امام سجاد (ع)؛ روایتگر امین واقعه کربلا و سپر تیرهای دروغ امویان
به گزارش خبرنگار حوزه دین و آیین گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، عاشورای امسال را هم پشت سر گذاشتیم. عاشورایی که همچون سال گذشته به واسطه شیوع کرونا، عزاداران حسینی محافل و فضاهایی متفاوت از سالهای پیش را تجربه کردند.
عاشورا رمز ماندگاری شیعه است؛ واقعهای است که در آن غم هم، شرمنده اهل حرم حضرت سید الشهدا(ع) شد. دیشب دومین شبی بود که اهل حرم تنها و بییاور همچون پروانگان گرد وجود مقدس حضرت زینب کبری(س) میگشتند. بلور سکوت بیابان، هرازگاهی با قهقهه و هلهله حرامیان دنیاپرست میشکست. کاروان اسرا، بدون سالار و بدون علمدار بهپیش میرفت. مرکبها بیکجاوه، راکبان خسته و دلشکسته، دلهای شکسته پر خون و خونهای ریخته، روی نیزه خشک شده. چه شبهایی در پیش است؟ خدا میداند و بس!
اشک روی گونه کودکان حرم خشکیده، تشنگی که تا دیروز امان از همه بریده بود، برطرف شده اما چه سود؟ دیگر کسی به فکر آب نیست! هفتاد و دو کبوتر بیسر در عطش آب ماندند و سر به نیزه دادند تا در برابر گردنکشان سر خم نکنند.
کاروان به پیش میرود. سرهایی بر نیزه است و سرهایی روی شانه زینب(س). کودکان غم، یتیمی را با او تقسیم میکنند. کفتارهای تازیانه به دست، دندان تیز کردهاند برای کیسههای زر، پاداش خوشخدمتی، پاداش جنایت، جایزهای برای کشتن بهترین بندگان خدا روی زمین. آه که نهتنها آب روان، که غم هم شرمنده اهل حرم شد!
اینک از پس ۱۴۰۰ سال، در قلب ایران اسلامی حکایت اباعبداللهالحسین (ع) تا ظهر عاشورا یک داستان است و با غروب حزنآور خورشید، رنگی دیگر پیدا میکند. مگر نه اینکه «کلیومعاشورا و کلارضکربلا»، هنوز «لبیک یا حسین» لرزه بر اندام یزیدیان میاندازد؟
مردم با همه سختیها و محدودیت های ناشی از شیوع ویروس منحوس باز هم آمدند، این وفاداران همیشه تاریخ دل نمیکنند از غم سیدالشهدا(ع). غمدوست نیستند اما غمگینند. کربلا در پس آن همه فراق و فقدان و اندوه، مایه شور و حیات شیعه است و امروز هم خون را به جوش و غلیان درمیآورد. در رگ تاریخ جاری است و قلبهای کدر و خاموش را به تکاپو وامیدارد.
امام سجاد (ع)؛ روایتگر امین کربلا
دهه اول محرم را بدرقه کردیم. این شبها اما تلألو شمعها در شام غریبان، تاریکی شب بیابان را به یاد می آورد و غربت اهل حرم داغدیده را. اما این عزا، سوز و گدازندگی بیشتری داشت و از مظلومیت اهل حرم حکایت میکرد. تداوم عزای سالار شهیدان تا دوازدهم محرم و شهادت حضرت علیبنالحسین(ع) نشان دلدادگی شیعه است. از حماسه عاشورا تا غربت شام غریبان و از آنجا تا روشنگری سیدالاسراء، حضرت سجاد(ع) هر سه، مهرههای یک تسبیحاند. سه نگین یاقوتی بر رکاب امامتاند و چه خوش نشستهاند بر این رکاب نورانی. نگینهایی که عقیق سرخ سیدالشهدا(ع) را دربرگرفتهاند تا عاشورا برای همیشه تاریخ زنده بماند.
این سه رویداد غمبار، از ستونهای مستحکم شیعهاند و سند مظلومیت و بصیرت؛ مگر نه این که قصه پرغصه اما غرورآمیز کربلا روایتگرانی امین و باصلابت میخواست. زینالعابدین(ع) توفیق نبرد و شهادت در کشاکش خون و نیزه و شمشیر را نیافت، اما سپر تیرهای دروغ و گرز سنگین دروغهای خفاشان اموی بود تا حقیقت قلب نشود. اگر قمربنیهاشم(ع) پهلوان سپاه امام(ع) بود، علیبنالحسین(ع) در کنار عمه داغدیدهاش، شیرمرد عرصه روشنگری به حساب میآمد و میآید.
