موانع اعضای هیئتعلمی برای ادای مسئولیت اجتماعی؛ عذر یا توجیه
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، وحید احسانی، دانشآموخته دکترای توسعه کشاورزی دانشگاه بوعلی در یادداشتی نوشت: درحالیکه انتظار عمومی از اعضای هیئتعلمی برای تأثیرگذاری بر جامعه به شکل فزایندهای در حال افزایش است، بخش عمدهای از اعضای هیئتعلمی بر عدم فراهم بودن عرصه برای این مهم و موانع بیرونی تحقق این امر تأکیددارند. این موانع چقدر از جنس «واقعیت و عذرهایی قابلقبول» هستند و چقدر از جنس «بهانه و توجیههایی برای فرار از مسئولیت اجتماعی و تمرکز بر منافع خودمدار»؟
البته دراینبین، برخی از اعضای هیئتعلمی هم هستند که معتقدند وظیفه آنها صرفاً «تولید علم» است، عبارتی که برخی چون دکتر رضا منصوری و دکتر مظفر چشمه سهرابی آن را جعلی، فاقد مابازای انگلیسی در منابع علمی و حاکی از درک اشتباه مفهوم علم در جامعه ما میدانند.
دسته اخیر، مسئولیت خود را به همین روال متداول درس دادن، امتحان گرفتن، مقاله نوشتن و امثال آن محدود دانسته و میگویند این سازمانهای قانونگذار، اجرایی و قضایی هستند که باید به حل مسائل مردم پرداخته و برای این مهم، از «تولید علم» دانشگاهیان نیز بهره ببرند. از دید گروه اخیر، اصولاً طرح بحث «مسئولیت اجتماعی اعضای هیئتعلمی» موضوعیتی ندارد و چهبسا توسّط متولیان اصلی بهبود وضعیت زندگی مردم و باهدف فرار از مسئولیت خود و انداختن همه تقصیرها به گردن دانشگاهیان مورد تأکید قرارگرفته.
اعضای هیئتعلمی موافق با این پیشفرض را میتوان به دودسته کلی تقسیم کرد؛ دسته اوّل، کسانی که برای ادای دین خود به جامعه و بهبود زندگی مردم، تلاش کرده و راههای مختلفی را امتحان میکنند. میزان موفقیت این اشخاص بسیار متفاوت بوده و چهبسا در برخی موارد به نتایج محسوسی هم نائل نشوند. دسته دوّم کسانی هستند که اگرچه برای «مسئولیت اجتماعی» اهمیت قائلاند، در عمل، برای این مهم کار چندانی انجام نمیدهند و وقتی از آنان سؤال میشود که «چرا؟»، با تأکید بر موانع موجود نتیجه میگیرند که «چون امکانپذیر نیست» یا «چون بیفایده است».
نباید هم نام «هیئتعلمی» را یدک کشید و مدّعی «دانایی» بود، هم از این بابت از جامعه سهم و امتیازات ویژه (مانند حقوق بالاتر نسبت به سایر کارمندان، تعطیلات بیشتر و غیره) دریافت کرد و هم در مقابل مطالبه اثربخشی از جانب جامعه، پاسخ داد که «ببخشید، ما خیلی دوست داریم در بهبود زندگی شما موثّر واقع شویم اما برخی موانع و مشکلات هست که نمیگذارند ما چنین کنیم»ازآنجاکه سالهاست موضوع «مسئولیت اجتماعی اعضای هیئتعلمی» برایم مهم بوده، درباره آن قلمزده، بازخورد دریافت کرده و با برخی استادان قائل به دیدگاه مخالف گفتگو کردهام، بهنظام موانع متفاوتی را که گروه اخیر بر آن تأکیددارند میتوان در قالب ۵ گروه تقسیم بندی میشود.
