فارغالتحصیلان بیسوادی که هیچ مهارتی ندارند/ کشور به متخصص کارآفرین نیاز دارد
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، چرا به دانشگاه میرویم؟ پرسشی است که باید پیش از رفتن به دانشگاه، انتخاب رشته و حتی برای کنکور و درس خواندن از خود بپرسیم. چرا به دانشگاه میروم؟ چرا درس میخوانم؟ به دنبال گرفتن مدرک هستم یا علمآموزی؟ چقدر برای رشتهام بازار کار وجود دارد؟ اصلاً به سمت علاقهام میروم یا صرفاً بازار کار برایم مهم است؟
این قبیل پرسشها باید در ذهن دانشآموزان وجود داشته باشد تا بتوانند راه آیندهشان را ترسیم کنند. نگاه کنند که به درس خواندن علاقه دارند یا صرفاً در پی گرفتن مدرک و ورود به بازار کار هستند؟
چه آیندهای در انتظار دانشجوی بیمهارت است؟
فردی ممکن است به درس خواندن علاقهمند نباشد و چهار سال عمرش را پای آن نگذارد، بنابراین؛ پس از گرفتن دیپلم وارد بازار کار میشود اما فرد دیگری در پی علمآموزی از طریق آموزش عالی است تا پس از آن با مهارتهایی که یاد گرفته است، وارد بازار کار شود که البته در اکثر مواقع قضیه به این سادگی به وقوع نمیپیوندد و دانشجو پس از فارغالتحصیلی یا راننده تاکسی میشود یا یک کارمند ساده در ادارهای دولتی؛ مشکل اشتغال از سری معضلاتی است که جوانان همواره با آن دستوپنجه نرم میکنند و حتی با وجود تحصیلات بالا، شغلی مرتبط با رشتهشان پیدا نکرده و در نهایت، آن هم با تلاش فراوان، ممکن است کاری در یک رستوران یا ... پیدا کنند.
در این میان دانشجویانی نیز وجود دارند که تنها برای اخذ مدرک تلاش میکنند، نمره برایشان مهم نیست و صرفاً درصدد گذراندن واحدهای درسی هستند. حالا میخواهند ۱۰ بگیرند یا بیشتر، فقط پاس شود!
بیشتر بخوانید:
دانشآموختگان به مهارت نیاز دارند یا مدرک کاغذی؟
جوانان بیکار؛ نتیجه افزایش دانشگاههای سطح پایین/ رشد روزافزون فارغالتحصیلان بیکار
بیکاری ۷۰ درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی/ عدم وجود بسترهای لازم برای عملیاتی کردن آموزشها
وزارت علوم قانون تعیین میکند
در این زمان است که وزارت علوم و تحقیقات است وارد میشود، قوانینی وضع میکند و جلوی بحث مدرکگرایی را تا حدودی میگیرد. وزارت علوم با وضع قانونهای سختگیرانه مانع از تفکر مدرکگرایی میشود اما آیا موفق است؟ دانشگاههای ما امروزه همانند یک قیف وارونه عمل میکنند. به این معنا که با تمهیدات وزارت علوم، دانشجویان بسیاری از طریق کنکور سراسری وارد دانشگاه میشوند اما تنها تعداد اندکی از آنان میتوانند فارغالتحصیل شوند.
به هر ترتیب گاهی دانشجویان مدرکگرا از زیردست این قوانین سختگیرانه در میروند؛ یکی از راههای دور زدن قانون این است که دانشجو از دانشگاه محل تحصیل خود انتقالی گرفته و به دانشگاهی با وضع قوانین کمتر سختگیرانه میرود.
تحصیلکرده بیسواد یا بیسواد تحصیلکرده؟
در این میان، تنها دانشجو نیست که به دنبال مدرکگرایی است بلکه از یک سو خانواده برای اخذ مدرک حداقل کارشناسی، فشار وارد کرده و از سوی دیگر استادان دانشگاه نیز به این تفکر دامن میزنند. به نحوی که با ارائه کارنوشتهای آسان یا نمره دادنهای بیجهت به عمل مدرکگرایی مشروعیت میبخشند. از طرف دیگر، شیوع ویروس کرونا، راه جدیدی را برای دور زدن قانون در دست دانشجو و استاد قرار میدهد؛ در این شرایط است که دانشگاه وارد میشود و اعضای هیئت علمی دانشگاهها با ارزیابی سؤالها، موافقت یا با استفاده از این قبیل سؤالها مخالفت میکنند.
در چنین وضعیتی، کشور سرشار از تحصیلکردگان بیسواد و فاقد مهارت میشود. تحصیلکردگانی که با در دست داشتن یک مدرک لیسانس خودنمایی کرده و متوقع داشتن یک کار ساده هستند، درست مانند کارمندی که در یک اداره دولتی به کارهای روزمرهاش تن داده و شبها خوشحال از این که کار مفیدی نکرده است، به خانه میرود.
فقدان مهارت نیز به این صورت عمل کرده و دانشجویی که ذهنش سرشار از نظریات است را به سمت راننده تاکسی شدن یا دیگر شغلهای نامرتب است سوق میدهند.
نیاز فوری به تکنسین؛ مهارتآموزی کنید!
هنوز زمان آن نرسیده است تا کشورمان به آن مرحله از مهارتآموزی برسد که دانشگاه از محلی برای پر کردن ذهن دانشجویان از نظریات بهسوی مهارتی کردن واحدهای درسی برود اما دانشگاههای آزاد یا شاید تعداد اندکی از دیگر دانشگاهها در پی پررنگتر کردن بحث مهارتآموزی در کنار یادگیری نظریهها هستند؛ این در حالی است که در بسیاری کشورها مهارت افزایی همراه با تحصیل و اخذ مدرک رونق پیدا کرده است و دانشجویان بهجای علاقه به کارمند دولت بودن در پی مهارتی برای برپا کردن کسبوکار خود هستند. در چنین شرایطی است که تکنسینها افزایش پیدا کرده و جامعهشان دیگر نیاز چندانی به افراد تحصیلکرده و بیمهارت ندارند. بنابراین؛ کشور از تحصیلکردگان بیمهارت تهی شده و دیگر به این افراد توجهی نمیشود.
در نهایت، با توجه به شعارهای چند سال اخیر که در آغاز هر سال تعیین شده و حول محور تولید و اقتصاد میگردد، باید در پی مهارتافزایی و تبدیل نیاز جامعه به افراد ماهر و تکنسینها باشیم و این موضوع را سرلوحه زندگی خود کنیم که جامعه به تحصیلکرده بیسواد نیازی ندارد و در پی مهارتآموزی پیش رویم.
انتهای پیام/
انتهای پیام/