نقشم در «خاتون» کوتاه اما سخت بود/ بگذارید با واقعیت جلو برویم
به گزارش خبرنگار حوزه تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، یکی از جدیدترین سریالهای شبکه نمایش خانگی «خاتون» است که در سه قسمت ابتدایی که از آن منتشر شده، موافقان و مخالفانی داشته است. جدا از نقاط ضعف و قوت این سریال (که به روزهای آتی به آن خواهیم پرداخت) در قسمت دوم خاتون، ما با شخصیتی آشنا شدیم که ما به ازای تاریخی داشت و چهرهای آشنا نقش او را به تصویر کشیده بود، علی فروتن در نقش «محمود اعتمادزاده».
علی فروتن، در کنار حمید گلی و محمد مسلمی، مثلث دوست داشتنی برنامههای کودک و نوجوان هستند، سه هنرمندی که سالهای سال آنها را در کنار یکدیگر دیدیم و از نقش آفرینیهایشان در آثار گوناگون، لذت بردیم. در قسمت دوم سریال خاتون اما فروتن را در قالب یک نقش جدی دیدیم، چیزی که پیش از این کمتر از او شاهد بودیم. جدا از دور بودن ژانر داستان و شخصیت از علی فروتن و کارهای پیشین او، این نکته که نقش او در این سریال مربوط به یکی از نویسندگان و مترجمان معاصر بود که در جریان جنگ جهانی مجروح میشود هم به ماندگار شدن او در این اثر بیشتر کمک کرد. به بهانه حضور کوتاه او در این سریال با او گفتگو کردیم.
ادای دین به یک شخصیت تاریخی
بازیگر سریال «خاتون» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا، درخصوص چگونگی پیوستن به تیم بازیگران این سریال و پذیرش ایفای نقشی کوتاه در این اثر گفت: چند دلیل باعث شد که به این پروژه بپیوندم. یکی اینکه از تیم سازنده و بازیگران حرفهای برخوردار بود، دو اینکه قصه واقعا جذابی داشت، سه اینکه چهرهام به آقای اعتمادزاده نزدیک بود و چهار اینکه دوست داشتم با بازی در این نقش کوتاه، به نوعی به یک شخصیت تاریخی ادای دین کرده باشم، کسی که انسان موثری در ادبیات ما بوده.
بیشتر بخوانید:
با علی فروتن درباره آنچه در سرپل ذهاب دید
۴۷ سالهای که از کودکی خود دل نمیکند
وی افزود: زمانی که خانم پاکروان نقش آقای اعتمادزاده را به من پیشنهاد دادند، با کمال میل پذیرفتم. چون اتفاق خیلی متفاوتی برای من بود و دوست داشتم نقشی در این کار داشته باشم. به همین دلیل هم با وجود اینکه فقط در یک قسمت مجموعه حضور داشتم ولی از انتخاب نقشم راضی ام.
او اضافه کرد: محمود اعتمادزاده شخص مولفی بوده، آدمی که اهل مطالعه بوده و به واسطه اینکه در فرانسه مهندسی دریانوردی خوانده بود، به عضویت نیروی دریایی ایران درآمده بود. یکی از دلایل اصلی که ایشان به مترجمی روی میآورند هم این است که در جریان جنگ جهانی دوم دست چپش را از دست میدهد و از خدمت کنارهگیری میکند و به کار ترجمه میپردازد.
فروتن درخصوص سختیهای به تصویر کشیدن یک شخصیت تاریخی در یک قسمت گفت: کوتاه بودن نقش واقعا کار را سخت میکند چون وقتی برای پردازش و معرفی نقش وجود ندارد و برای چیدمان نقش زمان کوتاهی است و صرفا باید لایههای رویی شخصیت را در نظر گرفت. نقش من در این سریال تنها سه سکانس در یک قسمت بود، در سکانس اول که به داستان وارد میشود و خودش را معرفی میکند، در سکانس دوم یک تعداد نیرو میآورد و به سمت دریا میرود و در سکانس سوم هم میبینیم که زخمی شده و بعد از آن از قصه خارج می شود. به نظرم نگاه خانم پاکروان به نوعی ادای دین کردن به نویسندهها و شعرای معاصر در آن دوران و مقطع تاریخی بوده که یک نگاه ارزشمند است و من خیلی آن را دوست دارم.
انتقاد به دیالوگهای اغراقآمیز
یکی از انتقادهایی که نسبت به سریال خاتون مطرح است، فضاسازی شعاری و دیالوگهای غلو شده در قسمتها ابتدایی آن است، بازیگر این سریال در پاسخ به این انتفادها عنوان کرد: نمیتوان با دیدن دو، سه قسمت چنین حرفی را درخصوص یک سریال زد. از طرف دیگر وقتی چیزی سندیت تاریخی دارد، نمیشود گفت که شعاری است. اصولا ایرانیها از گذشته عرق به وطن داشتند و نمیتوان گفت نشان دادن این مسئله در سریال غلوآمیز است. مسئله دیگر این است که متاسفانه درخصوص پخش این سریال کملطفیهایی صورت گرفته بخشهایی از کار ممیزی شد و با این مسئله بچهها تاحدودی اذیت شدند.
وی ادامه داد: بدون شک ممیزی روی کلیت کار تاثیر میگذارد و شما مجبور میشوید پلانهایی را از کار دربیاورید که این مسئله باعث میشود کار جذابیتش را از دست بدهد یا به نوعی گل درشت شود. از طرف دیگر با این مسئله پیوند بازیها نیز از بین میرود. شما به عنوان کارگردان، نویسنده یا بازیگر یک روند اصولی را در نظر میگیرید تا با چیدمانی درست جلو بروید و شیبی منطقی داشته باشید، چه در کارگردانی، چه در متن و چه در بازی، اما سانسور همه چیز را برهم میزند. وقتی از وسط دیواری که چیده شده، آجرهایی را بیرون میآوری، یا مجبورت میکنند که بیرون بیاوری، عملا کار در برخی جاها لنگ میزند و این اجتناب ناپذیر است و نمیتوان برای آن کاری کرد.
فروتن اضافه کرد: متاسفانه تیغ سانسور به بسیاری از کارها لطمه میزند، مثل آنچه که در سریال «زخم کاری» که از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است دیدیم و مشخص شد که چند قسمت از سریال سانسورهایی داشته و حتی به دلیل همین مسائل پخش مجموعه نیز مدتی به تعویق افتاد. البته من قبول دارم که بالاخره سیاستهایی وجود دارد که باید طبق آنها رفتار کرد، اما به نظرم باید مقداری مهربانانهتر با این قضایا برخورد کرد، چون معتقدم ممیزی، بیشتر مخاطبان را حریص میکند و آنها را در این مقوله قرار میدهد که مطالعه کنند تا بفهمند این اتفاقی که رخ داد چقدر درست بوده است و دلیل این حساسیتی که نسبت به برخی موضوعات وجود دارد چیست. وقتی این فشارها زیاد میشود، مخاطب خاص در این زمینه مطالعه میکند که ببیند چه چیزی بوده که باید از فیلم یا سریال حذف میشده و دلیل این اتفاق چه بوده. به نظرم اگر این سانسورها برای حذف کردن یک دروغ تاریخی و اتفاقی از این دست باشد، قابل دفاع است، اما وقتی حرفی در یک اثر زده شده و براساس واقعیت بوده، چرا نباید گفته شود؟ بگذارید با واقعیت جلو برویم.
انتهای پیام / ۴۱۰۴/
انتهای پیام/