است.
بهعنوان نمونه، از منظر «نوام چامسکی» - اندیشمند حوزه استراتژی و نظریهپرداز مشهور آمریکایی - افول آمریکا آغاز شده و تبختر و تکبر مقامهای آمریکایی درباره اینکه این کشور قدرت بلامنازع دنیا خواهد ماند، چیزی جز «خوشخیالی» چیست.
همچنین «تد گالن کارپنتر»، دیگر اندیشمند غربی، اولین بار از اصطلاحی به نام «افول موریانهای» برای اشاره به زوال تدریجی قدرت آمریکا به دلیل برافروختن جنگهای متعدد و عقب افتادن از رقبایش استفاده کرده است.
ماجرای طمع آمریکا برای سرقت نفت ایران در دریای عمان
بدون تردید سیلی آبدار و آتشین نیروی دریایی سپاه پاسداران به ارتش آمریکا در دریای عمان که در نخستین روزهای آبان ماه رخ داد، ولی خبر آن چهارشنبه هفته گذشته عمومی شد، نمونهای دیگر از ضعف و سستی و افول تدریجی آمریکا در حوزه نظامی و سلطهگری به شمار میرود.
ماجرا ازاینقرار بود که در ساعات میانی روز دوازدهم آبان، شبکه خبر از اقتدارآفرینی دلاورمردان نیروی دریایی سپاه پاسداران در آبهای دریای عمان در مقابله با دزدی دریایی آمریکاییها خبر دادند.
زمان دقیق این حادثه افتخارآمیز به حدود اوائل آبانماه برمیگشت که جوانان مؤمن و جانبرکف نیروی دریایی سپاه نهتنها در یک جدال ۶ ساعته جلوی سرقت نفت ایران را گرفتند، بلکه نفتکش متخلف را هم به غنیمت گرفتند و به تعبیر دقیقتر آش را با جایش آوردند!
در این میان، ناوگان بزرگ و گرانقیمت آمریکاییها که برای اسکورت و حمایت دزدان دریایی به میدان آمده بود، آنچنان مرعوب و مستأصل چند قایق تندرو سپاه پاسداران شد که جرئت هیچ اقدام و واکنشی را به خود نداده، و فقط بهتزده، نظارهگر میدان بودند و نهایتاً ناکام و تودهنی خورده به پایگاه خود بازگشتند، تا هرچه زودتر گزارش حقارت و ترس خود را به فرماندهان عالیرتبه خود گزارش کنند.
«تد گالن کارپنتر»، یکی از اندیشمندان غربی، اولین بار از اصطلاحی به نام «افول موریانهای» برای اشاره به زوال تدریجی قدرت آمریکا به دلیل برافروختن جنگهای متعدد و عقب افتادن از رقبایش استفاده کرده است.
دقت کنید، ناوگان آمریکا حدود ۱۰ روز قبل، به مدت ۶ ساعت با نیروی دریایی سپاه دستوپنجه نرم کرده و سرانجام در وضعیتی ذلتبار و تحقیرآمیز، مجبور شد نفت و نفتکش را برای سپاه ایران بگذارد و عقبنشینی کند؛ بیآنکه صدایش را دربیاورد. و این یعنی خزیدن نظامیان پرادعای آمریکایی به تاریکی و پنهان داشتن فاجعه و کتمان این آبروریزی! از ترس مورد تمسخر قرار گرفتن در منظر ملتها و رسانههای جهانی.
کنش تخممرغی غربزدگان مدعیان اصلاحات برای کتمان تحقیر اخیر آمریکا!
در ساعات اولیه انتشار خبر شکست ناو آمریکایی در برابر شناورهای سپاه پاسداران، واکنش ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا به این گزارش همراه با نوعی سردرگمی و نوعی سکوت بود. اما پس از آنکه ماجرا با روشن شدن نورافکنها و انتشار تصاویر انکارناپذیر آن رو شد، آمریکاییها و همچنین رسانههای بینالمللی وابسته، تغییر فاز داده و روایتهای مخدوش، مغلوط و تحریفگونهای از آن ارائه کردند.
