به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، ترم یک کارشناسی، درس مقدمه علم اقتصاد، کلاس ۳۱۵ دانشگاه تهران، دکتر عباس مصلینژاد که البته خیلی از دانشجوها دلخوشی از او نداشتند، یک جمله را بارها تکرار کرد که با گذشت چندین سال از پایان دوران کارشناسی و دانشگاه، هنوز به ذهن دارم و مدام و در شرایط مختلف هم از آن استفاده و هم آن را بیان میکنم؛ «بچهها قبل از انجام هرکاری هزینه و سود رو در نظر بگیرید، بعد اون رو انجام بدید.» حتما این جمله را خیلی از شماها هم شنیدهاید یا اگر اینطور با خودتان مرور نمیکنید، در کارها و تصمیمات زندگی به آن قائل هستید. بهنظر چیز عجیب و بدی هم نیست، اینکه آدم بداند قبل از انجام هرکاری و گرفتن هر تصمیمی چه هزینهای را به خود یا در گستره بزرگتر به جامعه تحمیل میکند و در برابر آن چه سودی عایدش میشود. اینجا حتی یاد سخنان معروف شهیدرجایی هم میافتم، آنجایی که میگفت یک بله یا یک نه من روی زندگی ۳۶ میلیون انسان (جمعیت آن زمان ایران) اثر میگذارد. حالا هم نه شرایط تغییری کرده، نه این جملات و آرمانها دستخوش تغییر شده یا در مسیر نابودی قرار گرفتهاند. فقط بعضیها که توقع ازشان بالاتر از خیلیها بود، بدون درنظر گرفتن همان یک جمله مربوط به هزینه و فایده بهعلاوه ادعاها و ابلاغیهها و تصمیمات و سیاستها، دست به کارهایی زدهاند که هم برای خودشان و هم برای جامعه و سیستم هزینهتراشی گزافی کردهاند. این مقدمه را نوشتم تا هم مصداقی برای این مساله باشد که خیلی از اتفاقات، میتوانند با کمی صبر و قیاس سود و هزینه حلوفصل شود و اصلا واقع نشود، هم اینکه از ماجرای شهرداری تهران و انتصابات عجیبوغریب آقای شهردار بنویسیم و در همین چارچوب تحلیل کنیم.
اصل ماجرا چیست؟ انتصاب فامیلی!
ماجرا از این قرار است که علیرضا زاکانی، شهردار جدید تهران طی حکمی حسین حیدری را بهعنوان مشاور و دستیار ویژه شهردار در حوزه هوشمندسازی، فناوریهای نوین و نوآوری شهری منصوب کرد. تا اینجا مشکلی نیست، اما حسین حیدری کیست؟ همانطوری که حتما تا الان خبرش به گوشتان رسیده و به جد یا شوخی انتقادات وسیع و البته توجیهات خندهدار در این رابطه را خواندهاید، حسین حیدری داماد علیرضا زاکانی است. این انتصاب فامیلی خصوصا وقتی در کنار سایر انتصابات و انتقاد به رویهها و تصمیمات زاکانی قرار میگیرد، وضعیت را بیش از پیش بغرنج میکند. البته قصد موشکافی قبلیها و بعدیها را نداریم، اما درباره همین انتصاب فامیلی، چند جملهای با هم میخوانیم.
