گفتمان سیاسی اجتماعی جدید؛ گذرگاهی سهل و ممتنع!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، آنها که فضای سیاسی دهه هفتاد ایران را لمس کردهاند به خوبی به یاد دارند که چگونه موجی از ادبیات جدید سیاسی در فضای عمومی رونمایی شد و رفته رفته جامعه و محافل سیاسی را درگیر خود کرد.
جامعه مدنی، توسعه سیاسی، آزادی و... کلیدواژه هایی بودند که آن روزها روزنامهخوانها یاد گرفته و در بحثهای سیاسیشان از آن استفاده میکردند.
البته این ویژگی تنها مربوط به این دوره نبود بلکه در تمام ادواری که رویکرد و ادبیاتی متفاوت در ایران متولد شد و رشد کرد، فضای جامعه، ادبیات سیاسی متناسب با آن را دریافت نمود و به کار برد، چنانچه در ادوار بعدی کلیدواژههایی چون عدالت و تدبیر و... چنین شرایطی را پدید آوردند.
تولید این ادبیات البته خاستگاه و شیوههای متفاوتی دارد، گاهی سیاستمداران با کاربرد هوشمندانه یک مفهوم آن را وارد ادبیات عمومی میکنند و گاهی مطبوعات مبدأ شکلگیری این ادبیات میشوند، چنانچه در مشروطه مفاهیمی مانند ملت، قانونگرایی، آزادیخواهی، انجمن، جراید و... وارد ادبیات سیاسی ایرانیان شد و در جریان انقلاب اسلامی نیز مفاهیم استقلال، آزادی، مبارزه با استکبار، مستضعفین، مقاومت و... مورد تاکید آحاد جامعه قرار گرفت.
از منظر جامعهشناسی سیاسی میتوان پدیده تمایل مردم و نخبگان به خلق معانی جدید را نشانهای از پویایی جامعه سیاسی دانست. به بیان دقیقتر؛ مردم در جامعهای به مقوله سیاست توجه میکنند که امید و پویایی در آن زنده باشد، از این رو کاربرد ادبیات مناسب و باورپذیر از سوی رسانهها و نخبگان میتواند نشانه تحول و امیدواری در جامعه باشد.
در نقطه مقابل، کاربرد مفاهیم بیآنکه توان و ظرفیت لازم برای دستیابی به جوهره اصلی آن فراهم شده باشد نه تنها پایدار نمیماند بلکه به سرعت در برابر امید مردم قرار گرفته و پویایی و تعالی را مخدوش میکند و حداقل خسارت شکلگیری چنین وضعیتی، بیاعتمادی جامعه برای همراهی با هر چشمانداز امیدبخش دیگری است.
بروز این رخداد در دهههای اخیر و پس از آگاهی مردم به عدم التزام کامل جریانهای حاکم به شعارهایشان، سرمایه اجتماعی نظام را دچار آسیب کرد و عناصر بنیادینی چون اعتماد، امید، رضایت و مشارکت در جامعه را که لازمه حکمرانی مطلوب است را دستخوش تغییر نزولی نمود.
تغییرات سیاسی معنادار رویکرد مشارکتکنندگان در انتخابات مختلف طی ادوار گذشته یکی از آثار قطعی شکلگیری چنین شرایطی در جامعه ایران است.
با این حال؛ امروز حرکت جدیدی در احیای امید و بازیابی سرمایه اجتماعی آغاز شده و دائما کلیدواژههایی مانند «حقوق عامه»، «حقوق مردم»، «مقابله با فساد»، «حقوق زنان»، «حقوق زندانیان» و... از سوی مسئولین سه قوه مورد تاکید قرار میگیرد.
این ادبیات جدید در فضای حکمرانی از سوی هر سه قوه که با همراهی رسانهها تبدیل به یک گفتمان سیاسی-اجتماعی پیشرو شده، عملا جامعه را با یک تحول گفتمانی مواجه و امیدها و انتظارات به حق بسیاری را در لایههای مختلف اجتماعی ایجاد کرده است.
توجه واقعی به جایگاه مردم در نظام سیاسی کشور موضوع کلیدی در این گفتمان جدید است که میتوان تجلی آن را در گفتار و رفتار مسئولین سه قوه مشاهده کرد. اما این گفتمان جدید چرا و با توجه به چه شرایطی در کشور شکل گرفته است؟
به نظر میرسد؛ به خطا رفتن مسئولین در برخی حوزهها در گذشته که عملا منجر به بروز احساس بیهودگی و مورد توجه قرار نگرفتن از سوی بخش وسیعی از جامعه طی این سالها شده و نهایتا اعتماد آنان را نسبت به کارگزاران نظام کاهش داده، دلیل اصلی شکلگیری این گفتمان جدید است.
این رویکرد و تحول گفتمانی و رفتاری در امر حکمرانی اما؛ به همان میزان که میتواند امیدآفرین و انگیزهبخش باشد و جامعه را برای هر نوع تغییر و جهشی همراه سازد در صورت عدم انطباق شعار و عمل میتواند به سونامی وحشتناکی تبدیل شود که پایان آن متصور نیست.
شواهد امر البته نشان میدهد که در بسیاری از موارد به ویژه آنچه در زیر مجموعه قوه قضائیه و همچنین طی سه ماه گذشته در قوه مجریه میگذرد، این چارچوب گفتمانی در حال تحقق عملی است و ارکان قوای ذکر شده با حساسیتی معنادار در مسیر شعارهای ارائه شده گام بر میدارند.
تحول معنادار و ملموس در دستگاه قضایی و تغییر نوع رفتار مسئولین اجرایی با «مردم» که همزمان با شعار کارآمدی صورت گرفته، نشان از آغاز خوب این دگرگونی در امر حکمرانی دارد.
نکته مهم در این خصوص اینکه؛ شرایط امروز با دهههای گذشته تفاوتهای ماهوی پیدا کرده و ابزار رصد و ارزیابی جامعه از عملکرد مسئولین بسیار به روزتر شده به گونهای که کمترین خطا دیده شده و نسبت به آن واکنش سریع نشان داده میشود، مانند آنچه درباره برخی انتصابات رخ داد و مسئولان مربوطه مجبور به عقبنشینی شدند.
بر این اساس؛ باید به الزامات تحقق گفتمان مذکور در تمام سطوح حکمرانی توجه ویژه کرد و با کنار گذاردن خطوط قرمز جناحی و خانوادگی نسبت به انجام تمام امور، ذیل شعارهای داده شده حساس بود.
از این رو باید همه ارکان حاکمیت با همراهی منتقدین و رسانهها، امیدآفرینی حول محور مردم و حقوق عامه مردم را در دستور کار خود قرار دهند و نگذارند مردم نسبت به آرمانهای نهفته در این ادبیات جدید سیاسی که امیدواری زیادی را در حوزه بازیابی حقوق عامه ایجاد کرده است، ناکام بمانند.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/
انتهای پیام/