روایت محمود میرلوحی از شعار انتخاباتی اصلاحطلبان/ گام دوم، پس از خرداد ٩٢
شعار اصلاحطلبان با عنوان امید و آرامش، رونق اقتصادی تعیین شده است. روند انتخاب شعار انتخاباتی چگونه بود؟ در مجموع شعار انتخاباتی چقدر میتواند اهمیت داشته باشد؟ به نظر شما این شعار چقدر گویا و جامع است؟
وقتی دوستان درباره شعار انتخاباتی بحث میکردند، متوجه شدیم که آنقدر شعارهای متعدد در کشور تکرار شده که به سمت هر کدام برویم میبینیم که از صدر تا ذیل و از ازل تا ابد همه را گفتهایم. شعارهایی که وعده تحقق آنها را داده بودیم. متاسفانه فضای جامعه شاهد بوده که همه گفتهاند اقتصاد را متحول میکنیم؛ ژاپن اسلامی درست میکنیم؛ همهچیز ارزان میشود؛ قیمتها تثبیت میشود و دنیا و آخرت را آباد میکنیم. لذا وقتی دوستان میخواستند شعار انتخاباتی را برگزینند بهشدت این دغدغه وجود داشت که شعاری تکراری و روتین نباشد. حتی مساله بر سر این بود که اساسا شعار انتخاب کنیم یا خیر. آیا جامعه با خاطراتی که از شعارهای محقق نشده گروهها و جریانهای مختلف دارد، میتواند به شعار انتخاباتی اصلاحطلبان جذب شود؟ اصلاحطلبان به این جمعبندی رسیدند که به هر صورت باید شعاری انتخاب شود. لذا با توجه به نگاه جریان اصلاحطلبی این شعار برگزیده شد. پیام اصلاحات این است که تحت هیچ شرایطی به وضع موجود اکتفا نمیکند. در عین اینکه ساختار و نظام کلی کشور را باید رعایت کرد باید به دنبال تحول و اصلاح امور بود. سه کلمه در این شعار مورد توجه قرار گرفته است. چون این انتخابات ادامه پروژه ٩٢ است و دیدیم که در سال ٩٢ امید جامعه را از تلاطمهای فراوان در صحنههای سیاسی، اجتماعی و امنیتی به ساحل آرامش رساند. امیدی که ایجاد شد بسیار بااهمیت بود. لذا امیدواریم که گام دوم یعنی انتخابات ٩٤ گامی تکمیلکننده و امتداددهنده امید در جامعه باشد. قشر جوان و بخشهای مختلف جامعه، بخش فرهیخته و هنرمندان اگر ناهنجاریها و مشکلاتی داشته باشند ناشی از ضعف و کمبود این پدیده در جامعه است. اگر فرار مغزها امروز به یک مشکل اساسی تبدیل شده و عدم انگیزه در کار و فعالیت و اشتغال و حوزههای مختلف وجود دارد به دلیل کاهش امید در میان مردم است. اگر در جامعه خلاقیتها نزول داشته است به خاطر کمبود این انرژی و اکسیر در سینه جامعه است. لذا ما باید به ترویج امید در کشور بپردازیم که خود نیازمند حرکتی دقیق و برنامهریزی شده است. منطقه و کشور ما شدیدا نیاز به آرامش دارد. با توجه به مشکلاتی که در منطقه وجود دارد و همچنین تقسیمها، تفرق و مرزبندیها بین بخشهای مختلف، آرامش از جامعه و دیگر جوامع منطقه گرفته شده است. به هر حال در بخش سیاست خارجی نگرانیها و دغدغههای مهمی وجود دارد. همچنین در داخل کشور نیاز به آرامش در همه حوزهها احساس میشود.
