خاطرهبازی با ۱۰ فیلمساز خاطرهساز سینمای ایران در روز ملی سینما
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، زمانی که مظفرالدینشاه قاجار در سال ۱۲۷۹ دستگاه سینماتوگراف را وارد ایران کرد و میرزا ابراهیمخان عکاسباشی به عنوان اولین فیلمبردار ایرانی پشت این دستگاه عجیب و غریب قرار گرفت، شاید کسی فکرش را هم نمیکرد که روزی نسخههای به روز شده این دستگاه و نوادگان هنرمندانی مثل میرزا ابراهیمخان، دنیای خیالانگیزی را به وجود میآورند که میتوان مدتها در آن زیست و لذت برد.
طبق تقویم رسمی کشور ۲۱ شهریور هر سال روز ملی سینماست و ما به بهانه این روز مروری داریم بر کارنامه و عملکرد ۱۰ فیلمساز برجسته و جریانساز تاریخ سینمای ایران. کارگردانهایی که فیلمهای زیادی در کارنامه هنریشان دارند و برخی از این آثار توانستهاند بر روند حرکتی سینمای ایران، تاثیرات فراوانی بگذارند. اگرچه کمتر هنرمندی (در اکثر رشتههای هنری) وجود دارد که بتوان گفت تمام آثار هنریاش شاخص و بدون نقص هستند، اما ما در این فهرست فیلمسازانی را انتخاب کردهایم که باوجود ضعفهای ریز و درشت در عملکردشان، فیلمهایی را کارگردانی کردهاند که به دیدن آنها بیش از پیش عاشق سینما شدهایم. البته این فهرست میتوانست بزرگتر هم باشد، ولی به دلیل مشکلات کمبود جا و جلوگیری از طولانی شدن بیش از اندازه مطلب، مجبور شدیم کارگردانهایی همچون کیانوش عیاری، کیومرث پوراحمد، بهمن فرمانآرا، امیر نادری، احمدرضا درویش، فریدون جیرانی، تهمینه میلانی، رسول صدرعاملی، رضا میرکریمی، کمال تبریزی و... را از این فهرست بیرون بگذاریم.
رخشان بنیاعتماد
اولین فیلم: خارج از محدوده ۱۳۶۶
آخرین فیلم: قصهها ۱۳۹۲
آثار شاخص: روسری آبی ۱۳۷۳/ زیر پوست شهر ۱۳۷۹/ گیلانه ۱۳۸۳/ خون بازی ۱۳۸۵
جریانسازی:
در میان فیلمسازان زن در سینمای ایران، رخشان بنیاعتماد جایگاه ویژهای دارد. هنرمندی که جدا از کارگردانی در فیلمنامهنویسی و تهیهکنندگی نیز حضور چشمگیری داشته و در کارنامه هنریاش آثار شاخص متعددی دارد. او جزء فیلمسازان نسل پس از انقلاب سینمای ایران است که در اکثر آثارش نگاهی واقعگرایانه دارد، نگاهی که به نوعی امضای خاص این فیلمساز به حساب میآید. بنیاعتماد از آن دست زنان موفقی است که توانست سمبلی برای خواستن و توانستن باشد. او کارش را با منشی صحنه بودن در فیلمهای ریز و درشت آغاز کرد، سپس با ساختن چند فیلم کوتاه کارگردانی را تجربه کرد و قدم به قدم به این عرصه پا گذاشت و بزرگ شد، تا جایی که فیلمهایش در معتبرترین جشنوارههای جهان جایزه گرفتند و همه نام او را به عنوان یکی از موفقترین هنرمندان سینمای ایران، شناختند. مسیری بنیاعتماد آهسته و پیوسته از اوایل دهه پنجاه شمسی آغاز کرد، امروز او را به جایگاهی رسانده که نمیتوان تاثیرگذاریاش بر هنر هفتم را نادیده گرفت، مسیری که یک هنرمند واقعی را از صفر، به صد رساند.
بهرام بیضایی
اولین فیلم: عمو سیبیلو ۱۳۴۹
آخرین فیلم: وقتی همه خوابیم ۱۳۸۷
آثار شاخص: رگبار ۱۳۵۱/ باشو غریبه کوچک ۱۳۶۴/ مسافران ۱۳۷۰/ سگ کشی ۱۳۷۹/
جریانسازی:
تاثیر فیلمهای بهرام بیضایی بر سینمای ایران انکار ناپذیر است. او که از چهرههای مطرح در حوزه نمایشنامهنویسی و کارگردانی تئاتر ایران محسوب میشود در سینما نیز کارنامه قابل توجهی دارد. بیضایی فیلمساز مولفی که در طول سالهای فعالیتش در هنر هفتم، جدا از اینکه توانست با فیلمهایش عشق به سینما را در دل بسیاری از دوستداران این هنر به وجود بیاورد، در حرفههای دیگر و زیرمجموعههای این هنر نیز دستی بر آتش داشت و در جذابیت آثار مهمی از سینمای ایران، نقشی اساسی ایفا کرد.