نیوزویک به نقل از یک مقام پنتاگون خبر داد: «نیروهای ایرانی هفته گذشته یک نفتکش را در دریای عمان توقیف کردهاند و نیروهای آمریکایی، فقط حادثه را تماشا کرده و با نیروهای سپاه پاسداران مقابله نکردهاند». این رسانه اما پاسخ نمیدهد، ۶ ساعت حضور در مجاورت نیروهای ایرانی برای تماشای چه چیزی بود؟!
از آن طرف، خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشت: «ایران یک نفتکش تحت پرچم ویتنام را در دریای عمان توقیف کرد»، تا شاید با پنهان کردن نام آمریکا در پشت پرچم ویتنام، دُز تحقیر و خفت را از دوش کاخنشینان واشنگتندیسی بردارد و چنین وانمود کند که ماجرا ربطی به آمریکا نداشته است! اما باز هم جای سؤال باقی است که پس ناوهای آمریکا در آن منطقه و در آن ۶ ساعت، مشغول چهکاری بودهاند؟!
بیشتر بخوانید:
چرا سپاه میتواند اراده خود را به آمریکا تحمیل کند؟
ماجرای مفتضحانه دزدی نفت ایران از سوی نظامیان آمریکایی با چنان شکستی روبهرو شد که در رسانههای مختلف بینالمللی نیز بازتاب زیادی داشت، اما متأسفانه عدهای از رسانههای معاند و قلمبهدستان احیاناً نفوذزده و مأمور داخلی درصدد کتمان و لاپوشانی این لکه ننگ نشسته به دامان آمریکا برآمدند.
بهعنوان نمونه، روزنامه «سازندگی»- ارگان حزب اشرافی دولت کارگزاران- روز پنجشنبه همزمان با سالروز ۱۳ آبان روز ملی استکبارستیزی و مصادف با رسانهای شدن اقدام مقتدرانه پاسداران انقلاب اسلامی در ناکام گذاشتن دزدی دریایی آمریکاییها، ضمن کتمان و سانسور این دو رویداد مهم و افتخارآمیز، در اقدامی وقیحانه و غلطانداز سعی کرد با کنایه و تحقیر، مهمترین مسئله کشور را قیمت تخممرغ اعلام کند و با این ترفند روانی، حواسها را از مسئله مهم حادثه کشتی نفتکش پرت کرده، سرپوشی بر این افتضاح آمریکایی بگذارد.
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی در گزارش تیتر یک خود با عنوان «مسئله تخممرغ نیست» نوشت: «چرا تخممرغ و مرغ و برنج و لبنیات و دهها قلم مواد غذایی دیگر روزبهروز گران میشود و بهرغم وعدههایی که مسئولان اجرایی و دولتی میدهند مشکل حل نمیشود؟ آیا بین قیمت تخممرغ و فروش نفت رابطهای برقرار است و ما نمیدانیم؟!»
در پاسخ به روزنامه غربگرای «سازندگی» باید گفت: کتمان اخباری که مشتمل بر شکست و تحقیر آمریکا باشد از سوی روزنامههای زنجیرهای و رسانههای منسوب به جریان مدعی اصلاحطلبی مسئله تازهای نیست و ما به آن عادت داریم.
درواقع هرگاه که پای اقتدار و عزت ایران و شکست آمریکاییها در میان باشد غالباً (شاید هم همیشه) گروهی خودتحقیرگر و بیگانهپرست نظیر تقیزادهها و میرزا ملکمها بوده و هستند که بهجای خوشحالی از شکست دشمن، ناراحت و عصبانی شده و وارد میدان میشوند تا ضمن بزک کردن چهره تخریبشده غرب، به خودتحقیری توانمندیهای داخلی پرداخته و بهزعم خود از عزت و اقتدار ایرانی جماعت بکاهند.
خوب است نویسنده روزنامه «سازندگی» بداند که قطعاً کسی منکر مشکلات موجود در کشور نیست، اما این جریان همیشه طلبکار و گریزان از پاسخگویی، بهتر از دیگران میداند اوضاع نابسامان اقتصادی امروز کشور، در واقع میراث دولت برجامزده، ناکارآمد، پیر، خسته و موردحمایت همین جریان است.
