تحول در دانشگاهها چگونه اجرایی میشود؟
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ لاله قلیپور- تحولات سریع در عرصههای مختلف حیات بشری، ظهور جامعه و اقتصاد دانشبنیان و رشد چشمگیر فناورهای اطلاعاتی و ارتباطی سبب شده تا نوآوریهای علمی و فناوری بهعنوان ۲ ستون اصلی این تحولات مطرح شده و مراکز دانشگاهی نیز به منزله پیشرانهای اصلی فرایند توسعه اقتصادی نقش و جایگاه بالایی کسب کنند لذا با اهمیت یافتن این نقش، افزایش تقاضا برای بهرهمندی از فرصتهای دانشگاهی نیز به نحوی بیشتر شده است.
در همین راستا دانشگاههای ایران مانند سایر مراکز آموزش عالی جهان، رسالت و وظیفه سنگینی برای تربیت اصولی دانشجویان براساس نیازهای کشور به عهده داشته که برای تحقق این منظور، دستاندرکاران نظام آموزش عالی باید ضمن فراهم کردن بستر لازم برای واکاوی زمینهها و علل مشکلات جاری در نظام دانشگاهی، نسبت به بازبینی نظام و ساختار سیاستگذاری و برنامهریزی آموزش عالی کشور و برنامههای اجرائی آن اهتمام و با انجام اصلاحات ضروری در آنها به افزایش تناسب این نظام با شرایط و چالشهای پیشِ روی آینده اقدام نمایند.
در شرایط جاری آموزش عالی کشور، سیاستی روشن، طرح و برنامهای مناسب و سازوکار اجرایی اثربخشی برای انجام صحیح چنین رسالت خطیری بصورت منسجم و هماهنگ وجود ندارد و با وضعیت کنونیاش نه تنها از عهده تحقق اهداف علمی سند چشمانداز ۲۰ ساله بر نمیآید، بلکه در اجرای برنامههای مصوب سالانه نیز با چالشهایی اساسی مواجه میشود در این میان با سند اسلامی شدن دانشگاهها و فرمایش مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، راه روشنی برای برونرفت از این چالشها ترسیم شده که در این رابطه برای بررسی چگونگی این دو راهبرد مهم و نیز واکاوی «سیاستگذاری آموزش عالی ایران» میزگردی با حضور یعقوب فتحالهی ننهکران، معاون پژوهش و فناوری دانشگاه تربیت مدرس، علی جعفریان دهکردی، مدیر کل پژوهشی این دانشگاه و محمدحسین یادگاری، دانشیار دانشکده علوم پزشکی دانشگاه در دفتر معاونت پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد که بخش اول آن پیش از این منتشر شد و بخش دوم آن را در ادامه میخوانید.
دانشگاه بهطور ذاتی محل تربیت نیروی انسانی نخبه است/ باید به تأثیرات علوم انسانی در پیشرفت علم اهمیت دهیم
آنا: آیا دانشگاهها محل مناسبی برای تربیت نخبگان سیاسی و اجرایی کشور هستند؟
فتحالهی: دانشگاه محیطی است که بنا به استعداد ذاتی هر شخصی، او را به علم، مهارت، باور، ارزش و عادات و رفتار مجهز میکند تا بتواند در میدان کار از این توانایی ها و قابلیت های مکتسبه استفاده کند و نخبگی خود را نشان دهد، یک نخبه سیاسی در نظام کار و در سیاستورزی نخبگیاش بروز و ظهور پیدا میکند، فرد استعدادی داشته و به دانش، مهارت، رفتار، عادات و ارزشها مجهز شده و در میدان عمل به عنوان یک نخبه توانسته، کاری شایستهای را به سرانجام برساند. بنابراین به این دلیل که دانشگاه بهطور ذاتی، محل تربیت نیروی انسانی است خروجیهایش میتواند نخبه سیاسی، علمی، فرهنگی و یا یک مهندس ورزیده و ... باشد، بسته به توان و استعداد فرد و آموزشهایی که در دانشگاه از آن بهرهمند میشود.