این شعار حاوی چه پیامی است؟
اصلاحطلبان میخواهند به جامعه، نظام و همه این پیام را دهند که همان آرامشی که امروز با آمدن دولت یازدهم در عرصه اقتصاد تا حدی به وجود آمد را تکمیل خواهیم کرد. التهابهایی که هر روز در ارز و سکه و هجوم و موجهای دغدغهآفرین بود، باید از دست رود. در صحنههای سیاسی حذفها، طردها، هجمهها و تهمتها باید به فضای آرام رقابتی تبدیل شود. امروز جامعه بیش از همیشه نیاز دارد که به ساحل آرامش برسد؛ دغدغههایش کاهش یابد؛ احساس کند که در فضایی آرام بدون غبار و توفانها میتواند تصمیمگیری کند و به پیشرفت و توسعه توجه داشته باشد. در فضایی آرام احزاب و جریانهای سیاسی میتوانند تعامل و گفتوگو داشته و به توسعه سیاسی بپردازند. حوزه رونق اقتصادی به هر حال مساله امروز کشور است و این مساله باید با توجه مجلس، دولت و قوه قضاییه و همکاری میان آنها رفع شود. اگر ما نتوانیم این مساله را بعد از ٣٧ سال از انقلاب حل کنیم بسیار بد است. به هر حال جنگ و تحریمها کشور را دچار مشکلات و تنگناهایی کرده که امروز دیده میشود که پنج میلیون بیکار در کشور وجود دارد؛ ناهنجاریها و طلاق در وضعیت خطرناکی است. بسیاری از مشکلات اجتماعی کشور ریشه اقتصادی دارد. رونق اقتصادی صرف دستور نیست. با سفارش و نصیحت نمیتوان مساله را حل کرد. لذا زیرساختها، رویکردها و سیاستهای آن باید اصلاح شود. همچنین اصلاحطلبان معتقد هستند که جایگاه خصوصیسازی باید دیده شود. مساله فناوریها و سرمایهگذاریها باید مورد توجه قرار گیرد. برخی کارشناسان به درستی اشاره میکنند که رفتار بورس را باید در چند مرحله بررسی کرد و واکنشها را از مرحله وین، لوزان و دیگر مراحل آن دید. در مرحله اول موضوع هستهای ابتدا بهشدت واکنش مثبت بود اما در مراحل بعدی کمتر این مساله مشاهده میشد. واقعیت این است که با وجود اینکه مساله برجام یک دستاورد مثبت برای کشور بود اما اکنون سرمایهگذاران و مردم منتظر پیام بعدی هستند. وقتی این سیاست تعامل ما با دنیا مطرح میشود و اعتدال و منطق مبنا قرار میگیرد، آنها منتظر نتایج و پیامهای بعدی آن هستند. آیا تعبیر رونق اقتصادی و اینکه هم سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ زندگی مردم محقق میشود؟ خصوصا با حوادثی که بعضا پیش آمد و محدودیتها و مشکلاتی که دلواپسان ایجاد میکنند و هزینههایی را به کشور تحمیل میکنند، موضوع حساستر میشود. متاسفانه برخی دلواپسان این پیام را القا میکنند که ما نخواهیم گذاشت دستاوردهای برجام به نتیجه برسد و کشور را به همان مسیر قبلی بازمیگردانیم. انتخابات بار دیگر میخواهد به مردم بگوید که میخواهد زندگی مردم بچرخد؛ خواستار رفاه و رونق اقتصادی است؛ به دنبال درمان رکود است؛ مسائل ازدواج جوانان و درمان ناهنجاریهای اجتماعی همه در گروی رونق اقتصادی است. لذا جریان اصلاحات این شعار را انتخاب کرد. موضوعات زیادی مطرح بود ولی تصمیم نهایی بر این سه پیام بود.
شعار انتخاباتی باید پشتوانهای از برنامههای جامعی که اصلاحطلبان در مجلس دنبال میکنند، داشته باشد و تحقق آن نیز مرهون این است که برنامههایی جامع در همان راستا به درستی تبیین شود. شما به عنوان فردی که جلسات شورای عالی سیاستگذاری را رصد کردهاید، فکر میکنید این پشتوانه برنامهای وجود دارد یا خیر؟
بله. من به برخی از سرفصلها اشاره کردم. برنامه جامع اصلاحطلبان در حال آماده شدن است. وقتی اعلام میشود که این انتخابات امتداد سال ٩٢ و گام دوم پس از آن است و مردم نیز گام اول را در انتخابات ٩٢ تایید کردند باید آن را ادامه دهیم. سیاستهای اقتصادی دولت، حمایت از بخش خصوصی، مقابله با رانت، دامن زدن فضای رقابتی در اقتصاد و محدود کردن انحصارات را باید اجرایی کنیم. امیدواریم که هرچه بیشتر بتوان انحصارات را از بین برد. همه اینها اصول و پایههایی است که به تدریج در روزهای آینده مردم در جریان برنامههای اصلاحطلبان در حوزههای مختلف و از جمله در حوزه اقتصادی قرار خواهند گرفت.
نقش مجلس متفاوت از نقش دولت است. نقش مجلس مطلوب شما در ایجاد امید و آرامشی که در شعار اصلاحطلبان به آن اشاره شده، چیست؟
در کشورهایی که حزبی اداره میشوند و ساختار پارلمانی دارند، دولت منبعث شده از مجلس است اما کشورهایی شبیه ما که رییس دولت از طریق مردم انتخاب میشود باید تلاش کنیم مجلس را در راس امور قرار دهیم. در این حالت مجلس از سیاستهای مفید و راهگشای دولت حمایت میکند و قوانین لازم را برای حرکت سهلتر دولت وضع میکند. در جاهایی که اشکالاتی وجود دارد نیز نظارت میکند. به گفته امام خمینی مجلس در کشور باید در راس امور باشد، اگر ما آرامش در کشور میخواهیم مجلس باید مظهر آرامش باشد. آرامش بخشنامهای نیست. وقتی آرامش حاصل میشود که همه جامعه احساس کنند حضور و مشارکت دارند. مجلس به تعبیر عالمان قدرت تقسیم شده است. ٢٩٠ کرسی که بناست این تعداد فکر و اندیشه و صنف و قشر را نمایندگی کند. سکوت مجلس سکوت جامعه و فریادش فریاد جامعه است. نطقهای قبل از دستورش، حساسیتها و فعالیتهایش اهمیت ویژهای دارد. وقتی آرامش را به جامعه تزریق میکند جامعه آرام است و وقتی که پر از التهاب باشد جامعه نیز ناآرام است. مجلس در ایجاد آرامش در جامعه بسیار میتواند موثر و کار آمد باشد.