ساختار آموزش عالی (شامل نظام پاداشدهی، آییننامهها و غیره) با پرداختن به مسئولیت اجتماعی سازگاری ندارد؛ مشکلات معیشتی اعضای هیئتعلمی را به تمرکز کردن بر مدیریت زندگی خود و خانوادهشان سوق میدهد؛ عدم استقلال دانشگاه، پایین بودن سطح آزادی دانشگاهی و پیامدهای منفیای که پرداختن به مسائل اولویتدار جامعه میتواند برای اعضای هیئتعلمی به دنبال داشته؛ نه در میان مسئولان و نه در بطن جامعه، برای شنیدن سخنان و توصیههای متخصصان دانشگاهی گوش شنوای چندانی وجود ندارد؛
به علّت وجود مسائلی که خارج از حیطه کنترل و اثرگذاری اعضای هیئتعلمی هستند (شامل مورد پیشین)، کارهایی که درزمینهٔ مسئولیت اجتماعی میتوان انجام داد به نتایج خود نمیرسند و ازاینرو، بیهودهاند از دید تأکید کنندگان بر موانع بالا، سه عامل اوّل، پرداختن به مسئولیت اجتماعی را ناممکن و دو عامل آخر، آن را به کاری بیفایده -که نباید عمر و انرژی را برای آن هدر داد- تبدیل میکنند. آیا عوامل بالا از جنس «واقعیت و عذر قابلقبول» هستند یا از جنس «توجیه کردن و بهانهتراشی برای فرار از بار مسئولیت اجتماعی»؟
خودفریبی، بیانصافی و واقعیتگردی که اگر بخواهیم عوامل بالا را بیاساس یا کماهمیت جلوه دهیم، امّا سؤال اصلی این است که آیا وجود عوامل نامبرده و اهمیت آنها میتواند برای تلاش اعضای هیئتعلمی در راستای ادای مسئولیت اجتماعی خود عذر قابل قبولی محسوب شود؟ به نظر، پاسخ منفی است.
در رابطه با دلایل باید به مواردی مانند؛ ناسازگار بودن ساختار رسمی با پرداختن به برخی وظایف انسانی-اخلاقی یا پرزحمت بودن این امور، تلاش در مسیر آنها را توجیه نمیکند، پرداخت. همانطور که «فرّخی سیستانی» سروده است: «نیک و بد هر دو توان کرد ولیکن سخنی است / نیک دشوار توان کردن و بد سخت آسان». برای خداباوران یا لااقل قائلان به اخلاق و انسانیت، اینکه برخی وظایف اخلاقی-انسانی در نظام امتیازدهی جایگاهی نداشته، ساختار رسمی افراد را به سمت آنها سوق ندهد یا وضعیت اقتصادی افراد مطلوب نباشد، دلیل قابل قبولی برای سرباززدن از آنها نیست.
کسانی که با این توجیه وجدان خود را آرام میکنند، چه نسبت و رابطهای میتوانند با اولیای دین و بزرگان اخلاق و انسانیت -که سراسر عمرشان مملو از تحمّل سختیهای ناشی از شنا کردن برخلاف جریانهای اشتباه بوده است- برقرار کنند!؟
یکی از کارکردهای اصلی عقل و علم، «حدّ مسئله» است. اگر مسئله، نیاز، ابهام و مشکلی وجود نداشته و به عبارتی، مردم در وضعیت ایدئال به سر ببرند، چه لزومی دارد که جامعه برای علم و پژوهش هزینه کند!؟ در چنین شرایطی، میتوان به عالمان، پژوهشگران و طالبان علم گفت که اگر میخواهید علائق علمی-پژوهشی خود را دنبال کنید، خودتان باید تمام مخارج این کار را تأمین کنید.