در واقع دولت روحانی با کمک همین طیف سیاسی و با شعار مذاکره و رفع تحریمها و ایجاد درآمد سرشار برای مردم، رأی آنها را گرفت، اما ۸ سال بعد، علاوه بر نابود کردن معیشت مردم، افزایش چند صد درصدی قیمت مسکن، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با ۸۰۰ تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت.
هنرنمایی طنزپردازان ایرانی در تشریح لطیف ماجرا
درست است که جریان غربگرا دست به کتمان و تطهیر و لاپوشانی ماجرا زد، اما طنزپردازان ایرانی بحمدالله بهخوبی از خجالت ارتش آمریکا و این جماعت غربباور و بزککننده درآمدند. شاید خالی از لطف نباشد که بهطور اجمالی هم که شده نمونههایی از نوشتههای هنرمندان طنزپرداز ایرانی را دراینباره مرور نماییم.
✍یک کاربر فضای مجازی اینچنین زبان حال آمریکاییها را بازگو کرد:
ما بدین در نه پی نفت سیاه آمدهایم
بهر تقدیم دو کشتی به سپاه آمدهایم
✍دیگری در یک دوبیتی نغز و در وصفالحال نظامیان آمریکایی چنین گفت:
از هر غلطی که سر زد از من، توبه
از ژست گرفتن چو بتمن توبه
یک آن به سرم زد از تو دزدی بکنم
زین کوفتن آب به هاون توبه
✍ یکی از کاربران در تسلی خاطر غربزدگان داخلی چنین نوشت: میگن از طرف کاخ سفید پیام اومده برا تاجزاده و زیباکلام و عباس عبدی و ... که داداش حالا آنقدرها هم خون خودتون را کثیف نکنید و فسفر نسوزانید، بههرحال اتفاقیه که افتاده! کاریش نمیشه کرد!
✍دیگری گفت: هیس!!!! آرامتر شادی کنید! شاید همین نزدیکیها زیباکلامی خفته باشد!
✍دیگری در تعریض به سلطنتطلبان نوشت: بههیچوجه در زمان پهلوی مقتدر، آمریکا کشتی نفت ایران را در دریای عمان ندزدید! بله، آن زمان آمریکا مستقیم از چاههای نفت خلیجفارس بار میزد و مفت و مجانی نفتمان را غارت میکردند!
✍دیگری نوشت: بعد از قضیه افتضاح دریای عمان، آمریکاییها در زمینه مقابله با ایران به این باور رسیدهاند که "خواستن نتوانستن است!"
✍شاعری اینچنین صحنه نبرد را ترسیم کرد:
تیرهروی و گنده همچون خیک نفت
دزد، خود شد لخت و ضایع گشت و رفت
✍دیگری سیلی آبدار سپاه را اینچنین تصویر کرد:
الا یا ایها الساقی غلط کردم شدم یاغی
نمیگردد دگر تکرار تا عمرم بود باقی
✍رند دیگری اینچنین مرقوم کرد:
چنین گفت رستم به اسفندیار
برو نفتکش را سه سوته بیار
جمعبندی و نتایج:
۱. بحمدالله جمهوری اسلامی ایران امسال در حالی به استقبال مراسم ۱۳ آبان و سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و روز ملی استکبارستیزی رفت که دلیرمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موفق شدند بار دیگر هیمنه پوشالی نظامی آمریکا را در هم بشکنند و در عرصه بینالمللی به نمایش بگذارند.
۲. احمقهای درجهیک آمریکایی بهرغم تجربه تحقیرآمیز اسارت تفنگدارانشان در جزیره فارسی و همچنین سابقه برخورد قاطع ایران با دزدی دریایی بریتانیا، وسوسه شدند در دریای عمان - درست زیر پنجه اقتدار ایران - دست به راهزنی دریایی بزنند. پیامد این بلاهت و سفاهت آمریکایی کاملاً مشخص بود: پاس گل دادن بهطرف ایرانی و فراهم کردن فرصت مجدد برای قدرتنمایی ایران و نهایتاً فرار مقهورانه و ذلتبار ناو آمریکایی پس از چند ساعت تنش با نیروی دریایی سپاه.
