فرصتهای شانگهای برای ایران
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، شعیب بهمن، سید ابراهیم رئیسی در اولین سفر خارجی خود در جایگاه ریاست جمهوری، پنجشنبه هفته جاری برای شرکت در نشست سران سازمان همکاریهای شانگهای عازم دوشنبه پایتخت تاجیکستان خواهد شد.
عضویت دائمی ایران در سازمان شانگهای یکی از دستور کارهای این نشست است و با توجه به اقدامات صورت گرفته، به احتمال زیاد این اتفاق رقم خواهد خورد.
اما حضور ایران در این سازمان چه منافع اقتصادی و امنیتی به دنبال خواهد داشت؟ این مساله را باید از دو زاویه مورد توجه قرار دهیم؛ زاویه اول بحث حضور ایران در نهادهای منطقهای و زاویه دوم نیز حضور در خود اجلاس شانگهای است.
اگر بخواهیم از زاویه اول تحلیل کنیم، باید گفت نفس حضور در ساز و کارهای منطقهای همیشه در همهجای دنیا مفید بوده و باعث افزایش همکاری و توسعه مناسبات بین کشورهایی شده که در یک نهاد منطقهای، دور یکدیگر جمع شدهاند. بنابراین حضور در یک نهاد منطقهای و عضویت ایران در آن میتواند از جنبههای مختلف باعث توسعه مناسبات و همکاریهای منطقهای بین ایران و کشورهای حاضر در این اجلاس شود.
باتوجه به اینکه سازمان شانگهای مشخصا ویژگیهای قابلتوجهی دارد و این سازمان به عنوان نهادی که در آن دو قدرت بزرگ روسیه و چین وجود دارند، در سالهای اخیر هم بازیگران مهم دیگری مانند هند و پاکستان نیز به آن پیوستهاند و کشورهای آسیای مرکزی را هم دربر میگیرد، میتواند دارای جذابیتهای خاص امنیتی و اقتصادی برای ایران باشد.
سازمان شانگهای به صورت ویژه در حوزه همکاریهای امنیتی در طول سالهای گذشته سعی کرده یک سازمان پیشرو در مبارزه با افراطیگری، تروریسم، قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان و مباحث اینچنینی باشد از اینرو عضویت در این سازمان قطعا دارای مزایای قابل توجهی برای ایران خواهد بود؛ ضمن اینکه از لحاظ سیاسی هم بیانگر این مساله است که تلاشهای غربیها و در صدر آنها آمریکا برای به انزوا کشاندن ایران از راههای مختلف با شکست مواجه شده و امروز قدرتهای بزرگ و نوظهور در سطح بینالمللی، حاضر به همکاری با جمهوری اسلامی و حضور کشورمان در نهادهایی همچون اجلاس شانگهای هستند.
پیوستن و عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای یک گام بسیار بزرگ در رویکرد نگاه به شرق به حساب میآید، بنابراین راهبرد نگاه به شرق از چند جهت قابل بررسی است. در این موضوع از یک جهت میتوان گفت تمام آمار، شواهد و اسناد نشان میدهد که چین در آینده، به عنوان اقتصاد اول در دنیا خواهد بود و در کنار آن بازیگران دیگری مانند هند، ژاپن، کره و مالزی در قاره آسیا و همچنین بازیگر موثر دیگری مثل روسیه در سطح بینالمللی نقشهای جدیتری را ایفا خواهند کرد و بهتدریج از محوریت غرب در سطح نظام بینالملل کاسته و یک گردشی از سمت غرب به شرق شکل میگیرد که نیازمند توجه بیشتر ایران به این مساله است.
اما از زاویه سیاست خارجی ایران هم میتوان به این موضوع پرداخت؛ به این معنا که در طول سالهای گذشته تجربهای که در دولت آقای روحانی برای توسعه روابط با کشورهای غربی بهویژه اروپا به دست آوردیم، عملا راه به جایی نبرد. اما در حال حاضر رویکرد نگاه به شرق میتواند تامینکننده منافع ملی ایران بوده و توازن را در سیاست خارجی کشور ما در ارتباط با کشورهای غربی به وجود آورد. بنابراین راهبرد نگاه به شرق هم دارای الزامات جهانی است و هم در حوزه سیاست خارجی ایران میتواند به عنوان یک عملکرد توازنساز موثر باشد.
