پیام معنادار تقابل نظامی سپاه با آمریکا برای حکام ماورای ارس/ اقتدار ایران در دریای عمان، صهیونیستها را ضربه فنی کرد
گروه جهان خبرگزاری آنا - محمد یوسفی، فارغ از وجود روایتهای متعدد در زمینه اقدام نظامی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بازپسگیری محموله نفتی متعلق به جمهوری اسلامی و اینکه چه نوع از روایتها را انتخاب یا پذیرش کنیم، نتیجه حاصل از اقدام نظامی و مواجهه مستقیم نیروهای سپاه و نیروی دریایی آمریکا در اوضاع کنونی کفه ترازو را برای تهران در موضوعات منطقهای و بینالمللی ازجمله مذاکرات وین سنگینتر کرد. در واقع، تهران آنتیتزی را در مقابله با تز رژیم صهیونیستی بهطور موفقیتآمیز آزمود، زیرا رژیم صهیونیستی در آستانه آغاز مذاکرات لغو تحریمهای ظالمانه میان تهران و قدرتهای جهانی در وین با شبیهسازی حمله به تأسیسات هستهای ایران درصدد ارسال سیگنال به تهران بود، به این مفهوم که تلآویو یک گام به رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی نزدیکتر و از مرحله تهدید به اقدام نظامی، وارد رویارویی نظامی و اقدام به تهاجم شده است.
ایران گزینه تهدید نظامی آمریکا را از روی میز برداشت
رژیم صهیونیستی به این وسیله سعی کرد از ورود تهران به مذاکرات با دست پر جلوگیری کند، البته نمیتوان گفت این برنامه از سوی مقامهای رژیم صهیونیستی بهطور مستقل اتخاذ شده است، زیرا از ادبیات گفتمانی کاخ سفید در آستانه مذاکرات و مطرح کردن جملات تهدیدآمیز همیشگی، یعنی قرار داشتن همه گزینهها روی میز، نشانهای از اتخاذ رویکرد مشترک از سوی تلآویو و واشنگتن برای جلوگیری از ورود تهران به مذاکرات وین با دست پر دریافت میشود.
جمهوری اسلامی با استفاده از آنتیتز برآمده از دل برنامه آمریکایی-صهیونیستی توانست گزینه تهدید نظامی را از روی میز کنار بزند، زیرا صهیونیستها تصمیم گرفته بودند با شیفت ناگهانی در راهبرد اعلام شده خود پیش از آغاز مذاکرات، بهجای بکارگیری راهبرد مرگ تدریجی برای جمهوری اسلامی با اقدام به حمله علیه تأسیسات هستهای، از راهبرد مرگ ناگهانی یا رویارویی مستقیم نظامی استفاده کنند که با استفاده از بدل مناسب نیروهای نظامی ایران ضربهفنی شدند.
از ادبیات گفتمانی کاخ سفید در آستانه مذاکرات و مطرح کردن جملات تهدیدآمیز همیشگی، یعنی قرار داشتن همه گزینهها روی میز، نشانهای از اتخاذ رویکرد مشترک از سوی تلآویو و واشنگتن برای جلوگیری از ورود تهران به مذاکرات وین با دست پر دریافت میشود
گرچه اسرائیل بهعنوان بازوی اجرای برنامههای واشنگتن قصد ورود به مرحله نظامیگری علیه منافع تهران را مطرح کرد، اما اتاق اصلی فکر و مهره اصلی واشنگتن بود، زیرا صهیونیستها خوب میدانند بدون پشتیبانی واشنگتن قادر به هیچگونه اقدام خرابکارانه علیه جمهوری اسلامی نیستند. نیروی دریایی سپاه بهعنوان عامل نظامی جمهوری اسلامی تصمیم گرفت زهرچشمی درخور از مهره اصلی این بازی، یعنی ایالات متحده بگیرد تا در صحنه عمل نیز نیروهای منطقهای تحت امر واشنگتن و رژیم صهیونیستی بهجای چیدمان برای اقدام علیه تهران، لاک دفاعی خود را محکمتر کنند.
بیشتر بخوانید:
استکبارستیزی ایران چگونه زمینهساز افول آمریکا میشود؟/ سقوط ستاره غرب در شرق
این موارد تنها بخشی از دستاوردهای اخیر رویارویی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی با آمریکا بود. این اقدام نشان داد به صفر رساندن فروش نفت تهران از سوی آمریکا در صحنه میدانی غیرممکن است و میتواند قدرت چانهزنی تهران در وین را برای کسب امتیازات بیشتر بازتر کند. از دیگر نتیجههای این اقدام، افزایش قدرت تهران در تعیین معادلات قدرت در منطقه میتواند باشد و اثر دیگر این رویداد افزایش روحیه نیروهای مقاومت در برخورد با محور واشنگتن-تل آویو و متحدان آن خواهد بود که نهتنها باعث افزایش روحیه نیروهای مقاومت، بلکه باعث شهامت و روحیه نیروهایی است که در ساحت بینالملل بهنوعی منافعشان در تقابل با واشنگتن قرار گرفته است.