اینکه یک کشوری علاوه بر تأمین استاد، برای تصدی کرسیهای دانشگاهها، به تربیت نیروی انسانی سیاسی با نقشهای کلیدی در جامعه میپردازد، بسیار مهم است ولی در کشور ما، طیف های سیاسی که به دنبال تأمین منافع سیاسی جناحی بوده اند، اجازه رشد این ظرفیتها را در دانشگاهها ندادهاند. بهتر است که کارکرد دولتهای مختلف از این زاویه بررسی شود. آمریکا میگوید من جهان را با هاروارد، برکلی، استنفورد و ... اداره میکنم. ما میخواهیم با اتکا به کدام دانشگاه یا دانشگاه ها در این عرصه وارد شویم؟ سیاستمداران باید به این امر راهبردی توجه داشته باشند. کشور باید حساب شده و با یک اندیشکده که محاسبات گسترده در مورد توانمندی افراد انجام میدهد، نیروهای انسانی خود را در پستهای کلیدی مختلف منصوب نماید.
چرا بنیاد نخبگان را راهاندازی کردهایم؟ زیرا دیدگاههای شخصی مانع از این میشد که نخبگان در سطوح مدیریتی کشور وارد شوند، باید بررسی شود در دولتهای قبلی چقدر از این ظرفیت برای مدیریت کشور استفاده شده است؟ نقد نمیکنیم فقط سوال میکنیم، ما باید انسانهای با استعداد و زبده و کارورزیده را در پستهای مدیریتی به کار بگماریم. نباید دانشمندان پاک سیرت را کنار بگذاریم. هر شخصی که نعمتی را به عنوان یک استعداد میشناسد و از کنار آن با بیتوجهی کامل برای دستیابی به اهداف شخصی عبور میکند، مثل این است که به نعمات خداوند بیتوجهی کرده است، باید کاری کنیم که استعدادها شکوفا شده و در راستای پیشرفت کشور کار و تلاش کنند. نخبگان سیاسی بسیار ورزیده داریم و باید فضا را برای کارکرد این افراد باز کنیم.
یکی از شعارهای دولت آیتالله رئیسی نیز فضای باز برای کسانی که علاقهمند به انجام کار و تحول در کشور هستند. متأسفانه مشاهده میشود که عدهای هستند که از ورود انسانهای مستعد و با انگیزه به عرصه کار وتلاش برای ساختن ایران اسلامی ممانعت میکنند که این خود یک شبکه فساد است که باید با اینگونه شبکه ها و اشخاص برخورد شود که میخواهند همه چیز را به استخدام خود درآورند. میتوان در این راستا مثال عینی زد. اینکار نه با اهداف آرمانی انقلاب اسلامی و نه با متن شرع سازگار است و نه به لحاظ فرهنگ بومی ما قابل پذیرش است. مثلا اگر شخصی در سمت مشخصی، توانایی دارد باید چند سال در آن جایگاه کار کند، حتی اگر از آن شخص خوشمان نیاید، این نخبه پروری است.
دانشگاهها در عرصههای مختلف نخبه پرورش دادهاند و باید اجازه ظهور و بروز را در عرصههای مختلف به این نهاد بدهیم و این نقطه ضعف در بعضی از ارگانها و ادارات وجود دارد و باید فضا باز شود، زیرا یکی از شعارهای دولت فعلی نیز بوده و باید بتوانیم اینکار را انجام دهیم. البته برای تحقق این اهداف، سامانههایی راهاندازی شده و آدمهایی نیز معرفی شدند تا یک حد نسبی بتوان از این استعدادها استفاده کرد. فساد تنها سرقت پول یا جواهرات نیست، اگر مانع از روی کار آمدن استعدادی شویم، فساد است و بسیار مشاهده میشود که افرادی با روش های فساد الود شبکههایی درست کرده و اجازه فعالیت به دیگران را نمیدهند در صورتی که اگر این کار انجام شود و جلوی این فسادها گرفته شود، نظام و کشور شتابان جلو میافتد.