در خصوص سبک و سیاق کارگردانی او، تسلطش بر بازی گرفتن از نابازیگرها، خط ارتباطی ویژهای که بین کارگردانی و فیلمنامه ایجاد میکند و ریزهکاریهای جذاب شخصیتهای آثارش تاکنون حرفهای زیاد و یادداشتهای فراوانی نوشته شده، حالا بد نیست جریانسازیهای او در تاریخ سینما را از زاویهای دیگر ببینیم و نقشاش پررنگ شدن فیلمهای مهم دیگری که آنها را کارگردانی نکرده، بررسی کنیم. بیضایی در قامت فیلمنامهنویس در آثار مهمی حضور داشته که دو نمونه از شاخصترین آثارش «خط قرمز» اثر مسعود کیمیایی و «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی هستند. او در زمینه تدوین هم ید طولایی داشته و فیلمهای زیادی را تدوین کرده که دو نمونه از مهمترین هنرنماییاش در این زمینه در فیلمهای «دونده» ساخته امیر نادری و «برج مینو» ابراهیم حاتمیکیا بوده است.
ناصر تقوایی
اولین فیلم: آرامش در حضور دیگران ۱۳۴۹
آخرین فیلم: کاغذ بیخط ۱۳۸۰
آثار شاخص: صادق کرده ۱۳۵۱/ ناخدا خورشید ۱۳۶۵ / ای ایران ۱۳۶۸
جریانسازی:
ناصر تقوایی برای نسل جدید مخاطبان سینما نام شناخته شدهای نیست، کارگردانی که از آخرین فیلمی که ساخته ۲۰ سال میگذرد. این کمکاری تقوایی (خود خواسته یا اجباری) باعث شده که نام او در سالهای اخیر کمتر شنیده شود و به نوعی به حاشیه برود، اما این دلیل نمیشود در مطلبی که درخصوص چهرههای جریانساز تاریخ سینمای ایران صحبت میکنیم، نام و نشانی از این فیلمساز مولف نیاوریم. کارنامه تقوایی از نظر تعداد آثار و کمیت، کارنامه پروپیمانی نیست و تعداد فیلمهای بلندی که کارگردانی کرده به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد، اما با این وجود نقش مهمی در گرایش تعداد بسیاری از هنرمندان پیشکسوت امروز به هنر هفتم دارد. ذات اصلی سینمای تقوایی را میتوان در «ناخدا خورشید» دید، اثری با بازی درخشان «داریوش ارجمند» که حتی هنوز هم وقتی از تلویزیون پخش میشود، هزاران نفر به تماشایش مینشینند.
علی حاتمی
اولین فیلم: حسن کچل ۱۳۴۸
آخرین فیلم: جهان پهلوان تختی ۱۳۷۳ (ناتمام)
آثار شاخص: طوقی ۱۳۴۹/ سوتهدلان ۱۳۵۶/ کمالالملک ۱۳۶۲/ مادر ۱۳۶۸
جریانسازی:
«شاعر سینمای ایران» تا مدتها مهمترین و تاثیرگذارترین کارگردان سینمای ایران بود. تسلطی که علی حاتمی بر فیلمنامهنویسی، کارگردانی، طراحی صحنه و به طور کلی اکثر اجزای اصلی تشکیل دهنده یک فیلم داشت، ستودنی بود و کاری میکرد اکثر آثار کارنامهاش به فیلمها و سریالهایی جذاب، پرکشش و مخاطبپسند تبدیل شود. حاتمی به خوبی سینما را میشناخت و از جادوی آن برای به دام انداختن تماشاگرش استفاده میکرد. او به دل تاریخ میرفت و قصههایی را بیرون میکشید و با سبک و سیاق خاص خودش آن قصه را روایت میکرد، روایتی که نه عین تاریخ بود و نه بی ربط با آن. حاتمی در سریالسازی هم بسیار موفق بوده و حضورش در آن عرصه الهامبخش بسیاری از کارگردانهای تلویزیونی بوده، «هزار دستان» مهمترین سریال این کارگردان فقید است که در بین آثار نمایشی ایرانی، جایگاه فوقالعادهای دارد، تا جایی که «واروژ کریم مسیحی» پس از درگذشت حاتمی، از این سریال دو فیلم سینمایی «کمیته مجازات» و «تهران روزگار نو» را بیرون آورد و به روی پرده فرستاد.
