برنامههای گفتوگومحور رسانههای اینترنتی کمفروغ و بیمحتوا/ حاشیهسازی حربه جدید برای دیده شدن
به گزارش خبرنگار حوزه تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مدتی میشود که با رونق گرفتن تلویزیونهای اینترنتی، برنامههای تخصصی گفتوگومحور این شبکهها (تاکشو) یکی یکی در حال تولید هستند، برنامههایی که اکثر آنها از روی دست نمونههای خارجی و معروف کپی شدهاند و مجریان آنها نیز یا بازیگران سینما و تلویزیون هستند، یا سلبریتیهای تازه به شهرت رسیده.
نکته قابل توجه در رابطه با این برنامهها این است که سازندگان آنها هم قبول دارند که برنامههایشان از روی نمونههای آن طرف آبی کپی شده و هم با افتخار این مسئله را بهعنوان یک حُسن اعلام میکنند. اما هیچ وقت به این نکته توجه نمیکنند که کسی به نفس کپیبرداری از برنامههای موفق ایرادی نمیگیرد، حرف اصلی این است که چرا این قدر بد کپی میکنید؟
اکثر مجریان مشهور جهان که سالهاست این قبیل برنامهها را اجرا میکنند، به قدری در حوزه فعالیت حرفهای خود تخصص دارند، که برای جذاب شدن برنامه الزاما نیازی به دعوت از سلبریتیهای درجه یک ندارند و بیشتر نام خودشان است که به برنامه اعتبار میبخشد. البته که آنها معمولا از چهرههای شناخته شده بهعنوان مهمان استفاده میکنند، اما قسمتهایی از برنامهشان که مهمانهای غیرمشهور دارد هم با اقبال عمومی مواجه میشود و دلیل آن این است که خود این افراد کارشان به بهترین شکل انجام میدهند و توانایی ارتباط برقرار کردن و گفتوگو کردن با هر شخصی را دارند.
مجری سلبریتی ضعیف پاشنه آشیل
حالا این مسئله را با نمونههای وطنی مقایسه کنید، بدون اغراق میتوان گفت ۹۰ درصد این قبیل برنامهها از جانب مجری ضربه میخورند. سازندگان تاکشوهای ایرانی بر این باورند که با استفاده از یک سلبریتی به عنوان مجری، میزان بازدید و فروش کارشان را تضمین میکنند و به همین دلیل هم به سابقه آن شخصِ، تواناییاش در اجرا و موضوعات دیگر فکر نمیکنند. نمونه بارز این اتفاق هم «شهاب حسینی» بود که نامش برای اجرای برنامه «همرفیق» سروصدای زیادی به پا کرد و خیلیها بر این باور بودند که این برنامه میتواند برگ برنده اصلی شبکه نمایش خانگی باشد، اما بعد از یکی دو قسمت و اجرای ضعیف حسینی که با بازخوردهای منفی فراوان روبهرو شد، این برنامه هم به یک اثر معمولی تبدیل شد.
نقطه ضعف دیگر این مدل برنامهها در کشورمان انتخاب مهمانهاست. یک سری چهره ثابت که اکثر از میان بازیگران و کارگردانهای سینما هستند، در این برنامهها جابهجا میشوند. جایگاه مجری برنامه در سینما و تلویزیون میتواند سطح مهمانهای برنامه را مشخص کند، مثلا اگر شهاب حسینی اجرای برنامهای را برعهده دارد، میتوان نوید محمدزاده و جواد عزتی را بهعنوان مهمان دید. اگر پژمان جمشیدی مجری باشد، بازیگران درجه دو سینما در برنامهاش حضور پیدا میکنند و اگر برنامه با اجرای حامد آهنگی باشد، میتوانید بازیگران درجه دو تلویزیون یا ستارههای سابق سریالهای مناسبتی (مثل علی صادقی، حمید گودرزی و...) را در برنامه ببینید. در این میان فوتبالیستهای قدیمی و جدید هم چهرههای جذابی برای دعوت به برنامه هستند و شما هرازچندگاهی افرادی مثلا خداداد عزیزی، فیروز کریمی و چهرههای پرحاشیه این ورزش را در این قبیل برنامهها خواهید دید.
