به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، طاها توفیق طی یادداشتی بمناسبت ۱۶ اکتبر، سالروز فروپاشی همه پرسی شمال عراق نوشت: با خروج صدام ازشمال عراق در سال ۱۹۹۰ وضعیت جدیدی برای کردهای این کشور بوجود آمد. ۲۳ سال بعد هیکل پوشالی صدام با اندک تلاشی داخلی و فشاری بیرونی فروپاشید و در سال ۲۰۰۵ اولین انتخابات ملی این کشور پس از صدام برگزار و عراق به دو اقلیم فدرالی عربی و کردی تبدیل گردید. اگرچه از همان ابتدا مشخص بود که از دیگ این فدرالی بوی جدائی بمشام میرسید چون برخلاف همه حکومتهای فدرال که چندین ا یالت و منطقه بمنظور اتحاد و تقویت بنیه های اقتصادی و دفاعی دورهم جمع شده و کشور فدرالی را تشکیل میدهند اما کشوری یک پارچه مانندعراق پس از یک دوره تنشهای سیاسی و نیز ضعف قدرت تصمیم گیری به دو منطقه فدرالی با تکیه بر عنصر قومیت تقسیم گردید که قابل تامل میباشد.
همانگونه که درتاریخ ملل جهان مشخص شده است تا کنون هیچ کشور متحدی خود را به ایالتهای فدرال تقسیم نکرده است بلکه ایالات پراکنده دست به اتحاد فدرالی زده اند. اگرچه عراق نیز در آن انتخابات اولیه قانون فدرال را تصویب کرد اما رهبران شمال عراق همواره کلمه اقلیم را بر واژه فدرال ترجیح دادند و در طول دوره حکومت داری از کوچکترین فرصت برای استقلال از عراق استفاده کردند.
برنارد هنری لویی چهره مرموز اسرائیلی در کنار مسعود بارزانی
پس از شکل گیری نظام فدرالی درعراق و تحولاتی که برآن عارض گردید، این کشور را تا آستانه تجزیه به پیش برد. عمده ترین آنها ظهور ساختگی و هدفمند داعش در سال ۲۰۱۴ بود که بنوعی به تقویت ساختارقدرتی رهبران کردها درشمال عراق کمک نمود از آن جمله میتوان گفت؛ رسیدن به مرز جغرافیای مناطق قومی ، دسرسی به تجهیزات نظامی که به بهانه مبارزه با داعش توسط دولتهای غربی در اختیار حاکمیت شمال عراق نهاده شده بود و همچنین قهرمان سازی در مقابله با این گروه تکفیری که غرور خاصی را برای رهبران این منطقه به ارمغان آورده بود. هم زمان با این تحولات طبق قانون فدرال محلی شمال عراق، حاکمیت دو دوره چهارساله مسعود بارزانی و همچنین تمدید یک دوره دوساله درشمال این کشور به پایان رسیده بود و ریاست بارزانی بر اقلیم کردستان عراق بشدت دچارمشکل مشروعیت قانونی گردیده بود و میبایست قدرت را به دیگری واگذار کند که برای او بسیار دشوار بود. همچنین مسعود بارزانی که بعنوان پرچمدار قومی نسبت به دیگر رهبران کردها درشمال عراق از تمکن مالی و انسجام خانوادگی بیشتری برخوردار بود مورد توجه سرویسهای جاسوسی کشورهای فرامنطقه ای قرار گرفته بود و خود را جلودار مطالبات قومی قرار داده بود بارزانی جهت فرار از این مشروعیت و نیز ایفای نقش رهبری کردها درغیاب بزرگان کردستان عراق در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ اقدام به برگزاری همه پرسی درشمال عراق نمود برحسب اتفاق در آن زمان وضعیت سیاسی شمال عراق در شرایط استثنائی قرارگرفته بود؛ جلال طالبانی رقیب قدرتمند بارزانی در حالت کما بسرمیبرد ، نوشیروان مصطفی امین رئیس جریان جنبش تغییر منتقد جدی رهبران اقلیم از دنیا رفته بود ، حکومت مرکزی عراق سرگرم بازسازی فضای سیاسی پسا داعش بود درکنار همه این تحولات، حاکمیت شمال عراق نیز در منطقه اربیل ازتوانمندیها و پتانسیلهایی در اندازه یک دولت خودگردان برخوردار شده بود این منطقه دارای پرچم و نیروی مستقل نظامی با تجهیزات پیشرفته به یک شبه دولت تبدیل شده بود.