قطعا عضویت دائم ایران در اجلاس شانگهای به نزدیک شدن مواضع خارجی کشورهایی مثل چین و روسیه با ایران منجر خواهد شد، ضمن اینکه این دو کشور در شورای امنیت سازمان ملل و نهادهای بینالمللی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارای نقش و جایگاه قابل توجهی هستند و از این جهت عضویت ایران در اجلاس شانگهای میتواند از این حیث در روند آتی مذاکرات موثر باشد. البته آنچه در مذاکرات آینده اهمیت بیشتری دارد، صرفا همراهی و پشتیبانی مسکو و پکن از تهران نیست بلکه پیریزی یک استراتژی جدید مذاکراتی از سوی دولت آقای رئیسی و وزارت خارجه به مسوولیت آقای امیرعبداللهیان است.
اگر ایران بخواهد با استراتژی دوره آقای روحانی و ظریف مجددا در مذاکرات حاضر شود قطعاً مذاکرات نتیجه قابلتوجهی نخواهد داشت اما اگر استراتژی جدید مذاکرات طرحریزی شود در آینده میتوان از مذاکرات هم به خوبی بهرهبرداری کرد اما به هر حال آنچه در مقطع خیلی اهمیت دارد این است که عضویت دائمی ایران در شانگهای قطعا موضع حمایتی روسیه و چین از ایران را تقویت خواهد کرد و کشورهای غربی هم به خوبی متوجه این مساله هستند.
در حال حاضر تحلیلهایی که در رسانههای غربی منتشر میشود نشان میدهد بسیاری از تحلیلگران در کشورهای غربی از خود اروپاییها و آمریکاییها انتقادکرده و این نکته را به سیاستمداران خود گوشزد میکنند که فشارهای بیش از حد به ایران و همچنین عدم تعهد و پایبندی به توافقات صورتگرفته موجب شده که جمهوری اسلامی نگاه راهبرد به شرق را با شدت بیشتری پیش ببرد و این مساله میتواند در آینده و در مناسبات بینالمللی و نوع مواجهه غربیها با ایران نیز اثرگذار باشد.
قطعا عضویت در شانگهای، هم در تقویت انواع همکاریها با چین و هم در توسعه مناسبات با روسیه میتواند نقش قابل توجهی داشته باشد. از زمانی که توافقنامه ۲۵ ساله بین ایران و چین منعقد شد، عملا چینیها تمایلی نداشتند که این طرح را در زمان حیات دولت آقای روحانی پیش ببرند چرا که کاملا به این مساله واقف بودند که دولت پیشین تمایلی به اجرای چنین طرحی ندارد اما در حال حاضر با تغییر دولت در کشورمان و همچنین عضویت ایران در سازمان شانگهای میتوان به نزدیکشدن روابط دو کشور و تقویت همکاریها در حوزههای مختلف امیدوار بود.
نمونه بارز این مساله هم در موضوع واردات واکسن از چین دیده شد در حالی که دولت قبل تمایل نداشت این اقدام را از طریق چین انجام دهد یا به دلایل مختلف موضوع واکسن را به FATF و تحریمها مرتبط میکرد اما در حال حاضر با تغییر دولت نوع نگاه ایران به رابطه با چین و هم نوع نگاه چینیها به ایران نسبت به گذشته متفاوت شده که از این رو میتوان انتظار داشت که عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای یک گام جدی برای اجراییشدن توافقات ۲۵ ساله ایران و چین باشد.
درباره طرح ۲۵ ساله نیز باید گفت که این طرح صرفا یک سند کلی است که حوزههایی را برای همکاری مشخص کرده و برای تبدیلشدن به قراردادهای اجرایی نیازمند مذاکرات جدید است.