علیاف مراقب رفتارش باشد
از منظری دیگر، رویارویی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در دریای عمان ارسالکننده علامتی پرقدرت و معنادار برای حکام ماورای ارس است که گروکشی و گروگانگیری در تعامل با تهران با واکنش قاطع ایران مواجه خواهد شد. این میتواند هشداری برای برخی سیاستمداران ناپخته و خام باشد که منطق تعامل با جمهوری اسلامی بهوسیله گروگانگیری و گروکشی را در پیش گرفتهاند و این روند برایشان پیامدهای سنگینی خواهد داشت. گرچه ایران بر مبنای سیاست حسن همجواری مراعات همسایگانش را میکند، ولی اگر سوء رفتار قرار باشد به رویه دائمی تبدیل شود، مشکلات زیادی برای شخص کمتجربهای چون الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان خواهد داشت. در جایی که ارباب شریک صهیونیست، یعنی آمریکا از رویارویی نظامی هر چند محدود با جمهوری اسلامی ابا دارد، چگونه رئیسجمهور آذربایجان میتواند انتظار تحقق رؤیای دخالت نظامی رژیم صهیونیستی برای رویارویی با تهران را داشته باشد!؟ جایی که برادر بزرگ پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) یعنی ایالات متحده از مواجهه با جمهوری اسلامی اجتناب میکند، آیا عضوی از ناتو به نام ترکیه میتواند شریک راهبردی برای باکو برای تقابل با تهران باشد!؟
از سوی دیگر، طبق اخبار ضدونقیضی که از وضعیت جسمانی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه مخابره میشود، به نظر میآید ماهعسل اردوغان-علیاف قبل از شکوفه دادن، رنگ خزان به خود خواهد گرفت؛ از اینرو بهتر است علیاف قبل از اینکه از برنامه ائتلافی ترکی برای به انزوا کشاندن تهران، به انزوای باکو برسد، دست دوستی به تهران بدهد، زیرا حتی با فرض ادامه زندگی سیاسی اردوغان هیچوقت آنکارا نمیتواند تأمینکننده منافع باکو در صورت سیاست ادامه تنش با تهران باشد.
اگر بعضیها به حمایت لندن و انگلیسیها برای حمایت از اجرای کریدور زنگزور و اتصال ناتو به دریای خزر دل خوش کردهاند و بر مبنای آن برنامه چیدهاند، باید گفت انگلیسیها چند سال پیش و پس از توقیف کشتی ایرانی در تنگه جبلالطارق و واکنش جمهوری اسلامی در توقیف کشتی انگلیسی عیار خود را نشان دادند
ترکیه که از منظر خارجی، در غرب تنش جدی با یونان، اروپا و در مدیترانه با اعراب دارد و در سوریه و لیبی مواضع مسکو را در مقابل خود میبیند و در داخل نیز با افزایش نرخ تورم و مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، نمیتواند وارد چالش جدیدی در منطقه شود.
آنکارا از برخورد پرخطر با تهران خودداری کند
بخش اعظم اقتصاد ترکیه به صنعت گردشگری گره خورده است که با ایجاد نخستین آثار ناامنی، این صنعت تعطیل خواهد شد. علاوه بر این، جمعیت بالای کردها در ترکیه و افزایش موالید آنها در این کشور و کاهش زاد و ولد در میان ترکها هر روز کفه ترازو را به نفع کردها سنگینتر میکند و این خود آسیبپذیری آنکارا را بیشتر کرده است. به همین دلیل هرگونه برخورد پرخطر از سوی آنکارا با تهران میتواند بهمنزله انفجاری در انبار باروت باشد که به پیدایش ترکیهای تجزیهشده منجر میشود.
در زمینه جمهوری آذربایجان نیز میتوان گفت، تالشیها، تاتها و ترکیب جمعیتی آذربایجان بهمراتب این کشور را آسیبپذیرتر از ترکیه کرده است و ایجاد سناریویی همانند آنچه در شرق اوکراین میگذرد، میتواند باعث ایجاد حکومت خودمختار در جنوب این کشور شود. تأکید بر فرقهگرایی و قومیت ترک ازجمله حکومتهایی نظیر صفویه از سوی حکومت باکو میتواند نتیجهای معکوس برای باکو و به نفع تهران را دربر داشته باشد.
اگر بعضیها به حمایت لندن و انگلیسیها برای حمایت از اجرای کریدور زنگزور و اتصال ناتو به دریای خزر دل خوش کردهاند و بر مبنای آن برنامه چیدهاند، باید گفت انگلیسیها چند سال پیش و پس از توقیف کشتی ایرانی در تنگه جبلالطارق و واکنش جمهوری اسلامی در توقیف کشتی انگلیسی عیار خود را نشان دادند و به نظر نمیآید گزینه قابل اعتمادی ازاینجهت باشند. از اینرو به نظر می آید واکنش سپاه در دریای عمان نسبت به عملیاتهای ایذایی آمریکا حاوی چندین پیام منطقهای و جهانی بود که باعث میشود تهران بتواند در معادلات منطقهای و جهانی ازجمله مذاکرات وین دست بالاتر را داشته باشد.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/