بیشتر بخوانید:
با مسعود کیمیایی و فرامرز قریبیان همکلاس بودیم
سینما برای خیز پساکرونا آماده میشود
«هامون» شاهکاری بدون پوستر
ابراهیم حاتمیکیا
اولین فیلم: هویت ۱۳۶۵
آخرین فیلم: خروج ۱۳۹۸
آثار شاخص: از کرخه تا راین ۱۳۷۱/ بوی پیراهن یوسف ۱۳۷۴/ آژانس شیشهای ۱۳۷۶/ روبان قرمز ۱۳۷۷
جریانسازی:
سینمای دفاع مقدس در کشور ما مدیون آثار فیلمسازانی همچون ابراهیم حاتمیکیاست. کسی که زاویه نگاهش به قهرمانهای جنگ، تمام کلیشههای مرسوم به این سبک و سیاق را شکست و مخاطب این قبیل آثار را با وجهههایی از هشت سال دفاع مقدس روبرو کرد که پیش از او یا ندیده بودیم، یا اگر هم دیده بودیم به آن توجه نمیکردیم. ابراهیم حاتمیکیا کارش را از اواسط دهه شصت آغاز کرد و خیلی زود اوج گرفت. در کارنامه هنری او فیلمهای شاخص فراوانی وجود دارد، آثاری که هرکدام از آنها تاثیر بسزای در شکلگیری سینما (به ویژه سینمای دفاع مقدس) در کشورمان داشت. ابراهیم حاتمیکیا به قدری در سینمای ایران مهم، پررنگ و جریانساز است که حتی سرسرختترین منتقدانش هم نمیتوانند نام و آثار او را از تاریخچه مهمترین فیلمها و فیلمسازان این کشور خارج کنند.
اصغر فرهادی
اولین فیلم: رقص در غبار ۱۳۸۱
آخرین فیلم: قهرمان ۱۳۹۹
آثار شاخص: چهارشنبهسوری ۱۳۸۴/ درباره الی ۱۳۸۷/ جدایی نادر از سیمین ۱۳۸۹/ فروشنده ۱۳۹۴
جریانسازی:
در میان این فهرست تنها کارگردانی که حضورش در سینما به بیست سال گذشته خلاصه میشود اصغر فرهادی است. یکی از معروفترین کارگردانهای این روزهای سینمای ایران که در سراسر دنیا شناخته شده است و فیلمهایش مخاطبان جهانی دارد. فرهادی این روزها بیستمین سال حضورش در سینما را جشن میگیرد، البته این بدان معنا نیست که کلا با دنیای هنرهای نمایشی بیگانه است. او پیش از اینکه وارد سینما شود، چهرهای شناخته شده در در عرصه سریالسازی بود و در آثاری همچون «روزگار جوانی»، «داستان یک شهر» و «پشت کنکوریها»، به عنوان کارگردان یا نویسنده حضور داشته. با این وجود اما حالا فرهادی بینالمللیترین چهره سینمای ایران است، کسی که تا به حال در جشنوارههای معتبری مثل اسکار، گلدن گلوب، کن، برلین و... به عنوان برنده به روی صحنه رفته و جوایز با ارزش این جشنوارههای جهانی را از آن خود کرده است.
عباس کیارستمی
اولین فیلم: تجربه ۱۳۵۱
آخرین فیلم: ۲۴ فریم ۱۳۹۶
آثار شاخص: خانه دوست کجاست ۱۳۶۵/ زیر درختان زیتون ۱۳۷۳/ طعم گیلاس ۱۳۷۶/ باد ما را خواهد برد ۱۳۷۸/
جریانسازی:
پیش از اینکه امروز منتقدان و سینمادوستان جهانی، سینمای ایران را با چهرههایی مثل اصغر فرهادی، سامان سالور و... بشناسند، عباس کیارستمی یکی از پرچمداران سینمای ایران در خارج از مرزها بود. کسی که در کارنامه هنریاش آثار شاخص کوتاه، بلند و مستند فراوانی دارد و بدون شک یکی از موثرترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران است. زاویه نگاهی کیارستمی به مسائل کوچک (چیزهایی که شاید در زندگی به آنها توجهی نمیکنیم) یکی از بزرگترین رازهای ماندگاری او در سینمای ماست. در طول این سالها کم نبودند فیلمسازانی که سعی کردند با کپی برداریهای ناشیانه پا جای پای او بگذارند و خودشان را خاص جلوه دهند، اما از مسئله غافل بودند که برای کیارستمی شدن، صرفا ساختن چند مستند مفهومی و زدن عینک دودی کافی نبود، کیارستمی با نوع نگاهش به زندگی، آدمها و ارتباطاتشان ماندگار شد.