عدم توجه شایستهسالار به مطالب دانشگاهیان نباید موجب شود که متخصصان دانشگاهی در مورد مسائل مبتلابه جامعه صحبت نکرده و توصیههای خود را مطرح نکنند. هرچند «علم» در مورد راه و روش ارتباط بهینه با جامعه و «ترویج علم» هم توصیههای زیادی دارد که انتظار میرود دانشگاهیان بر اساس آنها برای تأثیرگذاری بر جامعه تلاش کنند، امّا نهایتاً، چنانچه جامعه به سخنان اعضای هیئتعلمی توجه نکند، این دیگر گناه اعضای هیئتعلمی نیستبنابراین، نمیشود هم نام «هیئتعلمی» را یدک کشید و مدّعی «دانایی» بود، هم از این بابت از جامعه سهم و امتیازات ویژه (مانند حقوق بالاتر نسبت به سایر کارمندان، تعطیلات بیشتر و غیره) دریافت کرد و هم در مقابل مطالبه اثربخشی از جانب جامعه، پاسخ داد که «ببخشید، ما خیلی دوست داریم در بهبود زندگی شما موثّر واقع شویم امّا برخی موانع و مشکلات هست که نمیگذارند ما چنین کنیم»!
کسانی که چنین پاسخی میدهند، خوب است با خودشان فکر کنند که «اگر ما اهل علم و اندیشه و مدّعی حدّ مسئله هستیم، باید برای مواجهه با موانع و مشکلات پرداختن به مسئولیت اجتماعی نیز راهی پیدا کنیم و اگر خلّاقت و توانایی حدّ مسئله نداریم، پس شایسته است از هیئتعلمی بودن استعفا دهیم».
عدم توجه شایستهسالار به مطالب دانشگاهیان نباید موجب شود که متخصصان دانشگاهی در مورد مسائل مبتلابه جامعه صحبت نکرده و توصیههای خود را مطرح نکنند. هرچند «علم» در مورد راه و روش ارتباط بهینه با جامعه و «ترویج علم» هم توصیههای زیادی دارد که انتظار میرود دانشگاهیان بر اساس آنها برای تأثیرگذاری بر جامعه تلاش کنند، امّا نهایتاً، چنانچه جامعه به سخنان اعضای هیئتعلمی توجه نکند، این دیگر گناه اعضای هیئتعلمی نیست.
در باب ناامیدی نسبت به موثّر واقعشدن تلاشهایی که میتوان در راستای ادای مسئولیت اجتماعی انجام داد نیز سخن زیاد است، امّا در اینجا به بیان چند نکته اکتفا میشود.
خداوند در قرآن کریم، ضمن بیان داستان حضرت یوسف و از زبان حضرت یعقوب میفرماید: «بروید و یوسف و برادرش را جستجو کنید و از رحمت خدا نومید نباشید، زیرا فقط گروه کافران هستند که از رحمت خدا ناامید میشوند». به نظر نمیآید که این آیه صرفاً جملهای باشد که یعقوب (ع) در زمان و مکانی مشخص، خطاب به فرزندان خود و فقط درباره «یافتن یوسف و بنیامین (ع)» گفته باشد.
خطاب این آیه میتواند به همه ما باشد و «یوسف و برادرش» هم میتوانند نمادهایی باشند برای اشاره به هر هدف شایستهسالار. همچنین، در قرآن در خصوص یاری و مدد الهی برای کسانی که درراه او جهاد (تلاش) میکنند و نیز گشایشها و راههای پنهانی که برای این افراد باز میشود، آیات زیادی هست. نهایتاً، به قول سعدی که درود خدا بر او باد: «به راه بادیه رفتن، بر از نشستن باطل / که گر مراد نیابم، بهقدر وسع بکوشم».
حرف اصلی یادداشت حاضر این است که به نظرم، وجود موانعی هرچند مهم و تأثیرگذار در مسیر اعضای هیئتعلمی برای ادای مسئولیت اجتماعی نباید موجب شود که آنها از تلاش برای این مهم شانه خالی کنند بلکه باید باعث شود که با تکیهبر علم و اندیشه خود، در نظر گرفتن تمام جوانب امر، لحاظ کردن تمام شرایط و رعایت احتیاطهای لازم برای این مهم، بهترین راه ممکن را بیابند و چنانچه برای این امر راه از پیش فراهمشدهای هم وجود ندارد، راه جدیدی بگشایند.
به امید فعالیت بیشازپیش اعضای هیئتعلمی در حیطۀ مسئولیت اجتماعی، به امید فردایی بهتر، به امید ایرانی آباد.
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/