فساد تنها سرقت پول یا جواهرات نیست، اگر مانع از روی کار آمدن استعدادی شویم، فساد است و بسیار مشاهده میشود که افرادی با روش های فساد الود شبکههایی درست کرده و اجازه فعالیت به دیگران را نمیدهند در صورتی که اگر این کار انجام شود و جلوی این فسادها گرفته شود، نظام و کشور شتابان جلو میافتد
یادگاری: در کشور باید به تأثیرات علوم انسانی در پیشرفت علم اهمیت دهیم، آمریکا و اروپا ادعا میکنند با تواناییهای علمی دانشگاههایشان دنیا را اداره میکنند ما نیز در ایران باید اشراف بر اداره جامعه و دنیا داشته باشیم. ما در حوزه علوم انسانی با توجه به منابع دینی و اندیشهای خودمان شامل قرآن، احادیث و متون دینی ائمه اطهار(ع)، خیلی حرف برای گفتن داریم از این توانایی باید استفاده کرد و باید نیروهایی دغدغهمند برای دفاع از نظام و جامعه تربیت کنیم.
تأثیرات روانشناسی دینی، فلسفهشناسی دینی، جامعه شناسی دینی و بهطور کلی علوم انسانی در کشور باید دارای جایگاه ویژه باشد یعنی باید جامعه شناسی را به دین گره بزنیم و حکیم تربیت کنیم و این اتفاق یک شبه در نظامآموزش عالی رخ نمیدهدو کار می برد بستههای زیرساختی، راهاندازی سامانهها و اندیشکدههای مختلف که تأثیرات مستقیم در فعالیتهای علمی دارند و باید این را در جریان سیستماتیک و سازگاری قرار داد و باید در آینده مرجعیت علمی شویم ما به دنبال تسلط بر کشورهای بیگانه نیستیم و هدف ما از رسیدن به مرجعیت علمی جهان کمک به کشورهای بیگانه و مستضعفین دنیا است.
بیشتر بخوانید:
همان هدفی است که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند که به دنیا خدمت کنیم و جایگاه زبان فارسی هم مطلوب شود و البته به مرور زمان اتفاق افتاده و ما برای مجلات و کنفرانسهای خارجی تعیین تکلیف کنیم که مقالات ما باید به زبان فارسی نوشته شود و این اتفاق در آینده نزدیک میافتد.
جعفریان: فضای دانشگاه فضایی است که زیر ساختهای لازم برای نخبگان را در عرصههای مختلف اجتماعی فراهم کند و در بخشهای سیاسی و اجرایی نیز به همین نحو است و نخبگان کشور باید در نهاد دانشگاه آموزش دیده و تربیت شوند و به غیر از دانشگاهها نمیتوان فضایی را برای انتقال آموزش و تربیت متصور شد با توجه به ابعاد مختلف و تحولی که میتواند در یک فرد ایجاد کند که کنار فرهیختگان جامعه که در سطوح بالای جامعه قرار گیرند در این شرایط دانشگاه بهترین محل برای تربیت افراد است.
نخبگان کشور باید در نهاد دانشگاه آموزش دیده و تربیت شوند و به غیر از دانشگاهها نمیتوان فضایی را برای انتقال آموزش و تربیت متصور شد
نخبگان در جامعه در موقعیتهای مختلفی قرار میگیرند که بسیار مهم است که ارتباط با جامعه به سوابق و دوران تحصیل این افراد باید وجود داشته باشد دانشگاهها در کنار مطالعات و پژوهشها و رشد تخصصی ارتباط با بخشهای دیگر دانشگاه برای افراد شکل بگیرد تا بتوانند دیدگاههای جامع کهنیاز دارند برای ایفای نقش پیدا کنند. هر دانشگاهی مدل کوچکتر از هر جامعه است و میتواند در دوران تحصیل جامعیت را در نگاه افراد ایجاد کند.