چرا این همه انتقاد؟
بعد از انتشار خبر انتصاب داماد زاکانی به سمت مشاورت شهردار تهران، سیلی از واکنشها، اکثرا هم تند و انتقادی، خصوصا در رسانههای مجازی منتشر شد و خیلیها را هم عصبانی کرد، چرا؟ چون عقبه اظهارات و مواضع شهردار جدید تهران، که خیلی هم از آنها نمیگذرد، مثلا نطقهای انتخاباتی یا ابلاغیههای سازمانی، خلاف این تصمیم و انتصاب جدید بود و بهنوعی آب یخی بود بر سر امید بستهشده به دوره جدید مدیریت شهری پایتخت. علیرضا زاکانی، نامزد ریاستجمهوری در مناظرات انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰: «گردش مدیران را جابهجا نمیکنیم، شایستگان را جای آنها میگذاریم. بستگان و فامیل خودمان را سر کار نمیآوریم. مردم را تحقیر نمیکنیم و... .» ابلاغیه علیرضا زاکانی، ۲۸ مهر ۱۴۰۰ برای ساماندهی فرآیند مدیریت منابع انسانی در شهرداری تهران: «جذب و بهکارگیری نیروی انسانی جدید تحت هر عنوان و با هر نوع وضعیت استخدامی اعم از (تماموقت، نیمهوقت و پارهوقت، پیمانکاری، شرکتی، مشاورهای، حقالزحمهای، ساعتی و پروژهای و... حتی انجام خدمت بهطور رایگان یا افتخاری) ممنوع بوده و برحسب ضرورت هر نوع درخواست باید با هماهنگی و اخذ مجوز از سوی حوزه معاونت برنامهریزی، توسعه سرمایه انسانی و امور شورا اقدام شود.» این دو سند، بهعلاوه اظهارات دیگر مصادیقی است در نقض انتصاب اخیر شهردار تهران و بهکارگیری دامادش بهعنوان مشاور و دستیار ویژه شهردار پایتخت!
استدلالهای عجیب در تایید انتصاب جدید آقای شهردار
اما این همه ماجرا نیست و بهنظرم بد نباشد اصلا اینها را به پای فراموشی و خاصیت صندلی ریاست بگذاریم. نکته مهمتر از این، استدلال موافقان و تاییدکنندگان اقدام زاکانی است. نیاز به توضیح و تفسیر زیادی ندارد، اما با هم میخوانیم. مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران در حاشیه جلسه روز گذشته شورای شهر تهران در واکنش به انتصاب یکی از بستگان زاکانی به سمت مشاور ویژه شهردار گفت: «من در جریان نبودم اما شنیدم و میپرسم ببینم از چه قرار است. گویا براساس نسبت و این چیزها نبوده اما سوال میپرسم. اگر یک نفر از نزدیکان باشد هم میتواند جایگاه داشته باشد به شرط اینکه توان و قابلیت پذیرش انتصابات را داشته باشد.» یا مثلا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران هم در تایید اقدام زاکانی نوشت: «شهرداری تهران سازمان بزرگی است که کل عملیات مدیریت اجرایی، خدماترسانی، نظارت، بازرسی و ارزیابی نیاز به اشراف لحظهای در یک بستر امن مبتنیبر IT و هوشمندسازی حداکثری دارد. حوزه هوشمندسازی و فناوری اطلاعات به لحاظ حساسیت امنیتی و ارتباطی، حکم چشم و گوش شهردار را دارد؛ لذا علاوهبر فعالیتهای مشخص اجرایی همکاران شهرداری در سازمان فاوا، معاونتها، سازمانها و شرکتها، نیازمند یک مرکز مسئولیت مشخص و متمرکز کنار دست شخص شهردار بود که هم متخصص این حوزه و هم ۱۰۰ درصد مورداعتماد و اطمینان باشد تا این حوزه را از جانب شخص شهردار راهبری کند. لذا زاکانی از حسین حیدری که هم متخصص و باتجربه در این حوزه است و هم کاملا مورد اعتماد، دعوت کرده است این مسئولیت را به نیابت از خودش بپذیرد و چشم و گوش شهردار در این حوزه و عملا دستیار و بازرس ویژه او در تحقق هوشمندسازی تهران باشد. البته به جهت حساسیتی که زاکانی همواره نسبت به تعارض منافع داشته و دارد و به دلیل قرابتی که هست قرار گذاشته که حیدری هیچگونه رابطه استخدامی با شهرداری و هیچ رقم دریافتی از شهرداری تهران نداشته باشد و البته حیدری هم آنقدر سوابق حرفهای در بخش خصوصی دارد که نیازمند ارتباط استخدامی و مالی با شهرداری نیست. به نظر میرسد اصرار زاکانی بر اعلام این موضوع و صدور حکم علنی در زمینهای محدود و مشخص برای حیدری هم بر این اساس است که اولا ضرورت اعتماد کامل در این حوزه بوده و ثانیا کسی گمان نکند نزدیکان او قرار است در هر زمینهای دخالت کنند و ثالثا همهچیز باید برای مردم عزیز، بهطور شفاف بیان و تبیین شود.» از همه اما جالبتر اظهارات و به قولی دفاعیه خود شهردار تهران بود. علیرضا زاکانی شهردار تهران در توئیتی نوشت: «جهت پاسخگویی خدمت عزیزان: آقای مهندس حیدری هیچ رابطه استخدامی با شهرداری و دریافتی از آن نخواهد داشت و صرفا از تجربه و دانش علمی ایشان در حوزه هوشمندسازی تهران استفاده خواهم کرد. این امر غیرقانونی نبوده و این حکم صرفا برای اشراف و نظارت دقیق بنده از طریق ایشان در این پروژه مهم صادر شده است.»