برنامهها و شعارهای اصلاحطلبان چقدر باید کارشناسی شده و با واقعیتهای جامعه منطبق باشد؟
بنا بر این بود که هم با اسناد بالادستی هماهنگ باشیم و مسائل کلان نظام و کشور را از جمله امنیت و آرامش کشور را مد نظر داشته باشد و هم به مطالبات روز مردم از جمله جوانان و شاغلین و کارآفرینها توجه داشته باشد. شعار یک کتاب نیست. باید در حد سه یا چهار کلمه منقطع و رسا باشد. کارگروهی تحت عنوان سیاستها و راهبردها در شورای عالی سیاستگذاری تعیین شد که مسوول انتخاب شعار بود. نظرات کارشناسان و دوستان را گرفتند. به تعبیر آقای کمالی، رییس این کارگروه نزدیک به هشتاد شعار از بخشهای مختلف پیشنهاد شده بود که این سه کلمه نهایتا مورد اتفاق اصلاحطلبان قرار گرفت.
نقش مجلس که هم میتواند نقش قانونگذاری و هم نقش نظارتی باشد، اصلاحطلبان برای کدام نقش اهمیت ویژهای قایل هستند؟
این دو نقش از هم جدا نیستند. اگر قانون درست وضع شده و نظارت درست انجام شود میتوان به مقصد رسید. اگر قانون مشکل داشته باشد با وجود نظارت به هدف خود نمیرسیم. ضمن اینکه قانونگذاری به تنهایی کافی نیست بلکه قوانین باید رسا و گویا باشد. لذا امروز در بحثهای مدیریتی میگویند قانونگذار و مجری پروژه باید متفاوت باشند اما ناظر و قانونگذار را ادغام میکنند، چرا که آن کسی که قانونگذار، طراح و مشاور است وقتی نظری را ارایه میکند اگر خودش ارایه کند اگر نقصی داشته باشد نمیبیند بنابراین مجری باید جدا باشد. همچنین خود او باید نظارت کند چرا که او طراح بوده است. او بهتر میتواند بگوید که آیا این همان است که او تصویب کرده است. مجلس قانونگذاری و نظارت را باید با هم و در کنار هم پیش برد. متاسفانه یکی از مشکلات کشور ما انبوه قوانین است. باید روزی این قوانین را پالایش کرد. اشکال در قانونگذاری و نظارت در کشور ما بوده است. امروز که از برنامه پنجم توسعه سخن گفته میشود میگویند تنها ٢٠ درصد آن اجرا شد. من کسانی را در ذهن دارم که وقتی برنامه پنجم توسعه نوشته میشد میگفتند کلیات است و این برنامه نیست که نوشته شده است. امروز هم که میبینیم تنها بیست درصد آن اجرا شده است، چرا کشور نهصد میلیارد دلار نفت را فروخت و ارز به دست آورد ولی اقتصاد رونق نگرفت و به جای آن تورم و رکود آمد؟ اینها نشان میدهد فاصله بین قانونگذاری و نظارت زیاد است. اگر قانونگذاری درست انجام شده بود؛ اگر ارتباط مجلس با مطالبات مردم بیشتر بود و تصور آن از مطالبات مردمی واقعیتر بود و همه اقشار و گروهها نماینده داشتند و کارشناسی شدهتر بود امروز وضع بسیار از آنچه هست بهتر بود. نمیشود که سازمان مدیریت را منحل کنند و مجلس سکوت کند. نتیجه آن است که امروز فساد اداری و اختلاسها و مشکلات حاصل کار شد. منابع کشور تلف شده؛ توسعه تعطیل شده و رکود، تورم و فساد اداری در کشور زیاد شده است. مجلس اگر به تعبیر مقام معظم رهبری درست ریلگذاری کند و بعد هم درست نظارت کند و قدرتمند و در راس امور باشد مهم است. مجلس نباید وکیل الدوله باشد اما امروز رقبای ما مغلطهای میکنند و حمایت اصلاحطلبان در مساله برجام و دیگر سیاستهای دولت را به حساب وکیلالدوله بودن میگذارند. اصلاحطلبان میخواهند گام دوم را پس از گام اول که سال ٩٢ بود، بردارند. دولت امروز منبعث از رای مردم است. برجام را مردم رقم زنند. مقابله با تورم و رکود خواست مردم است.
انتهای پیام/