آن نور بازمانده از دشت خونین نینوا، تا پایان عمر بابرکتش عزادار سیدالشهدا(ع) و یاران با وفایش باقی ماند، اما غم را با معرفت آمیخت. با دعا، با عمیقترین معارف الهی در قالب گفتگو با ذات اقدس پروردگار، تا شیعه صحیفهای داشته باشد برای روزهای دلتنگی، برای ایام سردرگمی، برای روشن شدن راه. دوازده محرم، امتداد غم است و حماسه. ادامه معرفت، از عاشورا تا شام غریبان و از آنجا به شهادت سیدالساجدین حضرت علیبنالحسین(ع).
لطف و معجزه الهی برای تداوم امامت
حضرت زینالعابدین امام سجاد (ع) در واقعه کربلای سال ۶۱ هجری قمری ۲۳ سال و فرزند عزیزش امام محمد باقر (ع) نیز ۴ سال داشت و در حادثه روز عاشورا حاضر بودند که خداوند متعال ایشان را به صورتی معجزه آسا حفظ فرمود.
بعد از آن که حضرت امام حسین (ع) پدر بزرگوار امام سجاد (ع)، با یزید بیعت نکرد و از مدینه به مکه و به همراه برادران و فرزندان و بعضی از اصحاب پیامبر (ص) و یارانشان به سوی کربلا حرکت کردند، امام سجاد (ع) در مسیر دچار بیماری و تب شدید شد، به طوری که قادر به حرکت نبود ولی از کاروان پدر جدا نشد و شدت این بیماری باعث شد که آن حضرت (ع) نتواند در کربلا به میدان نبرد برود و با دشمن بجنگد. بیماری امام زینالعابدین (ع) گر چه بسیار رنج آور بود، ولی در حقیقت یکی از اسباب حفظ ایشان و مصلحتی بنا بر اراده الهی بود تا در کربلا به شهادت نرسد و نهضت امام حسین (ع) و سلسله جلیله امامت ادامه یابد، چرا که بیماری آن حضرت (ع) بسیار سخت، و به نظر دشمن بهبودی از آن ناممکن بود.
به هر حال بخش دوم نهضت حسینی (ع) پس از شهادت امام حسین (ع) و اصحاب باوفای آن حضرت در حادثه خونین کربلا و عاشورای سال ۶۱ هجری قمری، به رهبری فرزند عزیزش امام علی بن الحسین (ع) آغاز گردید و مسئولیت سترگ پیامرسانی عاشوراییان توسط امام ساجدان و عارفان (ع) در لباس جهاد اسارت و در قالب جدال و مواعظ احسن بر دوش آن حضرت (ع) قرار گرفت.
امام سجاد (ع) پس از شهادت پدرش امام حسین (ع)، مسئولیت زمامداری شیعیان را از جانب خدا به مدت ۳۵ سال و تا پایان عمر مبارکشان بر عهده گرفتند که مصادف با دشوارترین دوران ظلم و خفقان امویان، و با زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.
آن امام همام (ع) میبایست در عصر نومیدی از پیروزی حرکت مسلحانه، به روش دیگر به بیان مسئله رهبری و امامت، و لزوم شناخت و نشانههای امام عادل و رهبران فاسد و ستم پیشه بپردازد و مردم غافل و به جهل واداشته را به وظایفشان در برابر رهبر عادل و همت برای اصلاح جامعه بیدار سازد. تفکر اصیل اسلامی را برای جامعه تبیین نماید تا امید به ایجاد حکومت اسلامی توسط خاندان وحی را در دل همگان احیا سازد. از سوی دیگر او خود شاهد واقعه کربلا بود و همت گمارد تا یاد و خاطره حماسهسازان عاشورا را در جامعه اسلامی نهادینه سازد.
وقتی نور در زنجیر شد
دشمن بعد از واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری، با بی رحمی، بازماندگان و اسرای کربلا منجمله حضرت امام سجاد (ع) را با غل و زنجیر و در حالی که آن حضرت (ع) را نیز سوار بر شتر بی جهازی نمودند و بر اثر فشار غل و زنجیر از رگ های گردن ایشان خون جاری بود، وارد کوفه مقر حکومت عبیدالله بن زیاد کردند که جمعیت بسیاری برای تماشای اسیران آمده بود، بنابراین امام سجاد (ع) فرصت را غنیمت شمرد و خطبهای افشاگرانه بیان فرمود که ابتدا آن امام همام (ع) و همراهانشان را در خانهای در کنار مسجد کوفه زندانی و بعد از مدتی، آن بزرگواران را به طرف شام محل حکومت یزید بردند.