برنامه تحول در دانشگاهها باید براساس اهداف و چشماندازها ترسیم شود/ علم بالاترین ثروت است
آنا: منظور از برنامه تحول در دانشگاه ها چیست؟ آیا مقصود تهیه اسناد کلانی مانند چشم اندازه بیست ساله جمهوری اسلامی و یا نقشه جامع علمی کشور است؟
فتحالهی: مقولهای تحول نسلهای دانشگاهی، یک جریان حیاتی برای کشور است.تا کنون کارهای آموزشی و تحقیقاتی در دانشگاهها انجام میشد به جز این دو بخش، باید به ارائه خدمات به جامعه نیز پرداخت. دانشگاههای ایران قبل از انقلاب اسلامی، آموزش محور بودند. پژوهشهای علمی در آنها بسیار ضعیف و آموزش به لحاظ کمی تا حدی گسترده بود بعد از انقلاب اسلامی، بخش پژوهش های علمی در دانشگاهها پررنگ شد و متناسب با آن خدمات نیز افزایش یافت و تدریجا نسل دانشگاه پژوهش محور رویید که تحولی درنسل دانشگاهی منبعث از انقلاب اسلامی در نظر گرفته میشود.
اکنون چه رویکردی را باید پیش گرفت؟ استاد باید در کنار کار آموزشی با کیفیت، کار تحقیقاتی فناوریخیز و محصول محور با دانش جدید انجام دهد. بنابراین دانشگاهها، دانش جدید را با کشف و فتح مناطق ناشناخته دانش تولید و به دانشجویان و دانش پژوهان می اموزند. پس حاصل کار دانشگاهی، تکنولوژی جدید است و کار علمی تکراری و تقلیدی در ان رخ نمی دهد. البته فعالیت سخت و دشواری است و باید دانشگاه بتواند دستاوردهای خودش را در بخش بنیادین، کاربردی و توسعهای برای پیشرفت ملی به کار ببندد. این دانشگاه میتواند خدمات خود را به جامعه افزایش دهد و منابع و ارزشهای جدید اقتصادی درجامعه خلق کرده و از دانش برای تحول اقتصادی و ثروت آفرینی، بهرهبرداری کند.
درجواب سئوال علم بهتر است یا ثروت باید گفت که «علم بالاترین ثروت است» و وقتی که علم آشکارترین وسیله عزت و قدرت است در نتیجه بالاترین و برترین ثروت است و باید تحول در دانشگاهها را به این صورت ببینیم که موسسات آموزش عالی از لاک پژوهش محوری خارج شده و نسل جدید دانشگاههای جامعه محور و کارآفرین رقم بخورد و همه دانشگاهها به اقتضای زیستبوم و تواناییهای کرسیهای علمی خود، به سمت تحول پیش رود که بنای تمدنسازی و جامعه پردازی است.
موسسات آموزش عالی از لاک پژوهش محوری خارج شده و نسل جدید دانشگاههای جامعه محور و کارآفرین رقم بخورد و همه دانشگاهها به اقتضای زیستبوم و تواناییهای کرسیهای علمی خود، به سمت تحول پیش رود که بنای تمدنسازی و جامعه پردازی است
جمهوری اسلامی این ظرفیت و توان را دارد که از راه میانبر در دستیابی به دانشگاههای نسل سه و چهار که کارآفرین و جامعه محور است، توام با هم موفق شود. فرمایش مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب با حرکت به سوی این نوع دانشگاه محقق میشود و در این راستا باید نگرش خود را از فضای بسته خارج کرده و تمام توان و ظرفیت های کشور را در دستیابی به این دانشگاهها در چله دوم انقلاب، بسیج کنیم.