بیشتر بخوانید:
یک بازیگر میتواند مجری خوبی هم باشد
خداحافظی تلخ با قهرمانهای مهربان دوران کودکی
مثلث ضعف برنامههای گفتوگو محور پرسروصدا سه ضلع اصلی دارد: حضور مجریانِ غیرمتخصص در نوک قله بهعنوان نقش اول و دعوت از سلبریتیهای تقریباً بهعنوان مهمان دو ضلع اولیه بودند که به آنها اشاره شد و ضلع سوم محتوای پوچ و تکراری آنهاست. این مثلث ترسناک در برنامههایی با این حال و هوا، چند سوال اساسی به وجود میآورد، سوالاتی که کاش سازندگان تاکشوهای ایرانی همت کنند و به آنها پاسخ دهند. مگر خاطرات کسی مثل فیروز کریمی از رفتار غیرحرفهایاش در فوتبال تا چه زمانی جذاب است؟ یا خداداد عزیزی و ستارگان فوتبال ایران در جام جهانی ۹۸ فرانسه، تا چه سالی میتوانند از این اتفاق خاطره جدید تعریف کنند؟ بازیگران و کارگردانهایی که یک هفته در میان در برنامههای گوناگون حضور دارند، چه چیز تازهای برای گفتن دارند؟ چهرههایی که برخی کارهایشان در فضای مجازی سروصدا میکند چطور؟ چرا آنها را باید به برنامه دعوت کنیم و چند وقت بعد که دروغهای رنگارنگشان رو شد، به فکر عذرخواهی از مردم و جمع کردن بساط برنامه باشیم؟ فلان خواننده که پیش از این راجع به تمام آهنگهایش در برنامههای دیگر تبلیغ کرده، چرا باید یک بار دیگر میکروفن به دست در برنامه شما هم همان قطعات تکراری را بخواند؟ چرا دوست دارید مخاطب را در یک چرخه تکراری گرفتار کنید و آنها را با یک روش، چند مهمان ثابت و یک گفتوگوی نه چندان جذاب گیر بیندازید.
ارتزاق از حاشیه
این برنامهها یک فرمول ثابت برای بیشتر دیده شدن دارند و آن هم اینکه وقتی میبینند دیگر از اقبال عمومی خبری نیست، به سراغ حاشیه میروند تا از این طریق نامشان را سر زبانها بیندازند. حالا این حاشیه میتواند مدلهای مختلفی باشد، مثلا یا جملهای در دهان مهمان گذاشت و با بزرگنمایی آن در فضای مجازی برای برنامه تبلیغ کرد، یا در تدوین با کم و زیاد کردن صحبتها، چیزی به دست آورد تا یک برنامه معمولی و بیجان را به یک بمب خبری تبدیل کرد. (مثل حضور پانتهآ بهرام و خواهرش در برنامه «همرفیق») یا با بازی نخنماشده ممیزی و کلیدواژه «سانسور» نام برنامه را از زیر گرد و خاک بیرون آورد.
آخرین نمونه این ماجرا مربوط به برنامه «پیشگو» با اجرای پژمان جمشیدی است. گویا در قسمت آخر این برنامه الناز حبیبی، بهعنوان مهمان روبهروی جمشیدی نشسته اما به دلیل آرایش نامناسب او، دقایق زیادی از برنامه از تصاویر نمای باز (لانگ شات) استفاده شده است. نکتهای که در این میان باید به آن توجه شود این است که الناز حبیبی و پژمان جمشیدی با سابقه بازی در سریالهای مختلف تلویزیونی، نمیتوانند مدعی باشند که شناختی از ممیزیهای احتمالی ندارند و نمیدانند معمولا سازمانهای نظارتی روی چه مسائلی تمرکز میکنند. اگر این دو هنرمند و سازندگان «پیشگو»، چهرههایی خارج از این فضا بودند و شناختی از آن نداشتند، میشد قبول کرد که بدون دانش قبلی برنامهای ساختهاند و حالا در حقشان اجحاف شده، اما این هنرمندان میدانند که در چه محیطی و با چه قوانینی کار میکنند و بایدها و نبایدهای شغلشان را میشناسند.
بحث ممیزی و نظارت بر برنامهها و سریالهای شبکه نمایش خانگی، این روزها به بحث اصلی این فضا تبدیل شده است. در دو مورد اخیر این حواشی یعنی سریال «قبله عالم» و برنامه «پیشگو» چیزی که عیان است، موجسازی سازندگان برنامه و موجسواری برخی رسانهها در این میان است. هیچ کدام از این دو اثر در طول نمایششان نتوانستند با اقبال عمومی مواجه شوند و جواب دندانشکنی از مخاطبان گرفتند، اما انگار آنها از اینکه دیده نمیشوند بسیار رنجیده شده و حالا با این روش میخواهند باز هم خود را در مرکز توجهات قرار دهند. درحالی که این روش واقعاً دیگر جواب نمیدهد و باید پیش از هر چیز به فکر بالا بردن کیفیت آثار خود باشند. مسئلهای که خود به خود میتواند تمام حواشی را از بین ببرد و مثل بسیاری از آثار شبکه نمایش خانگی و رسانههای اینترنتی در چند وقت اخیر، یک فیلم یا برنامه را به اثری محبوب نزد مخاطبان تبدیل کند.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/