در خصوص تحولات افغانستان نیز واقعیت این است که همه کشورهایی که عضو سازمان شانگهای هستند به نوعی با مساله افغانستان درگیر هستند؛ یعنی به طور مثال چین، روسیه و پاکستان و اکثر کشورهای آسیای مرکزی به نوعی در مجاورت جغرافیایی افغانستان قرار دارند یا در تحولات این کشور نفوذ داشته یا ذینفع هستند.
از این رو مساله افغانستان دغدغه همه این کشورهاست فارغ از اینکه ساز و کار شانگهای وجود داشته باشد یا خیر. اما اکنون با توجه به اینکه چنین نهادی وجود دارد مساله افغانستان میتواند به یکی از موضوعات اصلی برای همکاریهای مهم بین کشورهای عضو اجلاس شانگهای مبدل شود، کما اینکه از سوی خود ایران هم طرحهایی مبنی بر یک ابتکار منطقهای برای افغانستان پیشنهاد شده بود، بنابراین سازمان شانگهای میتواند نقش موثری در شکلدادن به یک ابتکار منطقهای برای ایجاد صلح و ثبات پایدار در افغانستان داشته باشد. در واقع این کشورها، هم نگرانیهای خاص خود را دارند و هم دارای منافع در کشور افغانستان هستند لذا جمعشدن آنها در یک اجلاس میتواند اتفاق خوشایندی باشد که در آینده به یک ساز و کار منطقهای برای شکلدادن به مساله افغانستان و تصمیمات امنیتی در این کشور منجر شود چرا که در گذشته به ویژه از سال ۲۰۰۱ به بعد مسائل افغانستان در خارج از محدوده منطقه حل و فصل شده و طرفهای غربی ابتکار عمل را در دست داشتند اما در حال حاضر به نظر میرسد کشورهایی مانند چین، روسیه، هند و پاکستان میتوانند این ابتکار عمل را در سطح منطقه نگه دارند.
راهبرد شرق به معنای همکاری با کشورهایی است که دارای سیاست خارجی مستقل هستند
منظور از نگاه به شرق صرفا توسعه مناسبات با کشورهایی نیست که از لحاظ جغرافیایی در شرق ایران قرار گرفتهاند در حالی که وقتی این مفهوم مطرح میشود برخی تصور میکنند هر کشوری که از لحاظ جغرافیایی در محدوده شرقی ایران قرار گرفته باید در اولویت روابط قرار گیرد در حالی که اساسا راهبرد نگاه به شرق یک نگاه محدود جغرافیایی نیست و رویکرد این موضوع به معنای توسعه و همکاری با کشورهایی است که سیاست خارجی مستقلی داشته و تمایل دارند به شکل مستقل به عرصههای منطقهای و بینالمللی به ایفای نقش بپردازند.
بنابراین اگر چنین تعریفی از نگاه به شرق صورت گیرد در آن صورت کشوری مانند ونزوئلا در آمریکای لاتین هم میتواند در راهبرد نگاه به شرق توصیف شود و حتی یک کشور در خود اروپا هم میتواند در این سیاست جای بگیرد یا برخی کشورهای آفریقایی نیز در قالب سیاست نگاه به شرق تعریف میشوند و در این روند میتوان با آنها همکاری کرد. بنابراین راهبرد شرق دارای یک مفهوم وسیع است یعنی کشورهایی که در حوزه عمل سیاست خارجی خود دارای استقلال هستند و تحتفشار کشورهای غربی، همکاریهای خود را قطع نمیکنند، لذا مفهومی که گفته میشود ممکن است ایران به سمت بلوک شرق برود هیچ جایگاهی در روابط نوین بینالملل ندارد، بر این اساس حضور دائم ایران در اجلاس شانگهای به نوعی تامینکننده و تقویت کننده موضع استقلال ایران در نظام بینالملل محسوب میشود.
شعیب بهمن؛ پژوهشگر مسائل اوراسیا
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/
انتهای پیام/