همه عوامل یاد شده مسعود بارزانی را وسوسه نمود تا با استفاده از فرصتهای فوق و نیز فرار از مشکل مشروعیت ریاست اقلیم با مشاورت فردی صهیونیستی بنام برنارد هنری لوئی چهره مرموز یهودی آرامش شمال عراق را قربانی مطامع خودخواهانه نماید و علیرغمی که همه احزاب و همپیمانان داخلی و خارجی و همچنین دلسوزان کردها به ایشان توصیه کردند که دچار اشتباه محاسباتی نشود ولیکن ایشان متوهنانه همه دست اوردهای مردم کرد عراق را با یک تصمیم صهیونیستی به باد فنا داد. حتی وزیر خارجه وقت امریکا اورا از این اقدام نارس برحذر داشت ولی غرور نابجای مسعود بارزانی چشم و گوش اورا پوشانده بود و دست به این اقدام ضد قومی زد. این درحالی بود که کردها درشمال این کشور در اندازه یک دولت خود گردان در منطقه اعتبار یافته بودند و مقاومت مردم شنگال و کوبانی درمقابل داعش کردها را به شهرت نسبی جهانی رسانیده بود که نان این شهرت مظلومانه را مسعود بارزانی بنام خود مصادره نمود اگرچه بارزانی ها نتوانستند و نمیتوانند فرار مفتضانه خود را از شهرایزدی نشین شنگال و تنها گذاشتن این مردم در برابر درندگان داعش را از اذهان عمومی جهان پاک نمایند ولو اینکه مخابره کننده صحنه فرار نیروهایشان را هم بکشند!
بدین صورت مسعود بارزانی با مشاورت و مساعدت برنارد هنری، آشوبگر صهیونیست همه پرسی را بعنوان مقدمه تجزیه عراق در ۲۵ سپتامبر۲۰۱۷استارت زد و تنها بیست روز توانست روی همه پرسی در شمال عراق جولان بدهد. پس از این چندروز طغیانگری بارزانی و مانور صهیونیستها، ارتش عراق جهت دفاع از کیان ملی این کشور ورود پیدا کرد و در ۱۵ اکتبر بدون هیچ مقاومتی وارد شهرکرکوک شد و بعد از چند ساعت ، مقاومت بارزانی شکسته و به منطقه اربیل عقب نشینی کردند و همانند همیشه این شکست را متوجه رقبای سیاسی خود نمود. روز ۲۹ اکتبر پارلمان اقلیم کردستان عراق استعفای بارزانی را پذیرفت و دشمن آرامش و آرمانهای کرد عراق پس از دوازده سال از قدرت ریاست اقلیم کناره گیری نمود و تقصیر این ناکامی را به گردن دشمنان خیالی انداخت درحالیکه کرد عراق حدا اقل دراین برهه کنونی دشمنی بالاتر از مسعود بارزانی بخود ندیده است کسی که میتوانست با پایبندی به قوانین فدرال عراق زمینه ساز رشد و توسعه همه جانبه این منطقه را فراهم آورد.اما وی با ایجاد سازمانهای مخوف امنیتی کینه و نفرت را در بین مردم کردعراق بوجود اورد.
وقتی که همه دول خارجی و جناح های کردی و حتی دولت مردان عراقی مخالف و مسعود بارزانی و رژیم غاصب اسرائیل مدافع این همه پرسی بودند و هم چنین برپائی نشست جنجالی مشروعیت بخشی اسرائیل در اربیل عراق در ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱ با دلالت و مدیریت مسعود بارزانی و دهها دلایل منتشر نشده آیا شکی بر اسرائیلی بودن جریان حاکم بر اربیل باقی میماند؟ حال با این اقدامات ضد ملی و قومی باید پرسید آیا مسعود بارزانی در قضیه همه پرسی کردستان عراق به کردها خیانت کرد یا جناحهای سیاسی داخل و یا دولت مرکزی عراق که نگران تمامیت ارضی خود میباشد؟
منبع: فارس
انتهای پیام/