یادگاری: با توجه به اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران برای بحث تحول در آموزش عالی به یک برنامهریزی مدون و مطلوب نیاز است و به تحلیل وضعیت نیاز بوده و حاوی چه نقاط ضعف و قوتی و تهدید و فرصتهایی است و بررسی می شود که با توجه به جایگاه فعلی آیا منفعل یا فعال هستیم و بر اساس نتایج، برنامهریزی صورت میگیرد. یک تحول اساسی بدون برنامه اتفاق نمیافتد
یکسری تواناییها داریم که نقطه قوت محسوب میشود و نقطه ضعفها و تهدیدهایی نیز داریم مثلا یکی از این تهدیدها در وضعیت معیشت و اقتصادی اعضای هیئت علمی و معلمان است که تهدیدهای بیرونی است و یکسری فرصتهایی نیز پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی برای ما فراهم کرده مثل خودباوری، تواناییهای علمی و پیشرفتهای بسیار در دارابودن رتبههای یک جهان در رشتههایی مانند هوافضا و یا در بحث واکسن سازی نیز و ... به همین صورت است که البته باید برای تحول در دانشگاهها با تحلیل وضعیت و بستر سازی به آن دست پیدا کرد.
فرمایش مقام معظم رهبری این است که خط سیاسی نباید مانع از انجام فعالیت مسئولان شود اگر آموزشها در دانشگاهها بهطور کامل و اصولی منتقل شود، هیچ کدام از خطوط و جریانهای سیاسی، مجال و فرصتی برای ترویج اندیشه سیاسی خود و سیاسی بازی در نظام آموزش عالی پیدا نمیکنند. وقتی سیستم درست و بر اساس برنامه باشد مشکل و مسئله در اداره امور پیش نمیآید نباید اشخاص فرصت برای استفاده از دسته سیاسی خود در آموزش عالی و اجازه نفوذ و تأثیر داشته باشند وقتی برنامه مدون وجود داشته باشد فرد نمی تواند فرصت پیدا نمیکند جریان خود را در آموزش عالی پیاده کند و نباید افرادسیاسی را در جایگاههای علمی دید و نباید مدیران آموزش عالی سیاسی بازی کنند و وقف کار شوند.
اگر آموزشها در دانشگاهها بهطور کامل و اصولی منتقل شود، هیچ کدام از خطوط و جریانهای سیاسی، مجال و فرصتی برای ترویج اندیشه سیاسی خود و سیاسی بازی در نظام آموزش عالی پیدا نمیکنند
جعفریان: هر دانشگاهی با توجه به چشمانداز و رسالت و ماموریت خود باید برنامه تحول منحصر بهفردی را طراحی کند و این برنامه باید در راستای اسناد بالادستی باشد و انتظار می رود دانشگاهها در کنار بقیه نهادهای جامعه همگرایی ایجاد کنند که بتواند باعث رشد و تحول جامعه شده و ارتباطی منطقی شکل دهد و دانشگاههای مختلف باید ماموریتهای متفاوتی داشته باشند.
ماموریت دانشگاههای کشور در راستای همپایی با دانشگاههای برتر و نظام اموزش عالی توسعه یافته جهان باید بر اساس حضور فعال و موثر بینالمللی، خوداتکایی دانشگاهها، توسعه فعالیتهای بینرشتهای و سرامدی در کیفیت که جزو اولویتهای راهبردی هر دانشگاه است همچنانکه در دانشگاه تربیت مدرس به عنوان ۴ برنامه تحول راهبردی دانشگاه تعریف شده باید متناسب با اهداف، رسالتها و چشمانداز دانشگاه تعریف شود و به صورت گام به گام، دقیق، جزئی و عملیاتی، دستیابی به اهداف را تضمین کند و این در حالی است که برنامه تحول در دانشگاهها براساس اهداف و چشماندازها ترسیم میشود.
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/