پیگیری مطالبات مردم یا بازگشت به زیست انگلی
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، حبیب ترکاشوند کارشناس سیاسی در یادداشتی درباره رویکرد بعد از انتخابات جبهه اصلاحطلبان نوشت: این روزها جبهه اصلاحات که به واسطه ۸ سال حمایت بی چون و چرا از دولت ناکارآمد روحانی با دست رد مردم مواجه شدهاند، تاکتیکهای مختلفی را برای ترمیم اعتماد از دست رفته مردم آزمایش میکنند تا بار دیگر بتوانند خود را به کرسیهای قدرت در مجلس، شورای شهر و دولت نزدیک کنند اما خود بهتر از هر کس میدانند که کسب دوباره اعتماد مردم به سادگی امکانپذیر نیست.
هر چند تمام تلاش خود را کردند که سناریوی آنها رسانهای نشود و محرمانه بماند اما مصاحبه چند روز قبل میرلوحی از اعضای شاخص این جبهه و از افراد نزدیک به رئیس دولت اصلاحات تا حدودی پرده از سناریوی اصلی این جبهه گشود.
وی در این مصاحبه که با روزنامه آرمان ملی صورت گرفته تاکید میکند که جریان اصلاحات به استراحت نرفته است بلکه «مطالبات مردم را نمایندگی میکنند».
اما نمایندگی مطالبات مردم چیست و چرا این استراتژی انتخاب شده است؟
ماجرا از صبح روز بعد از انتخابات شروع شد وقتی که فهمیدند از یک طرف انتخابات ریاست جمهوری را واگذار کردهاند و تنها کاندیدی که دولت روحانی و جبهه اصلاحات را با هم نمایندگی میکرد در رقابت با آرای باطله شکست خورده است و از سویی کل ۲۱ عضو شورای شهر را نیز از دست دادهاند و دیگر شهرداری نیز جایگاهی برای کسب حقوقهای نجومی مدیران اصلاحطلب و انعقاد قراردادهای رانتی میلیاردی نیست.
بعد از چند روز که از شوک نتیجه انتخابات به در آمدند، دور هم نشستند که راه چیست و چاره کدام است و چگونه باید این افتضاح را جبران کنند؟ آخر کار به این نتیجه رسیدند که چون اعتماد مردم را از دست دادهاند، فعلا حرفی برای گفتن ندارند و اگر حرفی هم داشته باشند خریداری ندارد تنها راه بازگشت به ساحت قدرت، همرنگ شدن با جامعه و نقاب پیگیری مطالبات مردمی بر صورت زدن است. همان مطالباتی که در ۸ سال گذشته هر چه مردم فریاد زدندآنها نه دیدند و نه شنیدند و تنها بر طبل برجام نافرجام میکوبیدند و غره به اینکه ظریف و روحانی تابوی مذاکره را شکستهاند و نور آفتاب برجامشان چشم جهانیان را کور کرده است.
از خود خاتمی خواستند که پیشقراول این سناریو باشد ومیانداری کند. ادعای حمایت از مطالبات بحق مردم خوزستان محتوای اولین نامه خاتمی بود یعنی برای مطالباتی که خطابش خود این جماعت و دولت متبوع آنها بود نامه نوشته و اشک تمساح ریختند. موضوع دومین نامه مخالفت با طرح صیانت از فضای مجازی مجلس بود که هنوز نه نهایی شده و نه در مجلس رای آورده بود اما بهانه خوبی بود برای اینکه خاتمی و اصلاح طلبان خود را حامی جوانانی بنامند که کارشان مرتبط با فضای مجازی است و به دروغ خطر در معرض تهدید قرار گرفتن فضای مجازی را مطرح کنند.
از یک طرف هر روزه به دولتی که هنوز خیلی از مسئولانش منصوب نشده و در آغاز راه است، فشار میآورند که پس چه شد حل مشکلات مردم و از طرفی برای تورم و بیکاری و گرانی جیغ بنفش می کشند.
شاید اگر بازگشتی به ۱۲ سال پیش و ایام بعد از فتنه داشته باشیم، سناریوی امروز اصلاح طلبان برای ما قابل لمستر باشد.
روزهای بعد از انتخابات که هنوز قشر زیادی از مردم در تردید نتیجه انتخابات بودند و فکر میکردند تقلب شده جمعیت قابل توجهی در چند روز اول خصوصا ۲۴ خرداد به خیابان ریختند.
خیل جمعیت مردد آنها را چنان متوهم کرده بود که فکر میکردند نظام تسلیم قانونشکنی و دیکتاتوری آنها خواهد شد اما چند روزی نگذشت که با کنار رفتن نسبی پردهها، جمعیت میلیونی به جمعیت چندین هزار نفری تبدیل شد و بعد از مدتی تجمعات به صدها و بعد دهها نفر رسید. موضوعی که آنها را نگران ساخت و استراتژی خود را تغییر دادند و بجای تجمع مستقل حامیان خود موسوم به «جنبش سبز»، سعی کردند این بار از مناسبتها و تجمعات مردمی استفاده کنند و حامیان خود را در داخل جمعیت پخش کنند تا وانمود کنند که مردمی که بخاطر اهداف انقلابی تجمع کردهاند از حامیان آنها هستند. این بود که از جنبش سبز توسط رسانههای انقلابی به «جنبش انگلی» تعبیر شد.
و حالا همان سناریو در قالب و نقاب جدید مورد استفاده این جماعت قرار گرفته است. زدن نقاب پیگیری مطالبات مردم آنهم جماعتی که به صراحت میگفتند ما برای توسعه سیاسی آمدهایم نه توسعه اقتصادی.
منبع: فارس
انتهای پیام/
انتهای پیام/