خطبههای امام زینالعابدین (ع) و عمه گرامیاش حضرت زینب کبری (س) در کوفه و شام، ضمن تمام مصائبی که بر آن حضرت و خاندان پیامبر (ص) وارد شد، یکی از جریاناتی است که توانست علاوه بر رسوایی یزیدیان، موجب دگرگونی عجیبی در بین مردم شام گردد.
حضرت امام سجاد (ع) در بدترین زمانهایی که بر اهل بیت (ع) گذشت، میزیست. محنت و رنج او وقتی بالا گرفت که لشکریان یزید در مدینه وارد مسجد پیامبر (ص) شدند و همان جایی که انتظار می رفت محل انتشار مکتب رسالت در عهد آن امام تقوا و فضیلت (ع) باشد، به دست سپاه منحرف بنی امیّه افتاد و آنان ضمن تجاوز به نوامیس مردم مدینه و کشتار فراوان، بی پروایی را از حدّ گذراندند، بدعتها و عقاید گمراه کننده و باطل به عنوان احکام و عقاید مذهبی، به علت تبلیغات و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حکومتهای نامشروع در برابر حقایق سیاسی و مذهبی، مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود.
در چنین شرایطی، بزرگترین و مهمترین مسئولیت امام سجاد (ع)، احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت (ع)، مبارزه با جهالت سیاسی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود.
امام (ع) میبایست در برابر حقایق سیاسی اسلام روشنگری میکرد، بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومتهای غاصب و ظالم و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده میساخت.
روشنگری با ابزار دعا و نیایش
حضرت امام زینالعابدین (ع) در اوضاع ناگوار اجتماعی آن روز که ارزشهای دینی دستخوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهمترین کار خویش در زمینه برقراری پیوند مردم با خدا را با دعا آغاز کرد. به طوری که دعاهای آن حضرت (ع)، رویدادهای عصر ایشان را تفسیر میکند. چنین بود که مردم تحت تأثیر روحیات ایشان قرار گرفتند و شیفته مرام و روش آن امام بزرگوار (ع) شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث ایشان درآمدند و از سرچشمه زلال دانش امام سجاد (ع) که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) بود، بهرهها جستند.
صحیفه سجّادیّه مشهور به زبور آل محمّد، اثر بینظیری است که در جهان اسلام، جز قرآن کریم و نهجالبلاغه، کتابی به این عظمت و ارزش، پدید نیامده که پیوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد. از دیگر آثار ارزنده به جای مانده از آن امام همام (ع)، مجموعه ای تربیتی و اخلاقی به نام رساله حقوق میباشد که امام (ع) در آن، ۵۱ حق و وظیفه انسان را در برابر خدا و خود و دیگران، با بیانی شیوا و گویا ذکر فرموده است.
همچنین امام سجاد (ع) به تربیت انسانهایی همت گمارد که بتوانند با روشنگری و توضیح معارف الهی، مسیر اسلام راستین و تشیع سرخ علوی را استمرار بخشند.
اقتدار حکومتهای جبار و ظالم عصر، نظارت شدید و سختگیریهای بسیار بر مخالفان سیاسی بویژه شیعیان، سرکوبی قیامها با کشتارهای بیرحمانه، جهالت سیاسی و مذهبی مردم، شیوع بی دینی و مفاسد اخلاقی، و قلت یاران و مجاهدان واقعی، از جمله موانعی بود که نگذاشت امام سجاد (ع) به صورت مسلحانه قیام کند.
آن حضرت (ع) موفق شد تا در سختترین شرایط و با استفاده از ظریفترین شیوههای تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شود که سرانجام ولید بن عبدالملک به تحریک برادرش هشام بن عبدالملک (لعنت الله علیهم)، امام (ع) را به دلیل پایداری و استقامت در این جهاد مقدس مسموم کرد و آن امام مظلوم بزرگوار (ع) در ۱۲ محرم یا به روایتی ۲۵ محرم الحرام سال ۹۵ هجری قمری و در سن ۵۷ سالگی در مدینه منوره به فیض شهادت نائل آمد.
انتهای پیام/۴۱۰۴/پ
انتهای پیام/