مسعود کیمیایی
اولین فیلم: بیگانه بیا ۱۳۴۷
آخرین فیلم: خون شد ۱۳۹۸
آثار شاخص: قیصر ۱۳۴۸/ گوزنها ۱۳۵۱/ سرب ۱۳۶۷/ ضیافت ۱۳۷۴/ اعتراض ۱۳۷۸
جریانسازی:
دنیای سینمایی مسعود کیمایی دنیایی عجیب، خاص و در موارد بسیاری باورنکردنی است. او از اواخر دهه چهل شمسی کارش را به عنوان فیلمساز آغاز کرد و از همان سالهای اولیه حضورش در سینما، توانست نامش را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین چهرههای هنر هفتم به ثبت برساند. روند رو به رشد فیلمهای کیمیایی تا اواخر دهه هفتاد هم ادامه داشت و شاخصترین فیلمهای این کارگردان همگی آثاری هستن که تا پیش از دهه هشتاد ساخته شدهاند. سیر نزولی آثار کیمیایی در دو دهه اخیر (به خصوص چند سال گذشته) نشان داده که این کارگردان همچنان اصرار دارد که در دنیای عجیب و خاص خود که همان پنجاه سال پیش خلقش کرد، بماند. دنیایی که شاید به جز خودش، تعداد اندکی از دوستداران سینما آن را دوست داشته باشند. در حال حاضر برای اکثریت تماشاگران و منتقدان هنر هفتم، فیلمهای کیمیایی دیگر تاثیرگذار و جریانساز نیست و خیلیها با دیدن آثار جدیدش دلتنگ فیلمهای قدیمی او میشوند، حالا باید مدتی منتظر باشیم و ببینیم واکنشها نسبت به آخرین ساخته او «خائن کشی» چه خواهد بود.
مجید مجیدی
اولین فیلم: بدوک ۱۳۷۰
آخرین فیلم: خورشید ۱۳۹۸
آثار شاخص: بچههای آسمان ۱۳۷۵/ رنگ خدا ۱۳۷۷/ آواز گنجشکها ۱۳۸۶/ محمدرسولالله ۱۳۹۳/ خورشید ۱۳۹۸
جریانسازی:
مجید مجیدی یکی از مهمترین نامهای سینمای ایران است. کسی که فیلمهایش قائل به مرز نیستند و باتوجه به معنا و مفهومی که در دل خود دارند، تماشاگران فراوانی را در سراسر جهان به سمت خود جذب میکنند. با نگاهی به کارنامه درخشان مجیدی به این نتیجه میرسید که او در طول این سالها روند روبه رشد و منطقی خود را ایفا کرده است. مجیدی حالا سه دهه است که در سینمای ایران فعالیت میکند و در این مدت فیلمهایی ساخته که اکثر آنها جزء مهمترین آثار پخش شده در سالهای اکرانشان بودند. برخی از آنها نیز در زمره بهترینهای تاریخ سینمای ایران قرار دارند. سبک ویژه مجیدی در پرداختن به درام، کارگردانی استادانه و بازی گرفتن از نابازیگرانی که پس از حضور در کارهای او تبدیل به ستاره میشوند و وجهه ملی و بینالمللی که به سینمای ایران داده است، باعث شده که نام او را در فهرست فیلمسازان جریانساز سینمای ایران قرار دهیم.
داریوش مهرجویی
اولین فیلم: الماس ۳۳ / ۱۳۴۶
آخرین فیلم: لامینور ۱۳۹۸
آثار شاخص: گاو ۱۳۴۸/ اجارهنشینها ۱۳۶۵/ هامون ۱۳۶۸ / لیلا ۱۳۷۵/ سنتوری ۱۳۸۵
جریانسازی:
در میان کارگردانهای این فهرست، قدیمیترین فیلمساز داریوش مهرجویی است. او با وجود اینکه از نظر سن و سال بعد از بهرام بیضایی (۸۲ ساله) با ۸۱ سال سن، بزرگ این جمع محسوب میشود، اما از نظر زمان ورود به عرصه کارگردانی سینما، از همه جلوتر است. مهرجویی خیلی زود با ساخت فیلم گاو (۱۳۴۸) نامش را به عنوان یکی از موثرترین کارگردانهای سینما سر زبانها انداخت و با ساخت فیلمهای سینمایی در ژانرهای مختلف تقریبا تمام ستارگان سینمای ایران در مقابل دوربین خود قرار داد. نگاه طنازانه مهرجویی در بسیاری از آثارش هویداست، حتی در تلخترین فیلمهایش نیز سکانسها یا شخصیتهایی دارد که تلخی کار را میگیرند. با این وجود مهرجویی نیز مانند کیارستمی در سالهای اخیر روند نزولی داشته و در سراشیبی قرار گرفته است. فیلمهای او در ۱۰-۱۵ سال اخیر، هیچ کدام رنگ و بوی آثار شاخص این فیلمساز را نداشتند. کاش او مثل سالهای ابتدایی حضورش در سینما همچنان با وسواس کار میکرد و هر فیلمی را با امضای خودش به روی پرده نمیفرستاد.
انتهای پیام/ ۴۱۰۴/
انتهای پیام/