۳. درس عبرت جدید تفکر انقلابی به ارتش چشمآبیهای یانکی و همچنین به احمقهای درجهیک کاخ سفید این بود که گزینههای موهوم روی میز (گزینه حمله نظامی) برای تهدید و ترساندن ملت غیور ایران هیچگونه کارایی نداشته و نخواهد داشت.
«جو سستاک» از اعضای سابق کنگره آمریکا میگوید: «در طول سالهایی که در نیروی دریایی و کاخ سفید بودم، درگیر آیندهنگری، پیشبینی و ارزیابی چگونگی جنگ آمریکا با ایران بودم. بهطور خلاصه برآوردها حاکی از این است که وقوع چنین جنگی برای آمریکا افتضاحآمیز خواهد بود.»
۴. همچنین این پالس به گرگهای متمدننمای غربی ارسال گردید که هرگونه ماجراجویی و تعرض احتمالی علیه منافع کشورمان به سرنوشت دستگیری ملوانان متجاوز آمریکایی در سال ۲۰۱۶، سقوط هواپیمای گلوبال هاوک آمریکا در سال ۲۰۱۹ و توقیف کشتی نفتکش انگلیسی در سال ۲۰۱۹ دچار خواهد شد.
۵. و اما درسی که برخی از مرعوبان جریان کدخدامحور و نفوذزده و مدعیان اصلاحطلبی باید از این قضیه درس بگیرند و آن را میبایست هر روز برای خود و همحزبیهایشان باز تکرار کنند تا بلکه بهبود و اصلاحی در افکار آنها ایجاد شود- آن است که:
رویکرد «دکترین مقاومت، درونگرایی، خودباوری، خوداتکایی، بهبود توانمندیهای نظامی و موشکی و هستهای و ...»، بهمنظور رسیدن به مرزهای خودکفایی و جامه تحقق پوشانیدن به آیه شریفه "وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ" بهمنظور ایجاد قدرت بازدارندگی نظامی در عرصههای مختلف، میبایست با قدرت و سرعت هر چه بیشتر تداوم داشته باشد.
این دست امور اقداماتی کاملاً لازم، دینی، عقلانی و تجربی است که برای حفاظت از منافع کشور در برابر زیادهخواهیهای استعمارگران بینالمللی و در مقابل چشم طمع گرگهای کرواتپوش غربی بهشدت موردنیاز است. و به تعبیر امام خمینی ره: «آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند.»
۶. تقابل و تنش میان ایران و آمریکا، امری ذاتی و هویتی است، نه ناشی از برخی سوءتفاهمات سطحی و کودکانه. بنابراین تلاش جریان غربگرا برای اتخاذ سیاست ذلیلانه "تنشزدایی، دیپلماسی التماسی، عقبنشینی از حقوق هستهای" و ... نهتنها هیچ آوردهای برای کشورمان در بر نخواهد داشت، بلکه موجب معطلی اقتصاد برای انجام توافقات نافرجام و بیحاصل و بلکه مضر برجامی خواهد گشت.
برای فهم دقیق فضا، توجه به این جمله «کاندولیزا رایس»، وزیر خارجه اسبق آمریکا – در دوران جورج بوش پسر- خالی از لطف نیست: «شکی نیست که ایران مهمترین چالش استراتژیک نظام تکقطبی برای ایالاتمتحده و خاورمیانهای است که ما میخواهیم ببینیم.»