استدلالهای سست، پاسخهای ساده
تا اینجا هم اصل ماجرا روایت شد، هم استدلالها را خواندیم، حالا نوبت به نقد و تحلیل واکنشها و استدلالهای موافقان انتصاب پرحاشیه شهردار جدید تهران میرسد. مساله اول رجوع به ادعاها و اصولی است که خود زاکانی هم در جریان مناظرات انتخاباتی و هم در بخشنامهها و اظهارات شخصی ممنوعیتی برای انتصابات فامیلی اعلام کرد؛ نکتهای که خود به آنها عامل نبود. اما سوای این مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران در واکنش به این مساله گفت من در جریان نبودم اما اگر از نزدیکان هم باشد به شرط توان قابلیت انتصاب را دارد. این یعنی اینکه در این مملکت، نیرویی بهتر از داماد علیرضا زاکانی برای قبول این مسئولیت نبوده و فقط و فقط حسین حیدری فارغ از نسبت فامیلی و... چنین امکان و وضعیتی را داشته است. از چمران جالبتر اما واکنش نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران بود که پای اعتماد شهردار را وسط کشید و گفت مسئولیت این جایگاه باید در اختیار متخصصی باشد که صددرصد مورد اعتماد و اطمینان است! جالب شد، یعنی باز هم یک نفر متخصص مورد اعتماد و اطمینان نبود و شهرداران قبلی و... هم اشتباه کردند که دامادهایشان را برای سمتهای مختلف و نیازمند اعتماد انتخاب نکردند. اینجا یک نکته دیگر هم وجود دارد و آن هم اینکه اگر واقعا فرد مورد اعتماد و اطمینانی نیست، دقیقا دستگاههای نظارتی و امنیتی چه میکنند؟ وظایفشان چیست و چرا شهردار تهران برای انتخاب یک مشاور، به جای جستوجو بین معاونان، در خانه و خانواده دنبال مشاور امین و معتمد میگردد؟ درنهایت هم میرسیم به استدلال جالب خود شهردار. علیرضا زاکانی سوای تخصص و اطمینان قید و علت دیگری را هم بیان کرد و گفت دامادش هیچ رابطه استخدامی با شهرداری نخواهد داشت و دریافتی هم ندارد. خب اگر اینطور بود چرا در همان جمعهای خانوادگی و خانه یا بهصورت غیررسمی از دانش حیدری بهره برده نشد؟
بدنه اجتماعی برای زاکانی اهمیتی ندارد؟
نکات دیگری هم هست که نباید در این ماجرا مغفول بماند و مهمترین این نکات، یکی از بین رفتن شأنیت شورای شهر بهعنوان نهاد ناظر و امید جامعه برای ایستادن جلوی تخلفات و البته انحرافات مدیریت شهری است. شورای شهریها به جای اینکه در برابر این اقدام زاکانی بایستند و حداقل برای هزینههای اجتماعی آن مقاومتی به خرج دهند، با او همنوا هم شدند و از این اقدام او دفاع هم کردند. هم رئیس و هم سخنگو و هم... . با این اوصاف واقعا میتوان از شورای شهر فعلی، انتظار شفافیت و برخورد با فساد و همچنین هدایت شهرداری تهران را داشت؟ نکته بعدی هزینه اجتماعی است که به سیستم و حاکمیت تحمیل شد. کمی به واکنشها به این خبر در ۲۴ ساعت اخیر نگاه کنید. اغلب طبقه نزدیک و حامی حاکمیت، از این اتفاق ناخرسند و منتقد آن بوده است و این یعنی هزینهتراشی برای نیروهای پای کار نظام و تشویش و ایجاد چنددستگی بین آنها. نکته سوم هم که میتواند تکملهای بر نکته دوم و اصلا علت آن باشد، بیتوجهی زاکانی به نظرات عمومی و بازخوردهای اجتماعی نسبت به اقداماتش است. زاکانی با انتصابات اخیر و خصوصا بهکارگیری دامادش در شهرداری، این نکته را تا حدی اثبات کرد که بدنه اجتماعی برای او اهمیتی ندارد و حالا که قرار بر انتقاد و هزینه دادن است (تجربه اول همان پروسه شهردار شدن زاکانی بود که حواشی و انتقادات بسیاری را به دنبال داشت) چه بهتر که شهردار تهران گزینههای مطلوب خود را جایگذاری کند.
واکنش اعضای شورای شهر به حواشی یک انتصاب!
در پایان هم نظرات برخی از اعضای شورای شهر تهران در ارتباط با انتصاب داماد علیرضا زاکانی بهعنوان مشاور شهردار را با هم مرور میکنیم. ناصر امانی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در پاسخ به سوالی حول انتصاب داماد زاکانی بهعنوان مشاور شهردار به «فرهیختگان»گفت: «باتوجه به پیشینه زاکانی در مبارزه با فساد و رانت چنین انتصابی از جانب ایشان به دور از انتظار بود.»
علیاصغر قائمی، عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز در واکنش به این انتصاب به «فرهیختگان» گفت: «انتصابات باید براساس تجربه و تخصص باشد، ولو اینکه از بستگان باشد. براساس اطلاع من داماد زاکانی و دخترش یک شرکت کامپیوتری دارند. اینکه او مناسب این سمت است یا خیر را شخص زاکانی باید تشخیص دهد.»
مهدی بابایی، عضو شورای شهر اسلامی شهر تهران در پاسخ به «فرهیختگان» در رابطه با انتصاب حسین حیدری داماد علیرضا زاکانی گفت: «هنوز استخدامی صورت نگرفته، اما استفاده از متخصص را امر موردداری نمیبینم.» وی پس از پایان مکالمه بدون خداحافظی تلفن را قطع کرد.
علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر ششم تهران نیز به «فرهیختگان» گفت: « حیدری از نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاه شریف در حوزه تخصصی خودش است، اینکه زاکانی میتوانست شخص دیگری را بهجز او منصوب کند سوالی است که خود وی باید پاسخ دهد. بهنظر من گناه کبیره نیست و بنده حقوقدان نیستم، اما بهعنوان نماینده مردم معتقدم اینکه زاکانی از مشورت فردی نزدیک به خود در رابطه با موضوعی که سطح اهمیت بالایی دارد (بحث هوشمندسازی تهران که همواره در دورههای مختلف و برای شهرداریها مهم بوده) فردی را منصوب میکند که محل اعتماد شهردار است، بهخودی خود دارای ایراد نیست و البته اینکه اعلام میکند این شخص که همه هم میدانند داماد زاکانی است منصوب شده، سطحی از شفافیت بهحساب میآید و به اعتقاد من شفافیت در این موضوع هم مثل سایر موضوعات خوب است.»
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/