بنابراین نکته دقیقاً همان چیزی است که کاندولیزا رایس به زبان بیزبانی به آن اعتراف میکند. دعوای ایران و آمریکا بر سر چند بشکه نفت، چند کیلو اورانیوم غنیشده و بُرد موشکها نیست. اینها تنها نوک کوه یخ و نمادهای چالشی عمیقتر هستند که در مرکز این تقابل وجود دارد. پس، تقابل حقیقی بین حق و باطل است. جنگ فقر و غناست. جنگ بین مستضعفان و مستکبران است، جنگ استعمارگر و مستعمره است؛ و کدام انسان بصیر و عاقلی است که هنوز متوجه عمق این جنگ نشده باشد!؟
۷. اقتدار و صلابت نظامی امروز کشور شاهدی است بر اینکه میتوان آن را به سایر عرصهها و میادین، ازجمله عرصه اقتصادی تسری داد، بهشرط آنکه به جوانان مؤمن انقلابی اعتماد کرده، کار را به دستان پرتوان جوان مبتکر ایرانی سپرده و چشم امید از چشمآبیهای غربی فرو بندیم و بهجای نگاه به کدخدا، نگاه به خدا و ظرفیتهای دستنخورده داخلی داشته باشیم.
البته که این راهی هموار نیست و نیازمند مجاهدت و تلاش مستمر و فراوان است. اما این وعده الهی است که "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ" (محمد/۷)
۸. قضیه طمع آمریکا برای دزدی نفت ایران در دریای عمان نشان میدهد دولت تروریست یانکیها به مذاکره و دیپلماسی نگاهی هویج و چماقگونه داشته، هدفی جز دیکته منافع نامشروع خود و اعمال فشارهای تحریمی بیشتر بر ایران اسلامی ندارد. نشان به آن نشان که از سویی به همراه سه کشور اروپایی بیانیه میدهد و ایران را به نشستن مجدد پای میز مذاکره و داشتن «حسن نیت» فرا میخواند، اما از سوی دیگر تهدید میکند و سعی دارد در روز روشن نفت ایران را مورد سرقت و تجاوز آشکار قرار دهد!
۹. آمریکا بهتر از هر کسی میداند که این چماقها و تهدیدها چقدر معتبر است. «جو سستاک» از اعضای سابق کنگره آمریکا میگوید: «در طول سالهایی که در نیروی دریایی و کاخ سفید بودم، درگیر آیندهنگری، پیشبینی و ارزیابی چگونگی جنگ آمریکا با ایران بودم. بهطور خلاصه برآوردها حاکی از این است که وقوع چنین جنگی برای آمریکا افتضاحآمیز خواهد بود.»
به نظر میرسد این ارزیابی بیشتر و پیشتر از آنکه بر پایه پیشرفتهای موشکی و تواناییهای فوقالعاده نظامی ایران باشد، از موضوع دیگری ناشی میشود و آن عبارت است از: «قدرت روحی، ایمان مستحکم، شجاعت، مقاومت و نترسیدن حافظان و پاسداران این آبوخاک از هیمنه پوشالی آمریکا.»
کما اینکه قرآن کریم در وصف آرامش و شجاعت مؤمنان واقعی در مصاف با دشمن میفرماید: "أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ" (یونس/۶۲)
خداوند بر درجات سید شهیدان اهل قلم - شهید مرتضی آوینی- بیفزاید که پیرامون لزوم استقامت و نهراسیدن از دبدبه و کبکبه ظاهری دشمن میفرمود: شیطان حکومت خویش را بر ضعفها و ترسها و عادات ما بنا کرده است، و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلیفةاللهی جبران کنی، دیگر شیاطین را بر تو تسلطی نیست.
۱۰. خلاصه آنکه اگر بر «ضعفها، ترسها و عادات» خود فائق آمدیم، آنگاه بسیاری از ناشدنیها شدنی میشوند. امروز ما به امثال حاج قاسم سلیمانیها نه در جنگ ارضی بلکه در عرصه نبرد ارزی و اقتصادی نیازمندیم تا انشاءالله خرمشهرهای اقتصادی را از سلطه فرصتطلبان نفوذی و از چنگال مدیران ناکارآمد، لیبرال، تنبل، پشتمیزنشین، دنیازده، کاخنشین، اختلاسگر، برجامزده، لواساننشین و ... آزاد کنیم، و در ادامه، زمینه را برای تحقق جامعه و تمدن نوین اسلامی و طلوع خورشید عظمای ولایت مهیا سازیم.
انتهای پیام/۴۱۰۶/پ
انتهای پیام/